• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1180)
دوشنبه 9/11/1391 - 9:3 -0 تشکر 586098
پرسمان ویژه امام جعفرصادق علیه السلام

امام جعفر صادق  علیه السلام



درباره ولادت، كودكی و نوجوانی امام صادق ـ علیه السّلام ـ تا دورة امامت آن
امام صادق ـ علیه السّلام ـ همزمان با سالروز ولادت رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در هفدهم ماه ربیع الاول در شهر «یثرب» (مدینة الرسول) مصادف با سال هشتاد و سه هجری، در دودمان رسالت و نبوت، قدم به عرصة حیات گذاشت.[1] نام پدرش باقر (امام پنجم شیعیان) و مادرش حضرت «امّ فروه» از شیفتگان مقام ولایت و عصمت و یكی از بانوان با فضیلت و باتقوا بود؛[2] فضیلت او در حدی بود كه گاه امام صادق ـ علیه السّلام ـ را با عنوان «ابن المكرمه» (فرزند بانوی بزرگوار) صدا می كردند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ قد متوسطی داشتند؛ سرخ رو، سفید اندام، بینی كشیده و موهای مجعد مشكی داشتند و بر گونه شان خال سیاهی بود.[3]
ایشان در خانواده عصمت و ولایت، در كنار جد (امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ) و پدر (امام باقر ـ علیه السّلام ـ ) و در آغوش مادر، بزرگ شد امر تغذیه و شیردهی ایشان را مادرش شخصاً بر عهده گرفت. به ویژه که ایشان در دوران كودكی به سببی ضعیف و لاغر بودند.[4]
اسناد تاریخی نشان می دهند كه ایشان در دوران كودكی ضعیف الجسم و ضعیف البنیه بوده و بیماری های متعددی متحمل شده اند كه هر كدام را در سایة عنایت و دعای اهل خانواده پشت سر گذاشته اند. از حدود پس از دو سالگی وضع و حال عادی یافته و نیازش به پرستاری و مراقبت كمتر شده است.[5]

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:23 - 0 تشکر 586121

آیا امام جعفر صادق(ع) هیچ وقت اسماعیل را به عنوان جانشین معرفی كرده اند؟ آیا در امامت اسماعیل بداء حاصل شده و امام موسی كاظم (ع) بعدا به جای ایشان به امامت رسیده اند؟احادیثی را كه در این زمینه وجود دارد چگونه توجیه می كنید؟
در مورد امامت پس از امام صادق (ع) باید گفت، كه به باور شیعه بی هیچ گونه شك و شبهه ای امام پس از ایشان، امام موسی كاظم (ع) است و اسماعیل پیش از وفات امام صادق علیه السلام در گذشته است و توسط خود امام صادق (ع) به خاك سپرده شده است. در هیچ كتابی، چه كتاب های شیعه و چه كتاب های اهل سنت ، به این مطلب اشاره نشده است كه، امام صادق (ع) ابتدا پسرشان اسماعیل را به امامت برگزیده باشند و بعد عدول كرده باشند، اساسا در منابعی چون ملل و نحل، التبصیر، الزق بین الزق و الفصل كه در باره فرقه ها نوشته شده است به مسأله امامت اسماعیل اشاره نشده است.

در زمینه تصریحات امام صادق (ع)بر امامت امام موسی كاظم (ع)می توان به كتاب الارشاد شیخ مفید، ترجمه ساعدی خراسانی ص 553 و كتاب بحار الانوار، ج 47، ص 241، باب«احوال ازواج و اولاده»مراجعه نمود. ضمن این كه پیش از امام صادق (ع)، در زمان معصومین قبلی و حتی شخص پیامبر(ص)، نام ائمه یك به یك برده شده است كه در همه روایات، امام پس از امام صادق علیه السلام، امام كاظم (ع)است. تنها نكته ای كه در این زمینه است آن است كه، بسیاری از مردم گمان می كردند كه پس از امام صادق (ع)، اسماعیل به امامت خواهد رسید چرا كه اسماعیل فرزند ارشد امام و فرد بسیار بزرگواری بود.

مسأله اساسی در بحث حاضر، احادیثی است كه در مورد اسماعیل، مسأله بداء را مطرح می كند. پیش از بررسی این احادیث به این نكته باید توجه داشت كه گر چه این احادیث در مورد اسماعیل، بداء را خاطر نشان می كند، اما چنان كه اشاره شد، در هیچ كتابی نیامده است كه امام صادق (ع)، ابتدا اسماعیل را به عنوان امام معرفی كرده باشند. با توجه به این نكته باید گفت كه در مورد این احادیث، چند دیدگاه در میان متكلمین شیعه مطرح شده است. در ابتدا مناسب آن است به چند مورد از این احادیث اشاره كنیم:

امام صادق علیه السلام:« ما بد الله بداء كما بداء له فی اسماعیل ابنی.»[1]
امام صادق علیه السلام:«ما بد الله بداء اعظم من بداء له فی اسماعیل ابنی.»[2]
امام صادق علیه السلام:«ما بد الله فی شیئ كما بداء له فی اسماعیل.»[3]
نظرات مطرح در این باره را در سه نظریه می توان خلاصه كرد:
الف- نظریه خواجه نصیر الدین طوسی. ایشان معتقد است روایات مربوط به بداء، تنها در قضیه اسماعیل آمده است و روایات موجود در این قضیه نیز خبر واحد است و لذا حجت نیست.[4]
البته این نظریه مورد نقد بسیاری از اندیشمندان شیعه قرار گرفته است. چرا كه معمول علمای شیعه بداء را از اعتقادات مسلم شیعه می دانند و روایات در این باب را متواتر می شمارند.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:23 - 0 تشکر 586122


ب- شیخ مفید، از علمای مشهور شیعه در«اوائل المقالات»حصول بداء در مورد اسماعیل و روایات مربوط به آن را پذیرفته است، اما این بداء را مربوط به امامت امام ندانسته است، بلكه گفته است كه این بداء، در باره كشته شدن اسماعیل است. توضیح آن كه خداوند در سرنوشت اسماعیل، دو بار كشته شدن مقدر كرده بود كه با دعای امام صادق (ع)، بداء حاصل شد و خداوند از كشته شدن اسماعیل، گذشت. شیخ مفید در تبیین خود به حدیثی از امام صادق (ع) استناد می كند كه می فرماید:« ان الله كتب القتل علی ابنی اسماعیل مرتین فسألته فعفی عنه فما بدالله فی شیئ كما بدا له فی اسماعیل: خداوند برای پسرم اسماعیل، دو بار كشته شدن مقدر كرده بود كه با دعای من خداوند از آن صرف نظر كرد پس خداوند آن چنان كه در باره اسماعیل بداء صورت داده، در هیچ مورد دیگر، بداء انجام نداده است.»[5]
ج- بیشتر علما، بداء را به همان معنای اصطلاحی (یعنی ابداء)، گرفته اند و آنرا در باره امامت دانسته اند و در تبیین آن گفته اند كه مراد از بداء در این جا ابداء است، یعنی مردم، ظاهرا اسماعیل را امام پس از امام صادق (ع) می دانستند، اما با مرگ وی، خداوند واقعیت را برای همه روشن و آشكار ساخت، طبق این عقیده، بداء ظهور امری است، از جانب خداوند كه قبلا ظاهر نبوده است، گرچه در علم خداوند ظاهر بوده است. این عده برای تایید كلام خدا،«له»در روایات مذكور را به معنای«منه»گرفته اند.

بنا بر این، بداء، به هر معنایی كه باشد، قدر مسلم آن است كه اسماعیل، امام بعد از امام صادق علیه السلام، نبوده است.
4- اما در مورد حدیثی كه گفته شد در كافی نقل شده و بداء در باره اسماعیل را نفی كرده است، باید گفت كه:
اولا: در جستجوی ما چنین روایتی حداقل در كتاب شریف كافی پیدا نشده، بلكه از طرف مقابل، احادیث بسیاری نقل شده است كه در جریان اسماعیل، بحث بداء را مطرح كرده اند كه به چند نمونه از آنها اشاره شد.
ثانیا: احتمال دارد در احادیث پیش گفته، حدیث را دقیق ترجمه نكرده باشید. چرا كه مراد حدیث آن است كه، آن بدائی را كه در مورد اسماعیل بوده، بدائی خاص بوده كه در سایر موارد، تحقق نیافته است، نه این كه بخواهد اساس بداء را منتفی كند.
ثالثا: در دایرة المعارف تشیع آمده است كه، حدیثی مبنی بر نفی حصول بداء در باره اسماعیل نقل شده است، اما به گفته همین منبع، این حدیث را اسماعیلیان نقل كرده اند و روشن است كه در این باره، كلام اسماعیلیان كه معتقد به امامت اسماعیل و در نتیجه نفی بداء هستند، حجت نیست.
ضمنا برای مطالعه بیشتر در این زمینه مطالعه به سه كتاب زیر را پیشنهاد می كنیم:
الف- دایرة المعارف تشیع، ج 3، ذیل واژه بداء.

ب- دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 11، ذیل واژه بداء.
ج- دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 8،ذیل واژه اسماعیل.
پی نوشتها:
[1]-بحار الانوار، ج 4، ص 109.
[2] -همان، ص 122.
[3] -تصحیح الاعتماد، ص 66..
[4] -ر.ك: تلخیص المحصل، صص 421-422.
[5] -ر.ك: الصراط المستقیم، ج 2، ص 273- بحار الانوار، ج 37 ص 13.
منبع: پایگاه حوزه

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:25 - 0 تشکر 586123


جریان شهادت امام صادق ـ علیه السّلام ـ
وقتی منصور دوانقی در سال 136 هجری به خلافت رسید و حكومت خود را تثبیت كرد، دوران اختناق شدید بر شیعیان شروع شد وی قصد داشت كه همه شخصیت‎های برجسته خاندان علی ـ علیه السّلام ـ را از سر راه خود بردارد به همین خاطر، بارها امام صادق ـ علیه السّلام ـ را بحضور طلبیده و او را مورد بازجوئی قرار داد. تا این‎كه بالاخره در سال 148 هـ ق بوسیله عامل خود در مدینه آن امام را مسموم و به شهادت رسانید.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در سال 114 به امامت رسید. دوران امامت آن حضرت مصادف بود با اواخر حكومت امویان كه در سال 132 به عمر آن پایان داده شد و اوایل حكومت عباسیان كه از این تاریخ شروع شد.
در میان ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ عصر امام صادق ـ علیه السّلام ـ منحصر بفرد بوده. زیرا آن دوره از نظر سیاسی، دوران ضعف حكومت بنی‎امیه و قدرت بنی‎عباس بوده است با قدرت گرفتن بنی‎عباس، آنها از وجود مبارك امام صادق ـ علیه السّلام ـ بیمناك بودند و در صدد شهادت آن حضرت برآمدند. هنگامی كه ابوالعباس (اولین خلیفه عباسی) از دنیا رفت برادرش منصور دوانقی كه مردی ستمگر و خونریز بود به مقام خلافت رسید. وی پس از این‎كه به مقام خلافت رسید از كثرت شیعیان و پیروان امام صادق ـ علیه السّلام ـ اطلاع یافت. منصور بخوبی می‎دانست كه پیشوای ششم شیعیان، مركز ثقل مبارزات اسلامی، به شمار می‎روند، لذا چندین مرتبه تصمیم به قتل آن حضرت می‎گیرد ولی هربار بنابه عللی از قتل آن حضرت منصرف می‎شود.

وی همواره از فعالیت امام صادق ـ علیه السّلام ـ سخت نگران بود. محبوبیت عمومی و عظمت علمی امام ـ علیه السّلام ـ بر این بیم و نگرانی می‎افزود.[1] بعلاوه منصور شیعیان را نیز در مدینه به شدّت تحت كنترل و مراقبت قرار داده بود به طوری كه در مدینه جاسوسانی داشت كه گزارش آنها را به او می‎دادند و كسانی را كه با امام صادق ـ علیه السّلام ـ رفت و آمد داشتند، گردن می‎زدند».[2] امام ـ علیه السّلام ـ نیز یاران خود را از همكاری با دربار خلافت منع می‎كرد تا كمكی به ستمگران نشود. لذا می‎فرمود: «من دوست ندارم كه برای آنها (بنی‎عباس) گرهی بزنم یا درِ مشكی را ببندم، هر چند در برابر آن پول بسیاری بدهند. زیرا كسانی كه به ستمگران كمك كنند در روز قیامت در سراپرده‎‎ای از آتش قرار داده می‎شوند تا خدا میان بندگان خود حكم كند.»[3] «روزی منصور دوانقی به امام صادق ـ علیه السّلام ـ نوشت: چرا مانند دیگران نزد ما نمی‎آیی؟ امام در پاسخ نوشت: ما (از لحاظ دنیوی) چیزی نداریم كه برای آن از تو بیمناك باشیم و تو نیز از جهات اُخروی چیزی نداری كه به خاطر آن به تو امیدوار گردیم و... منصور نوشت: بیایید ما را نصیحت كنید. امام پاسخ داد: اگر كسی اهل دنیا باشد تو را نصیحت نمی‎كند واگر هم اهل آخرت باشد نزد تو نمی‎آید».[4]

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:25 - 0 تشکر 586124


به همین علّت، منصور دوانقی به تكریم و احترام دیگران پرداخت تا امام را تحقیر كند. «سخنگوی بنی‎عباس در شهر مدینه اعلام كرد كه: جز مالك بن انس و ابن ابی ذئب كسی حق ندارد در مسائل اسلامی فتوا بدهد».[5] بدنبال این جریان حكومت وقت با تمام امكانات خود به طرفداری از مالك و ترویج و تبلیغ وی پرداخت تا از این رهگذر، مردم را از مكتب امام صادق ـ علیه السّلام ـ دور كند. روزی منصور به مالك گفت: اگر زنده بمانم فتاوای تو را مثل قرآن نوشته به تمام شهرها خواهم فرستاد و مردم را وادار خواهم كرد به آنها عمل كنند».[6] می‎توانیم بگوییم كه دوران منصور یكی از پر اختناق‎ترین دوره‎های تاریخ اسلام بود و امام صادق ـ علیه السّلام ـ ده سال از اواخر عمر خود را در چنین دورانی سپری ساخت، منصور بعد از این‎كه متوجه شد كه نمی‎تواند از نظر علمی و شخصیتی امام صادق ـ علیه السّلام ـ را مغلوب سازد به فكر حذف و شهادت آن حضرت افتاد، تا این‎كه بعد از چندین مرتبه كه شبانه به منزل آن حضرت یورش بردند و در دل شب از منزل بیرون كشیدند و به تبعید مجبور ساختند، بالاخره در سال 148 (بیست و پنجم شوال) بوسیله سمّ آن امام بزرگوار را مسموم و به شهادت رسانیدند».[7]
مرحوم مطفر در كتاب الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ بعد از بیان شهادت آن حضرت در سال 148 هـ ق می‎گوید: «تمام نویسندگان شیعه بر این عقیده می‎باشند كه منصور توسط عامل خود در مدینه بوسیله سمّ آن حضرت را به شهادت رسانید و علاوه برتمام موّرخین، و نویسندگان شیعه عدّه‎ای از بزرگان اهل سنت نیز شهادت آن حضرت را بوسیله سمّ می‎دانند از جمله آنها صاحب كتاب «نورالابصار»[8] «تذكرة الخواص» و «الصواعق المحرقه» و... را می‎توان نام برد».[9] (بعلاوه مسعودی در مروج الذهب جلد 2، ص 212، ابن الصباغ مالكی در الفصول المهمه ص 120 و... به موضوع مسموم شدن امام صادق ـ علیه السّلام ـ اشاره كرده‎اند).
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی.

2. دور نمایی از زندگانی امام جعفر صادق(ع)، عقیقی بخشایشی.
3. منتهی الامال، شیخ عباس قمی.
4. الارشاد، شیخ مفید، ترجمه رسولی محلاتی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مجلسی در بحارالانوار، فصل مستقلی را به برخوردهای میان امام صادق ـ علیه السّلام ـ و منصور اختصاص داده است. ر.ك: ج47، ص162ـ212.
[2] . طوسی، اختیار معرفة الرجال (معروف به رجال)، تحقیق، حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، ص 282.
[3] . حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج12، ص129.
[4] . مجلسی، بحارالانوار، ج47، ص184.
[5] . ابن خلكان. وفیات الاعیان، تحقیق: دكتر احسان عباس، قم، منشورات الرضی، چاپ 2، ج4، ص135.
[6] . ذهبی، شمس‎الدین محمد، تذكرة الحفاظ، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج1، ص212.
[7] . عقیقی بخشایشی، دورنمائی از زندگانی امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ ، انتشارات نسل جوان، ص 309.
[8] . نورالابصار، شبلنجی، ص 144، ابن حجر هیثمی مكی در الصواعق المحرقه، ص 120.
[9] . مطفری، محمدحسین، الامام صادق ـ علیه السّلام ـ النجف، انتشارات حیدریه، ج2، ص112.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.