....وخدایی که در این نزدیکی است.

واما بحث اختیارات ولی فقیه که فکر میکنم موضوع اصلی این بحث هست :

به نظر من وقتی ضرورت نبوت و امامت به اثبات برسه ضرورت ولی فقیه هم ثابت شده . چون وقتی امام معصوم نیست که احکام دین رو ترویج و گسترش بده و حکومت کنه بر جامعه باید یکی جایگزین بشه چون نمیشه که بگیم احکام رو برای مدتی که امام نیست تعطیل میکنیم !!!!!پس همه اختیاراتی که امام معصوم داره طبیعتا ولی فقیه هم باید داشته باشه .

نظریه ای که امام خمینی "ره" دارند اینه که محدوده اختیارت ولی فقیه بسیار گسترده است و در سیاست و اداره جامعه تفاوتی با حوزه اختیارات امام معصوم نداره . به همین خاطر حکم ولی فقیه را مقدم بر احکام شرعی میدونند .دیدگاه امام "ره" این هست که اختیارات ولی فقیه مطلقه است . معنی مطلقه این نیست که هر طور که دوست دارن حکومت کنن بلکه مطلقه در مقابل مقیده هست . مطلقه باید در چارچوب احکام شریعت باشه نه خارج از اون . مطلقه یعنی اینکه فقیه میتونه در صورت لزوم و بنا بر مصلحت یه حکمی صادر کنه که احکام حکومتی میشه . دقت کنید که بنا بر مصلحت !!!

تشخیص مصلحت هم در جامعه به عهده ولی فقیه هست چون بهتر از هر کسی به امور جامعه واقف هست .البته با مشورت با سازمان های دیگه مثل تشخیص مصلحت نظام .....

حالا اگه ولایت ولی فقیه مطلقه نباشه درخیلی زمینه ها نمیتونه حکم صادر کنه ولی وقتی مطلقه باشه با توجه به اینکه به همه شرایط و مصالح جامعه آگاه هست میتونه حکمی برای اصلاح جامعه بده . مثال میزنم جاسوسی کار درستی نیست و در اسلام پسندیده نیست ولی اگه برای حفظ اسلام وحفظ نفوس مسلمانان باشه میتونه واجب بشه جاسوسی !!!!! این واجب بودن رو کی واجب میکنه ؟ ولی فقیه در شرایط خاص و با توجه به مصالح جامعه . درسته ؟؟؟؟؟؟

یا مثلا وقتی یه بیماری واگیر شایع میشه ، میشه واکسن زدن برای شیوع بیماری رو واجب کرد اینجا کیه که این امر رو واجب میکنه ؟ ولی فقیه و حاکم جامعه . حالا اگه اختیارت ولی فقیه مطلقه نبود میتونست اینجا حکم بده و مردم از حکمش تبعیت میکردن ؟؟؟؟

امیدوارم پاسخ تون رو گرفته باشید ......

ما تابع ولایتی هستیم که مورد تایید خداست نه مردم ......................

بی حب علی پست ترین کار صلات است ..........

ی ا ع ل ی

با سلام
البته اعلام عید ربطی به مرجع تقلید ندارد و چیز فتوایی نیست که آن را دخیل در امور سیاسی کنیم .و رهبری به عنوان حاکم شرع عید را اعلام میکنند و راههای ثبوت رویت ماه در رساله ها آمده است .

سلام

ببخشید من نفهمیدم منظور شما از "چیز فتوایی" چیه ؟ میشه بیشتر توضیح بدین .

عبارتش یه جوریه ...

یعنی موضوع فتوایی نیست و مسله ای نیست که مجتهد در مورد آن فتوی بدهد .و در ضمن نظر یک مجتهد برای مجتهد دیگر زمانی ملاک است که خود آن مجتهد ماه را دیده باشد اما اگر افراد دیگر ماه را ببینند و به مجتهد خبر بدهند این خبر برای مجتهد دیگر ملاک نمیباشد .