اصل سیزدهم
آزادیهاى فردى در قلمرو مسایل اقتصادى، سیاسى وغیره در اسلام مشروط به این است كه با تعالى معنوى او منافات نداشته و نیز مصالح عمومى را خدشهدار نسازد. در حقیقت فلسفه تكلیف در اسلام همین است كه مىخواهد با موظف كردن انسان، كرامت ذاتى او را حفظ نموده و مصالح عمومى را تامین كند. جلوگیرى اسلام از بتپرستى و میگسارى و نظایر آن براى حفظ كرامت و حرمت انسانى است، و از اینجا حكمت قوانین كیفرى اسلام نیز روشن مىگردد.
قرآن كریم اجراى قانون قصاص را عامل حیات انسان دانسته و مىفرماید:‹‹و لكم فی القصاص حیاة یا اولى الالباب›› (بقره/179):اى خردمندان، قصاص حافظ حیات شما است.
پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «ان المعصیة اذا عمل بها العبد سرا لم یضرالاعاملها، فاذا عمل بها علانیة ولم یغیر اضرت بالعامة»: هرگاه فردى به صورت پنهانى مرتكب گناه شود فقط به خود ضرر مىزند، ولى اگر آشكارا انجام دهد و مورد اعتراض واقع نشود به عموم ضرر مىرساند.
امام صادق علیه السلام پس از نقل حدیث مىافزاید:«ذلك انه یذل بعمله دین الله و یقتدی به اهل عداوة الله»:علت این امر آن است كه فرد متظاهر به گناه با رفتار خود حرمت احكام الهى را مىشكند و دشمنان خدا از او پیروى مىكنند.