• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 3666)
جمعه 31/6/1391 - 12:10 -0 تشکر 561352
امام زمان وارث اشیاء پیامبران گذشته

انگشتر سلیمان

در روایات بسیاری وارد شده که انگشتری حضرت سلیمان(ع)که ارزش خاصی نیز داشته است همراه با امام زمان «عج»بوده و حتی به عنوان نشانه ای بروجود ایشان در هنگام ظهور خواهد بود.ابتدا ببینیم این انگشتر چه بوده و چه جایگاهی داشته است.

انگشتری با ویژگی های منحصر به فرد

در فرهنگ معین آمده است:«انگشتری سلیمان(ع)همان انگشتر و مهر حضرت سلیمان(ع)که می گویند اسم اعظم الهی برآن نقش بسته بود و سلطنت وی برانس و جن، وابسته به آن بود.دیوی به شکل حضرت سلیمان(ع)آن انگشتری را به دست آورد و چندی سلطنت کرد تا بار دیگر، انگشتری به دست حضرت سلیمان افتاد و سلطنت خود را بازیافت.نام های دیگر آن «خاتم جمشید»است.»(1)
ظاهراً این انگشتر دارای خصوصیّت ویژه ای نیز بوده است چنانچه در روایتی آمده که حضرت سلیمان، هنگامی که آن انگشتر را باخود برمی داشت خداوند پرنده و باد و فرشتگان را مسخّرِاو می ساخت.(2)
در روایتی دیگر نیز از حضرت(ع)منقول است که:«حق تعالی پادشاهی حضرت سلیمان(ع)رادر انگشترش گذاشته بود، پس هر گاه آن انگشتر را در دست می کرد جمیعِ جنّ و انس و شیاطین و مرغان هوا و وحشیانِ صحرا نزدِ او حاضر می شدند و او را اطاعت می کردند...»(3)
در روایتی دیگر نیز نقل شده:«سلطنت جهانی حضرت سلیمان(ع)و سیطره آن حضرت بر تمام موجودات روی زمین، تنها یک رمزداشت و آن در همان انگشتر نهفته بود.آن انگشتر با تمام ویژگی هایی که دارد هم اکنون در دست حضرت صاحب الزمان می باشد»(4)

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 31/6/1391 - 12:17 - 0 تشکر 561365

سنگ حضرت موسی(ع)


در قرآن کریم در دو مورد از این سنگ یاد شده است؛ آیه 60 سوره مبارکه بقره که می فرماید:
«واذ استسقی موسی لقومه فقلنا اضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشرة عینا قد علم کل اناس مشربهم کلوا واشربوا من رزق الله و لا تعثوا فی الارض مقسدین.»
و(به یاد آورید)زمانی را که موسی برای قوم خویش، آب طلبید، به اودستور دادیم:«عصای خود را برآن سنگ مخصوص بزن!»ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشید آن گونه که هر یک(از طوایف دوازده گانه بنی اسرائیل)، چشمه مخصوص خود را می شناختند!(و گفتیم:)«از روزیهای الهی بخورید و بیاشامید!و در زمین فساد نکنید!»
ودیگری آیه 160سوره مبارکه اعراف است که می فرماید:
«و اوحینا الی موسی اذ استسقاه قومه انا اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشرهة عینا قد علم کال اناس مشربهم.»
هنگامی که قوم موسی(دربیابان)از اوتقاضای آب کردند، به او وحی فرستادیم که:«عصای خود را برسنگ بزن!»ناگهان دوازده چشمه از آن بیرون جست آن چنان که هر گروه، چشمه و آبشخور خود را می شناخت.
در خصوص سنگ حضرت موسی(ع)ذکرچند نکته لازم است:یکی اینکه الف و لام «حجر»در این آیه «بعصاک الحجر»، الف و لام معرفه است؛ یعنی این سنگ خاص ونه هر سنگی، لذا این سنگ به عنوان یکی از ودایع نبوت به دست امام عصر«عج»رسیده است و در هنگام ظهور و قیام حضرت مهدی «عج»این سنگ به عنوان توشه بین
راه یاران آن حضرت مورد استفاده قرار می گیرد و احادیث مربوط روشنگر این موضوع است.


خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 31/6/1391 - 12:18 - 0 تشکر 561366

امام باقر(ع)فرمود:
«ان القائم اذا قام بمکّة ـ و اراد ان یتوجه الی الکوفة نادی منادیه الا لا یحمل احدمنکم طعاما و لاشرابا و یحمل حجر موسی بن عمران وهو وقر بعیر فلا ینزل منزلا الا انبعث عین منه فمن کان جائعا شبع ومن کان ظامئا روی فهو زادهم حتی ینزلوا النجف من ظهر الکوفة.»(40)
«چون حضرت قائم در مکّه قیام کند و قصد رفتن به سمت کوفه را دارد، منادی اش فریاد کشد که، کسی خوردنی و آشامیدنی همراه خود برندارد، و سنگ حضرت موسی(ع)که به وزن یک بار شتر است با آن حضرت است، در هر منزلی که فرود آیند، چشمه آبی از آن سنگ بجوشد که گرسنه را سیر و تشنه را سیراب کند و همان سنگ توشه آنهاست تا هنگامی که در نجف به پشت کوفه فرود آیند.»
بدیهی است در زمان حضرت موسی(ع)چون قوم بنی اسراییل دوازده گروه بودند، و این فرقه ها با هم اختلاف داشتند، دوازده چشمه از آن سنگ بیرون آمد تا هر گروهی چشمه آبی برای خود داشته باشند، اما در هنگام ظهور و قیام حضرت مهدی «عج»چون اختلاف و تفرقه ای بین یاران امام مهدی «عج»نیست، از آن سنگ فقط یک چشمه
آب بیرون خواهد آمد.
زیادبن منذر گوید:امام باقر(ع)فرمود:
«قال ابو جعفربن علی(ع)اذا ظهر القائم(ع)ظهر برایة رسول الله(ص)و خاتم سلیمان و حجر موسی و عصاه»(41)
هنگامی که قائم(ع)ظهور کند با پرچم رسول خدا(ص)و انگشتری سلیمان و سنگ و عصای موسی ظهور خواهد کرد.
بنابراین سنگ حضرت موسی(ع)به عنوان یکی از ودایع نبوّت در حال حاضر که نزد خاتم الاوصیاء ،مولانا المهدی «عج»است.

امام زمان وارث(52)ودایع نبوت و امامت(3)

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 31/6/1391 - 12:19 - 0 تشکر 561368


پیراهن حضرت آدم(ع)

در برخی از روایات صحبت از پیراهن حضرت آدم(ع)شده که در اختیار امام زمان «عج»است.
امام باقر(ع)در روایتی فرمود:
«خرج امیرالمؤمنین(ع)ذات لیلة بعد عتمة وهویقول همهمة همهمة و لیلة مظلمة خرج علیکم الامام علیه قمیص آدم و فی یده
خاتم سلیمان و عصا موسی(ع).»(42)
«شبی بعد از نماز عشاء امیرالمؤمنین(ع)بیرون رفت و می فرمود:همهمة همهمة(صدای مخصوصی است که در سینه بگردد و گرفتگی داشته باشد)وشب تاریک است،امام بر شما درآمده است،پیراهن آدم را پوشیده و انگشتر سلیمان وعصای موسی(ع)رادر دست دارد.»
حضرت علی(ع)در روایتی فرمودند:«...مهدی ما می آید در حالیکه پیراهن آدم در تن اوست.»(43)
حضرت علی(ع)در روایتی فرمودند:«...جهان پر از هرج و مرج می شود، افق زندگی تیره و تار می گردد، در این موقع مهدی ما ما آید در حالی که پیراهن آدم در تن او، انگشتر حضرت سلیمان در دست اوو عصای حضرت سلیمان در اختیار اوست.»(44)
امام صادق(ع)در روایتی فرمودند:«پیراهن حضرت آدم(ع)،ابراهیم و نیز حلّه اسماعیل نزد قائم آل محمد(ص)است.»(45)

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 31/6/1391 - 12:24 - 0 تشکر 561371

پیراهن حضرت یوسف(ع)

صحبت از پیراهن حضرت یوسف(ع)در سه جای قرآن آمده است.یکی آنجاکه برادران در پی حسادت به او، تصمیم به قتل ایشان گرفته واو را درچاه انداختند و برای آنکه نزد پدر دلیلی آورده باشند که پدر باور کند یوسف به صورت طبیعی، و نه از طریق توطئه، سربه نیست شده است،و از این جهت عواطف پدر را به سوی خود جلب کنند،فکری کرده و در جواب پدر گفتند:
«یا ابانا ذهبنا نستیق و ترکنا یوسف عند متاعنا اکله الذنب»(46)
(ای پدر!ما رفتیم و مشغول مسابقه شدیم،و یوسق را نزد اثاث خود گذاردیم و گرگ او را خورد!تو هرگزسخن مارا باورنخواهی کرد،هرچند راستگو باشیم!»
«وجاؤعلی قمیصه بدم کذب»(47)
و پیراهن او را با خونی دروغین(آغشته ساخته، نزد پدر)آوردند.
هرچند برادران از این نکته غافل بودند که لااقل پیراهن یوسف را از جا پاره کنند تا دلیل حمله گرگ باشد،آنها پیراهن برادر را که صاف و سالم از تن او بدرآورده بودند خون آلود کرده نزد پدر آوردند، پدر هشیار پرتجربه همین که چشمش بر آن پیراهن افتاد، همه چیز را فهمید و به دروغ آنان پی برد.
مورد دیگری در قرآن که صحبت از پیراهن حضرت یوسف(ع)شده است،ان جاست که بعد از کامجویی همسر عزیزمصر و فرار حضرت یوسف(ع)برای آلوده نشدن به گناه، این پیراهن دلیلی محکم برپاکدامنی حضرت یوسف(ع)برای آلوده نشدن به گناه، این پیراهن دلیلی محکم برپاکدامنی حضرت یوسف(ع)می شود.
قرآن می گوید خداوند حامی نیکان و پاکان است، اجازه نمی دهد، این جوان پارسای مجاهد با نفس در شعله های تهمت بسوزد، لذا در قرآن می خوانیم:
«و شهد شاهد من اهلها ان کان قمیصه قد من قبل فصدقت و هو من الکاذبین»(48)

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 31/6/1391 - 12:27 - 0 تشکر 561374

در این هنگام شاهدی از خاندان آن زن گواهی داد، که برای پیداکردن مجرم اصلی،از این دلیل روشن استفاده کنید:اگر پیراهن یوسف از جلو پاره شده باشد، آن زن، راست می گوید، و یوسف دروغگو است و اگر پیراهنش از پشت سرپاره شده است، آن زن دروغ می گوید و یوسف راستگو است.
چه دلیلی ازاین زنده تر، چرا که اگر تقاضا از طرف همسر عزیز بوده، او به پشت سریوسف دویده است و یوسف در حال فرار بوده که پیراهنش را چسبیده،مسلماً از پشت سر پاره می شود، و اگر یوسف به همسر عزیز هجوم برده و او فرار کرده یا رو در رو به دفاع ازخویش برخاسته، مسلماً پیراهن یوف از جلو پاره خواهد شد.

عزیز مصر،این داوری را که بسیار حساب شده بود پسندید، ودر پیراهن یوسف خیره شد، وهنگامی که دید پیراهنش از پشت سرپاره شده(مخصوصاً با توجه به این معنی که تا آن روز دروغی از یوسف نشنیده بود)رو به همسرش کرد و گفت:این کار ازمکر وفریب شما زنان است که مکر شما زنان،عظیم است.
مورد آخر آنجایی است که قرآن می فرماید حضرت یوسف(ع)پس از آنکه خود را به برادران معرفی می کند پیراهن خویش به عنوان هدیه و نشانه برای پدرش حضرت یعقوب(ع)می فرستد که بواسطه آن پیراهن، چشمان یعقوب(ع)که از گریه بردوری یوسف نابینا شده بود، شفا پیدا کرده و روشنایی خود را بازمی یابد.قرآن این مطالب را در آیه ای چنین بیان می کند که حضرت یوسف(ع)به برادران دستورداد:«اذ هبوا بقمیصی هذا فالقوه علی وجه ابی یات بصیرا واتونی باهلکم اجمعین»(49)
این پیراهن مرا ببرید، و برصورت پدرم بیندازید، بینا می شود!و همه نزدیکان خودرانزد من بیاورید!»
حال این پیراهن، که طبق بیان نورانی برخی روایات اهل بیت(ع)یک پیراهن بهشتی بوده که از ابراهیم خلیل(ع)درخاندان یعقوب(ع)به یادگارمانده بود(50)،به عنوان امانت نزد امام زمان «عج»است تا نشانه ای برحقانیت ایشان باشد و بیانگر این مطلب باشد که هر چه خوبان دارند او به تنهایی یکجا دارد...
در روایتی می خوانیم:
«عن مفضل بن عمر عن ابی عبدالله(ع)قال:سمعته یقول اتدری ما کان قمیص یوسف(ع)قال:قلت لا.قال:ان ابراهیم(ع)لما اوقدت له النار اتاه خبرئیل(ع)بثوب من ثیاب الحنة فالبسه ایاه فلم یضره معه حر و لا برد فلما حضر ابراهیم الموت جعله فی تمیمة و تلقه علی اسحاق و علقه اسحاق علی یعقوب فلما ولد یوسف(ع)علیه فکان فی عظده حتی کان من امره ماکان فلما اخرجه یوسف بمصر من التمیمة وجد یعقوب ریحه و هو قوله ...انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون فهو ذلک القمیص الذی انزله الله من الحنة قلت جعلت فداک فالی من صار ذلک القمیص قال الی اهله ثم قال کل نبی ورث علما او غیره فقد انتهی الی آل محمد(ع).»(51)
مفضل بن عمر گوید:امام صادق(ع)به من فرمود:«آیا می دانی پیراهن یوسف(ع)چه بود؟»عرض کردم:نه!فرمود:«چون برای ابراهیم(ع)آتش افروختند، جبرئیل(ع)جامه ای از جامه های بهشت برایش آورد، او پوشید، و با آن جامعه،گرما و سرما به ابراهیم زیانی نمی رسانید چون مرگ ابراهیم فرا رسید، آن را در غلافی نهاد و به اسحاق آویخت واسحاق آن را به یعقوب آویخت و چون یوسف(ع)متولد شد، آن را براو آویخت و در بازوی او بود تا امرش به آنجا که باید برسد، رسید[زمام حکومت مصر را به دست گرفت]و چون یوسف آن را در مصر از غلاف بیرون آورد، یعقوب بوی خوش آن را دریافت وهمین است که قرآن می فرماید:«[بعقوب]گفت:«من بوی یوسف را احساس می کنم، اگر مرا به نادانی وکم عقلی نسبت ندهید»!»و آن همان پیراهنی بود که خدا از بهشت فرستاده بود.»
عرض کردم:قربانت گردم آن پیراهن به چه کسی رسید؟ فرمود:«به اهلش رسید و هنگامی که قائم ما [امام مهدی«عج»]ظهور کند، با او خواهد بود.»سپس فرمود:«هر پیغمبری که دانش یا چیز دیگری را به ارث گذاشته به آل محمد(ص)رسیده است.»
شیخ صدوق(رحمه الله)پس از نقل این روایت می فرماید:«و روایت شده است که چون قائم(ع)ظهور کند پیراهن یوسف در بر اوست و عصای موسی وانگشتر سلیمان(ع)همراه اوست.»(52)


خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 31/6/1391 - 12:28 - 0 تشکر 561376

الواح موسی(ع)
قرآن کریم درباره این الواح که به حضرت موسی(ع)داده شده چنین می فرماید:
«و کتبنا له فی الالواح منکل شیء موعظة و تفصیلا لکل شیء فخذها بقوة و امر قومک یاخذوا باحسنها»(53)


و برای او در الواح اندرزی از هر موضوعی نوشتیم و بیانی از هر چیز کردیم.پس آن را با جدّیت بگیر!و به قوم خودبگو:به نیکوترین آنها عمل کنند!


الواح جمع لوح و به معنای چیزهایی است که پهن باشد مثل تخته ها، خواه از چوب باشد یا غیر آن.هر چندمعلوم نیست که آن الواح از چوب بوده یا فلز و غیره؛ به قولی آن ها از چوب بوده و از آسمان بوده اند و به قولی از زمرد و به طول ده ذراع بوده اند.آنچه مسلم است این الواح از غیب به دست حضرت موسی رسیده است.(54)
امام صدق(ع)درحدیثی به سعید سمان فرمودند:
«و ان عندی لرایة رسول الله(ع)المغلبة وان عندی الواح موسی و عصاه.»(55)
«الواح موسی وعصای او نزد من است.»

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 31/6/1391 - 12:30 - 0 تشکر 561377

ابوبصیرگوید:امام صادق(ع)به من فرمود:
«ان الله عزّو جلّ لم یعط الانبیاء شیئا الا وقد اعطاه محمدا(ع)قال و قد اعطی محمدا جمیع ما اعطی الانبیاء وعندنا الصحف التی قال الله عزوجل ـ:«صحف ابراهیم وموسی»(56)قلت جعلت فداک هی الالواح قال نعم.»(57)
«ای ابا محمد!خدای عزوجل چیزی به پیغمبران عطا نفرمود، جز آنکه آن را به محمد(ص)عطا کرد و همه آنچه به پیغمبران داد، به محمد هم عطا فرمود و آن صحفی که خدای عزوجل می فرماید«صحف ابراهیم وموسی»نزد ماست.»عرض کردم:آیا آن صحف همان الواح است؟ فرمود:«بلی.»
مفضل بن عمر گوید:امام صادق(ع)فرمود:
«ان سلیمان ورث داود وان محمدا ورث سلیمان و انا ورثنامحمدا و ان عندنا علم التوراة و الانجیل و الزبور و تبیان مافی الالواح قال قلت ان هذا لهو العلم قال لیس هذا هو العلم ان العلم الذی یحدث یوما بعد یوم و ساعة بعد ساعة.»(58)
«سلیمان از داود ارث برد و محمد از سلیمان ارث برد و ما از محمد ارث بریم.علم تورات وانجیل و بیان آنچه در الواح(جناب موسیع)بود نزد ماست.»
امام صادق(ع)می فرمود:
«...الواح موسی(ع)عندنا وعصا موسی عندنا ونحن ورثة النبیین.»
«الواح موسی(ع)وعصای او نزد ماست وما وارث پیغمبرانیم.»(59)

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 31/6/1391 - 12:30 - 0 تشکر 561378

پیداست وقتی که الواح، دست به دست به حضرت صادق(ع)رسیده، بعداز ایشان نیز دست به دست به سایرائمه رسیده تا آنکه به دست مبارک امام مهدی «عج»رسیده است.
«عن حبة العرنی قال سمعت امیرالمؤمنین(ع)یقول ان یوشع بن نون کان وصی موسی بن عمران و کانت الواح موسی من زمرد اخضرفلما غضب موسی(ع)القی الالواح من یده فمنها ما تکسر ومنها ما بقی و منها ا ارتفع فلما ذهب عن موسی الغضب قال یوشع بن نون اعندک تبیان ما فی الالواح قال نعم فلم یزل یتوارثها رهط من بعد رهط حتی وقعت فی ایدی اربعة رهط من الیمین وبعث الله محمدا(ع)بتهامة و بلغهم الخبر فقالوا ما یقول هذا النبی قیل ینهی عن الخمر و الزنا و یأمر بمحاسن الاخلاق و کرم الجوار فقالوا هذا اولی بما فی ایدینامنا فاتفقوا ان یاتوه فی شهر کذاوکذا فاوحی الله الی حبرئیل ان انت النبی(ع)فاخبره فاتاه فقال ان فلانا وفلانا وفلانا ورثوا الواح موسی(ع)و هم یاتونک فی شهر کذاو کذا فی لیلة کذا و کذا فسهر لهم تلک اللیلة فجاء الرکب فدقوا علیه الباب وهم یقولون یا محمد قال نعم یا فلان بن فلان و یا فلان بن فلان و یا فلان بن فلان و یا فلان بن فلان این الکتاب الذی توارثتموه من یوشع بن نون وصی موسی بن عمران قالوا نشهد ان لااله الا الله وحده لا شریک له و انک محمد رسول الله والله ما علم به احد قط منذ وقع عندنا قبلک.»(60)
حبه عرنی گوید:از امیرالمومنین(ع)شنیدم می فرمود که یوشع بن نون وصیّ موسی بن عمران بود، الواح موسی از زمرّد سبز بود.وقتی موسی خشمگین شد الواح را از دست خود انداخت.بعضی شکست و بعضی باقی ماند و مقداری نیز بالا رفت.پس از تسکین خشم موسی یوشع بن نون گفت آیا در نزد تو توضیح آنچه درالواح بود هست؟موسی(ع)گفت:آری پیوسته به ارث، گروهی از گروهی دیگرمی گرفتند تا رسید به چهاردسته ازیمن.خداوند محمد(ص)رامبعوث کرد.این خبر به آنها رسید.گفتند:این پیامبر چه می گوید؟گفتند:شراب و زنا را حرام کرده، و دستور به اخلاق خوب وخوش رفتاری با همسایه می دهد.گفتند او به این الواحی که در دست ماست شایسته تر است.قرار گذاشتند در فلان ماه این الواح را خدمت ایشان ببرند.
خداوند به جبرئیل وحی کرد که برو خدمت پیامبر وجریان رابگو!جبرئیل آمد و گفت:فلان کس و فلان کس وارث الواح موسی(ع)شده اند.آنها درفلان ماه و فلان شب الواح را برای شما می آورند.
آن شب پیامبر اکرم(ص)بیدار بود.تا قافله آمدند درب را کوبیدند در حالی که می گفتند یا محمد.پیامبر(ص)فرمود:«آری فلان کس پسر فلان کس و فلان کس پسر فلانی و یا فلان کس پسر فلان کس!کو آن کتابی که به ارث از یوشع بن نون وصی موسی بن عمران به شما رسیده است؟»گفتند:ما شهادت می دهیم به اینکه خدایی جز خدای یکتا نیست(وحده لا شریک له)و اینکه محمد پیامبر اوست.به خدا قسم کسی از وقتی در اختیار ما قرار گرفته تاکنون جز شما از این جریان اطلاع نداشته است.»

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 31/6/1391 - 12:32 - 0 تشکر 561380

در روایتی آمده که مردی از اهل بلخ به خدمت حضرت امام محمد باقر(ع)رسید.حضرت به او فرمود:
«...یا خراسانی تعرف وادی کذا و کذا قال نعم قال له تعرف صدعا فی الوادی من صفته کذا و کذا قال نعم قال من ذلک یخرج الدجال قال ثم دخل علیه رجل من اهل الیمن فقال له یا یمانی اتعرف شعب کذاو کذا قال نعم قال قال له تعرف شجرة فی الشعب من صفتها کذا و کذا قال له نعم قال له تعرف صخرة تحت الشجرة قال له نعم قال فتلک الصخرةالتی خفظت الواح موسی علی محمد(ع)»(61)

«ای مرد خراسانی!آیا فلان بیابان را می شناسی؟ گفت:آری.فرمود:«آیا شکافی به این اوصاف رادر آن بیابان سراغ داری؟» گفت:آری.فرمود:«دجال از آنجا بیرون می آید.»
راوی گفت:آنگاه مردی از اهل یمن به خدمت حضرت(ع)فرمود:«ای مرد یمنی!آیا دره ای با این علائم در یمن سراغ داری؟» گفت:آری.فرمود:«آیا درختی به این اوصاف در آن دره سراغ داری؟»گفت:آری.فرمود:«آیادرختی به این اوصاف ر آن دره سراغ داری؟»گفت:آری.فرمود:آن صخره را که در زیر درخت است می شناسی؟»گفت:آری.فرمود:«این همان صخره بود که الواح موسی(ع)را حفظ کرد تا به محمد(ص)رسید.»

اسحاق ثعلبی گوید رسول خدا(ص)فرمود:
«ان فی غار ثور فی جبلها(وقیل غار غیران)رضراضا من الواح موسی
و کسرعصاه و رضراضا فیه تابوت السکینة فلیس تمر سحابة شرقیة ولاغربیة وکوفیة و لا قبلیة الا احبت ان تلقی برکتها و لا تمضی الایام و اللیالی حتی یستخرجها المهدی.»(62)
«در غار ثور درکوه آن(گفته شده غار غیران)خورده ریزهایی از الواح موسی وجود دارد.پس ابری شرقی و غربی وکوفه ای و قبله ای از آن جاعبور نمی کند، مگر این که دوست دارد برکتش را به آن جا فرو ریزد و روزها و شب ها نمی گذرد، مگر این که «مهدی(ع)» آن را استخراج می کند.»

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جمعه 31/6/1391 - 12:32 - 0 تشکر 561382

طشتی که حضرت موسی(ع)در آن قربانی می کرد


طبق بیان نورانی روایات، از جمله سیره حضرت موسی(ع)این بود که سنت حسنه قربانی را اجرا نموده و گوشت قربانی را بین فقراء و نیازمندان، در راه خدا تقسیم می نمود.این عمل قربانی در طشتی انجام می شد که در روایات بسیاری آمده که نزد ائمه اطهار(ع)بوده و هم اکنون نزد حضرت صاحب العصر، امام مهدی«عج»است.
امام صادق(ع)در ضمن حدیثی به سعید سمان فرمودند:
«...و ان عندی الطست الذی کان موسی یقرب به القربان...»
«طشتی که موسی(ع)قبل را در آن انجام می داد نزد من است.»(63)
پیداست وقتی که این طشت دست به دست به حضرت صادق(ع)رسیده، بعد از ایشان نیز دست به دست به سایر ائمه رسیده تا آنکه به دست مبارک امام مهدی «عج»رسیده است.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.