• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 1004)
يکشنبه 7/8/1391 - 10:58 -0 تشکر 569754
مریم حیدرزاده

مریم حیدرزاده متولد ۲۹ آبان ۱۳۵۶ شاعر و ترانه‌سرای ایرانی است.

حیدرزاده که بینایی خود را بر اثر چند عمل جراحی در کودکی از دست داد، در اواخر دههٔ ۷۰ با نوشتن شعرهایی به سبک محاوره‌ای و با به‌کارگیری کلمات ساده و روان شهرت یافت. بسیاری از خوانندگان مانند علیرضا عصار در داخل ایران و همچنین خوانندگان فارسی زبان در بیرون از ایران از ترانه‌های او در آهنگ‌هایشان استفاده‌کرده‌اند.

 

 

چهارشنبه 10/8/1391 - 9:43 - 0 تشکر 570787




گل سرخ قصمون با شبنم رو گونه هاش



دوباره دل داده بود به دست عاشقونه هاش


خونه ی اون حالا تو یه گلدون سفالی بود


جای یارش چه قدر تو این غریبی خالی بود


یادش افتاد که یه روز یه باغبون دو بوته داشت


یه بهار اون دو تا رو کنار هم تو باغچه کاشت


با نوازشای خورشید طلا قد کشیدن


قصشون شروع شد و همش به هم می خندیدن


شبنمای اشکشون از سر شوق و ساده بود


عکس دیوونگیشون تو قلب هم افتاده بود


روزای غنچگیشون چه قدر قشنگ و خوش گذشت


حیف لحظه هایی که چکید و مرد و برنگشت


گلای قصه ی ما ٬ اهالی شهر بهار


نبودن آشنا با بازی تلخ روزگار


فک می کردن همیشه مال همن تا دم مرگ


بمیرن ٬ با هم میرن از غم باد و تگرگ


یه روز اما یه غریبه اومد و آروم و ترد


یکی از عاشقای قصه ی ما رو چید و برد


اون یکی قصه ی این رفتنو باور نمی کرد


تا که بعدش چیده شد با دستای سرد یه مرد


گلای قصه ی ما عاشقای رنگ حریر


هرکدوم یه جای دنیا بودن و هر دو اسیر


هیچکی از عاقبت اون یکی با خبر نبود


چی می شد اگه تو دنیا ٬ قصه ی سفر نبود


قصه ی گلای ما حکایت عاشقیاس


ما یاسا ٬ پونه ها ٬ اطلسیا ٬ رازقیاس


که فقط تو کار دنیا ٬ دل سپردن بلدن


بدون اینکه بدونن ٬ خیلیلا خیلی بدن


یکیشون حالا تو گلدون سفال ٬ خیلی عزیز


اون یکی برده شده واسه عیادت مریض


چه قدر به فکر هم اما چه قدر در به درن


اونا دیگه تا ابد از حال هم ٬ بی خبرن


روزگار تو دنیای ما قربونی زیاد داره


این بلاها رو سر خیلی کسا در میاره


بازیاش همیشه یک عالمه بازنده داره


توی هر محکمه کلی برگ و پرونده داره


این یه قانون شده که چه تو زمستون ٬ چه بهار


نمیشه زخمی نشد از بازیای روزگار


اگه دست روزگار گلای ما رو نمی چید


حالا قصه با وصالشون به آخر میرسید


ولی روزگار ما همیشه عادتش اینه


خوبا رو کنار هم میاره ٬ بعدم میچینه


کاش دلایی که هنوزم میتپن واسه بهار


در امون بمونن از بازیای تلخ روزگار




پنج شنبه 11/8/1391 - 11:48 - 0 تشکر 571003




نمی ذارم تو رو از من بگیرن



حتی تو عالم عکس و نقاشی


روی پیشونی سرنوشتته


تو باید فقط مال خودم باشی


نمی ذارم که تو رو بدزدنت


جای تو فقط رو چشمای منه


توی فال من فقط اسم توئه


کسی که چشاش مث تو روشنه


نمی ذارم این همه خاطرمون


پنهونی کنج یه خورجین بمونه


قسمت طالع تو سفر بشه


واسه من یه درد سنگین بمونه


نمی ذارم اونا که کم عاشقن


من و از خیال تو جدام کنن


نمی ذارم تو بری که آدما


همشون با سرزنش نگام کنن


نمی ذارم توی خلوتت کسی


بیاد و با شادی با تو دس بده


اون باید لذت این دس دادنو


به من و خاطره ی تو پس بده


نمی ذارم کسی جز خودم یه روز


با تو و با رویاهات کنار بیاد


تازه از تولد تو حق داره


توی هر پس کوچه ای بهار بیاد


نمی ذارم که نوازش کسی


سب ناز مژه هاتو خواب کنه


نمی ذارم خونه ی آرزومو


کسی با اومدنش خراب کنه


نمی ذارم یه غریبه با نگاش


پادشاه دل بی ریات بشه


من میخوام خودم پسرتشت کنم


نمی ذارم که کسی خدات بشه


نمی ذارم به بهونه ی کسی


عشق و دنیای منو یادت بره


تو یه عمره دیگه زیبای منی


با یه دنیا اعتماد و خاطره


نمی ذارم تو رو صیدت بکنن


نمی ذارم که تو از پیشم بری


ولی توی سرنوشتم ٬ می بینم


تو نمی مونی پیشم ٬ مسافری


نمی ذارم جای من کسی شبا


بالای سرت لالایی بخونه


نمی ذارم دلی که مال منه


پیش بیگانه امونت بمونه


این نذاشتن چقدر خوبه ٬ ولی


آخه من که اختیاری ندارم


تصمیما رو همیشه تو میگیری


من چجوری میتونم که نذارم


تازگی خیلی سفارش می کنی


می گی کم کم دیگه وقت رفتنه


زیبا جون تو می خوای از پیشم بری ؟


از تو انقدر فقط سهم منه ؟


نمی خوای جواب بدی من می دونم


داشتن زیبا یه کار ساده نیست


مریمت شرایط و لیاقتش


واسه ی یه مژتم آماده نیست


ترس رفتنت دیوونم می کنه


ولی این دیوونه که کاره ای نیست


زیبا چش به رات می مونم همیشه


تنها دل خوشیم اینه چاره ای نیست




پنج شنبه 11/8/1391 - 11:48 - 0 تشکر 571004




آسمونا پرستاره                                 همه فصلامون بهاره



روی هر بام و دیواری                           پر عکس یادگاری


کهکشونا پر ماهه                              خبرای خوش تو راهه


پشت هر پنجره گلدون                       خونه هامون پر مهمون


کلبه ها پر چراغه                              گلای شب بو تو باغه


ساحل دریا پر از نور                           غصه از قلبای ما دور


باغچه ها پر ترانه                              پر شعر عاشقانه


چمدونا پر سیبه                               وسوسه چه بی نصیبه


شهر و کوچه پر بارون                        قصه ی لیلی و مجنون


ایوونا پر قناری                                 نه فراری ٬ نه حصاری


طاقچه ها خونه ی شمعدون              مهربونیا فراوون


یه قرار خیلی ساده                         زیر بید پیر جاده


وعده مون هرجا که خورشید             بیشتر از همیشه تابید




پنج شنبه 11/8/1391 - 11:49 - 0 تشکر 571005




کاش که عشق و عاشقی ٬ جوون و پیر سرش می شد



اونی که خیلی دوسش دارم ٬ اسیر سرش می شد


کاش دلی که نمیدونم چرا قسمتم شده


آدم پر حیا و سر به زیر سرش می شد


اونی که عاشقشم کاش که بلا سرش می شد


معنی واژه ی تلخ مبتلا سرش می شد


اونی که همش منه ٬ دوس نداره تا ما باشیم


واژه ی رسمی و سنگین شما سرش می شد


اونی که عاشقشم کاش کمی شب سرش می شد


عاشقی با احترام و با ادب سرش می شد


عمریه تو حسرت گرمی دستاش می سوزم


اونی که منو سوزونده کاش که تب سرش می شد


اونی که عاشقشم کاش آرزو سرش می شد


معنی جمله ی ناز تو بگو سرش می شد


حرفامو که میدونم ٬ بخوام نخوام گوش نمیده


لااقل کاش تو قصه گفتگو سرش می شد


اونی که عاشقشم کاش گل یاس سرش می شد


صفری که هدیه ی اونه تو کلاس سرش می شد


کاش یه لحظه خودشو فقط به جای من میذاشت


شوق درد عاشقای بی حواس سرش می شد


اونی که عاشقشم کاش آسمون سرش می شد


جز دو رنگی ٬ یه کم از رنگین کمون سرش می شد


عمریه بهش میگم دیوونتم ٬ سکوتو هیچ نه که عاشقشم بشه ٬ کاش که جنون سرش می شد


اونی که عاشقشم کاش که وفا سرش می شد


شمع و پروانه و فانوس و خدا سرش می شد


نمی خوام تمام حرفامو بفهمه لااقل


کاش خود دوست دارم ٬ جدا جدا سرش می شد


اونی که عاشقشم کاش می میرم سرش می شد


واسه خاطر تو ماهو می گیرم سرش می شد


یه جوری زمزمه می کنه که از پیشش برم


لااقل کاش نمیشه ٬ کاش نمیرم سرش می شد


ای کاش اون فقط یه کم در به دری سرش می شد


اینکه می میره دل از بی خبری سرش می شد


کاش همه رنگایی که خودش می خواد و نمیدید


یه کمی رنگ من خاکستری سرش می شد


اونی که عاشقشم کاش که سفر سرش می شد


رفتن و هجرت و کوچ و بال و پر سرش می شد


نه دوسم داره ٬ نه میگه دوست نداشته باشمش


کاش یه بار منم به همرات ببر ٬ سرش می شد


اونی که عاشقشم کاش که جواب سرش می شد


میون هر کی که داره ٬ انتخاب سرش می شد


کاش جای خیلی چیزا که بلده فقط یه کم


عشق این عاشق و بی حد و حساب سرش می شد


کاش یه کم . . . منو نگاه کن ٬ تو وفا سرت می شد ؟


شمع و پروانه و فانوس و خدا سرت می شد ؟


من خودم یه وقتا دیدم نگران من میشی


ترس و کهکشان و گیتار و دعا سرت می شه ؟


ببینم قایم نکن خیلی چیزا سرت می شه


بدی و ز شتی قلب آدما سرت می شه


واسه ی همینه که خوب داری بازی می کنی


که همین حرفایی که زدم کجا سرت می شه


تو تمام دردامو سرت میشه ٬ سرت میشه


نه که حالا ٬ از اون اول همیشه سرت می شه


می دونی عاشقتم ٬ دلم برات شور می زنه


ولی بیشتر از می خوامش ٬ نمی شه سرت می شه


من می رم ٬ حرفای من یه روزی باورت می شه


شعر من کلید قفل زرد دفترت می شه


اما هر چی که شدی ٬ رسیدی به هرجا بدون


گفته بودم تو قد فرشته ها سرت می شه


من که هرچیزی نوشتم از تو باز سرم نشد


اینکه شاید نباشم کنار تو باورم نشد


فکرامو کرده بودم خواستم همین حالا برم


نذارش پای دروغ ٬ آره نشد برم ٬ نشد




برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.