• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 20034)
پنج شنبه 21/9/1387 - 9:37 -0 تشکر 76731
( قصص العلما )

به نام خالق مخلوقات

با سلام وصلوات بر محمد و ال محمد(ص)

 

انشاالله این تایپیک منبعی باشد برای

خاطرات و تاریخ زندگی پربار

علما

البت سخنانشان را این جا نیمگذاریم آن را در "جرعه ای از سخن بزرگان دین"

میگذاریم

و معرفی کتابشان را در " خواندن این کتاب ها توصیه میشود"

 
شيخ رجبعلي خياط فرمود: 

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود
 
 
 
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم 
 
شنبه 21/10/1387 - 5:48 - 0 تشکر 82043

به نام خالق مخلوقات

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

محرم آمد و و قت عزا شد

مكاشفه ملامحمد تقى مجلسى (ره)


مرحوم ملامحمد تقى مجلسى (ره) مىفرماید: در اوایـل بـلـوغ در پى كسب رضایت الهى بودم و همیشه به خاطر یاد او ناآرام بودم، تا آن كه بین خـواب و بـیـدارى حـضـرت صاحب الزمان(عج) را دیدم كه در مسجد جامع قدیم اصفهان تشریف دارنـد.

بـه آن حضرت سلام كردم و خواستم پاى مباركشان را ببوسم، ولى نگذاشتند و رفتند.

پس دست مبارك حضرت را بوسیدم و مشكلاتى كه داشتم، از ایشان پرسیدم .

یكى از آنها این بود كه من در نـماز وسوسه داشتم و همیشه با خود مىگفتم اینها آن نمازى كه از من خواسته‌اند، نیست لذا دائمـا مـشغول قضا كردن آنها بودم و به همین دلیل نماز شب خواندن برایم میسر نمىشد.

در این بـاره حكم را از استاد خود، شیخ بهایى(ره) پرسیدم .

ایشان فرمود: یك نماز ظهر و عصر و مغرب را بـه قـصـد نـمـاز شـب بجا آور.

من هم همین كار را مىكردم .

در این جا از حضرت حجت (عج) این موضوع را پرسیدم فرمودند: نماز شب بخوان و كار قبلى را ترك كن .

مسائل دیگرى هم پرسیدم كه یـادم نیست .

آنگاه عرض كردم: مولاى جان، براى من امكان ندارد كه همیشه به حضورتان مشرف شوم، لذا تقاضا دارم كتابى كه همیشه به آن عمل كنم، عطا بفرمایید.

فـرمـودنـد: كـتـابى به تو عطا كردم و آن را به مولا محمد تاج داده‌ام، برو و آن را از او بگیر.

من در همان عالم مكاشفه آن شخص را مىشناختم .

از در مـسـجـد، خارج شدم و به سمت دار بطیخ (محله‌اى است در اصفهان) رفتم وقتى به آن جا رسیدم مولامحمد تاج مرا دید و گفت: حضرت صاحب الامر (عج) تو را فرستاده‌اند؟ گفتم: آرى.

او از بـغـل خـود كـتـاب كـهـنه‌اى بیرون آورد، آن را باز كردم و بوسیدم و بر چشم خود گذاشتم و بـرگشتم و متوجه حضرت ولى عصر (عج) شدم .

و در همین وقت به حال طبیعى برگشتم و دیدم كتاب در دست من نیست .

به خاطر از دست دادن كتاب، تا طلوع فجر مشغول تضرع و گریه و ناله بـودم .

بـعد از نماز و تعقیب، به دلم افتاده بود كه مولامحمد تاج، همان شیخ بهایى است و این كه حضرت او را تاج نامیدند به خاطر معروفیت او در میان علما است، لذا به سراغ ایشان رفتم .

وقتى به محل تدریس او رسیدم، دیدم مشغول مقابله صحیفه كامله [سجادیه] هستند.

سـاعـتـى نـشـستم تا از كار مقابله فارغ شد.

ظاهرا مشغول بحث و صحبت راجع به سند صحیفه سجادیه بودند، اما من متوجه این مطلب نبوده و گریه مىكردم .

نزد شیخ رفتم و خواب خود را به او گفتم و به خاطر از دست دادن كتاب گریه مىكردم .

شیخ فرمود: به تو بشارت مىدهم زیرا به علوم الهى و معارف یقینى خواهى رسید.

گرچه شیخ این مطلب را فرمود اما قلب من آرام نشد.

با حالت گریه و تفكر خارج شدم تا آن كه به دلم افتاد به آن سمتى كه در خواب دیده بودم، بروم .

به آن جا رفتم وقتى به محله دار بطیخ كه آن را در خـواب دیـده بودم، رسیدم، مرد صالحى را كه اسمش آقا حسن تاج بود، دیدم همین كه او را دیدم سلام كردم .

گـفت: فلانى، كتاب‌هایى وقفى نزد من هست هر كس از طلاب كه آنها را مىگیرد به شروط وقف عـمـل نمىكند، ولى تو عمل مىكنى .

بیا و به این كتاب‌ها نگاهى بینداز و هر كدام را احتیاج دارى، بردار.

بـا او بـه كتابخانه‌اش رفتم و اولین كتابى كه ایشان به من داد، كتابى بود كه در خواب دیده بودم، یـعـنـى كتاب صحیفه سجادیه .

شروع به گریه و ناله كردم و گفتم: همین براى من كافى است و نـمىدانم خواب را براى او گفتم یا نه .

بعد از آن به نزد شیخ بهایى آمده و نسخه خودم را با نسخه ایـشان تطبیق و مقابله كردم .

نسخه جناب شیخ مربوط به جدپدر او بود كه ایشان از نسخه شهید اول و او هـم از نـسـخـه عمید الرؤسا و ابن سكون برداشته بود.

این دو بزرگوار صحیفه خود را با نـسـخـه ابـن ادریس بدون واسطه یا با یك واسطه اخذ كرده بودند و نسخه‌اى كه حضرت صاحب الامر به من عطا فرمودند، از خط شهید اول نوشته شده بود و حتى در مطالب حاشیه، كاملا با هم موافقت داشتند.

بـعـد از مـقـابـلـه و تطبیق نسخه خودم، مردم نزد من آمده و شروع به مقابله نمودند و به بركت حـضرت حجت (عج)، صحیفه كامله [سجادیه] در شهرها مخصوصا اصفهان مثل آفتاب ظاهر شد و در هـر خـانه‌اى از آن استفاده مى‌شود، و خیلى از مردم صالح، و اهل دعا و حتى بسیارى از ایشان، مـسـتجاب‌الدعوه شدند.

و اینها همه آثار معجزاتى از حضرت صاحب الامر (عج) است و آنچه خداى متعال از بركات صحیفه سجادیه به من عنایت فرمود، نمىتوانم به شمار آورم .

منبع:

كتاب العبقرى الحسان که داراى پنج بخش است كه جلد اول آن سه بخش و جلد دوم دو بخش است. مطالب ارائه شده مربوط به جلد اول، بخش دوم (المسك الاذفر) و جـلـد دوم، بـخـش اول (الـیـاقوت الاحمر) مىباشد.

 
شيخ رجبعلي خياط فرمود: 

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود
 
 
 
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم 
 
سه شنبه 24/10/1387 - 18:17 - 0 تشکر 82650

به نام خالق مخلوقات


با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)



محرم آمد و و قت عزا شد

آیت الله سیّد محمد حسینى كاشى


این‏جانب سیّد محمد حسینى كاشى در هفت سالگى پدرم را - كه شغل او بافندگى بود، در سال 1361 قمرى - از دست دادم. یك عالم كاشانى در تاریخ وفات او این چنین سروده است:

چو سیصد و شصت و یك رسید بعد هزار

گفت لبّیك از خطابِ ربّ جلیل

نام او سیّد حسن فرزند میرزا آقا بود. گر چه برخى از افراد كهن‏سالِ فامیل تا چند پشت اجداد خود را مى‏شناختند، ولیكن من اجداد خود را ضبط نكرده‏ام و شجره‏نامه ندارم، امّا آن‏چه كه در شهر كاشان معروف هست آن است كه بنده سیّد مى‏باشم و نام این‏جانب به حسب شناسنامه محمد، ولیكن پیش از این‏كه براى ادامه تحصیل به قم بیایم (حدود 33سال پیش) به «ماشاءاللّه» معروف بود. بعد از فوت مرحوم پدرم به كار شَعربافى (بافندگى) مشغول شدم و به صورت متفرّقه درس فارسى با قرآن را فرا گرفتم و در كلاس اكابر آن‏زمان نیز مدّتى شركت كردم و یكى از علماى كاشان كه در مسجد محلّه یا بازار اقامه جماعت مى‏نمود به جوان‏ها پیشنهاد داد كه درس عربى بخوانند و خود نیز اعلام آمادگى كرد كه من هم حاضرم بدون كتاب درس بدهم و متن درس را نوشته مى‏دهم. عدّه‏اى حاضر شدند بنده نیز با این‏كه كم سن‏تر و از نظر درسى پایین‏تر بودم، شركت كردم. تا چند روز تنها چند دقیقه كتاب شرح امثله را درس داد، بعد جامع المقدّمات تهیّه كردیم و كتاب نصاب‏الصّبیان، شرح نظام، سیوطى و علل الشّرائع را نیز به تدریج تهیّه كردیم و روزى تقریباً یك ساعت در منزل آن عالم بزرگوار (مرحوم آیةاللّه حاج شیخ محمود نجفى(ره)) و یا در مسجد درس مى‏خواندیم و نیز روزى تقریباً یك ساعت هم پیش از غروب، در مدرسه علمیّه پشت مشهد مباحثه مى‏كردیم. پس از این كه حدود هشت سال به این نحو تحصیل كردم، آن‏گاه تصمیم گرفتم براى ادامه تحصیل به قم بیایم. در این‏جا پس از این‏كه موفّق شدم چند سال در درس اصول حضرت امام خمینى(ره) شركت كنم، به كاشان بازگشتم و یك سال تقریباً به كسب و كار مشغول شدم و روزى تقریباً یك ساعت هم در درس خارج اصول (از اوّل قطع تا خبر واحد) مرحوم آیةاللّه میر سیّد على یثربى(ره) شركت مى‏كردم. سپس براى ادامه تحصیل به عراق مشرّف شدم و حدود یك سال در نجف و كربلا ماندم. بعد به دلیل راضى نبودن مادرم به ایران بازگشتم و برآن شدم در كاشان، نصف روز را در درس فقه و اصول مرحوم آیةاللّه میر سیّد على یثربى(ره) شركت كنم و نصف روز دیگر را براى مخارج زندگى كار كنم، ولیكن معظّمٌ‏له فرمود: نه. مرا تشویق كرد كه به قم بیایم و در نامه‏اش به مرحوم آیةاللّه بروجردى نوشت كه از من امتحان رتبه سوم بگیرد و شهریّه بنده را به صورت معیل بپردازند. از وقتى كه به قم آمدم تا به حال مشغول بوده‏ام. حدود سه سال - هم زمان با تبعید شدن حضرت امام(ره) به عراق - به مشهد مقدّس رفتم و در درس اصول، فقه و جلسه استفتاى مرحوم آیةاللّه میلانى شركت مى‏كردم. بعد به نجف و مكّه مشرّف شدم و آن‏گاه با مشورت حضرت امام(ره) به قم مراجعت كردم و پس از مراجعت تاكنون كه تقریباً هفده سال است در قم مى‏باشم و با رفقا مشغول بحث و مذاكره هستم.

اساتید و هم‏مباحثه‏هاب

نده در درس عدّه‏اى از علماى بزرگ قم شركت كرده‏ام؛ مانند مرحوم آیةاللّه بروجردى(ره)، مرحوم آیةاللّه سیّد محمد محقّق داماد، حضرت امام خمینى(ره)، حضرت آیةاللّه اراكى(ره) و عدّه‏اى دیگر كه بعضى آنان مرحوم شده‏اند و بعض دیگر حیات دارند كه به‏طور استقصا عرض نمى‏كنم؛ چون ممكن است از بعضى غفلت كنم، ولیكن مرحوم علّامه طباطبائى(ره) نیز یكى از اساتید بزرگى است كه الهیات شفا و قسمت زیادى از اسفار را خدمت ایشان فراگرفتم و مدّتى در درس تفسیر ایشان نیز شركت كردم و برخى از كسانى‏كه با آنان بحث و مذاكره داشته‏ام - دو نفرى یا چند نفرى - عبارت‏اند از: آقاى حاج شیخ محمد مؤمن (از فقهاى شوراى نگهبان)، آقاى حاج سیّد حسن طاهرى (نماینده حضرت امام(ره) در سپاه پاسداران)، آقاى ربّانى املشى(ره) و آقاى حاج شیخ حسن تهرانى.

خلاصه حدود این سى سالى كه در قم بوده‏ام، همواره مشغول درس و مباحثه و تبلیغ بوده‏ام. امیدوارم كه خداوند متعال عاقبتم را خیر قرار دهد.

و السّلام على من اتّبع الهد

 
شيخ رجبعلي خياط فرمود: 

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود
 
 
 
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم 
 
سه شنبه 24/10/1387 - 18:20 - 0 تشکر 82653

به نام خالق مخلوقات


با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)



محرم آمد و و قت عزا شد

مرحوم آیت الله العظمى آقاى حاج شیخ میرزا جواد تبریزى


این نوشتار كوتاه، مختصرى است از زندگانى پربار استادى عالیقدر كه بر مسند افتاء و مرجعیت نشست و با استمداد از الطاف لایزال الهى و توجهات مولایش امام عصر (عج) در صدد استمرار بخشیدن به راه گذشتگانى همچون شیخ اعظم انصارى و نائینى و كمپانى (رحمهم الله) و... و استحكام پایه هاى دین حنیف نبوى (ص) بود .
امید آنكه پاسخى باشد براى علاقمندان كنجكاوى كه در پى آشنائى با این ستاره درخشان علم و عمل هستند. شایان ذكر است كه این نوشتار به قلم برخى از شاگردان استاد به نگارش درآمده است و خود معظم له هیچگاه، حاضر به تهیه زندگینامه نشدند و در مقابل اصرار دوستان، مقاومت ورزیدند.
ولادت و تحصیلات
معظم له در سال 1305 شمسى در شهرستان تبریز در میان خانواده اى مذهبى چشم به جهان گشودند.
تحصیلات علوم جدید تا پایان سال دوم دبیرستان را در همان شهر به آخر رساندند. ایشان به خاطر برخوردارى از هوش و استعداد سرشار، از همان زمان طفولیت، مورد توجه خاص اطرافیان قرار گرفت به طورى كه هنگام تحصیل مدیران و معلمان وى، تعجب مىكردند و اعتقاد داشتند كه ایشان از نظر درك مطالب، از استعداد بالایى برخوردار است به همین جهت، همواره او را براى رسیدن به حرفه اى خاص مورد تشویق و تحسین قرار مىدادند.
اما معظم له به خاطر علاقه زیاد به مكتب غنى اهل بیت (علیهم السلام) و روحانیت شیعه، تصمیم گرفت تا در این مسیر مقدس وارد شود.
لذا پس از سپرى نمودن تحصیلات جدید، با شوق فراوان و علىرغم مخالفت اطرافیان، به مدرسه طالبیه تبریز روى آورد و در سال 1323 در سن 18 سالگى تحصیل علوم دینى را آغاز نمود و طى چهار سال، مقدمات و مقدارى از دروس سطح را در شهر تبریز به پایان رساند.
حضور در حوزه هاى علمیه

 ادامه دارد

 
شيخ رجبعلي خياط فرمود: 

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود
 
 
 
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم 
 
سه شنبه 24/10/1387 - 18:26 - 0 تشکر 82655

به نام خالق مخلوقات


با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)



محرم آمد و و قت عزا شد

آذری: ذوب‌آهن 1500 یورو از جریمه‌ كانوته را می‌پردازد

فردریك كانوته در یك بازی باشگاهی اقدام به نوشتن كلمه فلسطین روی پیراهن خود كرد تا حمایت خود را از مردم غزه مقابل حملات رژیم صهیونیستی نشان دهد که با جریمه مسئولین مواجه شد.

سعید آذری ، مدیر عامل باشگاه ذوب آهن در این خصوص گفت: باشگاه ذوب آهن در حمایت از حركت ضد صهیونیستی بازیكن مالیایی تیم سویا بخشی از مبلغ جریمه وی را پرداخت خواهد كرد. وی افزود: جریمه كردن كانوته در حمایت از مردم مظلوم فلسطین در دیدار مقابل دپورتیوو لاكرونیا قابل پذیرش نیست و در این راستا باشگاه ذوب آهن برای اعلام حمایت از این حركت بازیكن مالیایی سویا 1500 یورو از مبلغ 3 هزار یورو جریمه وی را پرداخت خواهد كرد.

 
شيخ رجبعلي خياط فرمود: 

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود
 
 
 
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم 
 
سه شنبه 24/10/1387 - 18:30 - 0 تشکر 82657

به نام خالق مخلوقات

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

محرم آمد و و قت عزا شد

روحیات و نكات برجسته اخلاقى
به اعتراف همگان، استاد داراى روحیات و نكاتى است درس آموز و جالب كه هر طالبى را به خود جلب مىكند و محبتش را در دل او مىافكند. گرچه باید گفت نمىتوان تمام ویژگیها را بیان كرد، چرا كه بسیارى از آنها از امور باطنى و قلبى است و از دید ما پنهان، اما چند ویژگى را به عنوان نمونه متذكر مىشویم:
الف) تواضع و فروتنى شدید:
ایشان با اینكه از نظر علمى و عملى استادى برجسته و بزرگوارند ولى در عین حال با عموم افراد بخصوص شاگردان خود با كمال تواضع، برخوردى پدرانه دارند. هیچگاه دیده نشده است كه در پاسخ به اشكال كسى، او را بكوبند یا از دادن پاسخ، شانه خالى كنند بلكه با گفتن "من در خدمت شما هستم" او را به نقد و اشكال تشویق مىكنند. خلاصه آنكه بین استاد و شاگردانش روابطى عاطفى حكمفرماست و اگر وقت داشته باشند گاهى به منزل شاگرد خود نیز مىروند و اگر خبر پیدا كنند كه یكى از آنها مشكل دارد در صدد رفع مشكل برمىآیند و از هر گونه مساعدتى دریغ نمىورزند و متقابلاً شاگردان هم با شناختى كه از استاد دارند، وى را الگوى اخلاقى و پدر خود مىدانند. استاد با كمال تواضع، هر روزه حتى روزهاى تعطیل و جمعه تا نزدیك ظهر در منزل جوابگوى مسائل علمى طلاب و فضلاء مىباشند.
ب) بىتوجهى به ظواهر دنیوى
ایشان با اینكه در این موقعیت، مىتوانند از امكانات بسیارى استفاده نمایند اما در عین حال از كمترین آن بهره مىبرند و از نظر منزل و امكانات رفاهى به اقل ضرورت اكتفا مىنمایند و كمترین بهره شخصى را از وجوهات و سهم مبارك امام (علیه السلام) مىبرند. حتى از اینكه با وجوهات به زیارت ثامن الائمه حضرت رضا (علیه السلام) مشرف شوند امتناع دارند. معظم له مایل به هیچگونه تشریفات و تجملات و نام و عنوانى نیستند و به جرأت مىتوان گفت، خود ایشان قدمى براى مطرح شدن و مرجعیت برنداشته اند.
رضایت به انتشار عكس خود ندادند و حاضر به مصاحبه در مورد معرفى خودشان و بیان زندگى خود نشدند كه به عنوان مثال، براى تهیه این زندگینامه بارها به ایشان مراجعه گردید ولى قبول نفرمودند.
مكرراً از مناطق مختلف داخل و خارج از كشور جهت مصاحبه و معرفى ایشان و درج در مجلات و روزنامه ها مراجعه مىنمایند اما ایشان حاضر نیستند وقت خود را صرف این كارها نمایند و مىگویند "من معذور هستم". بدون هیچ تكلفى، پیاده هر روز به درس مىروند و به منزل باز مىگردند و گاه، مسافت طولانى را پیاده طى مىنمایند با اینكه حدود 20 سال است معظم له صاحب رساله توضیح المسائل
هستند و به معنى واقعى مجتهد و مرجعى قوّى و دقیق مىباشند، ولى هیچگاه در پى تبلیغ از خود نبوده و نیستند و قلباً هم مایل به تعریف و تمجید و تبلیغ دیگران نمىباشند. در مصرف نمودن سهم مبارك امام (علیه السلام) دقت كافى را به خرج مىدهند تا بجا صرف گردد. سالیان دراز است كه ایشان در فصل تابستان و گرماى طاقت فرساى قم، همچنان در منزل به سر مىبرده اند و از رفتن به جاهاى خنك امتناع داشته اند همانگونه كه در ایام جنگ تحمیلى و موشك باران شهر مقدس قم نیز ایشان حاضر به ترك منزل و شهر نشدند و مىفرمودند:

"چرا باید عده اى زیر موشك باشند و ما راحت باشیم؟" زمانى كه این شهر مقدس مورد هجوم وحشیانه موشكها و هواپیماهاى دشمن قرار گرفته بود، چندین بار مقارن برگذارى درس معظم له، این حملات انجام گرفت ولى ایشان كرسى درس را ترك ننموده و در همان حال، به تدریس ادامه دادند.
هنگامى كه مسئولین شهر از حضور ایشان در شهر قم (با وجود بمباران شدید و خالى شدن شهر) مطلع شدند تصمیم گرفتند كه سنگرهایى از پیش ساخته شده را به بیت ایشان منتقل نمایند كه معظم له موافقت ننمودند.
بارها مشاهده شد كه در هنگام حمله رزمندگان اسلام بر كفر، مشغول دعاى توسل هستند و طبق نقل نزدیكانشان، در آن موقعیت، حال استاد به گونه اى منقلب بود كه كسى جرأت نمىكرد با ایشان سخن بگوید. علاقه ایشان به رزمندگان، فوق العاده بود و در محافل مختلف از آنها به عنوان بهترین انسانهاى روى زمین نام مىبردند. لذا با توصیه ایشان، تعداد زیادى از شاگردانشان در جبهه هاى نور علیه ظلمت شركت جستند و عده اى نیز به فیض شهادت نائل آمدند.در یكى از سالهاى جنگ تحمیلى قبل از فرا رسیدن ماه مبارك رمضان، در آخرین روز درس، سخنرانى مهمّى ایراد فرمودند كه سوابق كثیف صدام و حزب بعث و اهداف آنها را بیشتر روشن نمود و همان زمان از صداى جمهورى اسلامى پخش گردید و تأثیر بسزایى هم بر جاى گذاشت.
ج) خضوع و خشوع در عبادت
معظم له در نماز و سایر عبادات، خضوعى خاص دارند همانطور كه در هنام ذكر مصائب اهل بیت (علیهم السلام) مخصوصاً حضرت سید الشهداء (علیه السلام) نیز حال خوشى دارند و باران اشك از دیده هایشان روان است. بسیار رقیق القلب و سریع البكاء مىباشند. در تمام ایام سوگوارى و پنجشنبه هر هفته در منزل، اقامه عزا مىنمایند كه این مجالس از معنویت خاصى برخوردار است.
د) علاقه و اشتیاق شدید به تحقیق و تدریس

یكى از ویژگیها و امتیازات ایشان كه مىتوان گفت كم نظیر است، جدیت و تلاش بىوقفه اى است كه همگان را به تعجب وا مىدارد. این خصیصه از بدو تحصیل و سالیانى دراز قبل، در ایشان به چشم مىخورده است. اهل منزل بارها در دوران تحصیل و تدریس اشان، مشاهده كرده اند كه استاد شبانگاه به مطالعه پرداخته اند و با صداى مؤذن كه اذان صبح را مىگفته است سر از كتاب و قلم برداشته اند.هم دوره ایهاى معظم له مىگویند: "همواره استاد در حال مطالعه بودند و هیچگاه در جلسات و مهمانیها شركت نمىكردند بلكه وقتشان منحصراً صرف امور علمى مىگشت، چه در نجف و چه قبل از آن كه در قم و در حجره بودند." خود ایشان گاهى مىفرمودند:"من چهل سال است كه معناى تعطیلى را نفهمیده ام."
این مرجع عالیقدر در این سن، حاضر نیستند كه لحظه اى را هدر دهند و تمام ساعات عمرشان وقف تلاش علمى است و این سیره ى تمام مدت حیاتشان مىباشد. همانگونه كه در نجف اشرف از رفتن به هر گونه مجلس و برنامه اى خوددارى مىورزیدند و حتى بعد از درس چهارشنبه، گاهى تا شنبه از منزل بیرون نمىآمدند و مشغول نوشتن و تحقیق بودند. اكنون نیز با همان روحیه سرشار، به فضل الهى و توجهات امام عصر (عج) مشغول امور علمى هستند و تا چندى پیش علاوه بر دو درس خارج فقه و اصول كه عمومى مىباشد درس خارج فقهى نیز در منزل داشتند كه فضلاء را از محضرشان بهره مند مىنمودند این درس در گذشته حتى روزهاى تعطیل و جمعه ها و ایام وفیات و تابستان برگزار مىشد افزون بر این، ساعاتى را نیز به پاسخ استفتائات مىپردازند و وقت دیگرى را براى بحث و پاسخگوئى طلاب اختصاص داده اند و بقیه اوقات را به تحقیق و تألیف مباحث علمى رجال و فقه و اصول مىگذرانند. و در حقیقت تمام شبانه روز (به استثناى ساعاتى اندك و كوتاه) در خدمت اسلام و مسلمین مىباشند و ساعات استراحت و خواب بسیار كمى دارند و از غالب مواهب چشم پوشیده اند تا حداكثر بهره را از عمر شریفشان داشته باشند.
هـ) نظم
یكى از خصوصیات و اوصاف سازنده اى كه در موفقیت استاد عزیز (حفظه الله) نقش اساسى داشته است، نظم و برنامه ریزى دقیق ایشان است كه در طول عمر پر بركت وى همواره مورد عمل بوده است به طورى كه تمام كارهایشان داراى وقت مخصوص و معین است و هیچگاه مشاهده نشده است كه وقت خود را صرف امور خارج از برنامه ى علمى و درسى نمایند و از این طریق، كمال استفاده را از اوقات خود مىنمایند.

 
شيخ رجبعلي خياط فرمود: 

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود
 
 
 
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم 
 
يکشنبه 29/10/1387 - 23:42 - 0 تشکر 83736

به نام خالق زیبایی

خوبه ولی خواهشا زندگی نامه علمایی را بگذارید كه مشهور باشند و ما هم آنها را بشناسیم

سال و مال و فال و حال         اصل و نسل و بخت و تخت

           باشدت بر شهریاری بر مراد و بر دوام

سال خرم ، مال وافر ، حال خوش          اصل ثابت ، نسل باقی ، تخت رام

دوشنبه 14/11/1387 - 13:54 - 0 تشکر 86955

به نام خالق مخلوقات

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

محرم آمد و و قت عزا شد

اطلاع ندارم 

کدام دوستان این صفحه پر بار را دیده اند 

من 

این صفحات را خواهم خواند و به صورت خلاصه و رنگی نمودن نکات مهم 

آن را این جا قرار می دهم 

این ها را برای کسانی قرار دادم 

علاقه دارند

زودتر مطالعه فرمایند 

 
شيخ رجبعلي خياط فرمود: 

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود
 
 
 
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم 
 
پنج شنبه 17/11/1387 - 11:52 - 0 تشکر 87840

دوست خوبم سلام من این صفحه را ندیده بودم خیلی جالب بود و دیدم با اینترانت تبیان هم فعال می شه در کل به خاطر این عمل زیبا ازت تشکر می کنم

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو . . .

منتظر شما در وبلاگ دل شکسته
سه شنبه 29/11/1387 - 21:40 - 0 تشکر 91439

به نام خالق مخلوقات

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

محرم آمد و و قت عزا شد

hosseintahoori          گرامی 

با عرض معذرت از این كه نگفتم 

با اینترانت قابل دیدن است 

حالا برای این كه جبران كرده باشم 

در تایپیك زیر ، معرفی كوچكی از این سایت كرده ام 

دیدن فرمایید،‌ و اگر در مورد این سایت حرفی برای معرفی به ذهنتان آمد، بگویید

 
شيخ رجبعلي خياط فرمود: 

اگر ما به قدر ترسيدن از يک عقرب از عِقاب خدا بترسيم،

همه کارهاي عالم اصلاح ميشود
 
 
 
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم 
 
سه شنبه 12/3/1388 - 23:15 - 0 تشکر 118435

خاطراتی از امام به نقل از حاج احمد آقا

خاطراتی از امام به نقل از حاج احمد آقا

ایشان متعبد به معنی واقعی بودند. در ماه مبارك رمضان وقتی نجف بودند، هر سه روز یك دور قرآن را ختم می كردند. در ایام سال ماهی یكبار قرآن را ختم می كردند. ایشان همواره با قرآن مانوس بودند؛ یك جز قرآن را هشت قسمت كرده و هر قسمت را در زمان خاصی قرائت می كردند. گاهی ، مدتها روی یك جمله قرآن مكث می كردند. ایشان به قدری با كتاب مفاتیح الجنان مانوس بودند كه هر چند ماه ،مفاتیح ایشان پاره می شد و ما ناچارا مفاتیح را یا صحافی می كردیم و یا مجدداً برای ایشان تهیه می كردیم.

امام عظیم الشان با آن حال رنجوری كه داشتند، متوجه می شدم كه در سرمای زمستان راه نسبتاً‌ طولانی را در برف طی كرده اند، و برای اینكه به ما كاری را نگفته باشند، خود برای خاموش كردن چراغ اقدام كرده اند. با خاموش شدن چراغ حیاط متوجه می شدیم كه ایشان در حیاط هستند. فوراً خودم را به ایشان می رساندم و می گفتم: خب آیفون كه بود، از طریق آیفون می گفتید، من می رفتم خاموش می كردم. ولی ایشان می گفتند: بالاخره یك كسی باید این كارها را می كرد. ایشان هنگامی كه از پاریس عازم وطن بودند به دوستان پیغام دادند كه منزل مرا در پایین شهر تهیه كنید. بعد از رفتن به قم و بروز بیماری قلبی ایشان، به اصرار پزشكان معالج، ایشان در جماران ساكن شدند.

در جماران ابتدائاً در منزل یك بنا كه مساحت آن كمتر از صد متر بود، زندگی می كردند و محل كارشان نیز همانجا بود. بعداً آقای امام جمارانی منزل خود را در اختیارایشان گذاشتند.

امام در حضور 15 شبکه تلویزیونی که از سراسر دنیا به طور مستقیم با ایشان مصاحبه می کردند، بعد از شنیدن صدای اذان ظهر، بلند شدند و اقامه نماز در اول وقت را بر ادامه مصاحبه ترجیج دادند.

روزی كه شاه فرار كرد تمام نمایندگان رسانه های گروهی دنیا در نوفل لوشاتو با حضرت امام برنامه مصاحبه داشتند .شاید 15 شبكه تلویزیونی در سراسر دنیا به طور مستقیم این برنامه را پخش می كردند: زیرا یكی از بزرگترین رویدادها در سراسر دنیا به طور مستقیم این برنامه را پخش می كردند؛ زیرا یكی از بزرگترین رویدادهای تاریخ انقلاب به وقوع پیوست.

همه می خواستند نظر امام را بدانند. ایشان چند دقیقه صحبت كردند، بعد از من سئوال كردند: ظهر شده است؟ گفتم : همین الان ظهر شد. امام گفتند: والسلام علیكم و رحمه الله. در آن لحظه، ایشان موضوع به آن اهمیت را به خاطر اقامه نماز در اول وقت رها كردند. در شرایطی كه رسانه های بیگانه برای میلیونها بیننده خود در حال ارسال خبر مصاحبه امام بودند، امام اقامه نماز در اول وقت را بر ادامه مصاحبه ترجیح دادند.

..............................

منبع: بخش حوزه تبیان / سایت مرتضی آوینی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.