• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
زن ریحانه آفرینش (بازدید: 1462)
جمعه 17/6/1391 - 19:53 -0 تشکر 548984
زن و خانواده در پاکستان

مرداد ماه، سالروز اعلام استقلال کشور پاکستان است. جایگاه مهم پاکستان در میان کشورهای اسلامی و نیز فضای سیاسی، اجتماعی ویژه ای که این کشور دارد مناسب می نمود که در پی سری مباحثی که تاکنون در زمینه بررسی وضعیت زنان در کشورها یا جوامع اسلامی داشته ایم نگاهی نیز از این زاویه به کشور همسایه، پاکستان داشته باشیم. آنچه در پی می خوانید، اولین بخش این بررسی است که آرزو می کنیم آگاهیهای خوبی را در اختیار علاقه مندان قرار دهد. ان شاءاللّه «پیام زن»

پاکستان سرزمینی است با زیباییهای بسیار و چشم اندازهای به غایت متنوع، مانند کوههای همواره پوشیده از برف، بیابانهای سوزان، دشتهای پر بار کشاورزی و حاصلخیزترین گندمزارهای آسیا. در این کشور شهرهای بزرگ پیشرفته نیز وجود دارد، ولی به طور عمده پاکستان سرزمینی روستایی است و کشاورزی پشتوانه اصلی اقتصاد آن به شمار می آید. با آنکه کوششهای فراوانی برای وارد کردن صنعت به کشور به عمل آمده، دو سوم از زحمتکشان کشور را دهقانان تشکیل می دهند. هر چند در جای جای این کشور مشکلات بسیاری وجود دارد که غلبه بر آنها دشوار می نماید، مشکل اصلی بار فقری است که بر دوش بیشتر مردم سنگینی می کند. مردم صحراهای سوزان برای محصولات عمده خود، گندم و ارزن، به بزرگترین شبکه کانالهای جهان که با جریان رود سند مرتبط است وابستگی دارند. اما به رغم تکیه پاکستان بر کشاورزی، تنها در حدود یک پنجم این سرزمین آفتاب سوخته و غبارخیز قابل کشت است. حتی زمینهای زیر کشت نیز به واسطه افزایش میزان نمک و فرسایش خاک رو به کاستی است. گرچه پاکستانیها آثار فرهنگی مشترک بسیار دارند اما همه به یک زبان صحبت نمی کنند. بعضی از مناطق برای خود زبان محلی ویژه ای دارند. بیشتر پاکستانیها به یکی از چهار زبان مادری سخن می گویند. رایج ترین زبان، زبان پنجابی است که 64 درصد از مردم بدان سخن می گویند.

خوشبختانه زبان اردو در سر تا سر کشور تا اندازه ای فهمیده می شود و با اینکه کمتر از ده درصد مردم به عنوان زبان مادریشان بدان سخن می گویند، زبان ملی پاکستان انتخاب شده است. این اغتشاش زبانی تا حدودی مانعی بر سر راه وحدت ملی است. هر چند عوامل جداسازنده زبان و جدایی طلبی منطقه ای بر مشکلات پاکستان افزوده اند، اما یک واقعیت مسلم هنوز به قوت خود باقی است. در جامعه عمدتا زراعی پاکستان، ثباتی بنیادی به چشم

می خورد. اگر چه رادیوها و مدرسه ها آهنگ زندگی روستایی را دگرگون می سازد، هنوز مردان برای قلیان کشیدن گرد هم می آیند و زنان، سر چاههای آب برای نجواهای دوستانه توقف می کنند. مردان و زنان پاکستانی در مواجهه با سختیها تحمل شگفت انگیزی از خود نشان می دهند. آنان مردمی هستند بسیار مهربان، مصمّم و با توان روحی بسیار.

جمعه 17/6/1391 - 20:15 - 0 تشکر 549039


مراسم ازدواج و ارتباط جغرافیایی در پاکستان



پاکستان به چهار ایالت تقسیم شده است: بلوچستان، استان سرحد شمالی، پنجاب و سند.


زنان در هر کدام از این چهار ایالت الگوهای ازدواج متفاوتی دارند. مراسم ازدواج مهمترین و جالب ترین مراسم زندگی اجتماعی مردم پاکستان است و در مناطق مختلف، متفاوت است.



جمعه 17/6/1391 - 20:15 - 0 تشکر 549040


مراسم ازدواج در بلوچستان:



ـ خواستگاری: در اصطلاح مردم این استان «خطبه» خوانده می شود. در بعضی از شهرها و روستاهای ایالت بلوچستان، خواستگاری از دختر در دوران کودکی صورت می گیرد. خانواده پسر یکی دو دست لباس نو به همراه وسایل دیگر به انضمام مقداری برنج و روغن و ... به منزل دختر فرستاده و با این شیوه تمایل خود را به ازدواج با دختر آن خانواده نشان می دهد. پس از اعلام آمادگی هر دو خانواده با هم مشورت می کنند و تعدادی از بستگان را دعوت کرده و در حضور آنان مسأله خواستگاری مطرح می شود.


ـ تهیه رختخواب و چادر و بردن آن به منزل عروس: دو سه روز قبل از ازدواج، مادر داماد همراه جمعی از زنان آشنا و اقوام، رختخواب و چادری را که تهیه کرده به منزل عروس می برد. مادر داماد و خواهران با خواندن و پایکوبی پایکوبی وارد اتاقی که عروس در آن نشسته است می شوند و چادر را که مادر داماد تهیه کرده بر روی سر او می گیرند و به دختر در حالی که روی رختخواب مادر داماد نشسته یک نوع غذا به نام «مالیده» می دهند.


ـ حنابندان: این رسم معمولاً در روز اجرا می شود. اگر مادر عروس مذهبی و باحجاب باشد در گوشه ای نشسته و رسم حنابندان را نظاره می کند. زن مسنی به دست عروس حنا می مالد و پیرمردی نیز مسؤول مالیدن حنا به دست داماد است.


ـ نکاح: در استان بلوچستان یک روز قبل از مراسم عروسی، خطبه عقد جاری می شود.


ـ حق مهر: تعیین میزان حق مهر در نقاط مختلف استان بلوچستان متفاوت است. با این حق، مهر بر اساس سنت جاریه خانواده ها تعیین می شود. مثلاً اگر حق مهر مادر عروس هزار روپیه باشد مهریه عروس نیز به همان اندازه تعیین می شود.


ـ شیر و شکر دادن به داماد و «دگ تلنگ»: بعد از خوانده شدن خطبه نکاح، دو نفر از منسوبین داماد وی را تا نزدیک حجله همراهی می کنند. قبل از وارد شدن به اتاق، مادر و خواهران عروس به داماد یک لیوان شیر و شکر می دهند.


به دنبال خوراندن شیر و شکر به عروس و داماد، عروس و داماد در حجله مقابل هم قرار گرفته و به اتفاق قرآن می خوانند. در این رسم که «آرسی مصحف» نام دارد، در بین آنها آیینه ای قرار دارد که از طریق آن صورت همدیگر را رؤیت می کنند. داماد پیش از آنکه در آینه نگاه کند، آیات سوره اخلاص را قرائت می کند و این سوره نشانه مهر و محبت است. پس از آن زن سالخورده ای سر داماد و عروس را به هم می زند که این رسم در بین مردم محل به «دگ تلنگ» معروف است.


ـ رخصت گرفتن داماد: داماد پس از انجام تشریفات لازم از خانواده پدر خداحافظی کرده و شب عروسی در منزل پدر عروس به سر می برد. مدت اقامت وی 3 روز طول خواهد کشید. پس از آن به منزل پدر برمی گردد. و روز چهارم که داماد به اتفاق عروس قصد رفتن به منزل پدری را دارد، خانواده عروس از اقوام و بستگان دعوت می کنند تا جهیزیه دخترشان را ببینند.



جمعه 17/6/1391 - 20:16 - 0 تشکر 549042


مراسم ازدواج در استان سرحد شمالی:



در این ایالت به مراسم خواستگاری و حنابندان بیش از سایر رسومات اهمیت داده می شود. هنگامی که در خانواده ای دختری به دنیا می آید، اعضای خانواده مغموم می شوند. و دلیل این امر در مشکلات عدیده ای است که در آینده دختر، به خصوص در امر ازدواج با آن روبه رو است. سنگینی مخارج عروسی و تهیه و خریدن وسایل جهیزیه برای دختر، عوامل مشترکی هستند که در بوجود آمدن پیچ و خمهای مراسم ازدواج، نقش مهمی دارند. ازدواجهای خویشاوندی که راه خواستگاری را بر عده ای از والدین جوانان سد می کند نیز عامل دیگری است که به مشکلات پیوند زناشویی بین مردم استان سرحد می افزاید. مردم ایالت «سرحد شمالی» ازدواج مبتنی بر عشق را قبیح دانسته و به شدت با آن مخالفند.


ـ خواستگاری: در ایالت سرحد زنان مسن مسؤولیت خواستگاری دختر را متقبل می شوند. خواستگاری با هدیه صندوقی میوه (میوه فصل) از طرف خانواده پسر به خانواده دختر صورت می گیرد. مردم ایالت سرحد بدون استثناء، طول دادن و به تعویق انداختن پاسخ صریح و مثبت والدین دختر به خانواده پسر را وقار و حفظ آبروی دختر می دانند.


ـ رسم هدیه: پس از خواستگاری، تا هنگام عروسی بین خانواده های داماد و عروس به مناسبتهای مختلف هدایای فراوانی رد و بدل می شود.


ـ مراسم مایان: این رسم در اصطلاح مردم «بتیک» نام دارد. لباس مخصوصی مرکب از سه رنگ قرمز و سبز و رنگ شاد دیگری برای عروس تهیه می کنند و همراه با لوازم و وسایل زینتی دیگری به وی هدیه می شود.


ـ رسم کوزه: به وسیله خواهرشوهر و شوهر خواهر داماد انجام می شود. داماد را روی تختی می نشانند و بر روی سرش چادر پر زرق و برق قرمزرنگی می اندازند. یکی از آنها کوزه ای پر از آب کرده و با مقداری «سدر» و ماست مخلوط می کند، سپس داماد را با آن غسل می دهند.



جمعه 17/6/1391 - 20:16 - 0 تشکر 549045


یالت پنجاب و مراسم ازدواج:



ـ انتخاب: از آنجایی که رنگ چهره دختران شهرهای جنوبی ایالت پنجاب به علت گرمی هوای تابستان تیره است، لذا از زیبایی و جذابیت خاصی که مورد پسند مادرشوهر باشد برخوردار نیستند. به همین دلیل با مشکل «نرفتن به خانه بخت» روبه رو هستند. در این ایالت هر چه خانواده دختر ثروتمندتر باشد، جوانان بیشتریی طالبند که با دختر چنین خانواده ای ازدواج کنند.


ـ خواستگاری: هر گاه دو زن از خانواده های یک فامیل باردار باشند، بزرگان تصمیم می گیرند که پس از تولد فرزندان و رسیدن به سن بلوغ آنها را به عقد هم درآورند. در صورتی که در خانواده ای پسر و در خانواده دیگر دختر متولد شود، والدین تصمیم خود را عملی می کنند. عروس و داماد تا موقع عروسی همدیگر را نمی بینند.


ـ مهریه: والدین سعی می کنند که اصول اسلام را در چنین مواقعی بیشتر مراعات کنند و سایر آداب و رسم ازدواج در این منطقه با کمی تغییر در این استان نیز صورت می گیرد.


در ایالت سند، اغلب مردم این ایالت ازدواج «غیر فامیلی» را عیب می دانند و استحکام پیوند زناشویی را در ازدواجهای خویشاوندی می بینند.



جمعه 17/6/1391 - 20:17 - 0 تشکر 549047


بلتستان و گلکیت و رسم ازدواج



در این منطقه مراسم ازدواج از فرهنگ اسلام و ایران تأثیر پذیرفته و مردم آداب و رسوم ازدواج و زناشویی را بر اساس احکام اسلام برگزار می نمایند و حتی مردم بعضی از مناطق گوش دادن به نوارهای موسیقی و آوازه خوانی و رقص و پایکوبی را جایز نمی دانند.


ـ خواستگاری: برخلاف سایر مناطق پاکستان، در بلتستان، دختر و پسر می توانند با میل و علاقه خود و با رضایت والدین ازدواج کنند. بخصوص اینکه اجبار نمودن دختر به ازدواجهای ناخواسته را خلاف شرع و عرف می دانند.


لازم به ذکر است در این منطقه چون مناطق دیگر پاکستان املاک و دارایی پسر و دختر نیز حائز اهمیت است و برای حفظ اموال خانواده امری مهم به حساب می آید.


ـ مراسم سوگند بزرگ: مراسم خواستگاری به زبان «بلتی» «کهه می تهل» نام دارد. یعنی «به کسی دیگر قول نمی دهم». مرحله خواستگاری را سوگند کوچک می نامند. پس از آن در ایام ازدواج، مراسم دیگری برگزار می شود که به «سوگند بزرگ» معروف است.



جمعه 17/6/1391 - 20:17 - 0 تشکر 549050


متغیرهای سن ازدواج زنان در پاکستان



سن ازدواج در پاکستان در طول سالها تغییر کرده است، بویژه طی دهه (1359) (1980م) و دلیل آن را می توان به تحولات انجام یافته در شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور نسبت داد. در حالی که خانواده مشترک و هسته ای هنوز به طور گسترده ای رایج است ولی علاقه و میل به تشکیل خانواده های غییر مرکزی بسیار است و خانواده مرکزی به تدریج اهمیت زیادی می یابد. همچنین به دلیل اینکه کشاورزی، بخش اعظم زندگی مردم پاکستان را تشکیل می دهد، زنان ترجیح می دهند با مردانی ازدواج کنند که مستقل هستند و این خود باعث زیاد شدن سن ازدواج، هم در مردان و هم در زنان شده است. در اوایل دهه 1339 (1960م) پاکستان به رشد اقتصادی در بخش غیر کشاورزی دست یافت که بخش شهری را قادر ساخت تا مهاجرین روستایی را به خود جلب کند. این توسعه در الگوی ازدواج شهر و روستا تأثیر زیادی گذاشت.


بر اساس ماهیت سنتی جامعه پاکستان، کار کردن زنان خارج از خانه، بویژه قبل از ازدواج پسندیده نیست. آنانی که به دنبال کار می روند عموما به دلیل اقتصادی، بویژه در مناطق شهری، تا زمانی که ازدواج کنند خود را به کار مشغول می کنند، بنابراین کار کردن زنان عامل مهمی است که با زمان ازدواج ارتباط دارد.


اگر چه ازدواج در پاکستان یک امر تقریبا عمومی است، ولی تنها گروهی که از این الگو، زیاد پیروی نکرده اند، زنانی هستند که به مدرسه رفته اند. طبق آمار و بررسی به عمل آمده، درس خواندن بیش از 5 سال باعث تأخیر در ازدواج می شود. قابل قبول است که درصد کمی از زنان که به مدرسه می روند آنانی هستند که این کار برایشان آسان تر است.



جمعه 17/6/1391 - 20:18 - 0 تشکر 549051


افتتاح اولین کلانتری زن در شهر راولپندی



اولین مرکز پلیس زن، در شهر راولپندی در سال 1373 توسط خانم بی نظیر بوتو افتتاح شد و آغاز به فعالیت نمود. این مرکز در جنب ساختمان مرکزی کلانتری شهر واقع شده و خانم «شمشاد اشرف» ریاست آن را به عهده گرفت. او در سال 1358 (1979م)، دوره تربیت پلیس را در دانشکده پلیس سهاله (اسلام آباد) به پایان برد و از آن موقع تا مسؤولیت جدید با پلیس همکاری داشته است. همراه وی 22 نفر از بانوان با سمت یک معاون رئیس، 4 بازرس،یک افسر ارشد و 13 پاسبان (مأمور) مشغول به کار شدند.


در این کلانتری هم اکنون روزانه به دادخواستهای متعددی در موارد مختلف از قبیل اختلافات خانوادگی، دزدی و ... رسیدگی می شود. طبق گفته خانم «شمشاد اشرف» دامنه فعالیت این کلانتری بیشتر خواهد شد. مقررات آن، همان قوانین و مقرراتی است که در سال 1347 (1968م) توسط انگلیسیها وضع شده است. بعد از ساعت 5 بعدازظهر هیچ زن مجرمی در زندان کلانتری نگهداری نمی شود. بازجویی از مجرمان در حضور یکی از محرمان آن زن انجام می شود و این کار توسط افراد شایسته و باصلاحیت صورت می پذیرد. طبق اظهار رئیس کلانتری، در آینده مقررات و قوانین موجود اصلاح خواهد شد. در گذشته کلانتری مورد اشاره فاقد زندان بوده و مجرمان در ساختمان بزرگی واقع در پشت ساختمان مرکزی بازداشت می شدند که با تکمیل شدن زندان زیرزمین ساختمان مرکزی، متهمان طبق ماده 22 مقررات کلانتری، در آنجا زندانی خواهند شد. ریاست این کلانتری امیدوار است که به موفقیتهای چشمگیری دست بیابد و مسأله رشوه که در پاکستان رواج شدیدی دارد، در این مرکز راه نفوذی نخواهد داشت.


خانم شمشاد اشرف، در باره فلسفه وجودی این کلانتری گفته است: افتتاح چنین مرکزی، یکی از ضروری ترین اقدامات برای نیمی از جامعه بود، زیرا زنان نمی توانند مشکلات خود را در مراکز انتظامی و دادگاههایی که توسط مردان اداره می شود، مطرح نمایند و افتتاح چنین مرکزی باعث مطرح شدن بسیاری از حقایق می شود.


شاید افزایش جرایم در شهرهای بزرگ کشور و عدم رسیدگی به مسائل و مشکلات زنان و مراکز انتظامی و قضایی، بخصوص مطرح شدن واقعیتها توسط زنان شاکی، به دلیل شرم و حیای خانواده ها و مردانه بودن محیطهای انتظامی، دولت وقت را وادار به تأسیس پلیس زن کرده باشد.


لازم به ذکر است عده ای مخالف ایجاد تشکیلات جداگانه ای برای زنان بوده و معتقدند زن و مرد هر دو متعلق به یک جامعه هستند. ایجاد تشکیلات جداگانه ای برای زنان، فاصله بین مردان و زنان کشور را زیادتر می کند. از طرفی، همه بی عدالتی ها در قوانین ناقص کشور ریشه دارند و قبل از ایجاد چنین تشکیلاتی بایستی قانون کشور اصلاح شود. تأسیس کلانتری مستقل برای زنان فکر خامی است، زیرا شبه چنین تشکیلاتی به نام دارالامان زنان در گذشته نیز وجود داشت و مردم می دانند که به مراکز فساد تبدیل شد. مخالفین معتقدند که به جای تأسیس چنین مراکزی، بهتر است در دادگاهها و کلانتریها بخشی مخصوص زنان تشکیل شود و تعدادی زن در آنجا به خدمت گمارده شوند تا به مشکلات زنان رسیدگی کنند. مخالفین کلانتری و پلیس زن معتقدند که مشکل دیگر مردم فرهنگ غلطی است که بر اساس آن، مردان، زنان را در آداب و رسوم اشتباه و بی جا به بند کشیده اند. با توجه به چنین رسوم غلطی زن نمی تواند از حقوق خود تحت هیچ شرایطی دفاع کند، بنابراین باید در جامعه تغییر نگرش بوجود آید.



جمعه 17/6/1391 - 20:19 - 0 تشکر 549052

نتیجه گیری:


52% از جمعیت پاکستان را زنان تشکیل می دهند. ولی زن مسلمان در این کشور وضعیت و موقعیت اجتماعی و فرهنگی مطلوب و مناسبی ندارد. سالیان متمادی است که با فقر فکری، استثمار، بی حرمتی و محرومیت از تسهیلات زندگی اجتماعی دست و پنجه نرم می کند. زحمات و فعالیتهای زن در این کشور اسلامی ارزش لازم را ندارد. مطبوعات هر روز داستانهای اهانت آمیز و ... راجع به زن در این کشور را منتشر می کنند. روند امور در جامعه همگی بر این مبناست که زنان در کل، دارای موقعیت بسیار پایینی هستند. آنچه که زنان پاکستانی را با یکدیگر متحد می کند، نگرشهایی منفی است که نسبت به آنها وجود دارد. این واقعیت که آنها هیچ گونه هویتی از خود ندارند و اینکه قدرت اقتصادی و اجتماعی ندارند و یا اینکه آنها بار سنگینی بر دوش خانواده هایشان هستند و تهدیدی همیشگی برای آبروی خانواده!


دقیقا همین اسطوره ها و شرایط اجتماعی که فرهنگ به آنها شکل داده است، می باشد که زن پاکستانی را تعریف می کند. به طور اساسی، زنانی که هر نوع قدرتی دارند، چه در زمینه تحصیل، طبقه اجتماعی یا منابع اقتصادی، خود را از قالب «زن پاکستانی» بیرون آورده اند. اما این زنان اقلیتی هستند که سرانجام تغییرات را می پذیرند. زن پاکستانی فقط با مردش اعتبار دارد.


باید به این واقعیت تلخ اعتراف کرد که زنان مسلمان پاکستان از یک سو سخت گرفتار سنتهای دست و پاگیر (تلفیقی از سنتهای فرهنگ پاکستانی و هندوئیسم)، و از سوی دیگر، جامعه مذهبی پاکستان مخالف فعالیت اجتماعی او بوده و او را از فعالیتهای اجتماعی دور می کرده است. تا جایی که هنوز زنان اهل سنت شبه قاره از ورود به مسجد و اقامه نماز جماعت منع می شوند و دین نیز در این منطقه بیشتر مردانه است و در مساجد این کشور جایی برای نمازگزاران زن وجود ندارد.

مجله حوزه

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.