[quote=haniehz;454874;560047][quote=جاده دوستی;70338;559774]
سلااااااااااااااااام به همه
امیدوارم که همگی در سلامتی و شادی روزگار بگذرانید
از همگی بابت نبودن و یا بهتره بگم کم بودنم در انجمن عذرخواهی میکنم. همزمانی کار جدید با مشکلی رنگی! باعث شده که کمیاب بشم. البته میدونم که توی این مدت از نبودن کدخدا راحت بودین و دعا میکردین که هر کجا هست الهی گیر کنه و نتونه بیاد تا کله پاش کنیم! اما متاسفانه به عرض شما میرسانم که بنده حقیر و سراپا تقصیر، هر کجا که بروم صندلی کدخدایی انجمن طنز رو هم با خودم میبرم!! اینطوری به هیچ وجه صندلی رو از دست نخواهم داد.
در پاسخ به شعر زیبای دوست هنرمند تبیانی، جناب برزخ عزیز و سایر دوستان عرض میکنم که:
مطلع این شعر طنزم باز با یاد خداست
چون که دائـــــم لطف او همراه ماست
***
غـرق کار و شغل و گاهی مشکلاتم
اینها ز علتهای غیبتهای ماست
***
عصــــر یک روز آن مدیر انجمن
آن مدیری که ز بالا بچههاست
***
گفت: فــــــــــــــــــوراً کدخدا این را ببین
یک تاپیک هست و خودش یک ماجراست
***
گر نیایی و نباشی باز هم در انجمن
میشوی اخراج، این تهدید ماست!
***
با دلی گــــریان و قلبی مضطـــــرب
آمدم بینم چه هست که ماجراست!
***
غبطه خوردن دارد این ذوق و هنر
«حاج برزخ»، واقعا در قلب ماست
***
شعر طنزهایی که تا حال گفته است
هــــــر کدامش خاطراتی نزد ماست
***
بارالها خیر و خوبی را بریز در راه او
لااقل ایشـــان در اینجا یاد ماست
***
بعد ثبت این تاپیک هـــم دوستـــــــــــان
یادشان آمد که دوستی، دوست ماست!
***
حال پردازیم ما بـــــــــر شایعات:
آخر این ماه جشن عقد ماست؟!
***
واقعا هم ســــــــوژه است این کدخدا
این هم انگاری فقط از شانس ماست!
***
من كه هستـــــــم دائماً درنزدتان
ایها الناس كدخداتان روی پاست
***
تا نباشـــــــــم من دو روزی نزدتان
بانگ آرید: کدخدا لِنگ در هواست؟
***
ایها الناس هر چه سلطان گفته است
یا که هـــــر چه بعد گوید رو هواست!
***
من شدیداً میکنـــــــم تکذیب چون
ایی دروغویی که گفتن رو هواست!
***
تا شنیــــدم این خبـــــر را تند و تند
میبرم سر را چپ و فوراً به راست!
***
من کجا و عقد و این حرفها کجا؟
شایعه، پاپوش و حتماً ماجـراست
***
بس که میخواهد مـرا هم زن دهد
واقعا ماندم، که سلطان یار ماست؟
***
بـــــــس که محکم آدرس و تاریخ گفت
فکر کردم سور و ساتش هم به راست
***
نیست دور از ذهن، فـــــــــــردا گویـــــد او
مرغ گرانست میدهیم ما نون و ماست!
***
توی تاریخی که گفتست، جان من
مطمئنست عقد ما حتماً به پاست؟
***
گر که دامادش منم، پس چرا من بی خبر؟
اینچنین عقدی که خییییییییلی نارواست!
***
روی کارت دعـــوتش را دیدهاید؟
شاید او تنها فقط همنام ماست
***
باز هـم من میکنــــم تکذیب چون
شاید آیند و نویسند عقد به راست
***
یک سوال سهل هــم دارم کنون
کدخدا بهتر ز من، جانا کجاست؟
***
کدخداتان هر که هست و هر چه هست
توی تبیان جادهای بی انتهـــــــــــاست
***
بر خلاف حرفها و شایعات دور و بر
همچنان هـم وی وکیل بعضیاست!
***
«جــــاده دوستــــی» کماکان نامم و
شعر طنز گفتن، فعلا عشق ماست!
******
پینوشت:
1 - یکی از علل چند روز نبودنم این هست که به دلایل رنگی! در منزل، دسترسی به اینترنت نداشتم. (خدا از این بلاها نصیب شماها نکنه!)
2 - در محل کارم هم وجدان کاری اجازه نمیده کار شخصی انجام بدم! (کسی اطلاع نداره که این وجدان رو چطور میشه فرستاد دنبال نخود سیاه؟!)
3 - یکی از آشنایان عزیز تبیانی من با خوندن شایعه مندرج در این تاپیک، باور کرده بود که خبرهایی هست. عمق فاجعه در اینجا بود که هر چند من این شایعه رو تکذیب کردم ولی این فامیل دور طی اقدامی وحشت زا برام پیامک زدن که:
ما که داریم 28 شهریور میایم عروسی!
من: :-|
28 شهریور: :-|
عروسی: :-|
4 - جدای از شوخی و مزاح از تمام دوستان و فامیلهای دوری! که توی این مدت از راههای دور و نزدیک جویای حالم بودند ممنونم. کم بودند ولی همین که بودند، ارزشناک بود! (خدا یه صبری به زبان فارسی بده که من دوباره یه واژه ساختم)