در جنگها طرفی که به لحاظ تعداد نیرو ، امکانات و تجهیزات ضعیف تر است ، در بسیاری از موارد از تاکتیک های جنگ نامتقارن و چریکی بهره میگیرد. چریک ها در واقع از کوچکترین فرصت ها حداکثر استفاده را می کنند و تمرکزشان برای یافتن بهترین فرصت و موقعیت برای حمله است . همواره باید از روشهای خلاقانه که از سوی دشمن قابل پیش بینی نیست استفاده کنند.
بسیاری از شرکت ها در سالهای ابتدای چرخه عمر خود بودجه بالایی برای تبلیغات و بازاریابی نمی توانند اختصاص دهند و از طرفی برای معرفی و فروش محصولات خود ناچارند تبلیغاتی داشته باشند. در چنین شرایطی استفاده از عملیات بازاریابی چریکی بسیار کارا و اثربخش خواهد بود. بازاریابی پارتیزانی را جی کنراد لوینسون در سال ۱۹۸۴ در کتابی با عنوان بازاریابی پارتیزانی تشریح کرد که در آن کارآفرینان و کسب و کارهای کوچک را هدف خود قرار داد. از آن پس لوینسون ۲۰ کتاب دیگر در این باره نوشت و در آن همچنان کسب و کارهای کوچکی را که دارای منابع و بودجه بسیار اندک نسبت به کسب و کارهای بزرگتر بودند، مورد توجه قرار داد و از مزیت تاکتیکهای بازاریابی پارتیزانی برای اینگونه شرکتها نوشت. پرسش وی بسیار ساده بود: چگونه یک مؤسسه کوچک با بودجه بسیار اندک می تواند با شرکتهای بزرگتر رقابت کند؟
این شیوه مبتنی بر شناخت روانشناسانه مشتریان و بازار هدف مربوطه است. شناخت مواردی که موجب درگیر شدن ذهن مشتریان می شود و بهره گیری از خلاقانه ترین روشها برای بهره گیری از موقعیت ها دارای اهمیت بسیار بالایی می باشد.
استفاده از جدید ترین تکنولوژی ها و اختراعات در این شیوه بازاریابی بسیار موثر خواهد بود.
در این شیوه همواره باید به دنبال روش های ساختارشکنانه و غیر تکراری در تبلیغات باشیم.
قبل از هر سرمایه گذاری باید با بهره گیری از آمار و اطلاعات علمی تصمیم گیری نمود. در این شیوه آزمون خطا جایی ندارد.
نمونه هایی از این نوع تبلیغات را در تاپیک طرح های خلاقانه تبلیغاتی می توانید ببینید.