مرز حیا و كمرویى
وجه منفى حیا، كمرویى است.
شخص كمرو با پاكدامنى و عزت نفس به این مرحله نرسیده
بلكه به سبب عقده حقارت و یا خودكمبینى و ضعف نفسانى
به این عارضه مبتلا شده است.
در بعضى افراد ترس، علت كمرویى بوده و در مراحل مختلف زندگى اعم از حرف زدن،
راه رفتن، غذا خوردن و معاشرت با دیگران بروز مىكند.
متأسفانه برداشت غلط از حیا سبب شده
بعضى آن را با كمرویى كه یك مرض روحى و روانى است،
یكى گرفته و به تحسین و تمجید از این اشخاص بپردازند
و عملاً راه اصلاح و درمان را به روى آنان ببندند.
مبتلایان به كمرویى اغلب افرادى هستند كه از اجتماع گریزانند
و به هنگام حضور در جمع، دچار شرمى ناخواسته و مضر مىشوند.
ضربان قلبشان بالا مىرود و ممكن است دچار لرزش شوند
و اندوختههاى ذهنى آنان به هم ریخته و یا به فراموشى سپرده شود.
اطرافیان و تمام كسانى كه با اشخاص كمرو مرتبط هستند
در افزایش یا كاهش این عارضه سهیم و دخیلند.
البته تأثیر والدین، معلمان و دوستان بیش از دیگران مىباشد.
پدر و مادر عیبجو و خردهگیر به گوشهگیرى و كمرویى فرزند كمك مىكنند
و معلم ناوارد با زخم زبان و دوستان نالایق با طعن و مسخره،
مقدمات ترك اجتماع و انزواى فرد را فراهم مىنمایند.