تبیان، دستیار زندگی

به نام خدای مهربون

سلام

دوستای خوبم تا حالا به این قضیه فكر كردین كه اگه آقایون كه یه عضو مهم خانواده هستن چه خصوصیاتی داشته باشن عشق خیلی راحت كوله بارشو از اون خونه جمع میكنه و میره؟ من منظورم فقط و فقط به آقایون هست... چون خانوم ها این قدر تو زندگی (من موفق ها رو مد نظر دارما!) عشق و محبت ایجاد میكنن كه واقعن نقش آقایون این وسط داره كم كم بی رنگ میشه! در صورتی كه خیلی از خصوصیات همین آقایونه كه باعث میشه عشق كم رنگ بشه! به نظر شما این خصوصیات چیاست؟

خوشحال میشم نظرتون رو بشنوم

مواظب خودتون و دلای پاكتون باشید

یا علی 

با سلام خدمت خواهر گرامی و ارجمند سرکار خانم نوای اسمانی

ینی چی خانوما باید عشق بروز بدن بعد آقایون فقط جواب بدن به این عشق؟ خب این كه همش شد یه طرفه! خب اون خانوم چقد رمگه دلش خوش میتونه باشه؟

حقیقت اینه که نوع محبت و علاقه ای که خانم ها به همسرانشون دارند با آقایون کاملا متفاوت هستند و این که توقع داشته باشید عینا مثل خانم ها باشند یک توقع کاملا غیر منطقی هست و فکر می کنم شما با این قسمت موضوع مشکل داشته باشید خانم ها موجودات عاطفی هستند و آقایون اینطور نیستند نه اینکه بویی از عاطفه و انسانیت نبرده باشند ولی جلوی خانم هایی که مظهر عاطفه هستند دارای میزان محبت و  عاطفه کمتری هستند و همینطور نکته مهم و قابل توجه اینه که بروز این علاقه در آقایون به شکلی هست که خانم ها از اون به بی مهری و بی توجهی یاد می کنند آقایون مثل خانم ها نیستند که خیلی رتاحت حرف دلشون رو بزنن و یا اینکه علاقشون رو بصورت زبانی مطرح کنند آقایون همیشه سعی می کنند این علاقه رو بصورت مکتوب عنوان کنند و یه جورایی بیان زبانی و چیزی که مد نظر خانم ها هست براشون فوق العاده سخت و شاید غیر ممکن باشه و از طرفی فکر می کنند همینقدر که دارن برای ارامش و کسب روزی خانواده تلاش می کنند همین عامل بزرگی هست برای علاقه به خانواده من این رفتار رو تایید نمی کنم 

آقایون باید یکاد بگیرند که روشهای مفید و موثر تری رو برای ابراز علاقه امتحان کنند و یاد بگیرند و خانم ها هم باید توجه داشته باشند که آقایان همچین طبعی دارندو یه مقدار درکشون کنند شاید هیچگاه فرصتی برای ابراز علاقه ای که خانم ها بدنبال اون هستند رو نداشته باشند چون خانم ها فکر می کنند دقیقا باید مقابله به مثل بشه و دقیقا مثل خودشون مردها بشون محبت داشته باشند.

خانم ها بی عاطفه نیستند اگر چیزی رو که در وجودشون هست برای بقای خانواده استفاده کنند

و آقایون هم بی عاطفه نیستند اگر سعی کنند به خواسته های همسرانشون توجه کنند و شاید فرصتی رو همیشه برای ابراز علاقه قرار بدند و همیشه عادت های محبت آمیز زو در خودشون تقویت کنند.

خانم اسمانی خانم ها حق دارند ولی باید مردانشون رو هم بشناسند و بشون کمک کنند تا همونطوری باشند که اونا میخوان همیشه هم نمیشه فقط گلایه کرد

 اصلن ما میخوایم ببینیم... این آقایون كه این مدلی هستن... باید باهاشون چی جوری رفتار كنن خانوما... كه این راه كه اشتباه هست و عشق رو تو زندگیشون كشته درست بشه... هدف اینه...

و اما اینکه خانم ها چطور می تونند کمک کنند که همسرشون محبتش رو ابراز کنه و این کار براش سخت نباشه ( مردا غرور دارند براشون سخته)

 شاید فرصت هایی که میتونن ایجاد کنند به راحتییه جمله باشه جملات محبت آمیز و فرصتی برای صحبت کردن اینکه شما بتونید و بخواید که با هم صحبت کنید و خواه نا خواه حرف دلتون رو به هم بزنید گاهی بی رحمیه وقتی همسرتون دچار یک مشکل شده و یا به قدری سرش شلوغ هست و فشار کاری داره که فرصت سر خواروندن رو هم نداره شما ازش بخواید که محبت امیز صحبت کنه. خود همین فشار کاری و مشکلات زندگی از اون عواملی هست که این فرصت رو می گیره ولی شما می تونید با قرار دادن یک فرصت کوچیک و یا یک زنگ تفریح همسرتون رو از این وضعیت خارج کنید گاهی زندگی شهری واقعا دیوانه وار تمام احساس و ارمش انسان رو نابود می کنه به حدی که به یک ربات تبدیل میشه و ما نمی تونیم توقعات انسانی از اون داشته باشیم هر چند که بجا باشه

دنبال دلیل می گشتید فکر می کنم موارد مهم و قابل توجهی مطرح شد امیدوارم خانواده ها قبل از هر تصمیم به درک متقابل برسند و کارشون به طلاق نکشه طلاق برای وقتی هست که یه طر این ترازوی زندگی که شامل زن و مرد هست سنگینی می کنه و این بخاطر عدم درک طرف مقابل هست

در مورد گذشت بعضی از اون به عنوان یک عقب نشینی تلقی می کنند غافل از اینکه این فرصتی هست برای بازیابی روانی فردی که اسیب دیده و این بازیابی می تونه کمک کنه تا از اتفاقات و تنش های شدید بعدی جلوگیری بشه و از تلمبار شدن ناراحتی ها و ایجاد خرابی در پل های زندگی جلوگیری میکنه

درک متقابل کار ساده ای هست که گاهی فراموش می کنیم و همین فراموشی ها به یکباره به معضلی لاینحل تبدیل میشه 

باید همیشه گوش به زنگ خطر بود و براشون چاره اندیشی کرد

برای این آمادگی دو قلب نیاز هست که  بی منت وبرای هم بتپه

اگه بازم حرفی مونده در خدمتیم

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . .
پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشیم جائی از بدنت آسیب دیدگی یا شکستگی نداشته باشه "
پیرمرد غمگین شد، گفت خیلی عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست .
پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند :
او گفت : همسرم در خانه سالمندان است. هر روز صبح من به آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. امروز به حد كافی دیر شده نمی خواهم تاخیر من بیشتر شود !
یكی از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر می دهیم تا منتظرت نماند .
پیرمرد با اندوه ! گفت : خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد . چیزی را متوجه نخواهد شد ! او حتی مرا هم نمی شناسد !
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است !