• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 7403)
سه شنبه 7/3/1392 - 17:2 -0 تشکر 606825
مسابقه: فرمایشات رهبری




کاربر گرامی با سلام و ادب
شما می توانید در این مبحث  پیامها و گفتارهای مقام معظم رهبری پیرامون انتخابات ریاست جمهوری را از سال 68 تا امروز  ثبت نمایید.




چهارشنبه 8/3/1392 - 21:22 - 0 تشکر 607077

بخشی از بیانات در دیدار كارگران و فعالان بخش تولید كشور

روزمرّه فكر كردن در مسائل اقتصادى، مضر است؛ تغییر سیاستهاى اقتصادى به طور دائم، مضر است - در همه‌ى بخشها، بخصوص در اقتصاد - تكیه كردن بر نظرات غیر كارشناسى، مضر است؛ اعتماد كردن به شیوه‌هاى تزریقىِ اقتصادهاى تحمیلى شرق و غرب، مضر است.



 سیاستهاى اقتصاد باید سیاستهاى «اقتصاد مقاومتى» باشد - یك اقتصاد مقاوم - باید اقتصادى باشد كه در ساخت درونىِ خود مقاوم باشد، بتواند ایستادگى كند؛ با تغییرات گوناگون در این گوشه‌ى دنیا، آن گوشه‌ى دنیا متلاطم نشود؛ 



این چیزها لازم است. رئیس جمهورى كه میخواهد این كشور بزرگ را اداره كند، این راه پرافتخار را به كمك مردم و براى مردم طى كند، باید اینچنین خصوصیاتى داشته باشد. 



باید تهذیب اخلاقى داشته باشد؛ نپرداختن به حواشى. اینها چیزهاى لازمى است. بنده توصیه‌ام به همه‌ى دولتها همیشه همین بوده است. میدانید من از دولتها و از رؤساى جمهور در طول این سالهاى متمادى همواره حمایت كردم؛ توصیه هم كردم، در موارد متعدد و زیادى از آنها توضیح هم خواستم. تكیه این بوده است كه براى مردم هزینه درست نكنند، مشكل درست نكنند، دغدغه‌آفرینى نكنند، مردم را دچار تشویش و نگرانى نكنند؛ البته وعده‌ى بیخود و بى‌مبنا هم ندهند، درِ باغ سبزهاى بى‌منطق هم باز نكنند؛ منطقى، معقول، منطبق با واقعیت و با توكل به خداى متعال حركت را پیش ببرند؛



ان‌شاءاللَّه در آینده  هم باید همین جور باشد.



 ۱۳۹۲/۰۲/۰۷



farsi.khamenei.ir

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

چهارشنبه 8/3/1392 - 21:49 - 0 تشکر 607088

بخشی از بیانات‌ در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى‌


جنگ روانى دشمن، مهمترین بخش مبارزه‌ى دشمن با ملت ایران است.



جنگ اقتصادى هم یكى دیگر است. 



مى‌خواهند ملت ایران را از لحاظ مسائل اقتصادى در تنگنا قرار دهند. من عرض مى‌كنم میدان براى تحرك اقتصادى ملت ایران باز است. با سیاستهاى اصل 44 كه ابلاغ شد و دولت هم مجدانه دنبال این است كه اینها را تحقق ببخشد و باید هم دنبال كند، میدان كار اقتصادى باز است؛ نه فقط براى افرادى كه ثروتمندند، حتّى براى آحاد مردم. سال 86 و شاید تا یكى دو سال بعد رویكرد دولت و رویكرد فعالان كشور باید رویكرد اقتصادى باشد. ما مى‌توانیم اقتصاد خودمان را شكوفا كنیم. تهدید مى‌كنند كه تحریم مى‌كنیم. 



تحریم نمى‌تواند به ما ضربه‌اى بزند. مگر تا حالا تحریم نكرده‌اند؟



 ۱۳۸۶/۰۱/۰۱



farsi.khamenei.ir

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

پنج شنبه 9/3/1392 - 9:38 - 0 تشکر 607134

بد و بدتر در بداخلاقی سیاسی / هفت راهبرد اصلی رهبر انقلاب در انتخابات آتی
سرویس اندیشه دینی پایگاه 598، مهندس عباس معلمی/ مقام معظم رهبری بارها تذکر داده ‏اند كه اصل اختلاف سلیقه و یا اختلاف روش، چندان مهم نیست ولی حل نشدن آن بر اساس قانون و کشاندن این اختلافات به مردم، مشکل دارد. این مسئله به آنجا رسید كه ایشان در ماه‏ های اخیر دو سخنرانی مهم ارائه فرمودند و تصریح كردند كه اگر كسی در کشور ایجاد اختلاف كند خائن است.

تذكر دوم ایشان هم در مورد بداخلاقی هایی بود که در مجلس اتفاق افتاد. مسئولین كشور و جریان های سیاسی و رسانه‏ ها باید از این كلام درس بگیرند و آن را سرلوحه كارهای خود قرار دهند. این ماجرا هرچند موجب ضررها و مشكلاتی در محیط اجتماعی شد ولی حسن بزرگی هم داشت و آن اینكه مردم یك بار دیگر متوجه شدند که ولی فقیه با مشخصاتی که قانون اساسی و فرهنگ و مکتب ما آن را در رأس حکومت و تشكل اجتماعی قرار داده است، چه کارکردی دارد.

اگر چنین شخصیتی در رأس كشور نبود، شاید ایران نیز مثل مصر می‏ شد که با اینكه تازه انقلاب آن به پیروزی رسیده است عده‏ای به طرفداری رئیس جمهور و عده‏ای دیگر به مخالفت او تظاهرات می‏كنند و درگیر و کشته می‏شوند و کسی نیست که مشكل را حل کند!

ولی در کشور ما اگر بین مردم یا مسئولین هم اختلافاتی پیدا شود مقام بالاتری وجود دارد که آن را حل می‏کند. این مقام هم به دلیل ویژگی‏ های دینی، اخلاقی، دانشی و رفتاری كه دارد، نظراتش برای مردم دلنشین، نافذ، حجت و فصل الخطاب است و مردم و مسئولین آن را خواهند پذیرفت و جامعه آرام می‏شود. به نظر می‏رسد كه مردم در این ماجرا و در راهپیمایی 22 بهمن و ... تبعیت خود را نسبت به ولی فقیه نشان دادند و آنها كه به این نقش کم توجه بودند شاید آگاه شدند.

پنج شنبه 9/3/1392 - 9:39 - 0 تشکر 607135

ضرورت پرهیز رسانه‏ ها از دامن زدن به اختلافات گروه ها و مسئولین

اما مطلب مهمی كه در حوادث اخیر از آن غفلت می‏شود این است که برخی از اشخاص و رسانه‏ ها از قبیل نشریات، سایت‏ ها، وبلاگ‏ها و حتی رسانه ملی به نحوی عمل می‏كنند كه گویا مقام معظم رهبری (مدظله) فقط به اختلاف سران اشکال كرده ‏اند درحالی که ایشان نفرموده ‏اند كه کسی که اختلاف ایجاد می‏کند اگر از سران باشد خائن است و اگر از اشخاص دیگر، رسانه‏ ها یا جریان‏ها باشد، بی اشكال است.

البته روشن است که شخصی که مقام بالایی دارد وقتی وارد اختلاف می‏شود، لطمه‏ ای که به کشور می‏زند سنگین است؛ اما اینگونه نیست كه اگر مسئولین رتبه‏ های پایین تر مثل نمایندگان مجلس یا وزرا یا شهرداران و استانداران و رده‏های پایین تر این کار را انجام دهند، بی اشکال باشد. ممکن است تنش كمتری ایجاد كند اما او هم مشمول فرمایشات رهبری است. هم¬ چنین اگر سخنرانی در صحبت خود یا روزنامه‏ای با زدن تیترهای جنجالی ایجاد اختلاف کند و به تنش‏ها دامن بزند و ایجاد یأس كند، آن هم مخاطب فرمایش رهبری خواهد بود. اساساً باید دقت کنیم که چرا مقام معظم رهبری بروز اختلافات را بد می‏دانند؟ برای اینکه جامعه را دو بخش می‏کند و رو در روی یكدیگر قرار می‏دهد و در مردم التهاب و تنش ایجاد می‏کند. ایشان در دیدار با مردم غیور تبریز فرمودند كه: «یکى از حقوق اساسى مهم مردم این است كه در آرامش روانى و در امنیت روانى زندگى كنند؛ در كشور امنیت اخلاقى برقرار باشد».

متأسفانه گاهی مسئولین نسبت به یكدیگر بداخلاقی می‏كنند و یا کار غلطی انجام می‏دهند اما از طرف دیگر، سخنران ها، رسانه‏ ها و مطبوعات و پایگاههای خبری هم آنها را برجسته می‏كنند و در مقیاس وسیعی پوشش و در معرض دید مردم قرار می‏دهند و یک دسته را به عنوان موافق و دسته دیگر را به عنوان مخالف مطرح می‏كنند و حاشیه هایی هم به مسئله اضافه می‏كنند این ماجرا مانند آن است که کسی جرقه‏ای را بزند و آتشی را به غلط برافروزد، اما عده‏ای دیگر روی این آتش محدود، بنزین بپاشند و عده‏ای هم هیزم یا دینامیت و باروت درون این آتش بریزند. اینها هم در آتش‏افروزی بی‏گناه نیستند.

بعضی از اصحاب مطبوعات كه ادعای طرفداری از مقام معظم رهبری می‏كند و خود را جزو سرداران جنگ نرم به حساب می‏آورند آیا به این مطلب فکر كرده‏اند كه با یك مقاله یا سرمقاله یا تیتر جنجالی دودستگی و تنش ایجاد می‏كنند؟ آیا این كار مصداق خیانت نیست و یا لااقل كمك به خائنان محسوب نمی شود؟

برداشت از صحبت رهبری كه ایجاد اختلاف فقط از ناحیه مسئولین، بد است، صحیح نیست. هر كسی در همان سطحی که ایجاد اختلاف می‏كند و جامعه را به قطب‏بندی می‏كشاند و به اصطلاح دیو و دلبر درست می‏كند و افراد را رو در روی هم قرار می‏دهد، كار او نیز مصداق كلام رهبری است.

پنج شنبه 9/3/1392 - 9:42 - 0 تشکر 607136

ضرورت تبعیت از رهبری در اصلی و فرعی كردن امور (تبعیت در مقام ارزشگذاری)

به نظر می‏رسد اكر مضمون فرمایشات رهبری در جمع مردم تبریز را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد كه چگونه باید عمل کنیم. در آن سخنرانی ایشان ابتدا از مردم تشکر كردند و فرمودند که اگر صدها بار از این مردم تشکر بشود جا دارد. بخش دوم را ایشان به دشمنان بیرونی و در كل به آمریکا و قدرت‏های استکباری، اختصاص دادند و مواضع آنها در بحث هسته‏ای و... را باز كردند و توضیح دادند كه مخالفت آنها با ما از کجا ناشی می‏شود و مواضع ما نسبت به آنها چه باید باشد. بخش اعظم فرمایشات ایشان در بخش دوم بود. مقام معظم رهبری در آخر هم چند جمله در مورد بداخلاقی‏ها بیان فرمودند.

اگر رسانه‏ ای که مدعی پیروی از فرمایشات رهبری است و می‏خواهد براساس فرمایشات ایشان در جامعه حرکت ایجاد کند، چند جمله آخر را به «اصل» تبدیل کند و مباحث اصلی ایشان را «فرعی» قلمداد نماید و به تعبیری اصل و فرع سخنان رهبری را عوض کند، دیگر نمی‏تواند مدعی عمل در خط رهبری باشد. حتی در همان چند جمله هم مقام معظم رهبری فرمودند که: «بنده‌ى حقیر هم از دو جهت ناراحت شدم: هم خودم در مقابل این قضایا احساس تأثر می‏كنم؛ هم به خاطر ناراحتى مردم، انسان احساس تأثر میكند».

همچنین فرمودند که: «توقع بنده از مسئولین این است كه حالا كه رفتار دشمن شدت پیدا كرده است، شما هم رفاقتهایتان را با هم شدت بدهید و بیشتر با هم باشید».  یعنی ایشان بحث را دوباره به آرامش مردم و خطر دشمن برگرداندند؛ پس مقام معظم رهبری، مسئله اصلی را توجه به ترفندهای دشمن خارجی و آرامش مردم می‏دانند و اگر به مسئولین اشکال می‏كنند بخشی از اشکال به نقض این دو مورد بر می‏گردد؛ به اینکه چرا مردم را ناراحت کردند و یا به حمله‏های دشمن کم توجه می‏باشند.

بر این اساس، هر نشریه یا سایت یا سخنران و یا صاحب تریبون و ... كه مدعی حركت در خط رهبری است باید مثل ایشان رفتار كند و تقدّم و تأخرهای رهبری را تغییر ندهد، و امتیازدهی‏های رهبری به مسائل داخلی و خارجی را دگرگون نکند. اگر مقام معظم رهبری خطر یک مسئله‏ای را بزرگ و خطر مورد دیگر را كم عنوان کردند و یا حُسن کسی را زیاد و اشکال او را ناچیز دانستند، كسی نباید جای زیاد و كم را عوض کند.

برخی مدعی‏اند که ما می‏خواهیم جاده صاف کن رهبری باشیم، در حالی كه معلوم نیست رهبری بخواهند از همان جاده‏ای که آنها صاف می‏کنند عبور کنند. بعضی از آقایان که مدعی طرفداری از رهبری هستند، گاهی می‏خواهند رهبری را به جایی بکشانند و یا در موقعیتی قرار دهند که ایشان تمایلی برای ورود به آن عرصه‏ها ندارند و نمی‏خواهند در این زمینه‏ها موضع گیری كنند. این معنا از جاده صاف کنی صحیح نیست. رهرو باید درست پشت سر رهبری حرکت کند؛ نه یک قدم جلوتر و نه عقب تر. کسی که عقب می‏ماند یا تقدّم پیدا می‏كند در واقع از خط رهبری جدا می‏شود. این اشتباه است که کسی خود را همعرض رهبری بداند و برای جامعه تعیین تكلیف كند.

در تاریخ امامت ما، زمان‏ه ایی بوده است که دو یا سه امام، همزمان حیات ظاهری داشته‏اند مثل زمانی که پیامبر اعظم (ص)، امام علی (ع)، امام حسن (ع) و حضرت ابا عبدالله (ع) در قید حیات بودند اما هیچگاه بیش از یك امام در مسائل اجتماعی تعیین تکلیف نمی‏کرد مثلاً امام حسن (ع) در زمان امیرالمؤمنین آن چنان تسلیم و ساکت بودند كه بعضی فكر می‏كردند كه ایشان نمی‏توانند صحبت كنند! همچنین در زمان پیامبر(ص)، امام علی (ع) تسلیم محض بودند. این رابطه یک معصوم با معصوم دیگر است در حالی كه در مقام غیرمعصوم به طریق اولی باید از رهبر و پرچمدار اسلام تبعیت داشت. پس، کسی نباید فکر کند که هم عرض با رهبری است.

هر چند نظرش با رهبری یکی باشد؛ چنین چیزی در فرهنگ ما نیست. همه باید تابع رهبری باشند و گام به گام پشت سر ایشان حرکت کنند. بنابراین، هر جا که ایشان میزانی را برای خطری تعیین کردند سخنران، روزنامه‏نگار، وبلاگ‏نویس یا مسئول سایت و یا هر عنصر سیاسی و اجتماعی به همان اندازه باید ارزشگذاری کنند. مثلاً مقام معظم رهبری مرتباً متذکّر بحث فتنه هشتاد و هشت می‏شوند و تصریح می‏کنند که این فتنه، انحراف بزرگی بود و پیوسته مردم و گروهها را به این فتنه یادآوری می کنند. اما برخی که خودشان را تابع رهبری می‏دانند گروهها و افراد دیگری را در عرض فتنه گران هشتاد و هشت مطرح می‏کنند در حالی كه مستندی از فرمایشات مقام معظم رهبری ندارند که مثلاً غیر از فتنه گران هشتاد و هشت، گروه یا ماجرای دیگری را هم عرض آن مطرح کرده باشند.

وقتی مقام معظم رهبری با ایمان، تقوا و تیزهوشی فراوان و اطلاعات گسترده و ... خطری را به عنوان خطر اصلی معرفی می‏کنند، نباید به موازات این خطر اصلی، خطرات دیگری را بزرگ کرد و ارزشگذاری ایشان را منقلب نمود. این در خط رهبری بودن، نیست. اگر کسی مدعی پیروی واقعی از رهبری است به موضع گیرهای شخص ایشان در زمان حضرت امام (ره) مراجعه کند و ببیند همین آقایی که ما مفتخریم که سرباز او هستیم خود وقتی سرباز امام (ره) بود چگونه عمل کرد؛ همان زمانی که بنی صدر مصاحبه مطبوعاتی داشت و ایجاد اختلاف می‏کرد و عده‏ای هم در سخنرانی‏های خود یا تیتر روزنامه‏ها بر آتش می افزودند در حالی كه حضرت امام (ره) دعوت به آرامش می‏كردند، مقام معظم رهبری هم در خطبه‏ های نماز جمعه، به صراحت یا اشاره یا کنایه به اختلاف نمی‏پرداختند تا مثلاً جاده صاف کن امام باشند. بنابراین کسی که تابع ایشان است باید از ایشان درس بگیرد و مثل ایشان عمل کند و معبر دیگری در کنار خط رهبری باز نکند.

وقتی حضرت امام (ره) درباره برخی بزرگان مثل مرحوم طالقانی، شهید دستغیب یا سایر شهدای محراب و ... سخن می‏گفتند ملاک و معیار بود و نشان می‏داد که ویژگی و برجستگی‏های آن شخصیت چیست. امام (ره) بیجا از کسی تعریف نمی‏كردند حتی اگر او شهید محراب باشد. لذا از پیام حضرت امام (ره) می‏توان منزلت آن شخصیت را درک کرد. موضع گیری مقام معظم رهبری نسبت به افراد مختلف هم همینگونه است. به هر حال، کسی که مدعی اطاعت از رهبری است باید ارزشگذاری اش مانند رهبری باشد؛ نه اینکه ارزشها یا ضد ارزشهایی را از پیش خود به وجود بیاورد و بعد آسمان ریسمان ببافد و آنها را مهم جلوه دهد یا به سخنان رهبری بچسباند.

به نظر می‏رسد متأسفانه عوامل فتنه هشتاد و هشت توانسته ‏اند در صف مدافعین نظام رخنه كنند و آنها را نسبت به هم بدبین نمایند و در جناح اصول گرایی اختلاف ایجاد كنند؛ و یا اختلاف کوچک را برجسته كند تا به جای اینکه افراد متوجه فتنه گران باشند متوجه رفقا و هم گروهی و هم جبهه‏ ای خودشان شوند و با آنها مقابله کنند تا فضای تنفس برای فتنه گران باز شود. در انتخابات گذشته مجلس یا در انتخابات ریاست جمهوری در پیش می‏بینیم که جناح طرفدار انقلاب از فتنه گران بازی خورده و دچار چنددستگی شده و نمی‏تواند خود را منسجم کند.

کسی که مدعی کار سیاسی است باید به سابقه این اختلافات رجوع کند و روزنامه‏های چند سال اخیر را ورق بزند تا متوجه شود که فتنه ‏گران چگونه توانستند بر خلاف نظر مقام معظم رهبری که خطر اصلی داخلی را فتنه گران معرفی می‏كردند و انگشت اشاره را به طرف آنها گرفته بودند، اختلافات را به داخل جبهه خودی انتقال دهند و آنها را چند دسته کرده تا هر کسی هم جناح خود را اصل فتنه و اصل خطر بداند و فتنه گران، فراغ بال پیدا كنند. دامن زدن به این قبیل اختلافات، با خط رهبری منافات دارد.

پنج شنبه 9/3/1392 - 9:43 - 0 تشکر 607137

پرهیز از تهمت زدن با تكیه بر اسناد اثبات نشده

مقام معظم رهبری در نقد بداخلاقی‏های اخیر، موضع گیری و تهمت زدن با تکیه بر اسناد اثبات نشده را خلاف شرع و حرام دانستند. این کار نیز، هم برای مسئولین بد است و هم برای دیگران. کار روزنامه‏ای که ایجاد شبهه می‏كند و با اتکاء به اسناد دادگاه نرفته، در موضع‏گیری و یا شخصیت برخی مسئولین خدشه ایجاد می‏کند و در قشری از مردم تشویش ذهنی به وجود می‏آورد، هم اشکال دارد. اینطور نیست که اتهام زدن برای مسئولین اشکال دارد اما برای اصحاب رسانه آزاد است. آقایانی كه یك جمله را برجسته می‏كنند و به گوینده آن می‏تازند یا جمله‏ای را از قبل و بعد آن می‏برند و بر آن تحلیل و تفسیر سوار می‏كنند و تحلیل خود را خبر می‏نمایند و گوینده یا نویسنده را به خروج از ولایت، انقلاب و اسلام متهم می‏كنند آیا می‏پذیرند كه با آنها هم همین گونه رفتار شود؟!

اگر خبرگزاری ها، روزنامه ها و اشخاص خارجی و یا حتی داخلی به مسلمانی نسبتی بدهند و او آن را تکذیب کند آیا برای طرح در مجامع عمومی (نه دستگاه های امنیتی و مسئول) باید حرف آن مسلمان را تایید کرد یا حرف طرف مقابل را؟ آیا تا به حال با عکس های دستکاری شده یا خبرهای جعلی یا اختلاف افکنی های بیگانگان روبرو نشده ایم؟ دستور اسلام در این باره چیست؟ آیا به صرف اینکه احتمال قابل توجهی وجود داشته باشد که عکس یا حرف طرف مقابل صحیح باشد می توان بدون دادگاه کسی را متهم کرد و بر علیه او مقاله نوشت و سخنرانی کرد و مصاحبه نمود؟ جای حمل به صحت یا تغافل و یا عدم اعتماد به دشمنان اسلام کجاست؟ اگر واقعا آن شخص خطائی کرده باشد گناه او بیشتر است یا کسی که آن را در جامعه طرح و برجسته سازی می کند و به خیال خود می خواهد منکر را بکوبد؟ عقل چه حکم می کند؟ اسلام چه می فرماید؟ اشاعه فحشاء چیست؟

پنج شنبه 9/3/1392 - 9:46 - 0 تشکر 607138

اصل قرار گرفتن سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی

اگر فرد شناخته شده یا مسئول بلند رتبه‏ ای اشتباهی کرد باید تا آنجا که ممكن است آن اشتباه را در محیط اجتماعی نادیده گرفت و آن را از راه دیگری اصلاح كرد تا آن مسئول از خطای بیشتر باز داشته شود؛ هم چنانکه سلوک مقام معظم رهبری نیز همین است. اگر کسی، لغزشی کرد ایشان دنبال راه و فرصتی هستند که او را اصلاح کنند نه اینکه با یك لغزش به طرف پرتگاه هل دهند. حضرت امام (ره) هم در جریان گروه‏ها و شخصیت‏های خطاكار و از جمله بنی صدر تا وقتی که از ایران فرار نکرده بود، خیرخواهی می‏كردند و قصد حذف او را نداشتد و حتی بعد از آن هم خطاب به بنی صدر فرمودند: «اگر نصیحت‏های من را گوش کرده بودی این مسائل پیش نمی‏آمد... چنانچه توبه کنی و برگردی و علاقة خودت را از این گروه‏های مفسد، فاسد، جنایتکار، سلب کنی و در یک کناری بنشینی مشغول تصنیف و تألیف بشوی، صلاح تو است...». 

درحالی که می‏دانیم مطالبی که او می‏نوشت مطالب بی‏اشكال و مهمی نبود اما امام (ره) نمی‏خواستند که او یک گام بیشتر در جهنم فرو رود. کسی که در امام و خط رهبری است باید رفتار امام و مقام معظم رهبری در این سالها با گروه‏های مختلف را ببیند و آن را الگوی خود قرار دهد. به محض دیدن یک خطا از کسی و با بزرگ‏نمایی و تکثیر اشکال و تحلیل‏های منفی و خبرسازیهای بیجا نباید دیگران را از اسلام، انقلاب و رهبری دور كرد و به لج بازی و سقوط كشاند. مشی رهبری، حفظ مسئولین و حفظ افراد در خط اسلام، انقلاب و نظام است.

این کار نه فقط از باب حکومت داری و کم شدن اختلافات در دایره حکومت است، بلکه بیشتر ناشی از اخلاق و مسئولیت دینی و اسلامی است که بر اساس آن باید سعی كرد تا افراد را از چنگال شیطان خارج و متوجه اشتباه شان نمود و به طرف خدا كشاند؛ آن هم به نحوی که خودش برگردد و توبه کند و جذب اسلام شود و خدمت گذاری به اسلام و کشور را انتخاب نماید؛ نه با زبانی که افراد را به لج بازی بكشاند و تعصبات و حساسیّت‏های بی‏جا را تحریک کند و آنها را به موضع گیری شدیدتری سوق دهد.

پنج شنبه 9/3/1392 - 9:46 - 0 تشکر 607139


تبعیت عملی از رهبری در کنار تبعیت زبانی

کسی که از دیگران توقع دارد که بعد از فرمایشات رهبری علناً عذرخواهی و توبه كنند، آیا خودش هم چنین کاری را انجام می‏دهد؟ وقتی او به خاطر اشتباهش چنین کاری نمی‏کند چگونه از دیگران توقع دارد که این کار را انجام دهند؟ کسی که در یادداشت خود نوشت که من اشتباه کردم و از نظر رهبری فراتر رفتم، آیا این عذرخواهی زبانی یا نوشتن کفایت می‏كند یا اینکه در عمل باید آن کار را تکرار نكرد. توبه زبانی چه فایده‏ای دارد اگر در عمل دوباره آن کار تکرار می‏شود و همان خط و همان اختلاف افکنی و همان تهمت زدن و... ادامه می‏یابد. چرا فضای بعضی از رسانه¬ها پر از تهمت باشد؟ مضمون روایت این است که: از قاضیان اهل آتش کسی است که قضاوت می‏كند و قضاوتش هم به حقّ است، اما از طریق و روش صحیح نبوده است.  همان گونه كه رهبری هم می‏فرمایند با یک سند اثبات نشده و دادگاه نرفته نمی‏توان به کسی تهمت زد.

این کار چه از طرف مسئولین و چه از طرف هر فرد دیگری كه باشد اشکال دارد. مثلاً کسی بعد از واقعه نادرستی که در 22 بهمن قم اتفاق افتاد و مورد اعتراض رهبری هم قرار گرفت فوراً مقاله می‏ نویسد و افرادی که آن بداخلاقی را انجام دادند طرفدار فلان مسئول معرفی می‏کند! باید از ایشان پرسید با کدام بینه؟ اینكه من از جلسه‏ای خبر دارم و نوار دارم و... آیا همان بداخلاقی نیست؟ اگر نویسنده خود را تابع رهبری می‏داند، باید توصیه‏های ایشان در جمع مردم تبریز را به دقت بخواند و عمل کند. رهبری خطاب به آن برهم زنندگان جلسه فرمودند: «آن كسانى كه این كارها را می كنند، اگر واقعاً حزب‌اللّهى و مؤمنند، خب نكنند.

مى‌بینید كه تشخیص ما این است كه این كارها به ضرر كشور است، این كارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادن‌ها كارى از پیش نمی‏برد. این خشمها را، این احساسات را براى جاى لازم نگه دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجى‌ها می‏خواستند همین طور بروند یك جائى، طبق میل خودشان حمله كنند، كه خب پدر كشور در مى‌آمد. نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به این حرفها اعتنائى ندارند، آنها كه خب حسابشان جداست؛ اما آن كسانى كه به این حرفها اعتناء دارند و مقیدند كه برخلاف موازین شرع حركت نكنند، باید مراقبت كنند، از این كارها نكنند».

بیان رهبری خیلی با بیان آن نویسنده محترم فرق می‏کند. اگر به فرض، افرادی هم طرفدار شخص خاصی بودند عقل و شرع حکم می‏كند که آن را بزرگ نکنیم تا اختلاف تشدید نشود، بلکه باید روی آن سرپوش بگذاریم و آتش را با خاک و آب خاموش كنیم. آیا اگر دو نفر با هم اختلاف دارند، اسلام به ما دستور داده است که بر آتش اختلاف بدمیم یا اینکه آن را خاموش کنیم؟ یکی از جاهایی که دروغ، جایز است همین جاست که ما می‏توانیم به طرفین بگوییم که طرف مقابل از دست شما ناراحت نیست و به شما خیلی هم علاقه دارد! 

بنابراین، کسی که خودش را مدعی طرفداری از رهبری می‏داند در این زمینه هم باید پای خود را جای پای رهبری بگذارد و ارزشگذاری‏های ایشان نسبت به امور مختلف سیاسی و اجتماعی را ملاک و معیار قرار دهد؛ یعنی نه از رهبری جلو بیفتد و نه عقب بماند و راه جداگانه‏ای برود و نه خود را هم عرض ایشان بپندارد.

پنج شنبه 9/3/1392 - 9:47 - 0 تشکر 607140

سیاه نمایی وضعیت کشور، در خدمت اهداف دشمن

امروز در کشور ما گروه‏ها و مسئولین مختلف در قوه مجریه، قوّه ی مقننه، قوّه ی قضاییه، شهرداری ها، نهادها و... خیلی تلاش می‏كنند اما گاهی با یكدیگر اختلافاتی هم دارند. همه دولت هایی که سر کار بودند کم یا زیاد به این مملکت خدمت كرده‏اند؛ هر چند هر شخص یا گروهی از اینها اشکالاتی هم داشته یا دارند اما مهم این است که برجسته سازی اشکالات و کوچک كردند حسنها خط امام و رهبری نیست. فرقی هم ندارد که کسی اشکالات شهرداری را برجسته کند و حسنهای آن را کم نماید، و یا اینکه اشکالات دولت را بزرگ کند و محاسن آن را بپوشاند. این برجسته سازی اشتباهات، مورد تأیید رهبری نیست؛ ایشان می‏خواهند داخل را متحد نگه دارند تا بتوان در مقابل دشمنان بیرونی مقاومت کرد و نقشه‏ها و حیله‏های شیطان را خنثی نمود. آیا بارها از ایشان در مورد امیدآفرینی نشنیده‏ایم؟ آیا ایشان بارها بر ذكر نقاط قوت نظام و مسئولین و بزرگداشت پیروزیهای انقلاب تأكید نداشته‏اند؟ و اینها را مصداق امیدآفرینی و نشاط اجتماعی معرفی نكرده‏اند؟ پس چرا بعضی مگس‏وار فقط ناهنجاریها را می‏بینند و برجسته می‏سازند؟

ما چه حجتی به خودمان اجازه می‏دهیم که کلیّت کار شهرداری یا دولت یا مجلس یا قوهّ ی قضاییه یا سپاه یا ... را بر اساس برخی اشکالات واقعی و غیر واقعی، زیر سؤال ببریم. سخن این نیست كه نباید هیچ اشكالی را گفت، اما بین اینكه فقط اشكالها منعكس شود و یا قوت‏ها و اشكال‏ها با هم طرح شوند تفاوت است؛ بین اینكه اشكال با زبان و قلم لیّن و خیرخواهانه طرح شود یا اینكه قلم كینه توزانه، تمسخر آمیز، تحقیر كننده یا از سر كبر و غرور باشد تفاوت است.

اشكال این است كه بعضی خود را علامه دهر، همه فن حریف و بی اشكال می‏بینند و دیگران را سراپا عیب و تقصیر می‏دانند؛ پذیرفته است که اشکالاتی در اینجا یا آنجا كم یا زیاد وجود دارد ولی بالاخره کشور باید با همین فرماندهان به جنگ دشمن برود. اگر این سرداران را در ذهن مردم تحقیر کنیم چگونه می‏توان اینها را در مقابل دشمن قرار داد؟ تو که این گوشه و آن گوشه نظام را می کوبی به خیال آنکه خود، صنف، جبهه، گروه و... خود را بالا بیاوری، دانسته یا ندانسته نظام را هم به نسبتی کوبیده ای و بر درخت تناوری تیشه می زنی که خود بر شاخکی از آن لانه داری! اگر در دوران هشت سال دفاع مقدس، کسی به جبهه‏ ها اشکال می‏کرد و یا رسانه ای اختلافات را برجسته می‏نمود یا بر آتش اختلافات می‏ دمید به خیال اینکه امام (ره) یا مردم از این اختلافات خبر ندارند و باید با برجسته سازی اختلافات، ایشان را مطلع کرد و طرف متخلف یا ناحق را حذف نمود و یا ... آیا او می توانست مدعی خط ولایت شود؟ با این کار، در دل مردم ترس پا می‏گرفت و به شک و شبهه می‏افتادند و حاضر نمی‏شدند که جبهه ‏ها را پر كنند.

در نهایت، برجسته شدن این اختلافات، به نفع خط صدام و جبهه ی استکباری بود نه به نفع حضرت امام (ره) و جبهه اسلام. در جنگ تحمیلی با رعایت همین ظرائف توانستیم مقاومت کنیم و طرف مقابل که دنیا را پشت سر خود داشت عقب راندیم و شکست دادیم. امام (ره) با همین سربازارن و فرماندهانی که در ارتش، سپاه و بسیج بودند و بعضی از آنها دوره نظامی هم ندیده بودند و در اوایل جنگ در حمله به دشمن و دفاع، کم تجربه بودند و اشتباهاتی هم داشتند، جنگ را اداره کردند. مقام معظم رهبری هم امروز جنگ همه جانبه و از جمله جنگ اقتصادی با آمریکا و اروپا را با همین فرماندهان اداره می‏كنند و اگر كسی دل مردم را خالی کند و آنها را نسبت به این مسئولین بدبین نماید بی تردید به خط رهبری ضربه زده است.

دشمن در حال حاضر، وجه اصلی حمله خود را روی بخش اقتصاد قرار داده است و به خیال خود می‏خواهد با افزایش حملات و فشارهای اقتصادی مردم را از نظام جدا كند. حال اگر کسی اشکالاتی که ناشی از فشار اقتصادی دشمن است را برجسته کند و به دولت یا مجلس یا شهرداری یا ... نسبت دهد، در خط دشمن عمل كرده است نه در خط رهبری. این همان چیزی که دشمن می‏خواهد، مردم تحریک شوند و اعتراض كنند. مثلاً اگر وقتی كه مرغ نایاب می‏گردد و یا پسته در بازار کم و گران می‏شود یا اتومبیل گران می‏شود، عده‏ای آنها را برجسته سازی كنند و به مسئولین فشار بیاورند، در واقع، به دشمن خدمت می‏كنند نه به دوست. آیا اینکه بعضی از مطبوعات یا حتی در رسانه‏های ملی درباره اینکه پسته مهمانی‏های مردم در عید نوروزی باید با قیمت ارزان فراهم باشد و حال آن که قیمت آن دو برابر شده، قلم فرسائی می‏كنند، حرکت در خط رهبری است؟ یا اینکه باید بگویند مردم امسال پسته نخورند و حتی اجازه دهند تا صادر شود و ارز به داخل کشور برگردد تا بتوانیم حمله دشمن را خنثی کنیم؟ کدام یک از این دو کار حرکت در خط رهبری و کدام یک حرکت در خط دشمن است؟

آیا موضوع اصلی مردم در دید و بازدید عید نوروز، باید پسته باشد یا انرژی هسته‏ای و حمله اقتصادی دشمن جنگ ایمان و كفر در نقاط مختلف جهان؟ برخی از افراد مدعی هستند که کل این مشکلات، مربوط به مدیریت کشور است و شایعه‏ای درست می‏کنند که مسئولان به شکل عمدی به این وضعیت دامن می‏زنند! اینها اگر دلیلی دارند باید به دادگاه ارائه دهند و گر نه مشمول همان فرمایشات رهبری هستند و ادعاهایشان، خلاف شرع، خلاف عقل و خلاف اخلاق است!!

پنج شنبه 9/3/1392 - 9:48 - 0 تشکر 607141

ایجاد وحدت در بین مردم در مقابل جنگ اقتصادی دشمن

مردم را باید در مقابل حمله اقتصادی دشمن متحد کرد. باید گفت که جنگ، بالا وپایین و زد وخورد دارد و طرفین لطمه می‏بینند. اما پیروزی از آن خداجویان صابر است. باید گفت که اگر پسته یا اتومبیل یا مرغ یا ارز و طلا و ... گران می‏شود ناشی از حمله دشمن است ولو بعضی از مسئولین ما هم خوب کار نکرده‏اند. راه مبارزه با دشمن این است که نشان بدهیم که این ضربه‏ها ما را تسلیم نمی‏کند و در ما اختلاف به وجود نمی‏آورد از صف انقلاب و رهبری جدا نمی‏سازد، تا دشمن هم به این نتیجه برسد که این فشارها بی¬جا است و دست از فشار بردارد، نه اینکه شواهدی به دشمن نشان بدهیم که خیال کند فشاری که وارد کرده موثر بوده و منجر به اختلافات داخلی و تنش اجتماعی شده که اگر فشار را مضاعف کند تسلیم می‏شویم؟

منبع اصلی درآمد کشور فروش نفت است و عمده این فروش باید در خارج از کشور باشد و ارز خارجی وارد کشور گردد تا دولت بتواند آن را هزینه کند. حال دشمن، تحریم نفتی و در کنار آن تحریم بانکی را هم اعمال کرده است تا اگر دولت نفتی هم فروخت امکان اینکه بتواند آن پول را به داخل کشور برگرداند یا پول خود را جابه جا کند و با آن مایحتاج كشور را خریداری نماید، وجود نداشته باشد همچنین تجارت طلا برای ایران ممنوع شد و... .

آیا ما نباید متوجه این فشار شویم و آیا نباید در مقابل آن متحد باشیم؟ اثر تحریم بانکی مثل این است که در بانک، میلیاردها تومان پول داریم اما تنها راه ما برای استفاده از آن، کارتی است که در شبانه روز فقط دویست هزار تومان پرداخت می‏کند در حالی که هزینه ی ما در روز، چهارصد یا پانصد هزار تومان است! مسئولین کشور بارها اعلام کرده‏اند که هیچ زمانی جمهوری اسلامی به اندازه امروز، ارز و طلا نداشته‏ است ولی بحث این است که چقدر امکان استفاده از آن وجود دارد؟ طبیعی است که این سطح از تحریم، لوازمی هم در کشور به دنبال دارد و نباید همه آن را به کوتاهی مسئولین برگرداند. باید اشکال را در این دید که اقتصاد ما وابسته به نفت است و ساختاری معیوب و وابسته دارد و نفت هم متصل به دلار آمریکا است.

باید به مردم گفت که ولو اینکه برخی از مسئولین ما دارای ضعف هستند اما ملت نباید تسلیم دشمن گردد، بلکه ما باید دست در دست یكدیگر و با اتحاد کمبود‏ها را رفع یا تحمل کنیم؛ اگر کالایی کم است کمتر مصرف کنیم و همه را تشویق کنیم که اگر کالایی گران شد آن را نخرند یا اگر کمیاب شد آن را طلب نکنند تا اینکه از پیچ مهم و شرایط اضطراری فعلی عبور کنیم و دشمن متوجه شود این فشار بی‏جاست و به سرانجام نمی‏رسد.

تنها راهی که برای خنثی شدن حیله‏های دشمنان داخلی و خارجی و شیاطین وجود دارد حرکت در مسیر رهبری است؛ باید فهمید که ایشان چه کسی را دشمن و چه کسی را دوست معرفی می‏کند و چه چیزی را بزرگ و چه چیزی را کوچک می‏كند و ... اگر در همین خط حرکت کردیم انشاء لله می‏توانیم در این زمینه هم حمله دشمن را مثل سی و چند سال گذشته خنثی سازیم كه بحمدالله مردم پشت سر رهبری هستند و وظیفه خود را انجام می‏دهند. رهبری در جنگی که بین کفر و اسلام در جریان است پرچم دار اسلام هستند و در مقابل پرچم دار کفر که در شرایط موجود آمریکاست، قرار دارند. بنابراین ایشان نقشه جنگ را مهندسی می‏کنند و ما باید طبق همان نقشه عمل کنیم وهر کسی که طبق آن نقشه عمل کرد و مردم را به آن دعوت نمود در خط رهبری است و هر کس، غیر از آن عمل کرد دانسته یا ندانسته، از خط رهبری فاصله گرفته است.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.