در فصل هشتم درباره مراسم مذهبی ماه محرم و اعتقاد به درختان نظر کرده توضیحاتی ارائه شده است. مردم تنکابن مسلمان و متدین هستند که بر اساس رسوم خودشان هر ساله مراسم تاسوعا و عاشورا را برپا می ساختند. معمولا قبل از این ایام برنامه ریزی ای توسط بزرگان مسجد محل صورت می گرفت و هر خانواده ای بر اساس وسع مالی و توان خود سعی می کرد به این مراسم کمک کرده و شرکت کند. این مراسم عموما در مساجد، امام زاده ها و یا حسینیه ها صورت می گرفت و هر کس هر نذری نیت و یا خیراتی داشت در این دو روز ادا می کرد. عده ای از مردم تنکابن بر این عقیده اند که هر فرد در شب عاشورا تا حد امکان نباید بخوابد و به دنبال این عده ای در طول شب خود را برای قمه زدن که به آنها گروه قمه زنان می گفتند، آماده می کردند. همچنین در صبح عاشورا بیشتر زنان تنکابن مشغول پخت و پز و فراهم نمودن نذر و خیراتشان بودند تا در بین مردم پخش کنند. به این غذاها اصولا "مال امام" می گفتند.
یکی از باورهایی که مردم این منطقه درباره این روزها داشتند، ذوالجناح بود . بدین صورت که در مواردی مانند شفای فرزندشان که در دهه اول محرم بر تنشان سیاه می پوشاندند و در روز عاشورا آن را سوار بر ذوالجناح می کردند و یا اینکه برای باز شدن بخت پسرها و دخترهایشان مقداری از گل پای ذوالجناح را به آنها می دادند تا بخورند.
همچنین مردم تنکابن اعتقاد شدیدی به درختان نظر کرده دارند و بسیار آن را مقدس می دانند. نویسنده در اینجا به این اشاره کرده که در گذشته چندین درخت بود که مردم باور داشتند این درختان در روزهای تاسوعا و عاشورا از ریشه شان خون تراوش می کنند و یا اینکه شیری در حوالی این درخت بیرون می آید و سپس محو می شود. این درختان عموما در نزدیکی امام زاده ها و اماکن مقدس به چشم می خورد.