• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 4320)
چهارشنبه 23/5/1392 - 1:0 -0 تشکر 632416
قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی

 


آیه ۴۱ سوره عنكبوت

مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا یَعْلَمُونَ


داستان كسانى كه غیر از خدا دوستانى اختیار كرده ‏اند همچون عنكبوت است كه خانه‏ اى براى خویش ساخته و در حقیقت اگر می ‏دانستند سست‏ ترین خانه‏ ها همان خانه عنكبوت است (۴۱)


این تمثیل در بیان حقیقت است که هر کس غیر از خدا را به دوستی برگزیند چنان است که از قلعه مستحکمی بیرون آمده و به خانه عنکبوتی دل بسته است.

در حالی که اگر شخص از خانه عنکبوت آگاه شود درمی یابد که خانه ای سست تر از آن در میان آشیانه های موجودات زنده نیست که فقط اسم خانه خانه را دارد بدون در و پنجره و حفاظ و سقف و امنیت که به جاروبی هزار مثلِ آن را می توان درپیچید در حالی که دوستی خدا حصار محکمی است که آدمی را از همه دشمنان در پناه می گیرد.

اگر چه خداوند خانه عنکبوت را سست ترین خانه ها معرفی کرده و این در مقام خود راست است، در عین حال تارهای عنکبوت یکی از شگفتیهای طبیعت و خلقت است: حیوانی از آب دهان آنچنان مفتولی می بافد که اگر مفتولی از فولاد با همان قطر  بسازند و با تار عنکبوت مقایسه کنند آن تار از مفتول پولادی قوی تر و محکم تر است.


و در عین حال خداوند نشان می دهد که سست ترین خانه های او خود از نظر استحکام،دانشمندان جهان را به حیرت وا می دارد و چه بسیار که ایمان آنها را معجزۀ همین تارهای سست، تقویت می کند .

آنجا که همین دام سست، پیامبر اکرم را در غاری که با ابوبکر پنهان شده بودند از شر دشمنان حفظ کرد و عجیب واقعه ای است که خداوند با سست ترین چیزی چون تارهای عنکبوت بنده خاص خویش را در پناه می گیرد.


منبع:http://www.yjc.ir

سه شنبه 29/5/1392 - 17:34 - 0 تشکر 635467

هدف نهایی از زکات و خیرات


آیه 271 سوره بقره

*إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاء فَهُوَ خَیْرٌ لُّكُمْ وَیُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَیِّئَاتِكُمْ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ*

*اگر صدقات و بخشش‌های خود را بر مردمان آشکار کنید چه بسیار نیکوست اما اگر آن صدقات را پنهان به نیازمندان برای شما نیکوتر است و خداوند به سبب این رفتار بدی‌ها و کارهای زشت شما را می‌پوشاند و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است*


*در قرآن دو بار (یکی آیه 25 سوره معارج و دیگری آیه 19 از سوره ذاریات) در صفات اهل ایمان آمده است که ایشان در اموالشان حقی برای سائل و محروم قائلند و آنچه را صدقه می‌دهند حق آن نیازمندان می‌دانند.

*هدف نهایی از زکات و صدقات و خیرات و مبرات این است که در جامعه، کودک خردسالی گدایی نکند و وامداری به سبب ناتوانی در ادای دین به زندان نیفتد و یتیمی بی سرپرست و محروم نماند.

*و در نهایت تدبیری اتخاذ شود که همه مردم از حداقل زندگی شایسته و رفاه برخوردار باشند و این بر عهده دولت است که با تأسیس یک نظام تأمین اجتماعی همه این نیازها را بر آورد و بار آن را بر دوش افراد مرفه جامعه بگذارد.

*اگر صدقات و بخشش‌های خود را بر مردمان آشکار کنید چه بسیار نیکوست اما اگر آن صدقات را پنهان به نیازمندان برای شما نیکوتر است و خداوند به سبب این رفتار بدی‌ها و کارهای زشت شما را می‌پوشاند و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است*

*چه خوش است عطا و بخشش و صدقات اگرچه آشکار باشد زیرا آن آشکاری که خود نوعی امر به معروف است و آن صدقات نیاز کسانی را بر می‌آورد و دل‌هایی را شاد می‌کند اما چون اکثر آدمیان شوق به خودنمایی دارند و ممکن است آشکار کردن صدقات ایشان را به غرور و عُجب بکشاند یا گیرندگان را شرمسار کند. از این رو اگر صدقات را پنهان از چشم دیگران به نیازمندان دهند برای ایشان بهتر است.X

سه شنبه 29/5/1392 - 17:37 - 0 تشکر 635468

روی از خدا به هر چه کنی شرک مطلق است


آیه ۲۲ سوره لقمان

مَن یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ

و هر كس خود را در حالى كه نیكوكار باشد تسلیم خدا كند قطعا در ریسمان استوارترى چنگ درزده و فرجام كارها به سوى خداست

جهان را ریسمان محکمی است به بلندای آسمان و آن این است که آدمی روی در خدا کند که حقیقت مطلق است و به کار نیکو و احسان و خدمت خلق بپردازد که مهمترین عبادت است.

چنین کسی چنگ در ریسمان و رشته محکمی زده است که هیچگاه گسسته نمی شود و به حقیقت تمامی دین را و عاقبت نیکوی آن را به چنگ آورده است.

و کاری ازین خوشتر و راهی از این آسان تر برای رسیدن به سعادت نمی توان یافت. مولانا در مثنوی این عروة الوثقی را ترک هوا و خودپرستی دانسته است:

عروة الوثقی است این ترک هوا       برکشد این رشته جان را سما
         حمدلله کاین رسن آویختند       فضل و رحمت را به هم آمیختند
       یوسفا آمد رسن، درزن دودست      از رسن غافل مشو بیگه شده ست


اگر آدمی روی در خدا و حق کند یک دل و یک جهت خواهد شد وجودش به یک موسیقی خوش آهنگ تبدیل می شود و گرنه هر روز نداند که روی در کجا آورد. از روان پریشی رنج می برد.

روی از خدا به هر چه کنی شرک مطلق است
توحید محض، کز همه رو در خدا کنیم
سعدی

چهارشنبه 30/5/1392 - 7:55 - 0 تشکر 635655

روز برافتادن پرده‌ها







آیه ۲۷ سوره فرقان




وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلًا


و روزی است که ستمکار دست های خود را می‌گزد [و] می‌گوید ای کاش با پیامبر راهی برمی‌گرفتم



همه ستمکاران روزی بر زشتی کار خویش آگاه می‌شوند و چهره خود را به سبب آن ستم‌ها سیاه و ناموزون می‌بینند.

پس انگشت حیرت به دهان می‌گیرند و آه می‌کشند که چگونه خود را از فرشتگان خوبی و زیبایی محروم کردم و اینک با این چهره اگر مرا در بهشت برند نیز جز خفت و خواری نخواهم دید.

این از الطاف خداوند است که مکرر آدمیان را از وقوعِ نزدیک چنین روزی خبر می‌دهد تا شاید پیش از آنکه دیر شود چاره ای بیندیشند و به جای دوستان اهریمن خوی با رسولان الهی و پیروانش یار شوند.

این مسئله به خصوص درباره مطالعهٔ شرح حال بزرگان جهان به قلم خود ایشان یا دیگران صادق است آن چنانکه گویی با یکی از نوادر نازنینان جهان دوستی و انس و الفت دائم داشته است و چه افتخاری از این برتر.




شرح حال مفصل بن جان سن ادیب و سخن شناس انگلیسی به قلم دوستش جیمز بازول یکی از این جمله است: مطالعهٔ کتب آسمانی و تفکر در آنها و پیروی از آنها نیز همراه شدن با رسولان است.

اصحاب ذوق دوستی را برترین موهبت الهی به انسان دانسته‌اند زیرا عشق پادشاه خوبی است و دوستی نقطهٔ کمال عشق است و اگر زوج عاشق و معشوق با هم به مقام دوستی برسند عشقشان به کمال است.




چهارشنبه 30/5/1392 - 7:56 - 0 تشکر 635656

صحنه‌ای کوتاه از نمایشنامه‌ای بلند




آیه ۲۶ سوره قصص





قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ

یکی از آن دو [دختر] گفت ای پدر او را استخدام کن چرا که بهترین کسی است که استخدام می‌کنی هم نیرومند [و هم] در خور اعتماد است



اینجا صحنه‌ای کوتاه از نمایشنامه بلند موسی را مشاهده می کنیم که دختر شعیب از پدر میخواهد که موسی را به خدمت بگیرد و برای ترغیب او موسی را تلویحاً به دو صفتِ ممتاز می ستاید.

سخن دختر این است که هر کس برای کاری برگزیده و استخدام می شود باید حداقل دو صفت بارز داشته باشد: توانایی بر انجام کار که شامل علم و مهارت نیز می شود و یکی امانت و داشتن مسئولیت اخلاقی و راستی و درستی که گاهی از آن به کلمه تعهد یاد می کنند.

به زبان امروز، تعهد و تخصص باید با هم باشند و اگر در هر یک نقصانی پدید آید به زیان استخدام کننده خواهد بود. بعضی چنین تصور کرده اند که صفت امانت و تعهد اهمیت بیشتری از علم و تخصص دارد.




و اگر بخواهند بین مهارت و تخصص در مقابلِ امانت و تعهد یکی را انتخاب کنند بهتر آن است که امانت اختیار شود در حالی که امکان رسیدن زیان از آدم نادان ولی متعهد کمتر است از زیان دانایی است که ممکن است تعهدی نداشته باشد.


دشمنِ دانا که غمِ جان بوَد        بهتر از آن دوست که نادان بوَد
نظامی، مخرن الاسرار

  مهرِ ابله مهرِ خرس آمد یقین       کینِ او مهر است و مهرِ اوست کین
مثنوی


و بدیهی است که جمع این هر دو صفت باید کرد و نظام جامعه را به دست افراد متخصص و متعهد باید سپرد.



سه شنبه 12/6/1392 - 23:32 - 0 تشکر 639653

ساعت قیامت نزدیک است ...




آیه ٣٤ سوره
لقمان



إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْأَرْحَامِ ۖ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ 


آگاهی از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل می‌کند، و آنچه را که در رحم‌ها (ی مادران) است می‌داند، و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست می‌آورد، و هیچ کس نمی‌داند در چه سرزمینی می‌میرد؟ خداوند عالم و آگاه است!



*پایان سوره ها در قرآن مانند قطعهٔ فینال موسیقی هاست که حکایت از فرود و سخن آخر دارد و این نیز از لطایف زیبایی در قرآن است. هر سوره یک واحد هنری است و آغاز و انجامی مناسب دارد.

*این آخرین آیه سوره لقمان است که خداوند به صورت اخبار کوتاه چند آگاهی مهم را برای انسانها متذکر شده و هیچ گونه توضیحی دربارهٔ هیچ یک نداده است.

*این اخبار پراکنده و بدون نفسیر شامل این موارد است:
این دانش که قیامت کی خواهد بود تنها نزد خداوند است و بسیاری از آدمیان از رسول می پرسیدند که قیامت کی خواهد بود، «یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ» (قیامت:6) یا «عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ» (نبأ: 1-2) و ظاهراً انسانها سخت مشتاقند که پردهٔ آینده را بدرند.




*آنها تمایل دارند از حوادثی را که در پیش است باخبر شوند و خداوند تصریح می کند که هیچ کس غیر از خدا این علم را ندارد.

*تنها خبری که خداوند می دهد این است که ساعت قیامت نزدیک است و دیری نخواهد پایید که عرصهٔ قیامت بر همه هویدا خواهد شد و همین مقدار آگاهی که به زودی ساعتی فراخواهد رسید که ما آدمیان با یک حادثهٔ بزرگ جهانی روبرو خواهیم شد می تواند برای مردمان رحمت و برکت باشد که خود را برای این رویارویی آماده کنند و چه خوش تر که ندانند کی خواهد بود.

سه شنبه 12/6/1392 - 23:34 - 0 تشکر 639654

نشان متانت و پختگی




آیه ١٩-٢٠ سوره
لقمان


وَاقْصِدْ فِی مَشْیِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ ۚ إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ [٣١:١٩]
أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ۗ وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِیرٍ [٣١:٢٠]
(پسرم!) در راه‌رفتن، اعتدال را رعایت کن؛ از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت‌ترین صداها صدای خران است. ﴿١٩﴾  آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخّر شما کرده، و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟! ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری درباره خدا مجادله می‌کنند! (٢٠)


معنی آیات روشن است و در ترجمه آمده است. در ادب فارسی مشابه همین نصیحتها را به زبانهای گونه گون می یابیم:


هرکجا دردمندی از سرِ ذوق      گوش بر نالۀ حمام کند
            چارپایی برآورد آواز      وان تلذذ بر او حرام کند
کاش بلبل خموش بنشستی      تا خر آواز خود تمام کند
سعدی


آهسته سخن گفتن نشان متانت و پختگی است چنانکه باصدای بلند مردمان را خطاب کردن عموماً نشان بی ادبی است. در قرآن آمده است که حتی با خداوند نیز باید با صدای ملایم سخن گفت.

صدای بلند چنان است که گویی شخص با آدمی سری خصومت دارد چنانکه گاه مردم با یکدیگر گویند صدایت را بلند مکن. صدای آهسته، هم نیروی کمتری از آدمی می گیرد و هم موجب آرامش فکری است.

نگاه نیز باید ملایم باشد و مهربان، خیره نباید نگریست، نباید کسی را با نگاه آزرده کرد.

بعضی احتمالا تصور می کنند که به صدای حمار بی لطفی شده و اما اینجا در مقام تعلیم می فرماید صدای بلند را مقامی نیست باید فهم و فکر بلند داشت و بلند اندیشید و گرنه صدای حمار از آدمی بلندتر است.




چنانکه آوازخوانی جوانی صدا را پیش استاد آواز بیش از حد بلند کرده بود و آن استاد گفت خوب خواندن در بلند خواندن نیست زیرا صفیر کارخانه و قطار نیز بلند است و لطفی در آن نیست.

دیگر از نکات این آیات توجه قلبهای مومنان به این مسئله است که مجادله با حضرت پروردگار خود امری ناپسند و مذموم است. در واقع اگر با دقت به آنچه در اطوار آسمان و زمین می گذرد بنگریم به فراست در می یابیم که همه آنچه نام آفریده بر خود گرفته در خدمت انسان است.

این یک اصل در نظام آفرینش است و هم از این روست که اصولا سخن گفتن درباره چیزی بی دانش و آگاهی شایسته نیست و مومنان را زیبنده نیست که در این وادی قدم گذارند تا خطاب این آیه قرار گیرند.

سه شنبه 12/6/1392 - 23:37 - 0 تشکر 639655

همۀ آدمیان مخاطب لقمانند
آیه ۱۸- ۱۷ سوره لقمان



یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَی مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿
۱۷﴾ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿۱۸﴾

ای پسرک من نماز را برپا دار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند باز دار و بر آسیبی که بر تو وارد آمده است‌شکیبا باش این [حاکی] از عزم [و اراده تو در] امور است (۱۷)و از مردم [به نخوت] رخ برمتاب و در زمین خرامان راه مرو که خدا خودپسند لافزن را دوست نمی‌دارد (۱۸)



این آیه جعبۀ جواهر نشانی است از کلمات خوش ترکیب و درخشان که در آن جواهراتی از گرانبهاترین نصیحتها و موعظه ها به ما هدیه شده؛ در اینجا لقمان حکیم خطاب به فرزندش سخن می گوید اما روی سخن با همۀ آدمیان است چنانکه نظامی گفت:


من بر همه کس فشانم این نوش       فرزند عزیز خود کند گوش
نظامی، لیلی و مجنون


معنی آیات روشن است و در ترجمه آمده است. در ادب فارسی مشابه همین نصیحتها را به زبانهای گونتگون می یابیم:
تصوف آن است که آنچه در سر داری بنهی و آنچه در کف داری بدهی، و آنچه به تو رسد نجهی.

هرکجا دردمندی از سرِ ذوق      گوش بر نالۀ حمام کند
            چارپایی برآورد آواز      وان تلذذ بر او حرام کند
کاش بلبل خموش بنشستی      تا خر آواز خود تمام کند
سعدی

خاک راهی که بر او می گذری ساکن باش
که عیون است و جفون است و خدود است و قدود
سعدی

دعوی مکن که بهترم از دیگران به علم         چون کبر کردی از همه دونان فروتری
سعدی

   نه چندان بخور کز دهانت برآید        نه چندان که از ضعف جانت برآید
سعدی

سه شنبه 12/6/1392 - 23:39 - 0 تشکر 639657

مهمترین حکمتِ لقمان



آیه ۱۳ سوره لقمان



وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ

و [یاد کن] هنگامی را که لقمان به پسر خویش در حالی که وی او را اندرز می‌داد گفت ای پسرک من به خدا شرک میاور که به راستی شرک ستمی بزرگ است.



از این گونه داستانها در ادب پارسی بسیار آمده است اما در قرآن نیز موعظه ها و حکمت هایی چند از لقمان شده است که در آیات بعد بخشی از آنها آمده است.

اما مهمترین حکمت همان موعظه ای است که در این قطعه آمده است. اینجا لقمان به فرزندش که همهٔ مردم جهانند گوید: ای فرزند نازنین، شریکی برای خداوند در جهان میاور که ظلمی از این رسواتر نخواهد بود، زیرا ظلم، نهادنِ چیزی است در غیر موضع و جایگاه خود.

بنابر این چه ظلمی از این رسواتر خواهد بود که در کنار آن خدای یگانه  و آن نور مطلق و آن وجود بی حد، بت بی جان یا جان داری را چون فرعون که حادث و فقیر بالذات است و می آید و می رود  بگذارند و او را به جای خدا در عالم موثر دانند و عبادت کنند.

اهمیت این موعظه در این است که اکثر اهل عالم با آنکه به ظاهر به خدای یگانه و یکتا معتقدند اما در عمل آن یگانه و فرمان او را زیر دست فرعونِ نفسِ خویش می کنند و به هزار فرعون دیگر به حیله و دستان توسل می جویند تا کاری به سود ایشان برآید.




حاصل حکمت و نصیحت لقمان این است که گفت: ای فرزند دل خویش به پروردگار خویش که حق مطلق است بسپار و از هیچ کس دیگر مدد مجوی که تمامی قدرت و خیر و خوبی و هر آنچه در آرزوی بگنجد همه در خزانه اوست و هیچ کس با او در هیچ کمالی شرکت ندارد.

لقمان شخصیت روشن تاریخی ندارد و فرضیاتی که بعضی ارائه کرده اند و شخصیت توراتی به او داده اند راه به جایی نمی برد. او مظهر حکمت است. از معروفترین حکمتهای او در ادب پارسی آن است که سعدی در گلستان آورده است:

لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان که هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از آن پرهیز کردم.

سه شنبه 12/6/1392 - 23:41 - 0 تشکر 639658

لقمان؛ شخصیتی ناشناخته




آیه ۱۳ سوره لقمان



وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ

و [یاد کن] هنگامی را که لقمان به پسر خویش در حالی که وی او را اندرز می‌داد گفت ای پسرک من به خدا شرک میاور که به راستی شرک ستمی بزرگ است.


یکی از شخصیتهای ناشناختۀ قرآن لقمان حکیم است: او نه پیغمبر است نه ولی و نه شغل و مقام دیگری در عالم الهیت دارد ولی خداوند به او حکمت عطا کرده است و در قرآن آمده است که ما هر که را حکمت عطا کنیم خیر و برکت عظیمی به او داده ایم.

حکیم کسی است که همه کارش خردمندانه و هماهنگ با نظام کلی عالم است. اصول کلی و طبیعت جهان را می شناسد و بی چون و چرا از آن تبعیت می کند.

داستانهای بسیاری از لقمان نقل شده که در هر یک گوشه ای از حکمت لقمانی آمده است، از جمله حکایت زیر در بوستانِ سعدی، باب چهارم، در تواضع:


شنیدم که لقمان سیه فام بود      نه تن پرور و نازک اندام بود
       یکی بندۀ خویش پنداشتش      زبون دید و در کار گِل داشتش
      جفا دید و با جور و قهرش بساخت       به سالی سرایی ز بهرش بساخت
 چو پیش آمدش بندۀ رفته باز      ز لقمانش آمد نهیبی فراز
          به پایش درافتاد و پوزش نمود      بخندید لقمان که پوزش چه سود
      به سالی ز جورت جگر خون کنم      به یک ساعت از دل بدر چون کنم



ولی هم ببخشایم ای نیمکرد      که سود تو ما را زیانی نکرد
      تو آباد کردی شبستان خویش      مرا حکمت و معرفت گشت بیش
غلامیست در خیلم ای نیکبخت      که فرمایمش وقتها کار سخت
  دگر ره نیازارمش سخت دل      چو یاد آیدم سختی کار گِل
هر آن کس که جور بزرگان نبرد      نسوزد دلش بر ضعیفان خرد
گر از حاکمان سختت آید سخن      تو بر زیردستان درشتی مکن
      نکو گفت بهرام شه با وزیر      که دشوار با زیر دستان مگیر


از این گونه داستانها در ادب پارسی بسیار آمده است اما در قرآن نیز موعظه ها و حکمت هایی چند از لقمان شده است که در آیات بعد بخشی از آنها آمده است.

سه شنبه 12/6/1392 - 23:44 - 0 تشکر 639659

خود شکن، آیینه شکستن خطاست




آیه ۴۱ سوره روم

ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ

به سبب آنچه دستهای مردم فراهم آورده فساد در خشکی و دریا نمودار شده است تا [سزای] بعضی از آنچه را که کرده‌اند به آنان بچشاند باشد که بازگردند.


*توصیۀ قرآن و حکیمان و شاعران به طور کلی این است که در هر رنج و محنتی و فساد و تباهی به خود رجوع کنید و آن را بازتاب اعمال خود بدانید تا بتوانید چاره اندیشی کنید و بر آن فائق آیید.

اگر عملی عکس العملی نامطلوب داشته باشد همان نامطلوب بودنش دلالت می کند به اینکه از آن عمل بپرهیزیم و اگر کارها عواقبی نمی داشت ما هیچ گاه کسب تجربه نمی کردیم و به بدی و خوبی مطمئن نمی شدیم.

این اصل پاداش و جزا که در زبان انگلیسی از آن به Compensation theory تعبیر می کنند در سراسر قرآن و سراسر ادبیات منظوم و منثور جهان از درونمایه های اصلی و می توان گفت جوهر همه تعلیمات اخلاقی است.

گاه رنجها و محنتهایی بر انسانهای پاک و قدیس پیش می آید که بزتاب کار آنها نیست بلکه تجربه ای است برای ایشان و برای دیگران که ناظران احوال او هستند، آزمونی است در پایداری در راه حق و تعلیمی مردمان را که در راه حق باید از هیچ رنج و محنتی نهراسند، مانند داستان حضرت ایوب.




اسکار وایلد گفته است: «مسیح بر صلیبِ رنج و محنت خطبه خواند و بشریت را چون عروسی به عقد خود درآورد و همۀ آنها را با خود به بهشت خواهد برد.»
رنجها بر قدیسان بازخریدِ رنجهای آدمیان است از طریق عشق.

نظامی فرماید:


آینه چون نقشِ تو بنمود راست       خود شکن، آیینه شکستن خطاست


در آیینه عالم عکس زشتیها و یا ناموزونیها و ناراستی ها که آدمیان می کنند هویداست و زیبند و سزاوار است که به جای فرود آوردن خشم خود بر آیینه و شکستن هر آنچه حقیقت را نشان می دهد، به اصلاح چهرۀ خود جراحی و ترمیم پردازد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.