به نام خدا
اِ ببخشید دوستان سلام اُهو
اُهو اُهو
وای چقدر دود اینجاست.
چشم چشم را نمی بیند.
آُه هو
چرا اینقدر دودیجات مصرف می کنید؟
البته درسترش این بود که می گفتم استعمال.
داشتم می یومدم تو یه آقاهه هیکل درشت بهم با لهجه ی بسیار بد و لاتی گفت:
بیبین آبجی.اینجا ورود ضعیفه معیفه قد قنه.
منم بهش گفتم : اِ آقا .من آقا هستم.
بعد کلاهشو برداشت و گفت:
شرمنده ه ه ه. دود مود بود سیبیلاتونو نیدیدم.
ببخشید جناب . لطفا یه چایی.
به به. در جمع دوستان هستیمووو
شعر خیلی میچسبه
براتون یه تفعلی به حافظ می زنم:
دلا بسوز که سوز تو کار ها بکند
نیاز نیمشبی دفع صد بلا بکند
به به.باز صحبت سوز دل شدووو
این دل ، دل نازکم بسی رنجیده خاطر گشت.
من دیگه بروم که اندک اندک دارد لباسمان بوی دود میگیرد
و مادر گرام بر ما خرده خواهد گرفت.
تا سلامی و درودی دیگر دو صد برود