5ـ 3 برابری در اجرای قانون
روش پیامبر اعظم (ص)ـ بر اساس جهان بینی توحیدی ـ در اجرای قانون (همانند اصل قانون گذاری) براصل برابری و واقع بینی استوار بوده است. از نظر اسلام، هرگونه تبعیض و جانب داری به ناحق در داوری و اجرای قانون ممنوع است. خداوند خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: «فاحكم بینهم بما انزل الله و لا تتبع اهوائهم عما جائك من الحق» (مائده، (5): 48)؛ «برطبق احكامی كه خداوند نازل كرده در میان آن ها حكم كن و از هوی و هوس های آن ها پیروی مكن و از احكام الهی روی برمگردان» و به عنوان یك دستور عام به همه انسان ها می فرماید: «واذا حكمتم بین الناس أن تحكموا بالعدل» (نساء، (4): 58)؛ «هرگاه میان مردم حكم كردید، باید به عدالت حكم كنید.» حتی گفتار شما نیز بر اساس عدالت باشد: «و اذا قلتم فاعدلو» (انعام، (7): 152)؛ «و هنگامی كه سخنی می گویید، عدالت را رعایت نمایید». به این ترتیب، عدالتی كه در اسلام مطرح است به عنوان یك قانون عام، شامل همه انسان ها است (نساء، (4): 135؛ مائده، (5): 8).
بر این اساس پیامبر، مساوات در برابر قانون را كاملاً پاس می داشت و هرگز اجازه نمی داد كسی از نظر قانون امتیاز طلبی كند. در سیره آن حضرت حفظ این اصل ضامن سلامت جامعه و حكومت و عدول از آن، مایه تباهی و هلاكت تلقّی می گردد.
زنی از اشراف قریش مرتكب جرم سرقت شد. پیامبر (ص)دستور داد دست او را قطع كنند. عده ای خدمت ایشان آمدند و كوشیدند تا حكم خدا (حد سرقت) در باره او اجرا نشود. پیامبر(ص)فرمود: «انما هلك من كان قبلكم بمثل هذا كانوا یقیمون الحدود علی ضعفائهم و یتركون أقویائهم»؛ «همانا كسانی كه پیش از شما بودند به سبب چنین تبعیض هایی هلاك شدند، آنان حدود را بر ناتوانان اجرا می كردند و قدرتمندان را رها می ساختند» (نوری، 1408 ق، ج 2: 442؛ ج 18: 7).
آن حضرت به شدت از تبعیض در اجرای قانون منع می كرد و می فرمود: «انما هلك بنو اسرائیل لانهم كانوا یقیمون الحدود علی الوضیع دون الشریف»؛ «بنی اسرائیل تنها به این سبب هلاك شدند كه حدود را درباره فرودستان اجرا می كردند و بزرگان را معاف می داشتند» (همان).
زنی از قبیله بنی مخزوم به جرم سرقت محكوم شد. «اسامه بن زید» تلاش كرد تا با شفاعت خود از اجرای حكم جلوگیری كند و نظام مساوات در برابر قانون را مختل سازد، پیامبر(ص)او را به شدت از این كار منع كرد و فرمود: «انما هلك من كان قبلكم أنهم كانوا یقیمون الحد علی الوضیع و یتركون الشریف والذی نفسی بیده لو أن فاطمه فعلت ذلك لقطعت یده»؛ «امت پیش از شما به این علت هلاك شدند كه حد (قانون) را در باره فرودست اجرا كردند و بزرگ را رها ساختند؛ به كسی كه جان محمد در دست اوست، سوگند كه اگر فاطمه (دخترم) چنین عملی مرتكب شده بود، دست او را قطع می كردم» (البخاری، 1407 ق، ج 8: 573).
مهم تر این كه، پیامبر(ص)در آخرین روزهای عمرش منبر رفت و چنین اعلان عمومی كرد:
مردم ! من خدایی را كه جز او نیست در برابر شما می ستایم؛ هر كه در میان شما حقی بر من دارد اكنون من آماده تقاص هستم. زنهار كه دشمنی در سرشت و شاءن من نیست؛ بدانید كه محبوب ترین شما نزد من، كسی است كه اگر حقی بر من دارد از من بستاند یا مرا حلال كند تا خدا را كه دیدار می كنم پاك و پاكیزه باشم. این درخواست را چندبار تكرار كرد. آن حضرت با این رفتار خویش نشان داد كه همگان در برابر قانون مساوی هستند و هیچ كس بر دیگری برتری ندارد (جمعی از نویسندگان، بیتا: 362 - 363).
«مارسل بو آزار» محقق انستیتوی عالی «ژنو» دراین باره چنین اظهار نظر می كند: «دیدگاه جهانی اسلام، با دو امتیاز نیرومند، درخشش ویژه ای دارد: یك، ایمان به خدا و دیگری، انكار هر گونه برتری نژادی و قومی و تأكید بر برابری انسانها. پیامبر(ص)با اعلام این اصول توانست عصبیت قومی و نژادی عرب جاهلی، اقوام یهود و مشركان مكه را ریشه كن سازد. هیچ دینی به اندازه اسلام به بشر شخصیت نداده است... رفتار پیامبر اسلام با اقوام یهود و نصاری، برادرانه بوده است... اسلام درصدد ساختن جهانی است كه همه انسان ها ـ حتی آنانی كه به دین سابق خود وفادار مانده اند ـ با تفاهم و همكاری، برادری و برابری زندگی كنند» (مارسل بو آزار، 1369: 202).
وی تأكید می كند كه:
روش سیاسی و اصول حقوقی اسلام در قرون وسطی، دست مایه فلاسفه وحقوقدانان غرب در تدوین ضوابط و قوانین مربوط به عدالت اجتماعی و ضمانت حقوقی مستضعفان در برابر مستكبران بوده است. به جراءت می توان گفت كه شریعت اسلام، بنیانگذار جهانی حقوق بین الملل در جهان است» (مارسل بوآزار: 105).