*چگونه شیخ مفید، برادر امام زمان(عج) شد/ رازی که شیخ طوسی درباره شیخ مفید گفت
از آن مرد الهی و عظیم الشّأن، آن شیخ الطّائفه، شیخ طوسی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) راجع به حضرت شیخناالأعظم، حضرت مفید عزیز (روحی له الفداء و سلام اللّه علیه)، آن کسی که میدانید امام زمان(روحی له الفدا) به او خطاب «اخ السّدید» کرد، جملهای را بیان میکند که بسیار عالی است.
ایشان میفرمایند: این مرد الهی، حضرت شیخناالأعظم، حضرت مفید عزیز(روحی له الفدا و سلام اللّه علیه) در حسن ظنّ به پروردگار عالم اینطور بود که دائم بیان میفرمود: آنچه که خوبی است، از ناحیه الله تبارک و تعالی برای من دارد میآید و لطف خداست و اگر بدی است از نفس دون من است.
ایشان دائم به ما این تذکار را میداد که ای تلامیذ من! به این دقّت کنید که اگر به مشکلی برخوردید، بدانید نفس دون شما باعث این مشکل شده است امّا اگر لطفی آمد و در خوبی قرار گرفتید، بدانید مِن ناحیه الله تبارک و تعالی است.
شیخ طوسی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) میفرمایند: این اثر عالی در ایشان، ایشان را رشد داد که انسان بداند گرفتاریها همه از نفس است امّا هرچه خوبی است مِن ناحیه الله تبارک و تعالی است.
حسن ظنّ به خدا یعنی اگر انسان یک مشکلی در خود پیدا کرد، نگوید این از خداست؛ بگوید: این از نفس است. حسن ظنّ به پروردگار عالم یعنی اگر مشکلی در دنیا برای انسان پیش آمد، بگوید یک جایی یک غلطی کردم، یک اشتباهی کردم، حرف نفس امّارهام را گوش دادم، این نفس دون من را بیچاره کرد، پس امروز گرفتارم. امّا آنجایی که خوبی آمد، بگوید: اینها از خداست، از من نیست. این حسن ظنّ به پروردگار عالم است.
اگر انسان با این حال و با این دید جلو برود، چقدر با دیگران فرق میکند. بگوید: اگر این طور شده است، بدیها همه از ناحیه خودم است. این طور نشود که مثل بعضی تا پایش به یک کلوخی میخورد، به تعبیر عامیانه بگوید: هر چه سنگ است مال پای لنگ است. بگوید: این لنگی پا را خودم درست کردم. این نفس من بود. حسن ظنّ به پروردگار عالم خودش خیر دنیا و آخرت است و خیلی مهم است.
امید به خدا
2. «وَ رَجَائِهِ لَهُ» معلوم است، حالا که حسن ظنّ به خدا دارد، امیدش به خداست و ناامید از خدا نمیشود. اگر کسی ظنّ و گمان بدی به کسی داشته باشد، دیگر امید به او ندارد. این قاعده است.
خوش اخلاقی
3. «وَ حُسْنِ خُلُقِهِ» خوش اخلاقی، اخلاق نیکو. خوشرو کسی است که پروردگار عالم به او خیر دنیا و آخرت داده. عجیب است، حضرت بر فراز منبر اینگونه فرمودند: سوگند به خدای یگانه که هرگز خیر دنیا و آخرت به مؤمنی داده نشده مگر به خاطر این چیزها «مَا أُعْطِیَ مُؤْمِنٌ قَطُّ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِاللَّهِ، وَ رَجَائِهِ لَهُ، وَ حُسْنِ خُلُقِهِ». درد امثال من همین است که اگر حسن خلق باشد خیلی چیزها درست میشود.
خویشتنداری از غیبت
4. «وَ الْکَفِّ عَنِ اغْتِیَابِ الْمُؤْمِنِینَ» الله اکبر! این که خویشتندار باشد از غیبت مؤمنین.
غیبت یعنی آنچه را که هست نگوید، اگر نباشد که تهمت میشود. خیر دنیا و آخرت به مؤمن داده نشده، مگر اینطور باشد و إلّا اگر خدای ناکرده اهل غیبت و اینها باشد، خود این دلالت بر این است که پروردگار عالم خیر را از او گرفته است. باید این را مواظب باشیم.