به نام خدای مهربون
سلام! میدونم خیلی دیر رسیدم! میدونم كنار دوستان نبودم اون روزایی كه باید باشم! نمیدونم چه حكمتی داشته! اما از همون جایی كه بودم سعی كردم تنها كارهایی كه میتونم انجام بدم رو انجام بدم! آقای كلامی! خیلی برام شوك آور بود شنیدن این خبر! اما اولین چیزی كه همون لحظه های اول فقط تو ذهنم میرفت و می اومد این بود كه چقدر مادر عزیزتون انسان با لیاقتی بودن!
من خیلی كوچیكم اما مادرتون این قدر با لیاقت بودن كه در بهترین زمان! یكی مثل من در یكی از بهترین مكان ها به یادشون باشه و هر كاری از دستش بر میاد انجام بده!
امیدوارم كه این امام غریبمون حرف هامو شنیده باشه و روح این مادر عزیزمون رو به بهترین جاها برسونه!
خیلی خوشحالم كه آدم های بزرگی چون شما و باقی دوستان در كنارم هستن!
از خدا اول از همه میخوام كه بیشتر از هر چیز به ایمانتون اضافه كنه!
همیشه موفق باشید!
یا علی