• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 8537)
شنبه 16/9/1387 - 11:40 -0 تشکر 75612
توافق دختر و پسر و سدراه شدن خانواده

...وخدایی که در این نزدیکی است.

سلام

اگه یه دخترو پسری با هم توافق کنن برای ازدواج ولی خانواده ها توافق نکنن باید چه کرد؟ اگه خانواده ها بهانه های بیهوده بیارن و یا فرهنگ هاشون متفاوت باشه ولی فرهنگ دختر و پسر یکسان باشه و توافق هم کرده باشن اون موقع چی؟

 آیا غیر از فرهنگ چیز دیگری هم باعث تضاد خانواده ها میشه؟

آیا فرهنگ خانواده ها یا توافقشون خیلی مهمه؟حتی به قیمت به هم خوردن یه ازدواج شیرین؟

نظر شما چیه؟؟؟؟

كاش معشوق ز عاشق طلب جان میكرد

تا كه هر بی سر و پایی نشود یار كسی

کد بازاریاب :424322

يکشنبه 17/9/1387 - 20:25 - 0 تشکر 75991

به نام او.....
سلام



زهره جان من یه مسئله ای رو برات بگم
عشق ها و دوست داشتن های حقیقی خیلی نادره
ببین درسته اولش میگن پول مهم نیست زیبایی مهم نیست ال مهم نیست بل مهم نیست
فقط تو مهمی و.....
ولی وقتی دو روز گذشت میفهمن که بابا به خدا همه چی مهمه
همون دختر نازپرورده که چه میدونم عاشق دستای پینه بسته ی شوهرش شده!! دو روز بعد وقتی سختی های زندگی اومد سراغش
قید همه چیو میزنه.....
وقتی دوستش رو مثلا تو خیابون دید و یادش افتاد اون روزگاران خونه پدریشو پشیمون میشه
این موارد برای همه صد در صد نیست اما چون متاسفانه اسم هر احساسی رو میذاریم عشق و دوست داشتن
خیلی احتمال اشتباه زیاد هست
واقعا اون چیزی که ما تو آینه نمبینیم حتی بزرگترامون تو خشت خام میبینن
اما بازم میگم یه جاهایی گوش دادن به حرفشون اصلااااااا صلاح نیست
مثل دل شکسته!!!(گیر دادیماااا)

به نظر من اصلا صلاح نیست یکی رو انتخاب کرد
باید برای به دست آوردن خواستمون تلاش کنیم و موانع رو پس بزنیم
و حلش کنیم

صحبت های A_V_B_2066
رو به شدت تایید میکنم


بازم ممنون از بحث خوبت

فردا ما رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نذارید

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
دوشنبه 18/9/1387 - 7:56 - 0 تشکر 76091

با سلام

به نظر شما اگه دختری از خانواده مرفه باشه و پسر هم از یک خانواده متوسط و دختر هم  به خاطر پول پسر رو نمیخواد آیا بعد ازدواج همین دختر خواهد توانست وضع اقتصادی شوهر رو قبول کنه ؟ یقینا اکثریت نخواهند توانست و این زمینه اختلاف رو بوجود خواهد آورد.

بعضی از دوستان میگند اگه بالفرض این وصلت انجام نشه طرفین ضربه روحی خواهند خورد! میخواهم بدونم چه چیزی باعث شده این دو زوج به هم علاقمند شوند ؟

اگه واقع بین باشیم خواهیم دید که علت اصلی این علاقمندی  جز جذبه غریزه جنسی چیزی بیش نیست.

قبلا گفتم شاید  برای بعضی قابل درک نباشه خیلی بندرت و یا بعبارتی امکان ندارد دو جنس مخالف با در نظر گرفتن تمامی معیارهای مشترک زندگی بهم علاقمند شوند.

بعضی مسایل هستند که ما فکر میکنیم نظر ما جوانها منطقی است ولی نظر پدر مادر از روی منطق نیست . در حالیکه کاملا اشتباه هست . اگر میخواهی خوشبختی واقعی داشته باشی در امر ازدواج مهمترین اصل نظر والدین است . 

فرهنگ خانواده خیلی مهمه مثلا شما در یک خانواده ای بزرگ شدید که فرهنگشان با فرهنگ خانواده طرف مقابل متفاوت است . یقینا هر شخص بهره ای از اداب و رسوم و منش خانواده خودش رو برداشته؛ حال بعد ازدواج هر کدام دوست دارند زندگی بر طبق فرهنگ خودش پیش ببره اینجاست که در صورت عدم قبول یکی از دختر و پسر اختلافات شدیدی پیش میاد و اون دلبستگی که دم از اون میزنید خود بخود از بین میره و کار به بن بست میکشه.

البته بحث سلیقه جداست چون امکان نداره در زندگی مشترک دو نفر دارای سلیقه مشترک باشند. البته این مورد به مرور زمان حل میشه. و لی تا حدی که ممکن است در این مورد هم باید سعی کرد کسی رو انتخاب کرد که کمترین تفاوت رو دارند.

دوشنبه 18/9/1387 - 12:4 - 0 تشکر 76118

....وخدایی که در این نزدیکی است.

سلام دوستان

از کلیه دوستان عزیز ممنونم . ولی مثل اینکه منظور من رو هنوز درست متوجه نشدید. من نمیگم دو طرف عاشق هم باشن یا به قول دوستمون فقط از روی غریزه جنسی عاشق هم شده باشن که فکرمیکنم این یه فکر واقعا پوچی هست . من میگم دو طرف واقعا میگم واقعااااااااااااااا به این رسیده باشن که نیمه گمشده هم هستن ولی بعضی از پدر و مادر های متاسفانه نا آگاه سنگ جلو پاشون بندازن . البته این راه حل مشاور که دوستان گفتن واقعا خوب و مفیده ولی اگه پدر و مادر به حرف مشاور گوش کنن . وگرنه چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

كاش معشوق ز عاشق طلب جان میكرد

تا كه هر بی سر و پایی نشود یار كسی

کد بازاریاب :424322

دوشنبه 18/9/1387 - 21:54 - 0 تشکر 76226

سلام

در یکی از سایتها مطلب خوبی در این مورد نگاشته شده بود که بهتر دیدم اینجا ذکر کنم

"به ازدواج با کسی سخت علاقمند هستم ولی خانواده ام مخالفت می کنند چگونه با او ارتباط برقرار کنم و حرف دلم را به او بگویم؟ و خانواده ام راضی سازم؟

جواب:

موافقت و مخالفت والدین در ازدواج از دیدگاههای مختف و در چندین علم ودانش مورد بررسی قرار می گیرد و هر یک از این علوم نیز به غرضی خاص و از دریچه ای ویژه به آن می نگرند. به تعبیری دیگر این موضوع یک بحث بین رشته ای است و در علم فقه، حقوق و روان شناسی و جامعه شناسی خانواده مد نظر دانشمندان هر یک از این علوم است و در این میان آنچه هم اکنون مورد توجه است بررسی ضرورت، تأثیر روان شناختی این عنصر در تشکیل خانواده و انجام یک ازدواج موفق می باشد.
از دیدگاه روان شناختی نه تنها عدم مخالف و یا موافقت والدین ضرورت یک ازدواج موفق است بلکه شرط انجام یک ازدوج موفق رضایت و همراهی مستمر والدین است. چه بدون تحصیل رضایت آن دو هر یک از دختر و پسر در انجام یک عمل خطیر که نیازمند همراهی و تأیید دیگران است، بدون پشتوانه می مانند و این خود آغاز اضطراب ناخواسته و ورود آفت است. چه بسا فرزندانی که با وجود فراهم بودن تمام شرائط یک ازدواج موفق چون رضایت والدین را به همراه ندارند نتوانند یک زندگی شیرین و همراه با پیشرفتی را پیش روی داشته باشند. در واقع در بررسی روان شناختی این قضیه به پیامدهای ناشی از نبود رضایت و همراهی صمیمانه والدین می پردازیم که اگر ازدواجی بدون موافقت والدین و حتی همراه با مخالفت والدین بنا گذارده شود آیا یک ازدواج موفق است؟ و از پیامدهای منفی مصون می باشد؟ و در یک کلام مخالفت والدین با ازدواج چه تأثیرات مثبت و یا منفی بر روند موفقیت آمیز بودن آن ازدواج دارد؟ مجدداً تکرار می کنیم که نگاه به این قضیه از زاویه روان شناختی است نه فقهی و حقوقی و در این بررسی به تأثیر مخالفت بر ازدواج موفق می پردازیم:
بدون تردید تأثیر مثبت ندارد چه مخالفت والدین شرط موفقیت یک ازدواج نیست و یا موافقت والدین شرط شکست و عامل ناموفق بودن ازدواج نیست تا حال که این موافقت به مخالفت بدل شده است پس موفقت یقیناً بدست می آید و جای شکست را می گیرد. البته میزان تأثیر این پدیده در موفقیت یک ازدواج سخت به نظام ارزشی و فرهنگ خانوادگی وابسته است و در بین تمام نظامهای ارزشی و فرهنگهای خانوادگی هرگز نمی توان نظام و فرهنگی را یافت که مخالفت والدین یا حتی بیگانه خو بودن آنها شرط موفقیت یک ازدواج باشد. لذا بهره مندی از عنصر رضایت والدین از نظر ارزشی و فرهنگی حداقل یک پشتوانه روحی برای جوانان در مسیر ازدواج است تا این راه را با اطمینان خاطر و پشت گرمی کامل طی نمایند. ازدواج کردن بدون توجه به عوامل دیگری که در کنار آن قرار می گیرد خود به خود یک عمل همراه با دل نگرانی و اضطراب است و بواسطه ناآشنا بودن ماهیت عملی و مبهم بودن آینده آن و ناآشنا بودن دو طرف برای همدیگر عملی رازآلود و معماگونه است و لذا هرگز کسی را نمی توانید پیدا کنید که از ابتدا اقدام به ازدواج خود موفقیت آن را برای خویش تضمین کرده باشد. یعنی بگوید چون تمام شرائط را رعایت کرده ام و این فرد همان شخص مورد درخواست من است لذا با اطمینان صد در صد به موفقیت آمیز بودن اقدام می کنم بلکه با وجود رعایت تمام شرائط مورد نظر همچنان از ته دل احساس ابهام و تاریکی _ اگر نگوئیم احساس تردید و دودلی _ می کند. حال آنگاه که یکی از پشتوانه های خود یعنی والدین را و یکی از همراهان اصلی خود یعنی پدر و یا مادر را و یکی از مطمئن ترین پناهگاههای خود یعنی خانواده والدینی را از دست می دهد به اطمینان او می افزاید یا به اضطراب و دل نگرانی او؟ آیا به جرأت او می افزاید و او را در برابر مشکلات تشکیل خانواده مقاوم می سازد یا نه؟ آیا توان او را در حل مشکلات زیاد می سازد و یا اینکه او را ناتوان تر ساخته و تسلیم ناملایمات زندگی می نماید؟ کمترین تأثیر روان شناختی این نوع مخالفت آن است که به میزان دل نگرانی و اضطراب یک جوان جوایی اطمینان و سکون می افزاید. جوانی که از ازدواج آرامش و سکون را می خواست همان میزان آرامش دوران تجرد خود را نیز از کف می دهد و همیشه در حال دل نگرانی، اضطراب به سر می برد و این اضطراب هم خود شکننده است و هم استمرار آن موجب سست شدن بنیان وجودی فرد می گردد و او را اندک اندک تا مرز نابودی پیش می برد چه اضطراب های آنی و گذرا رفتار آدمی را مختل می نماید و اضطراب طولانی مدت و مزمن خود آدمی را نابود می کند و از پای در می آورد. پس از دیدگاه روان شناختی جلب رضایت والدین در ازدواج یک ضرورت بی تردید است و حضور این عامل موجب دلگرمی جوانان به ازدواج و برخورداری آنها از اطمینان به خود و جرأت به عمل و آرامش و سکون گشته و راه بهره مندی از پشتوانه والدینی و تجارب آنها و دلسوزی و نیک اندیشی آنها را هموار می نماید و خرمنی از خوبیها و علم و دانش و تجربه و مصلحت اندیشی دلسوزانه و حتی پشتوانه اقتصادی را فرا روی دو جوان نیازمند تمام این نیکیها می گذارد و مخالفت والدین با ازدواج یعنی محرومیت از تمام این خوبیها و از دست دادن این عناصر ضرری که نمی توان از یکی از آنها حتی چشم پوشید. پر واضح است که ازدواج بی بهره از سرمایه رضایت والدین در واقع به نوعی ازدواج بی بهره از موفقیت کامل خواهد بود.
آیا مفهوم این سخن آن است که به محض مخالفت والدین با ازدواج خاصی باید از آن دست شست؟ نه بلکه باید در تحصیل رضایت آنها کوشید. باید بررسی کرد که علت مخالفت آنها چیست؟ آیا آنها دلیلی قانع کننده برای مخالفت خود دارند؟ اگر شما باشید و عقل فارغ از محت کور و عشق عاری از فهم آیا جوابی برای مخالفت آنها دارید یا نه؟ مخالفت آنها را بجا و مقتضی اندیشه می دانید و محصول عاقبت اندیشی پیران تجربه می شمارید یا نه؟... بهرحال اگر در عمق نهان خانه ی وجدان آنگاه که با خود خلوت می کنید مخالفت آنها را بجا می شمارید پس تسلیم حق شوید و اصرار بر تصمیم غلط خود دست کشید و لیکن اگر مخالفت آنها را بی مورد می شمارید هرگز به دو گروه مخالف و موافق تقسیم نشوید دو جبهه در برابر هم را تشکیل ندیهد و هر یک بر طبل رأی خود مشت مکوبید بلکه در صدد جلب رضایت آنها برآئید. شما باید دو راهکار محبت، اندیشه، عشق ورزی و مصلحت اندیشی خانوادگی والدین خود را به نیز به جبهه موافقین دعوت کنید و جملگی یک صدا فریاد موافقت برآورید و آنگاه اقدام نمائید در راه تحصیل رضایت والدین از همکاری و میان جیگری خیر اندیشان و فامیلهای نزدیک و صاحب نفوذ بر روی والدینتان بهره بگیرید و اصرار و سماجت آمیخته به محبت و فرمانبری و دعا به درگاه حضرت حق را فراموش نکنید. بکارگیری تمام راهکارهای ارائه شده قلب و والدین را به اعلام رضایت خاطر آنهم از صمیم دل نرم می سازد. لازم به یادآوری است که اگر آنها علی رغم سعی و تلاش شما رضایت ندادند به مصلحت شماست که از این ازدواج دست بکشید و حتی در برخی موارد از گذر زمان به عنوان یک عامل مؤثر و هموار کننده و مسیر نیل به هدف بهره بگیرید. بهرحال بدون رضایت والدین اقدام نکنید مگر آنکه مخالفت آنها را برطرف ساخته و ه رضایت بکشانید. و چنانچه احساس کردید لجاجت در کار است نه مخالفت در این صورت از همکاری افراد خیرخواه و آگاه به عنوان واسطه در رفع این حالت کمک بگیرید.
پس از آنکه رضایت والدین را به دست آوردید راه ابراز محبت و بیان حرف دل نیز گشوده می شود. آنگاه مادر و خواهر شما همچون کبوتران پیام آور عشق و محبت پیام شما را به معشوق می رسانند و با رعایت آداب و رسوم فرهنگی و شرائط دینی و شرعی مسیر عشق ورزی سالم را به روی شما می گشایند چه حرف دل را جز به آنکه مأنوس دل است نتوان گفت و گوش نامحرم محرم اسرار غیب و نهان نیست ابتدا باید احراز نمود که او این قابلیت را داراست و آنگاه بی دغدغه و بی ریا ابراز کردن دوستت دارم ولی اگر شما گفتی و او نپذیرفت و یا حتی جواب منفی داد می توانی تخمین بزنید که چه از دست داده اید؟ خودت، قلبت، محبتت را ارزان عرضه داشته اید و این در قاموس عزیزان و صاحب عزتان جای ندارد."

منبع:http://rss.nahad.ir/QAForm.aspx?ID=8673

پنج شنبه 6/1/1388 - 16:50 - 0 تشکر 101527

به نام خدا

سلام

توافق دختر و پسر ممکنه به هر دلیلی باشه ولی دلیلی که که اینجا روی اون داره بحث میشه احساس دو طرف برای خوشبخت کردن همدیگره یعنی دختر و پسر خارج از هر حسی احساس میکنن به درد هم دیگه میخورن ولی یه چیزی شاید نشون دهنده این باشه که واقعا دو طرف همچین دلیلی دارن یا نه و اون اینکه فکر کنن که اگه به اونی که میخواد نرسه چه جوری برخورد میکنه ؟  

پدر و مادرها باید توجه کنن که الان دوره عوض شده و با گذشته خیلی فرق کرده .

گذشته ای که 100% کارهای ازدواج رو خانواده ها میکردن گذشته . ولی تو این دوره هم جوان ها باید توجه کنن که نمیشود و نباید 100% کارهای ازدواج رو خودشون انجام بدهند .

باید یک طوری باشه که پنجاه پنجاه بین جوانها و خانواده ها کارها تقصیم بشه.

حالا نکته اینجاست که پنجاه درصدی که مربوط به جوانها میشه چه وقت باشه یعنی اول باشه یا بعد پنجاه درصد خانواده ها .

تو روزگار الان این پنجاه درصد بیشتر اوله . یعنی دختر و پسر با هم آشنا میشن بعد نوبت خانواده ها میشه . ولی اینکه این آشنایی قبل ازدواج خوب هست یا نه باید جایی دیگه بحث بشه .

خانواده ها نباید نه بدون هیچ حرفی با این وصلت موافقت کنن و نه بی دلیل مخالفت . مخالفت بی مورد و دلیل خانواده ها اصلا خوب نیست .

به نظر من پدرها و مادرها باید با یک همکاری خوب با جوان ها راههای شناخت لازم و اصلی را فراهم کنن . 

بهتره دخترها و پسر هایی که واقعا احساس کردن که نیمه ی گمشده همدیگه هستن و از روی احساسات دنبال هم نیستن موضوع رو خونوادگی کنن و خونواده ها هم با کمک کردن به فرزندشون راههای شناخت یک زندگی رو فراهم کنن تا دو طرف از راهی دیگر با هم آشنا بشن و بعد ...

مبارکه انشاالله . 

www.MahmoodFiroozy.blogfa.com

پنج شنبه 6/1/1388 - 18:4 - 0 تشکر 101535

....وخدایی كه در این نزدیكی است.

سلام دوستان

ممنون از جناب man2008 كه بعد از مدت ها این بحث رو از زیر خروارها خاك كشیدن بیرون .

اینكه میگید 50 درصد خانواده ها و 50 درصد جوانها دخیل باشن به نظر من زیاد درست نیست . به خصوص اگه 50 درصد اول به عهده جونها باشه . چون اونطوری احساس خیلی دخیله . به نظر من شناخت اول از خانواده شروع بشه بهتره چون اینطوری احساس نقش كمتری بازی میكنه .

 ولی بحث ما اینه كه خانواده ها ایراد بنی اسراییلی نگیرن . وقتی میبینن دو تا جوون به هم میخورن واقعا و برای هم آفریده شدن بهونه گیری الكی نكنن . مثلا سر مهریه بحث كنند و به نتیجه نرسن یا خیلی بحثهای بیهوده .توجه كنید كه میگیم بحث های بیهوده نه بحثی كه واقعا به صلاح دختر و پسر باشه .

همونطور كه قبلا هم گفتیم بهترین راهش مراجعه به مشاور و كمك گرفتن از اون هست . ویا ریش سفیدهای فامیل هم میتونن پا پیش بزارن .

اگه راهكار دیگری به نظرتون میرسه بفرمائید ............

كاش معشوق ز عاشق طلب جان میكرد

تا كه هر بی سر و پایی نشود یار كسی

کد بازاریاب :424322

پنج شنبه 6/1/1388 - 20:47 - 0 تشکر 101562

بنام خدا
سلام


اگر دختر و پسری ببینند واقعاً به هم علاقه دارند و علاقشون از روی هوس تنها نیست.


اما با مخالفت خانواده ها مواجه هستند، چون فرهنگ دو خانواده به هم نمیخوره، اون وقت باید به خودشون نگاه کنن.


ببینند چه قدر اراده دارند و چه قدر رو اعتقادی که دارند ثابت میمونند.


برای فهمیدن این چیزا هم میتونن از مشاوره های روانشناسان و مشاوره ی مذهبی کمک بگیرند.

وقتی فهمیدن از نظر ثبات عقیده و اراده چه وضعیتی دارند. اون وقت اگه دارای این ثبات ها بودند میتونند حرف خانواده ها رو نشنیده بگیرند.


و با اونها مخالفت کرده و ازدواج کنند.


اما اگه دیدند نتیجه مشاوره ها نشون میده که نمیتونند عقیده الانشون رو در آینده هم حفظ کنند اونوقت باید برای رسیدن بهم هر کاری که درست باشه رو انجام بدند تا خانواده ها به این ازدواج تن بدهند.


در مورد مشاوره مذهبی یکی از استادهای من تو دانشگاه که روحانی هستند سر یه کلاس گفتند:" که من با مشاوره با جوانها تونستم اونهایی که با هم مناسب هستند رو مشاوره بدم و ازدواجشون رو به سرانجام برسونم و زندگیشون تا الان هم به خوبی خوشی ادامه داره. ولی با ازدواجهای دانشجویی که بدون مشاوره انجام شده مخالفم"

برا قفل هایی كه بستست یه كلید مونده تو مشتمبه جنون رسیده كارم بس كه فرصت ها رو كشتم
بازی نور و صدا نیست زندگی یه سرنوشته           یكی پیدا یكی پنهون مثل آدم و فرشته
جانشین  انجمن خانواده‌ی تبیان
پنج شنبه 6/1/1388 - 21:51 - 0 تشکر 101569

به نام خدا

سلام

aghaeizohreh عزیز . منظوره من از پنجاه پنجاه بودن انکار کردن دو چیز بود یکی 100% تصمیم گیری خانواده ها در گذشته و یکی هم 100% تصمیم گیری جوان ها در حال . بهترین امور متعادلترین اونهاست .

در مورد اینکه 50% اول دست جوانها باشه هم من نگفتم خوبه گفتم تو این دوره زمونه این شده که دلیل اینکه اینجور وصلت ها بیشتر به شکست می انجامه شاید همین باشه . این بحث خیلی خیلی مهم تر اینهاست که فکرشو میکنیم ...

یا علی 

www.MahmoodFiroozy.blogfa.com

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.