خوابم برد. می دونم. بازم شما به موقع سر قرار بودی و من نبودم! بازم دیر رسیدم به قرار.بازم نرفتی و موندی تا من برسم. بازم به روم نمیاری و من شرمنده ترم.گفتند قرعه کشیدیم. قرار این هفته با تو. جا خوردم یه دفعه. من؟ قرار عاشقی ؟ تو این بازار داغی وسط این کاسبی های شیرین؟ فهمیدم شما خودت دست بردی توی قرعه ها ... وگرنه اسم من درنیومد....چرا آخه؟ آدم تو کار شما بزرگترا می مونه خداییش. من که سردرنمیارم. لابد می دونی داری چی کار می کنی. باشه من تسلیم. هر کار خواسی بکن. هرجا دوست داری بکش و ببر منو.راسی گفتم چرا خواب موندم؟ دیر نخوابیده بودم. اتفاقا زود رفتم توی رختخواب. ولی فکر بازار که نمی ذاشت بخوابم. آخه زدم تو کار سکه. میخریم، می فروشیم. عجب رندبازاریه این بازار زرگرا. سرو صدا و غلغله، بگیر و ببند، تلفن پشت تلفن، مردم هم این چند وقته عین مور و ملخ ریختن تو بازار. قمار خونه اس یه جورایی. قیمتها اینقدر بالا پایین داره که یه خورده زرنگ باشی کار و بارت "سکه" می شه. "سکه". نمی آی بازار، شما؟ تو بازار حرفی ازت نشنیدم تاحالا؟ تو بازار سکه گم ات کرده ام. مادرم می گه بازاری که آقا توش نیاد، برکت نداره. گفتم بهش بی خیال !اما حالا که اومدم سرقرار، می بینم راست میگه انگاری. حالا که دارم فکر می کنم می بینم کاروبارم سکه است ولی برکت نداشته انگار. چیکار کنم تو هم به کار و کسبم یه سری بزنی؟ امان از قرعه این قرار.. عجب قمارم را به هم زدی اقا!
هزار دشمنم ار مي كنند قصد هلاك گرم تو دوستي از دشمنان ندارم باك
حافظ عليه الرحمه
امضا: نيري
کل آیتم ها 27
ممنون ازین اظهار لطفی که من دارید
بیمار گشته است قلوب از عیوب مادانیم گشته سد دعاها ذنوب ما یا غافر الذنوب گناهان ما ببخش وانگه رسان ظهور طبیب قلوب ما اللهم عجل لولیک الفرج