خداوند همین نزدیکی هاست
خداوند رحمان و رحیم بیش از حد قابل تصور به بندگان خود نزدیک است و به آنان تلطّف و مهربانی می کند. این بندگان هستند که از او فاصله گرفته اند و او را دور می پندارند.
واعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه و انه الیه تحشرون
«بدانید خدا در میان آدمی و دلش حائل می گردد و همه به سوی او محشور خواهید شد»
خدا از تو به قلبت نزدیک تر است و از اسرار درونی همه آگاه است، از تو به خود تو نزدیک تر است. چنین خدایی می فرماید: باید دعا کنی و ایمان داشته باش که دعای تو فایده و ارزش دارد. زیرا رستگاری دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت. در واقع می شود گفت: حسن عاقبت، تأمین آتیه برای اولاد، راحتی روز قیامت و قبر برزخ، در گرو دعا و راز و نیاز با خدا است. به عبارت دیگر اگر کسی بخواهد دست عنایت خدا در دنیا و آخرت روی سر او باشد باید دعا کنید و به هیچ وجه رویگردان از دعا نباشد.
علامۀ طباطبائی«قدس سرّه» در ذیل آیۀ «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» می فرماید: از جمله تأکیدات منحصر به فرد که در این آیه وجود دارد، این است که هشت مرتبه ضمیر متکلّم وحده در آن به کار رفته است. این عنایت خاص و ویژه از طرف خداوند متعال به شمار می رود. در روایت است که با فضیلت ترین عبادات دعا کردن است، در روایت دیگری، از دعا به عنوان واسطۀ مومن یاد شده است. دعا انسان را در برابر دشمن داخلی و خارجی حفظ می کند و در پیکار با نفس اماره و شیطان، از انسان محافظت می کند.
روح خداجویی و دعا کردن در درون همۀ انسان ها وجود دارد ولی اغلب آنان به این ندای درونی پاسخ نمی دهند و فقط در مـواردی که دچار مشکل شده و مطمئن می شوند کسی نمی تواند به آنها کمک کند، دست به دعا بر مـی دارند. مثال این افراد چندین مرتبه در قرآن کریم بیان شده است تا انسانها بیدار شوند و از این لطفی که خداوند به آنان کرده است، بهره مند گردند. مثلاً می فرماید:
فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدّین فلما نجاهم الی البرّ اذاهم یشرکون
«چون به کشتی نشینند و به امواج خطر افتند در آن حال تنها خدا را به اخلاص کامل می خوانند، و چون از خطر دریا به ساحل نجات رسیدند، از روی جهل و نفرت باز به خدای یکتا مشرک می شوند.»
وای به کسی که پس از نجات یافتن از خطر و دستیابی به سلامت، خدای خود را فراموش کند. این کمال بی وفائی است که خدا انسان را نجات دهد و انسان به جای این که سرمشق بگیرد و دست از دعا بر ندارد، به همان حالت بر گردد.