تبیان، دستیار زندگی

بسم رب الحسین...

سلام

گوش کنید...

یه صدایی داره از مدینه میاد...صدایی که امتش رو صدا میزنه :مهدی من تو غربته،

از همه‌تون گله دارم
چرا دل عزیزمو، خون می‌کنید مسلمونا

-----------------------------------------------------

گوش کنید...

یه صدایی داره از نجف میاد...صدایی که میگه من ولی ام:مهدی من غصه داره،

از همه‌تون ناراضیم
چرا عزیز دلمو، با کاراتون رنجش می‌دید
آی شیعه‌ها با شماهام، مهدی رو هی عذاب می‌دید 

-------------------------------------------------------------

گوش کنید...

یه صدایی داره از مدینه میاد...صدایی که میگه من دختر پیغمبرتونم...خوب می‌دونید که ندارم، رضایت از اعمالتون
فرزند من مثل خودم، غریبه و وای بر شما/این طور می‌خواد که ما باشیم، شفیعتون روز جزا
من عاشق فرزندمم، مهدی هم عاشق منه/خدا نیامرزه اونو، که قلبشو زخم بزنه

----------------------------------------------------------------

گوش کنید...

یه صدایی از بقیع داره میاد...صدا میگه من سید اهل جنتم... مسلمونا جواب بدید، از شماها در حیرتم
تلخی زهر انتظار، به کام مهدی نمونه/ شیعه باید کاری کنه، تا مهدی تنها نمونه

--------------------------------------------

یه صدایی داره از کربلا میاد...صدا میگه من ساقی تشنگانم...

شیعه‌ها پس چی شد وفا؟ کار شما گریه داره
دست ندارم ولی چشام، رو به سوی لطف خدا
تا عزیز من مهدی، از غربت و غم بشه جد

 

اگه بازم گوش کنیم...بازم این صداها رو میشنویم... از سوریه از مشهد از ....

فقط نمیدونم چرا نمیشنویم.... چرا نمیبینیم...

امروز خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم با شنیدن این شعر...اینبار برای شاد کردن دل مهدی ه

فاطمه و به مناسبت این ایام برنامه دارم

آماده کردن یه .... .

آماده که شد تقدیمتون میکنم... هر کی میخواد خدمت کنه...حتما خبرم کنه..هم اینجا و هم از طریق ایمیل...

خیلی کوتاهه و وقت گیر هم نیست...لااقل برای شما...

پس هر کی مایل ه حتما خبرم کنه... کار اصلی از طرف کاربرای انجمن تقدیم موسسه

و مدیر محترم سیستم خواهد شد و نوع دیگرش تقدیم شما هم خواهد شد... یه کار جدید...

"مدعی شیداییم ولی تا شیدا شدن فاصله بسیار است"

**************************************

حسین (ع) سرسلسله شیدایان عشق است و شیدایی را به هر کسی نمی‌بخشند.

شیدایی حق پاداش از خود گذشتگی است اما خودپرستان مفتون شیطانند.

آن نیز جنون است اما از آن جنون تا این شیدایی امانتداران امانت ازلی،

فاصله از زمین تا آسمان است..

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله.........................

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

به نام او...

سلام

همگی محبت میکنید ایمیل من رو از مدیر انجمن قران و عترت بگیرید و یه میل بهم بزنید؟

سپاسگزارم

شیدا باشید

راستی پنجره جان...تا وقتی اینجوری بگی عزیزم آب از آب تکون نمیخوره...لااقل تلاش کن که شیدا باشی

به خدا میسپارمتون

سلام

چرا ایمیلت؟؟؟؟؟؟فکر می کنم این جا بگی همه استفاده میکنند.......

و اینکه فکر کنم برا شما راحت تر باشه ایمیل ما رو پیدا کنید ؟؟؟؟؟؟ 

سلامبرای پیشبرد سریع تر برنامه بهتر است خودتون یه ایمیل قرار بدید تا دوستان سریع تر از برنامه آگاه بشند.از همگی دوستان التماس دعای ویژه...قدر خودتون رو بدونید...شرکت در برنامه های معنوی رو سبک نشمارید...چرا که شرکت در چنین برنامه هایی توفیق میخواد ... باید خود حضرت دعوت کنه.یا علی

سلام

آنشرلی خانم;

آب از آب تكون خوردن رو دوست دارم ولی به یه سبك دیگه كه..............

راستی منم هستم....

ازتون خواهش میكنم كه یه ذره حرفای دیگران براتون مهم باشه

تا با یه كلمه،یه آدم همیشه قرآن وعترتی رو فراری نكنید از این انجمن....

در پناه حق

به نام او....

سلام

پنجره جان من نمیدونم چه حرف بدی زدم
خواهرانه جسارت کردم و بهت یه حرفی زدم...منظورم هم این بود که شکسته نفسی خوبه ولی دست رو دست گذاشتن خوب نیست

ادعای شیدایی داشتن هم خوب نیست...اما وقتی ادعا میکنیم شاید یه خورده خجالت کشیدیم و یه حرکتی کردیم...

من خودم نه تنها ادعاشو ندارم بلکه این روزا بیشتر از همه وقتی حالم از موجودی که خودم باشم بهم میخوره

همین شعر تاثیری رو من گذاشته که هیچ وقت اینجوری نبودم....

در حد یه دیوونه قاطی کردم

به دلایلی برگشتم ولی الان با این حرفت دیگه نمیخوام باشم...

وقتی دلسوزانه حرفی میزنم و اینجوری برداشت میشه همون بهتر که سکوت کنم

شیدا شدن رو هم فراموش کنیم

خدانگهدار همگی

التماس دعا

   بسم رب الحسین

سلام دوستان قرآن و عترتی

خیلی ناراحتم از این که این بحث ها توی این روزها پیش اومده، روزهای قشنگی که بهترین فرصته برای کسانی که نه شیدایند و نه مدعی شیدایی، فقط می خوان تلاش کنن تا شبیه به شیدایان واقعی رفتار کنن...

خیلی متأسفم که چرا دوستان برداشت های اشتباه و عجولانه می کنند از حرف همدیگه، چرا متوجه نیت های خیر نیستن...

نمی دونم، شاید من در مقامی نباشم که بخوام از کسی ایراد بگیرم و تذکری بدم، نه مدیرم و نه چیزی شبیه به اون. ولی ازتون خواهش می کنم، خواهش می کنم این فرصت رو از دست ندیم... 

این زیاد مهم نیست که خودم اعلام آمادگی کردم یا نه، اصلاً مسئله یک فرد خاص نیست؛ می دونید مهم چیه؟! این که توی روزهایی که یک سره صحبت از عاشقای امام حسین ه، صحبت از یارانی که برای ایشون جان و مال و همه چیز خودشون رو فدا کردند، حالا ما هم بتونیم توی این روزها یک قدم، حتی یک قدم ناقص برداریم در راه امام زمانمون... 

به حرفم ایراد نگیرید، می دونم خیلی اشتباهه که ما بخواهیم خودمون رو با اون یاران با اخلاص قیاس کنیم، هیچ کدوممون هم این ادعا رو نداریم... اما به یه چیزی توجه کردید؟! اون 72 نفر هم از یه جهت شبیه ما بودن؛ این که اون ها هم مثل ما معصوم نبودن، اون ها هم در برابر خیلی چیزها وسوسه می شدن، خیلی لغزش ها اون ها رو هم تهدید می کرد... اما می دونید چرا وسوسه نشدند؟ می دونید چرا نلغزیدند؟ چرا بیراهه نرفتن؟! چون سعی کردن، فقط و فقط سعی کردن شیدای امام زمانشون باشن... ما شاید فرسنگ ها تا اون مرحله فاصله داشته باشیم، اما یعنی این قدر همت نداریم که فقط تلاش کنیم؟! هر چقدر هم که ظلم کرده باشیم، دیگه آب رو که به روی بهترین بندگان خدا نبستیم! اما حتی اونی که این کار رو کرد هم صد و هشتاد درجه جهت قدم هاش رو تغییر داد و برگشت... برگشت و شیدا شد و در راه معشوقش جون داد...  ما چرا نخواهیم کمی جهت قدممون رو تغییر بدیم؟!

همه مون توی این ایام می ریم روضه، عزاداری می کنیم... وقتش نیست کمی هم از اون حرف ها درس بگیریم؟! وقتش نیست؟

می دونید اگر یک قدم در جهت امام زمانمون برداریم ایشون صدها قدم ما رو توی اون راه یاری می دن؟! می دونید ایشون همیشه به یاد ما هستن؟ مگر نه این که خودشون گفتن (با این مضمون که) ما همواره از حال پیروان خود باخبریم و یادشون رو از خاطر نمی بریم...

حالا با همه ی این حرف ها واقعاً به نظرتون نباید سعیمونو بکنیم؟ بهتر نیست به احترام این روزهای قشنگ، این روزهای عاشقی، روزهای شیدایی... بهتر نیست دلخوری هامون رو کنار بذاریم؟

از آنشرلی عزیز که خیلی ها از جمله خود من رو تشویق به بودن در این انجمن کردن و با فعالیت قشنگشون باعث شدن این جا موندگار بشیم خواهش می کنم این طرح رو برای ما معرفی کنن و ادامه ش بدن. به احترام این روزها و علاوه بر اون به احترام دوستانی که اعلام آمادگی کردن لطفاً کمک کنید تا همه با هم در این راه قدم برداریم...

شیدا باشیم...

سلام ...لبیک یا حسین (ع)

این روزا فکر کنم همه زودی دلشون میشکنه... ولی میشه همو درک کنیم و کنار هم باشیم ...چون این یعنی دوست بودن و دوست داشتن.(با خودم هم هستمااااااا)

سلام

من نمیدونم چی گفتم كه باعث شد فكركنید من برداشت غلطی كردم

من از حرف آنشرلی كه توی این تاپیك بهم زد،هیچ چیز بدی دستگیرم نشد

حتی فهمیدم كه منظورش نصیحت كردن من هم نبود

آنشرلی عزیزم،این حرفت مگه چی بود كه من ازش دلگیربشم؟؟

جسارت چیه؟؟؟

میدونم خواهرانه ودلسوزانه بوده....به خدامیدونم

منم حرفت رو قبول كردم وتصمیم گرفتم بگم منم هستم...تا شاید با این بودن به خودم بیام یه كم

تلخی حرفام رو ببخشید....

توی همین انجمنا وبه واسطه ی همین دوستای خوب انجمنیمون،اذیتایی شدم...كه همه ذره ذره آبم كرد

جوری كه همه ی اطرافیام تحلیل رفتنم رو متوجه شدن...

گویای خاموش عزیز;

من ازحرف كسی برداشت بدی نكردم برعكس همیشه خوشبینانه ترین برداشت رو از حرف هركسی داشتم

این جوابی هم كه دادم هیچ ربطی به حرف آنشرلی نداشت...

عجولانه هم حرفی رو نزدم..چون با سكوتی كه به واسطه ی زخمایی كه خوردم

اختیاركردم،طبیعتا حرفی هم برای گفتن اونقدرنداشتم كه كم صبری ام نشون داده بشه

اینجا....خداروشكرمیكنم كه صبربهم داد...چون بدون اون هیچی از پنجره نمیموند

من نگفتم كه نمیخوام شیدایی باشم؟؟گفتم؟؟؟

روی حرفم با آنشرلی بودكه اونم به من گفت با دست روی دست گذاشتن چیزی درست نمیشه

منم یكی زدم توی گوش خودم وسعی كردم به خودم بیام

همین

هیچی دیگه نمیتونم بگم....وقتی میگم سكوت باید تنها حرفم باشه،حتما چیزی هست كه

میگه پنجره،خواهشا تو حرف نزن....هیسسسسسسس

به خدا حس خیلی بدیه....وقتی بعداز مدتها پات روبذاری جایی كه ازش دوری میكردی...وبا همین كارت،همه توبیخت كن...

میگن وقتی بودنت آزاردهنده است...بروكه بانبودنت خوبی ای كرده باشی

بابت تلخیهایی كه توی حرفام بود...بابت كوتاهیایی كه ازم دیدید...بابت همه ی بدبودنام

بابت پنجره بودنم...بابت بودنم....منوببخشید

شیدایی باشید....شیدایی بمانید.....

خدانگهدار

به نام خدا

سلام

پنجره ی خیال عزیز، باور کن منظور من از اون نصیحت ها برای قدم گذاشتن در راه شیدایی اصلاً شما نبودی. حاضرم به تمام اعتقاداتم قسم بخورم...

اینو قبول دارم که درباره ی برداشت اشتباه منظورم شما بودی، اینو صادقانه می گم که بقیه ی حرفامو هم باور کنی. تو رو خدا ببخش منو اگه با اون حرفم ناراحت شدی، ولی باور کن به خدا منظور من از اون نصیحت ها شما نبودی. خواهش می کنم باور کن. اون نصیحت من کلی بود. خواهش می کنم ببخش اگه ناخواسته بهت جسارت کردم. باشه عزیز؟ لطفاً جواب این پستم رو بده تا بفهمم بخشیدی منو. به احترام این روزها ازت می خوام که ببخشیم...