اما با بسته شدن مدرسه و بازگشت دانشآموزان به خانهشان، این مشکل عجیب روشتای «نشامبا»، روستایی که محل زندگی چند نفر این دانشآموزان بود، را هم فراگرفت.
در ماههای آوریل و می، مجموعا ۲۱۷ نفر در این روستا دورههای خندههای بیمورد را تجربه کردند. در ۲۱ می مدرسه بازگشایی شد، اما در ماه جون، مقامات مجبور شدند، دوباره مدرسه را ببندند. در این ماه، همهگیری خنده به مدرسه متوسطه بوکوبا سرایت کرد و ۴۸ دختر دیگر را درگیر کرد، همهگیری دیگری هم در کانیانگراکا رخ داد و دو مدرسه پسرانه این منطقه بسته شدند.
- در اکتبر سال ۱۹۶۵، در یک مدرسه در بلکپرن، چند دختر به طور ناگهانی از سرگیجه شکایت کردند، بعضی از آنها غش کردند. در طی چند ساعت، ۸۵ دختر در این مدرسه با آمبولانس به بیمارستان مجاور برده شدند. علایم آنها شامل غش، ناله، به هم فشردن دندانها، نفسنفس زدن و گرفتگی عضلات بود.
بررسیهای لازم انجام شد و هیچ نشانی مبنتی بر آلودگی غذا یا هوا پیدا نشد. آن دسته از دخترهایی که کم سن و سالتر بودند، بیشتر مبتلا شده بودند، اما آنهایی که سن بیشتری داشتند، علایم را به شکل شدیدتر و طولانیتری از خود بروز میدادند.
پزشکان تشخیص دادند که علت مشکل هیستری است و یک پیادهروی سه ساعته و ترس از همهگیری فلج اطفال، افراد را مستعد بروز چنین علایمی کرده است.
- در مالزی در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، در دخترهای محصل و زنان جوانی که در کارخانهها کار میکردند، به کرات حملات هیستری جمعی دیده شد، در فرهنگ محلی این باور وجود داشت که روحهای شرور در انها رخنه کردهاند!
-