مباهات می کنم به روزه گرفتن!
آره چون نه به کسی...به خودم می گم:دختر! تو این دنیا مسائل خیلی مهمتری از شکم هم وجود داره.
حداقل وقتی از خوردن و آشامیدن امتناع می کنم.خود به خود این سوال پیش میاد چرا نخورم؟؟؟
به خودم میگم الان روز...روز اطاعت خداست.ماه...ماه بندگی و دلدادگیه...میبینی زندگی فقط خوردن و خوابیدن نیست؟
بالاخره یه ماه عزیزی هست تا در اون بعد از مدتها بی خیالی و ناشکری...یه کم به خودمون بیاییم...قدر و ارزشمون رو بدونیم...!
چه عشقی می کنیم ها...!
خوش به حالمون...چقدر خدا لوسمون کرده...!
شکم رو که خالی نگه داریم...نفس و شهوت رو که کنترل کنیم... به روحمون غذای عشق و معنویت می دیم. یه عالمه غذای آسمونی...من خوشمزه ها رو سفارش میدم. شما چی؟ غذای آسمونی روح شما چیه؟
تازه حالاست که معنی والاتر"انسانیت" رو می فهمیم.
قربون خدا برم...چی آفریده!عجیب مخلوقاتی هستیم ما...
عجیب!