• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 864)
شنبه 22/7/1391 - 10:47 -0 تشکر 566079
فارسی افغانستان

فارسی افغانستان به گونه‌ای از زبان فارسی که در افغانستان متداول است اطلاق می‌شود. این گونه زبانی در نگارش‌های رسمی دولتی افغانستان با نام زبان دری یاد می‌شود، ولی مردم افغانستان در زبان گفتاری، زبان خود را با نام فارسی می‌شناسند. فارسی دری و پشتو در افغانستان دو زبان رسمی در کل کشور هستند.

اگرچه برخی فارسی رایج در افغانستان را زبانی مستقل و با نام دری جدای از زبان فارس می‌دانند اما تفاوت این گویش با گویش ایرانی فارسی در حدّی نیست که بتوان آن دو را دو زبان جداگانه دانست. به هر حال فارسی دری افغانستان را می‌توان به عنوان یکی از مهمترین گونه‌های زبان فارسی شمرد.

شنبه 22/7/1391 - 10:59 - 0 تشکر 566094

د



  • دالر: دلار

  • داکتر صاحب: جناب دکتر

  • داکتر: دکتر

  • دخلک: قلک

  • در این خنک: توی این سرما

  • دروازه: در، درِ خانه

  • دریا: رود

  • دق آوردن: دل‌تنگ شدن

  • دل‌ام می‌شود: دل‌ام می‌خواهد

  • دالیز (دهلیز): راه‌رو

  • دواخانه: داروخانه

  • دوصد: دویست

  • دیگ‌دان (اجاق نیز می‌گویند): اجاق

  • دل‌بدی: حالت تهوع


ذ



  • ذریعه وسیله: وسیله

  • ذریعهٔ: به وسیلهٔ

شنبه 22/7/1391 - 11:0 - 0 تشکر 566095

ر



  • راجستر: ثبت نام، نام‌نویسی (راجستر از انگلیسی آمده)

  • رتبه: درجه (در ارتش)

  • رخصتی‌ها: تعطیلات

  • رخصتی: تعطیلی

  • رسم: نقاشی

  • رشوت‌خور: رشوه‌خوار

  • رمه: گله (اوزبکی)

  • رونما گردیدن: ظهور یافتن


ز



  • زنده‌جان: موجود زنده

  • زینه: پله


ژ



  • ژاله: تگرگ

  • ژورنالیزم: روزنامه نگاری

  • ژورنالیست: روزنامه نگار

شنبه 22/7/1391 - 11:2 - 0 تشکر 566096

س



  • ساجق: آدامس، سقز

  • ساحه: میدان، منطقه، مساحت

  • ساعت‌تِیری: وقت گذرانی

  • سال تعلیمی: سال تحصیلی

  • سالون: سالن، تالار

  • سپل شتر: پای شتر

  • ستر جنرال: ارتشبد («ستر» پشتو یعنی بزرگ)

  • ستره محکمه: دیوان عالی کشور

  • سرچرخی: سرگیجه

  • سرحد: مرز

  • سرگوشی: زیرگوشی

  • سَرَک: خیابان، جاده

  • سِگرت‌دانی: جاسیگاری

  • سنگ تهداب: سنگ بنا

  • سه صد: سی‌صد

  • سودا (خریدن): خرید (کردن)

  • سویدن: سوئد

  • سَیل کردن (عامه و غیر رسمی): سیر کردن، تماشا کردن

شنبه 22/7/1391 - 11:2 - 0 تشکر 566097

ش



  • شادی:میمون

  • شاندن (نشاندن): کاشتن

  • شائقین: علاقه‌مندان

  • شرط زدن: شرط بستن

  • شفاخانه: بیمارستان

  • شَمال: باد

  • شنیده‌گی‌ها: شنیده‌شده‌ها

  • شهادت‌نامه تحصیلی: دانش‌نامه تحصیلی

  • شور (تکان): تکان

  • شوربا: آبگوشت، اِشکنه


ص



  • صحّی: بهداشتی

  • صدارت: نخست وزیری

  • شرنگ شرنگ زنگوله: جرینگ جرینگ زنگوله

  • صندلی: کرسی (زمستان)

  • صنف: کلاس

شنبه 22/7/1391 - 11:3 - 0 تشکر 566098

ع



  • عملیه: عملیات

  • عملیات جراحی: عمل جراحی

  • عنعنات: آیین‌ها، آداب، رسوم

  • عیسوی (میلادی): مسیحی، میلادی


غ



  • غَرغَرک: فرفره

  • غریب: فقیر

  • غورسَی (غورسک): نوعی بازی گُرگی‌لی‌لی


ف



  • فابریکه: کارخانه (ایتالیایی)

  • فارم مال‌داری: مزرعه دامداری

  • فاژه کشیدن: خمیازه کشیدن

  • فاصلیا: لوبیاسبز (فاصلیا واژهٔ عربی است)

  • فاکولته: دانشکده (فرانسوی)

  • فلم: فیلم

  • فی‌صد: درصد

  • فَیْر کردن: شلیک کردن (تحریف شده «فایَر» انگلیسی)

  • فیشن: مد (تحریف شده «فشیَن» انگلیسی)

  • فیصله نامه: قطع‌نامه


ق



  • قال‌مقال (در تلفظ «غالمغال»): سر و صدا

  • قدامت: قدمت

  • قروت: کشک

  • قطیفه: حوله

  • قُلبه: شخم

  • قومندان: فرمانده

  • قونسول: کنسول

  • قَیتک: گیره مو

شنبه 22/7/1391 - 11:3 - 0 تشکر 566099

ک



  • کار و غریبی: کار و کاسبی

  • کاسه‌گک: کاسه کوچک

  • کاغذ تشناب: کاغذ توالت

  • کاغذپران (گدی‌پران): بادبادک

  • کالای نو: لباس نو

  • کاکا: عمو

  • کاکه: عیار، جاهل مآب

  • کچالو: سیب‌زمینی

  • کدام نفر: یک کسی

  • کِرمِچ: کفش ورزشی

  • کژدم: عقرب

  • کشال شدن: مایل شدن، آویزان شدن

  • کشاله‌دار: دامنه‌دار، مفصل

  • کفیدن: ترکیدن

  • کلان: بزرگ

  • کولتور (فرهنگ،): فرهنگ («کلتور» فرانسوی)

  • کِلکین (اُرسی): پنجره (انحراف شده واژه هندی)

  • کمپیوتر: کامپیوتر، رایانه

  • کمره: دوربین

  • کنترول: کنترل

  • کیمیا: شیمی

  • کوچی: یکی از عشایر قوم پشتون، چادرنشین، خانه بدوش

  • کُرتی: کت (انحراف شده واژه روسی «کورتکه»)

  • کورس: کلاس، دوره (انگلیسی)

  • کوریای جنوبی: کره جنوبی

  • کیسه‌بر: جیب‌بر

  • کیمیایی: شیمیایی

  • کلچه: کلوچه، شیرینی

شنبه 22/7/1391 - 11:4 - 0 تشکر 566100

گ



  • گادی: کالسکه

  • گادیران: کالسکه ران

  • گادی‌وان: درشکه چی

  • گپ: حرف

  • گدی: عروسک

  • گدیگک: عروسک کوچک

  • گرده: کلیه

  • گروپ: گروه، لامپ

  • گریان کردن: گریه کردن

  • گشتاندن: گرداندن

  • گلون: گلو

  • گنگس (گنس): گیج

  • گدی‌پران: بادبادک

  • گوگرد: کبریت

  • گیلاس: لیوان (تحریف شده «گِلَس» انگلیسی)


ل



  • لاودسپیکر: بلندگو (انگلیسی)

  • لبسیرین کردن: رژ لب زدن

  • لبلبو:چغندرقند

  • لت و کوب: کتک، ضرب و شتم

  • لُچ: لُخت

  • لِفت: آسانسور («لفت» انگلیسی، «آسانسور» فرانسوی)

  • لفظ گرفتن:بله برون- قرار خواستگاری گذاشتن (بیش‌تر، زمانی که جواب آن مساعد است، استفاده می‌شود.)

  • لوحه: تابلو

  • لُک: ستبر

  • لویه جــِرگه: جرگه بزرگ، شورای عالی افغانستان («لوی» پشتو به معنی بزرگ)

  • لوی دِرَستیز: فرمانده کل، سرفرمانده (پشتو)

  • لوی څارَنوال (در تلفظ "لوی سارَن وال): دادستان کل، (پشتو)

  • لوی ولسوالی: فرمانداری، حکمرانی (در تقسیمات کشور افغانستان)

  • لیسه: دبیرستان (تلفظ نادرست «لیسِه» فرانسوی)

  • لیلیه: خواب‌گاه

شنبه 22/7/1391 - 11:4 - 0 تشکر 566101

م



  • مارکیت: بازار (انگلیسی)

  • ماما: دایی

  • مانده: خسته

  • مانده شدن: خسته شدن

  • مایک: میکروفون

  • متباقی: بقیه

  • موتر:ماشین

  • موی‌سفید (ریش سفید): ریش‌سفید، پیر

  • محافظوی: محافظتی

  • محفل: جلسه، نشست

  • مختلف‌النوع: گوناگون

  • مداری: شعبده‌باز

  • مدنیت (تمدن): تمدن

  • مربوطات ولایت: توابع استان

  • مزدور: خادم، کارگر روزمزد

  • مست: شاد

  • مِستَری: مکانیک

  • مشرانو جرگه: مجلس سنا

  • مصارف: هزینه‌ها

  • مضامین: رشته‌ها(ی تحصیلی)

  • معاینه‌خانه: مطب

  • مفکوره: اندیشه

  • مقبول: زیبا

  • مقر ولایت: استانداری

  • مگر: ولی، اما

  • ململ: پارچهٔ کتانی

  • ملکی: غیرنظامی

  • من‌حیث: به حیث، به عنوان

  • منطقوی: منطقه‌ای

  • مواشی: دام‌ها

  • موتر: ماشین، خودرو (انگلیسی)

  • موزَه: چکمه، پوتین

  • موزیم: موزه

  • موسم: فصل

  • موصوف: نام‌برده

  • مکتب: مدرسه

  • مِکس: مخلوط (انگلیسی)(در گفتگو بین جوانان بیشتر گفته شده)

  • می‌برآمد: بیرون می‌آمد

  • میدان هوایی: فرودگاه

  • میدان ورزشی: زمین ورزش

  • میدان: درون محوطه

  • مِیلَه: تفریح، پیکنیک، گلگشت

شنبه 22/7/1391 - 11:5 - 0 تشکر 566102

ن



  • ناجوانی: بی‌معرفتی

  • ناز دانه: ناز نازی

  • نان: نان (در مجموع به غذا نیز گفته می‌شود)

  • ناک: گلابی

  • نسوان: زنان ((زنانه) مربوط به بانوان)

  • نشراتی: انتشاراتی

  • نطاقی: گوینده‌گی

  • نمبر (نمره، شماره): شماره، نمره

  • نهال شانی: نهالکاری

  • نو فارغ شده: تازه فارغ التحصیل شده

  • نول: نوک، منقار

  • نکاح بسته کردن: عقد کردن

  • نی: نه

  • نیم‌قاره: شبه‌قاره


و



  • وارخطایی: نگرانی، دست‌پاچه‌گی

  • والی: استان‌دار

  • ورکشاپ: کارگاه ((انگلیسی) گاهی به صورت نادرست «وَرَکشاپ» نیز تلفظ می‌شود)

  • وزنین: سنگین

  • وزیر امور داخله: وزیر کشور

  • وضاحت: روشنی، واضح‌بودن

  • وطن‌دار: هم‌وطن

  • ولایت: استان

  • وُلسوالی: شهرستان (پشتو)


ه



  • هوش‌پرک: حواس‌پرت

  • هوش کن: مواظب باش

  • هول داشتن: هراس داشتن


ی



  • یازنه: شوهر خواهر

  • یخَن: یقه، گریبان

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.