• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 3298)
يکشنبه 23/4/1392 - 14:50 -0 تشکر 621406
امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی عارف و شاعر بزرگ پارسی‌گوی هند در سال ۶۵۱ هجری قمری در دهلی متولد شد. پس از کسب معلومات به شاعری پرداخت و در دربار پادشاهان هند تقرب حاصل کرد. وی از موسیقی نیز بهرمند بوده و از موسیقیدانان مشهور زمان خود به شمار می‌رفته است. وی در نظم و نثر استاد بود و آثار بسیاری از خود باقی گذاشته که ازجملهٔ آنها دیوان قصاید و غزلیات اوست. علاوه بر آن خمسهٔ نظامی گنجوی را نیز استقبال کرده و آن را جواب گفته است. وی سرانجام در سن هفتاد و پنج سالگی در سال ۷۲۵ هجری قمری در دهلی وفات یافت.

سه شنبه 8/5/1392 - 12:35 - 0 تشکر 627303



نفسی که با نگاری گذرد به شادمانی




مفروش لذتش را به حیات جاودانی






ز طرب مباش خالی می‌رود خواه و ساقی




که غنیمتست و دولت دو سه روز زندگانی






غم نیستی و هستی نخورد کس که داند




که گذشت عمر و باقی نبود جهان فانی






مکن ای امام مسجد من رند را ملامت




چو به شهر می‌پرستان نرسیده‌ایی چه دانی؟






چه شوی به زهد غره که ز دیر می پرستان




به خدا رسید بتوان به تضرع نهانی






تو و زهد خرقه پوشان من و دیر درد نوشان




به تو حال ما نماند تو به حال ما نمانی






بخدا که رشکم آید به رخش ز چشم خود هم




که نظر دریغ بماند ز چنان لطیف رویی



سه شنبه 8/5/1392 - 12:35 - 0 تشکر 627305



سر در خمار شب به کنار که بوده‌ای ؟




لبها فگار همدم و یار که بوده‌ای ؟






سنبل به تاب رفته و نرگس به خواب ناز




شب تا به روز باده گسار که بوده‌ای ؟






شمع مراد من نشدی یک شبی تمام




ماه تمام در شب تار که بوده‌ای ؟






با چشم آهو! نه که شیران کندشکار




ای آهوی رمیده شکار که بوده‌ای ؟






سروت هنوز هست در آغوش خواستن




ای سرو نیم رسته به پای که بوده‌ای ؟






کارت چنین که پردهٔ دلها دریدن است




امشب به پرده محرم کار که بوده‌ای ؟






ما را ز اشک صد جگر پاره در کنار




تو پارهٔ جگر به کنار که بوده‌ای ؟






بر ریش خسروت نمکی هم دریغ بود




مرهم رسان جان فگار که بوده‌ای



سه شنبه 8/5/1392 - 12:35 - 0 تشکر 627306



آتش اندر آب هرگز دیده‌ای




عنبر اندر تاب هرگز دیده‌ای ؟






چون دهان و لعل شور انگیز او




پسته و عناب هرگز دیده‌ای ؟






شد نقاب عارضش زلف سیاه




شام پر مهتاب هرگز دیده‌ای ؟






در صدف چون رشته دندان او




لولوی خوشاب هرگز دیده‌ای ؟






نرگسش درطاق ابرو خفته مست




مست در محراب هرگز دیده‌ای ؟






در غمش خسرو چو چشم خون فشان




چشمهٔ خوناب هرگز دیده‌ای ؟



سه شنبه 8/5/1392 - 12:36 - 0 تشکر 627307



آمد بهار و سرو برآراست قامتی




گل بر کشید بهر طرب را علامتی






گردیده باد بر سرآن سرو جان من




گردان چو باد گرد برآن سرو قامتی






قد قامت الصلوه موذن زند به صبح




من نیم شب شوم به قد یار قامتی






هم خون عشقان گنهش را شفیع باد




چون نیستش ز کردن خونها ندامتی






ای پند گوی در گذر از پند بی‌دلان




دانی که مست را نبود استقامتی



سه شنبه 8/5/1392 - 12:36 - 0 تشکر 627308



بیکار دلی باشد کو را نبود دردی




کاهل فرسی باشد کزوی نجهد گردی






دردی که بود از عشق جانم به فدای آن




خود جان نبود شیرین بی ذوق چنان دردی






شبها منم و شمعی هم سوخته و هم مست




گه مرده و گه زنده آهی و دمی سردی






شد وقت گل و روزی فریاد که ننشینی




یک دم چو گل سرخی در پیش گل زردی






زانگه که غمت در دل چون حرص بخیلان شد




دارم همه شب چشمی چون دست جوان‌مردی






گفتم که غمت آخر تا چند خورد خسرو




خندید که عاشق را به زین نبود خوردی



سه شنبه 8/5/1392 - 12:36 - 0 تشکر 627309



ای چهرهٔ زیبای تو رشک بتان آذری




هر چند وصفت می‌کنم در حسن از آن زیباتری






هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر




حوری ندانم ای پسر فرزند آدم یا پری؟






آفاق را گردیده‌ام مهر بتان ورزیده‌ام




بسیار خوبان دیده‌ام اما تو چیز دیگری






ای راحت و آرام جان با روی چون سرو روان




زینسان مرو دامنکشان کارام جانم می‌بری






عزم تماشا کرده‌ای آهنگ صحرا کرده‌ای




جان ودل ما برده‌ای اینست رسم دلبری






عالم همه یغمای تو خلقی همه شیدای تو




آن نرگس رعنای تو آورده کیش کافری






خسرو غریبست و گدا افتاده در شهر شما




باشد که از بهر خدا سوی غریبان بنگری



سه شنبه 8/5/1392 - 12:36 - 0 تشکر 627310



نو بهار است و گل و موسم عید ای ساقی




باده نوش و گذر از وعد و وعید ای ساقی






روز محشر نبود هیچ حسابش به یقین




هر که در کوی مغان گشت شهید ای ساقی






گشت پیمانه چو تسبیح روان در کف شیخ




تا ز لعل تو یکی جرعه کشید ای ساقی






حاصل از عمر ندارد به جز از حسرت و درد




هر که عید است ز میخانه بعید ای ساقی






آنکه در کوی محبت قدم از صدق نهاد




دگر او پند ادیبان نشنید ای ساقی






بار ها کرده بدم توبه ز می باز مرا




چسم مست تو به میخانه کشید ای ساقی






زاهد از شرم تو دایم سر انگشت گزد




جز در میکده جایی مگرید ای ساقی



سه شنبه 8/5/1392 - 12:37 - 0 تشکر 627311



چو کار جهان نیست جز بی‌وفایی




در و با امید و فا چند پایی






رها کن چرا می‌کنی قصر و ایوان




به جایی که نبود امید رهایی






بلند آفتابیست هر یک که بینی




بگرداند رو در هوای هوایی






اگر آدمی غرقه گردد به دریا




از ان به که با کس کند آشنایی






اگر چه بسی دردها هست ، لیکن




جداگانه دردی است درد جدایی






چو دیدی که هستی بقایی ندارد




ز هستی چه لافی درین لابقایی






مرو بهر مشتی درم نزد هر خس




مکن خدمت گاو چون روستایی






به جیب فلک خسروا دست در کن




بهر جا چو دو نان چه دامن گشایی؟






هر جا که لعلش در خنده آید




شکر ندارد آنجا بهائیی






هر لحظه دارد دل با خیالش




خوش گفتگویی خوش ماجرایی



دوشنبه 21/5/1392 - 9:23 - 0 تشکر 631392



چو کار جهان نیست جز بی‌وفایی




در و با امید و فا چند پایی






رها کن چرا می‌کنی قصر و ایوان




به جایی که نبود امید رهایی






بلند آفتابیست هر یک که بینی




بگرداند رو در هوای هوایی






اگر آدمی غرقه گردد به دریا




از ان به که با کس کند آشنایی






اگر چه بسی دردها هست ، لیکن




جداگانه دردی است درد جدایی






چو دیدی که هستی بقایی ندارد




ز هستی چه لافی درین لابقایی






مرو بهر مشتی درم نزد هر خس




مکن خدمت گاو چون روستایی






به جیب فلک خسروا دست در کن




بهر جا چو دو نان چه دامن گشایی؟






هر جا که لعلش در خنده آید




شکر ندارد آنجا بهائیی






هر لحظه دارد دل با خیالش




خوش گفتگویی خوش ماجرایی



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.