سلام
به نظر من که شاعرش نمیخواسته چیز خاصی بگه.احتمالا برلی اولین بار
دانه سیب توجهش رو جلب کرده بوده یه جمله ای گفته.خب شاعرا هم که
حرف زدنشون مثل شعر گفتنه.فکر کنم این گذر زمانه که معانی متفاوتی
بهش داده.اما بجز نظراتی که تا الان دادن من فکر کنم یه استنباط دیگه هم
میشه کرد اونم اینکه :سیب با وجود اینکه سیب شد و به سر حد کمال
خودش رسید ،همیشه نقطه شروعش رو در قلبش نگه داشت ویادش نرفت
که چی بود واز کجا اومده بود.به نظر من سیب هیچ وقت مغرور نمی شه