آواز بخوان عشق ِ من
.....
می توان در نگاه ِ کوتاهِ پروانه ای کوچک،
صحبتی از عظمت دریا کرد
می توان در تلالو خورشید،
درخشش ماه را به تماشا نشست
نازنین ترین...
چشم هایم بارانیست
و قلبم ،سازگار نیست با آنچه هستم
آواز بخوان عشق ِ من
آواز بخوان
آرام آواز بخوان
فقط در گوشم.
بگذار با صدایت بمیرم.
بگذار با صدایت آغاز کنم دنیای دیگرم را
آواز بخوان عشق ِ من
من میروم از کنار ِ تو
من میروم از دنیای تو
من....من....من میروم از قلب ِ تو
به ساعت نگاه کن عشق ِ من
ثانیه ها را بشمار
ثانیه ها را
گوش کن...!
می شنوی؟
می شنوی؟
آوای مرگ را می شنوی؟
مرا میخوانند
آری مرا.....!
آواز بخوان عشق ِ من
آرام آواز بخوان
فقط در گوشم
زمزمه کن ثانیه های عاشقی را
عشق تو را جاودانه می کند ،
در هیاهوی پرَنسس های غار زاد
...
چشمهایت را پاک کن از اشک
لرزش صدایت،
زیبایی ات را می کاهد
آواز بخوان عشق ِ من
آرام آواز بــ ......!
.................!
....................!
......................!