شجاعت درتصمیم گیری
بى گمان، از جمله شرایط و اوصاف لازم كارگزاران و مدیران، شجاعت و نترس بودن در ارتباط با انجام دادن وظایف دینى و آنچه در قلمرو مسؤولیت او قرار دارد، است.
مولا امام على(ع) نیز بر این مهم در جاى جاى كلماتش تأكید كرده، از جمله در باره معیارهاى گزینش فرماندهان، خطاب به مالك اشتر مى فرماید:
«فولِّ من جنودك ... أهل النجدةِ و الشجاعة؛[48]
براى فرماندهى سپاه ... افرادى را از خاندان پارسا و داراى سوابق نیكو و دلاور و سلحشور انتخاب كن!»
مولاى متقیان، براى افرادى كه طرف مشورت قرار مى گیرند، شرایط و اوصافى را در نظر گرفته، از جمله اینكه ترسو نباشند، بنابراین حال كه شخص ترسو، قابلیت مشورت ندارد، به یقین، نمى تواند مدیر و كارگزار جامعه دینى نیز باشد. آن حضرت در این باره مى فرماید:
«و لا تدخلنَّ فی مشورتك ... و لا جباناً یضعفك عن الأُمور؛[49]
راه مده در مشورت ... افراد ترسو را! زیرا، در انجام دادن كارها، روحیه تو را سست مى كنند.»
بى گمان، موفقیت رهبران و مدیران بزرگ، مرهون شجاعت آنان است؛ زیرا، شجاعت، در حالات و شرایط گوناگونى، سرنوشت ساز است، از جمله:
الف) در پذیرش اصل مسؤولیت و مدیریت؛
ب) در مقابله با حوادث غیر منتظره و ناخواسته؛
ج) در پذیرش اشتباه و خطا و جبران آثار آن؛
د) در برابر وسوسه هاى قدرتهاى بزرگ و ارعاب آنان براى وابسته شدن؛
ه…) در میدانهاى جنگ و نبرد گرم و سرد با دشمنان گوناگون بشریت.
همینطور قاطعیت در مقام تصمیم گیرى و نقش جدى بودن مسؤولان جامعه در تمام ایام، بویژه در حالات بحرانى و در مقابل آفات، و ضررهاى شك و دودلى آنان، بر كسى پوشیده نیست. از این رو یكى از ملاكهاى انتخاب مدیر و زمامدار، در فرهنگ و علوم مربوط به مدیریت، قاطعیت به شمار مى رود.
این حقیقت، از نگاه ائمه معصوم(ع) پنهان نمانده و در این باره مطالب فراوانى را بیان كرده اند. در اینجا، پاره اى از سخنان امام على(ع) گزارش مى شود:
«و لكنَّ اللهَ سبحانَهُ، جعل رُسُلَهُ أُولی قوَّةٍ فی عزائمهم و ضَعْفَةً فیما ترى الأعینُ فى حالاتِهِم مع قناعةٍ تَمْلَأُ القلوبَ و العیونَ غنىً؛[50]
خداوند، پیامبران را با عزم و اراده اى قوى، گرچه با ظاهرى ساده و فقیر، مبعوث كرد، با قناعتى كه دلها و چشمها را پر سازد.»
آن حضرت، در مقام توصیف مالك اشتر، به عنوان یك مدیر شایسته، یكى از ویژگیهاى برتر او را «قدرت تصمیم گیرى» برمى شمارد:
«اما بعد. فقد بعثتُ إلیكم عبداً من عباد الله لا ینام أیّام الخوف و لا یَنْكُلُ عن الأعداءِ ساعاتِ الروع، أشدَّ على الفجار من حریق النار، و هو مالك بن الحارث أخو مَذحج. فاسمعوا له و اطیعوا أمرَه فیما طابق الحق! فإنَّه سیف من سیوف الله لا كلیل الظُبَّة و لا نابی الضَریِبَةِ؛[51]
پس از ستایش پروردگار. من، بنده اى از بندگان خدا را به سوى شما فرستادم كه در روزهاى وحشت نمى خوابد و در لحظه هاى ترس از دشمن، روى نمى گرداند و بر بدكاران، از شعله هاى آتش تندتر است. او مالك، پسر حارث مذحجى است. آنجا كه با حق است، سخن او را بشنوید و از او اطاعت كنید! او شمشیرى از شمشیرهاى خداست كه نه تیزى آن كُند مى شود و نه ضربت آن بى اثر است.»
در مورد قدرت تصمیم گیرى، و نكوهشِ دودلى و تردید مدیران، مى فرماید:
«لا تجعلوا علمكم جهلاً و یقینكم شكاً! إذا علمتم فاعملوا و إذا تیقنتُم فاقدموا![52]
دانش خویش را نادانى، و یقین خود را شك مپندارید! آن گاه كه به علم دست یافتید، عمل كنید و آن گاه كه به یقین رسیدید، اقدام كنید!»
لازم به یادآورى است كه كلمه «قاطعیت» از ریشه «قطع» به معناى «بریدن و جدا كردن» است و انتخاب چنین واژه اى، از آن رو است كه افراد قاطع، مشكلات را مى بُرَند و گره ها را مى گشایند.
متأسفانه، برداشت غلط، سبب شده كه برخى، هر گونه بى گدار به آب زدنها و بى دقتى ها و تصمیمهاى عجولانه را قاطعیت بنامند!
خداوند متعال، وصف قاطعیت را براى رهبران و پیامبران، لازم دانسته و به رسول خدا(ص) دستور مى دهد، پس از مشاورت و رایزنى هاى لازم، شك و دودلى را كنار گذاشته و با عزمى راسخ تصمیم بگیرد و بر خدا توكل كند:
«و شاورهم فى الأمر فإذا عزمتَ فتوكَّلْ على الله إنَّ الله یحب المتوكلین؛[53]
در كارها، با آنان مشورت كن. اما هنگامى كه تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خداوند توكل كن؛ زیرا، خداوند، متوكلان را دوست دارد.»