• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعلیم و تربیت (بازدید: 14419)
پنج شنبه 17/5/1392 - 22:27 -0 تشکر 630472
آموختن به کودکان درباره خدا(مطلب تولیدی 2)



اکثر کودکان با طرح سوالاتی غیر منتظره درباره ی خدا موجب شگفتی بزرگسالان می شوند.

خدا کیست؟


خدا کجا زندگی می کند؟

خدا را که آفرید؟...

در واقع کودکان با ذهنی کنجکاو زاده می شوند و می خواهند هر چیز این جهان را دریابند.تفسیر فردی هر کس از خدا در طول زندگی وی دچار تغییر و تکامل می شود.پاسخ های شما به سؤالات فرزندتان معمولاً با درک و تفسیر فردی شما از خداوند ارتباط نزدیکی دارد.انسان از طریق نیاز ها و سؤالاتی که دارد با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار می کند. چه، کجا،چگونه و چرا اولین لغاتی هستند که کودکان فرا می گیرند.تمام والدینی که فرزندانی 4 تا 5 ساله دارند،به خوبی از این امر آگاهند.هنگامی که با فرزندتان درباره خدا سخن می گویید و راز خدا و خلقت را برای او آشکار می سازید ،راه های ساده ای وجود دارد که به شما کمک می کند پاسخ هایی بسیار ساده و قابل فهم به آنها بدهید.

با من همراه باشید

پنج شنبه 17/5/1392 - 22:28 - 0 تشکر 630473

سولات کودکان را جدی بگیرید و قبل از پاسخ دادن به آنها، مدتی درباره شان فکر کنید. در ضمن زمان مناسبی را برای پاسخ دادن به آنها انتخاب کنید.






گاهی طرح سؤال از جانب فرزندتان برای رسیدن به جوابی مشخص نیست بلکه در واقع به منظور جلب توجه والدین بوده و یا دلایل دیگری دارد.شما بهتر از هر کسی قادرید انگیزه سؤال کردن فرزندتان را درک کنید .در این گونه مواقع،سؤال فرزندتان را جدی بگیرید تا دریابد به اواهمیت می دهید.




صادقانه به فرزندتان بگویید که پاسخ همه سؤالات را نمی دانید.




در سنین نوجوانی ممکن است فرزندتان مایل نباشد سؤالات خود را با شما مطرح کند.در چنین شرایطی بهتر است او را راهنمایی کنید تا سؤالاتش را با شخصی مورد اطمینان مطرح کند.




فرزند خود را تشویق کنید تا برای یادگیری بیشتر درباره خدا با شما گفتگو کند. برای پاسخ به سؤالات او از مثال استفاده کنید. به فرزندتان بگویید "من نمی دانم خدا چقدر بزرگ است ولی می دانم که هیچ چیز در این عالم،بزرگتر،قوی تر وبهتر از او نیست.خدا عظیم تر از آفتاب است، بزرگتر از خانه،وسیع تر از آسمانها،او بندگان خود را دوست دارد"

پنج شنبه 17/5/1392 - 22:31 - 0 تشکر 630474

والدین در اغلب موارد برای توضیح دادن مفهوم خدا،از لغاتی استفاده می کنند که برای فرزندشان نا مفهوم است.برای اینکه بتوانید پاسخگوی سؤالات فرزندتان درباره خدا باشید،پاسخی به فرزندتان بدهید که با نیازهای کنونی فرزندتان ارتباط داشته باشد.برای این کار باید به دو نکته توجه کنید:







- سطح بلوغ فرزندتان چقدر است؟ او چه لغاتی را درک می کند؟




- فرزند شما چه نیاز های ویژه ای دارد؟




ما معمولاً مجهولات و پدیده های جدید را با دانسته های گذشته خود مقایسه می کنیم تا آنها را درک کنیم.با استفاده از این روش،به فرزند خود بگویید "قوی ترین کسی که می شناسی کیست؟ خدا از او هم قوی تر است" خدا بیشتر از پدر و مادرت مراقب توست. برای اینکه بتوانید به سوال "خدا کیست؟" فرزندتان پاسخ دهید ابتدا از او بپرسید "نظر خودت چیست؟". امکان دارد فرزندتان بخواهد خدا را بر اساس نیاز های کنونی خود، در مکان و جایگاهی ویژه تصور کند.دامنه این نیازها اگر چه بسیار وسیع است،اما می تواند شامل یکی از موارد زیر باشد:




-اگر او درباره ی ارتباط خدا با خودش فکر می کند، به او بگویید "خدا نزدیک و در کنار ماست،او ما را می بیند ،سخنان ما را می شنود و از طریق تمام چیزهای اطرافمان با ما ارتباط برقرار می کند."




- اگر او درباره ی جایگاه خدا در عالم هستی می اندیشد به او بگویید "خدا همه جا حاضر است،او نزد ما حضور دارد اما در عین حال در سراسر جهان و حتی در ستارگان دور دست نیز حضور دارد."




- اگر درباره ی منشا خوبی ها و شادی ها می اندیشد،می توانید به او بگویید "منشا خوبی ها در بهشت است و بهشت جایگاه خداوند است."




-اگر دغدغه فکری او اینست که آیا خدا از ناراحتی ها، ترس و عصبانیت آگاه است یا خیر، به او بگویید "خدا از مشکلات تو آگاه است و در برطرف کردن آنها به تو کمک می کند."

پنج شنبه 17/5/1392 - 22:36 - 0 تشکر 630476

کودک ممکن است مرتکب عمل خطایی شده باشد و از خود بپرسد " آیا خدا مرا دیده است؟"






ممکن است با دسترسی به کیف پول مادرش، وسوسه شود برای خرید شکلات مقداری پول از درون آن بردارد. از آنجا که او این کار را بدون اجازه انجام داده است، دچار وحشت می شود.او نزد خود فکر می کند که اگر چه مادرش از کار او خبر ندارد اما خداوند که در همه جا حضور دارد، حتماً او را دیده است و ممکن است تصور کند خدا به مادرش خواهد گفت که او چه کار بدی کرده است.احساس حضور خدا، باعث تقویت وجدان کودکان می شود تا حدی که حتی در نبود والدین خود به آنها احترام می گذارند و درمورد تصمیم هایی که می گیرند، بیندیشند. از سوی دیگر این احساس ممکن است باعث شود که کودک همیشه خود را تحت نظارت بداند و از این بابت مضطرب و نگران باشد.در این صورت، به فرزندتان توضیح دهید که این گونه بینا و شنوا بودن خداوند او را از هر موجود دیگری متمایز و برتر می کند. به کودک بگویید که این توانایی و قدرت خداوند چیز بسیار خوبی است چون در هر کجا و در هر حالی که باشیم، می تواند به ما کمک کند.

پنج شنبه 17/5/1392 - 22:43 - 0 تشکر 630477

اگر فرزندتان پرسید من از کجا آمده ام، با گفتن یک داستان به او پاسخ دهید.  داستان خود را متناسب با سن کودک و سطح سؤالات او تنظیم کنید. درباره ی نکته ای که می خواهید به فرزندتان بیاموزید، پرحرفی نکنید و اجازه بدهید خود داستان، مفاهیم لازم را منتقل کند. داستانی برای فرزندتان بگویید که حاوی نکات مفید برای او باشد. نکاتی مانند اینکه :






1-هرگز نباید خود را در جهان تنها تصور کند




2- کسی او را برای هدفی خاص به دنیا آورد




3- وجود او ارزشمند است




4- هر چیز در جهان، دارای جایگاه ، هدف و ارزش ویژه خود است.




داستان آفرینش را به نحوی برای فرزندتان بیان کنید که ذهن او را روشن کند ،به سؤالات او پاسخ دهد و بر ابهامات او نیفزاید. به سوالات فرزندانتان درباره ی مفهوم زندگی، می بایستی با روش های بسیار ساده و قابل فهم پاسخ دهید. اگر فرزندتان خدا را خالق جهان بداند، دیدگاهی سالم و مستحکم در او رشد خواهد کرد که بر اسا س آن برای زندگی خود هدفی قائل شده و روابط خود را با دیگران بر همین اساس تنظیم می کند.

پنج شنبه 17/5/1392 - 22:59 - 0 تشکر 630478

خدا از کجا آمده؟







تجارب کودکان نشان می دهد که هر چیزی آغاز و پایانی دارد، لذا درک وجود خدایی که قبل از آغاز وجود داشته و بعد از پایان وجود خواهد داشت، برای آنها مشکل است.

کودک همانگونه که با مشاهده تولد انسان ها به این سؤال می رسد که :
" خدا چگونه متولد شده است ؟"

با مشاهده مرگ انسان ها نیز از خود می پرسد:
"آیا خدا پیر نشده است؟
" و "آیا او نخواهد مرد؟"




پاسخ رایج به سؤال اول این است که "هیچ کسی خدا را خلق نکرده است .خدا همیشه وجود داشته است و زمان قبل از خدا وجود ندارد.




" و در پاسخ به سؤال دوم معمولاً گفته می شود" خدا قدیمی تر از هر چیزی است ، ولی هیچ گاه پیر نمی شود و تا همیشه زنده است." بهترین روش ممکن این است که بی نهایت بودن خدا را امری ایمانی و اعتقادی معرفی کنیم نه پدیده ای عقلی و تجربی.ما بعضی حقایق مرتبط با وجود خدا را به طور ایمانی پذیرفته ایم.ایمان بدون اینکه نیازی به توضیح ، تفسیر و اثبات داشته باشد، قابل تصدیق است. ذات خدا را نمی توان اثبات کرد یا چگونگی آن را توضیح داد بلکه تنها باید به آن ایمان داشت. برای توضیح دادن ماهیت ایمان، با در نظر گرفتن سطح بلوغ فکری فرزندتان و نیازهای خاصی که دارد یکی از راه های زیر را انتخاب کنید:




_ به فرزندتان یادآوری کنید که چیزهای دیگری در زندگی ما وجود دارد که آن ها را به طور ایمانی پذیرفته ایم مثل: تو ایمان داری وقتی که راه می روی، از زمین جدا نخواهی شد. تو ایمان داری که دارو باعث درمان بیماری می شود.




_ شما می توانید برای فرزندتان داستان هایی درباره ایمان نقل کنید.




_ شما میتوانید برای فرزندتان الگویی از ایمان باشید. بوسیله:




الف) تلاش برای آموختن درباره ی خدا.فرزندتان باید مشاهده کند که شما درباره ی خدا می اندیشید و خدا را عبادت می کنید.




ب) متواضع بودن در اعتقادات مذهبی. فرزندتان با مشاهده سعه صدر شما در تحمل عقاید دیگران، عدم تعصب در عین داشتن یقین و احترام به نظرات مخالف، حتما به اعتقادات شما علاقمند خواهد شد. سعی کنید ایمان فرزندتان به خدا را تقویت کنید.

پنج شنبه 17/5/1392 - 23:5 - 0 تشکر 630479

پس از مرگ چه خواهد شد؟






یکی از واقعیت های تلخ زندگی ، پایان و مرگ همه چیز است. کودکان، مرگ پدر بزرگ و مادر بزرگ خود را تجربه می کنند و گاهی والدین ،برادر،خواهر، دوستان یا بستگان خود را بر اثر تصادف و حوادث مختلف از دست می دهند و گاهی خود نیز به دلیل سانحه یا بیماری با مرگ رو به رو می شوند. امروزه کودکان از طریق تلوزیون،روزنامه و ارتباط با دوستان خود با پدیده ی مرگ آشنا می شوند. بنابراین ، نمی توان تا مدت زیادی جلوی آگاهی آن ها را گرفت.مخفی کردن پدیده مرگ از کودکان ، روش مناسبی نیست و مانع از آمادگی آن ها در برخورد با یکی از واقعیت های زندگی می شود.




آگاه کردن فرزندتان از چگونگی مرگ ،موجب می شود تا او به خاطر زنده بودن خود، شکر خدا را بجا آورد. اگر فرزندتان یکی از بستگان نزدیک خود را از دست داد یا خودش با مرگ رو به رو شد، می توانید موارد زیر را انجام دهید:




_ بر اساس اعتقادات دینی خود،وعده خداوند درباره ی زندگی پس از مرگ را برای او بازگو کنید.




_ درختی یادبود در حیاط خانه ی خود بکارید. وقتی عزیزی را از دست می دهید ، گل یا درختی به یادبود او در حیاط خانه تان بکارید. این درخت می تواند نمادی از حیات و تداوم زندگی باشد.




_ شجره نامه خانوادگی درست کنید. تا آنجا که می توانید نام و تاریخ تولد و مرگ اعضای خاندان خود را در این شجره نامه بگنجانید. در صورت امکان در کنار هر کس ، خاطره یا نکته قابل توجه در زندگی او را ثبت کنید.




_ برای کسی که تازه در گذشته، دفتر یادبودی تنظیم کنید.




_ در مجالس ختم شرکت کنید.




_ به فرزندتان نشان دهید که همان طوری که زندگی شیرین است، مرگ تلخ و ناراحت کننده است. به فرزند خود اطمینان دهید که خداوند شاهد مرگ همه ی انسان هاست و روزی همه ی مردگان را دوباره زنده خواهد کرد.

پنج شنبه 17/5/1392 - 23:10 - 0 تشکر 630480

چه کسی در جهان از همه قوی تر است؟




کودکان پس از آشنایی با جهان خارج، همواره در پی یافتن جایگاه خود و امن بودن آن هستند. آن ها می خواهند بدانند چه کسی در مدرسه از همه قوی تر است؟ دوستشان ؟ معلمشان؟ آن ها از خود خواهند پرسید چه کسی در جهان از همه قوی تر است.





این سؤالات ممکن است نشانه خود کم بینی و احساس ضعف باشد. کودک با طرح این سؤالات پذیرفته است که او قوی ترین فرد نیست ، لذا باید قوی تر از خود را یافته و از طریق ارتباط با او قوی تر شود. با چنین احساسی اعتماد به نفس او از بین می رود و جهان برایش به مکانی پر از ترس و وحشت تبدیل می شود. او با بودن پدر، معلم ، برادر یا خواهر بزرگتر و یا خدا که قادر به انجام هر کاری است ، توانایی رویارویی با هر چیزی را خواهد یافت. یکی از محققان مذهبی به نام ژراردوس وندرلو معتقد است که در بسیاری موارد، ایده "قدرت" زمینه ساز اعتقاد به خداست. مردم هر نامی را که می خواهند به این قدرت اطلاق می کنند، اما حضور آن را در طبیعت به صورت تغییر در فصول، حرکت خورشید و ستاره ها و... مشاهده می کنند.

خداوند اغلب در رویداد های به ظاهر عادی قدرت خود را به نمایش می گذارد : تولد  یک فرزند، ایجاد انرژی ، میوه های متنوع   نشانه هایی از قدرت و خلاقیت خداوند هستند. صفت " روزی دهندگی " و " خلق دائم " خداوند را از طریق نشانه های طبیعی برای فرزندتان توضیح دهید. برای این منظور، راه های متعددی وجود دارد:




_ ذکر داستان ها و معجزات.




_ یادآوری لحظاتی که قدرت خداوند بر ما آشکار شده و غیر ممکن ها را ممکن ساخته است.




_ همراهی کردن فرزندتان در تماشای پرواز پرندگان، کوهنوردی و ... برای مشاهده آیات و نشانه های قدرت.




_ تشکر کردن از خداوند به خاطر تأمین نیاز های ما.




_ حفظ آرامش در محیط خانواده به هنگام رویارویی با بحران ها در عین حال اعتراف به ترس،اضطراب و تردید های خود.




_ گفتگو با فرزند خود درباره مشکلات زندگی.




شما در تمام لحظاتی که فرزندتان نیازمند تصمیم گیری است حضور ندارید و نمی توانید به طور مستقیم در قبول یا پذیرش موقعیت ها او را یاری کنید. شناساندن خدای قادرو قدرتمند به فرزندتان، به او شجاعت و احساس امنیت می دهد. او با اعتقاد به وجود چنین حامی نیرومندی همیشه خدا را حاضر و نزدیک خواهد دید و خداوند او را در زندگی اش به سوی کامیابی رهنمون خواهد بود.

پنج شنبه 17/5/1392 - 23:13 - 0 تشکر 630481

آیا خدا تمام خواسته های مرا اجابت می کند؟






به فرزندتان چگونه دعا کردن را یاد بدهید

و به او بیاموزید که خدا همواره بیش از نیاز های ما می بخشدو عطا می کند.به او بیاموزید که خدا صلاح او را بهتر از خودش تشخیص می دهد. به او بیاموزید که چگونه چیزی را از خدا بخواهد و همان طور که برای خودش دعا می کند برای دیگران نیز دعا کند. کودکی که به نیاز های دیگران اهمیت می دهد خواسته های خود را تعدیل می کند، وسعت نظر می یابد و خواسته های جمعی پیدا می کند نه فردی. به کودک خود کمک کنید تا با خواسته ها و دعاهای درست آشنا شود. خدا را به خاطر آن چه دارید و هر آن چه قبلا به شما عطا کرده است، شکر بگویید.هر شب به خودتان یاد آوری کنید که طی روز چه اتفاقاتی باعث شادی شما شده و قابل شکرگزاری است. این کار را می توانید به صورت نوعی بازی خانوادگی انجام دهید و به نوبت شاکر خداوند باشید.به فرزندتان بیاموزید که حتی برای امور ناراحت کننده نیز شکرگزار باشد: "بارانی که باعث بر هم خوردن گردش خانوادگی شده ، از سوی دیگر عامل رشد و سرسبزی گلها مزارع است."




حتی در صورت برآورده نشدن نیازهایتان، شکرگزار باشید. کودک ممکن است به خاطر اجابت نشدن دعای خود ناراحت شود.شما باید او را از اهمیت پاسخ های منفی آگاه سازید. به یادش بیاورید که خود شما نیز گاهی خواسته های او را برآورده نکرده و حتی جواب رد به او داده اید، اما همیشه خیر او را خواسته اید. حتی علت مخالفت خود را برای او شرح دهید. به کودک خود بیاموزید که خداوند حکیم است و صلاح هر کسی را بهتر از خودش می داند. بنابراین عدم اجابت دعا ی وی حتما به نفع او بوده است.

پنج شنبه 17/5/1392 - 23:19 - 0 تشکر 630482

چرا خدا کاری نمی کند؟




در مواقعی که دعاها و خواسته های انسان به رغم اصرار زیاد اجابت نمی شود قدرت و توانایی خدا مورد سؤال قرار می گیرد. مواجهه با چنین موقعیت هایی نیاز به خردمندی و صبر دارد. بخصوص مواقعی که والدین نیز شریک مصیبت وارده به کودکان هستند. هنگامی که دچار مصیبت و فشار های طاقت فرسا می شوید ، از صداقت و خوش بینی خود کمک بگیرید. برای برخورد صادقانه با مصائب :




_ فرزندتان را تشویق کنید تا احساسات خود را برای شما بیان کند.
شما اگر شنونده خوبی باشید یعنی: بی درنگ در برابر نظرات و احساسات فرزندتان واکنشی نشان نداده و قضاوت نکنید، بلکه سعی کنید او را درک کنید. فرزندتان نیز خود را در مشکلات تنها ندیده و به شما اعتماد خواهد کرد.

به سخنان فرزندتان گوش دهید و این فرصت را برایش فراهم کنید که به روش برخورد با مشکلاتش دست یابد. پاسخ دادن عجولانه به فرزندتان ، این فرصت را از او صلب خواهد کرد. پس از اینکه به فرزندتان فرصت دادیدکه فکر کند و به پاسخ هایی دست یابد، می توانید راه حل خود را ارائه دهید.




_ به فرزندتان بیاموزید که راه های دیگری نیز برای ابراز احساسات وجود دارد. برخی کودکان قادر نیستند احساسات خود را به زبان آورند اما این کار را از طریق نقاشی ،  موسیقی و نمایش انجام می دهند. بعضی از بچه ها تنها پس از بروز دادن احساسات خود از طریق واسطه (مثل نقاشی، آواز و ...) می توانند درباره ی آن سخن بگویند. از فرزندتان بخواهید تا با نقاشی، احساسات خود را در این مورد که " خدا کجاست و چه می کند؟ " بیان کند. اگر نقاشی او با باورهای شما تعارض داشت واکنشی نشان ندهید . با گذشت زمان می توانید تصویر ذهنی او را به تدریج اصلاح کنید.




_فرزند خود را در ترس ، شک و اضطراب خویش شریک کنید. به فرزند خود نشان دهید که شما نیز به رغم پایبندی به ایمان و باورهای خود سؤالات ، ترس ها، تردید ها، و اضطراب هایی دارید که نتوانسته اید برآن ها غلبه کنید. با مثال زدن از خود به او بیاموزید که داشتن سؤال امر نادرستی نیست و پاسخ دادن به برخی سؤالات به زمانی طولانی نیاز دارد و نباید مأیوس شد

پنج شنبه 17/5/1392 - 23:21 - 0 تشکر 630483

برخورد خوشبینانه با مصائب




_ از زاویه ای مناسب به مشکلات نگاه کنید:

به کودکان خود بیاموزید که خوبی ها از آن خدا و بدی ها از آن شیطان است. خداوند زندگی و سعادت را به ما ارزان داشته ولی شیطان همیشه در کمین ماست. بنابراین با مشاهده مصائب خدا را سرزنش نکنید بلکه شیطان را سرزنش کنید و از خداوند کمک بخواهید.




_ برای تشویق فرزندتان به برخورد خوش بینانه با مصائب اقدامات زیر را انجام دهید:






او را در امور خیریه و کمک به همنوعان شرکت دهید.




کلمات قصار و تصاویری آموزنده در اتاق او نصب کنید.




در برخورد با مشکلات بی تابی نکنید چرا که نحوه برخورد شما الگویی آموزنده برای فرزند شماست.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.