حجاب زنان در شاهنامه
اگر چه فردوسی در برخی از داستانها، زنان ایرانی را بی حجاب معرفی کرده است، ولی زنان اصیل ایران را همیشه عفیف و پاک دامن و با حجاب معرفی می کند.كه در اینجا برای نمونه برخی را ذكر می كنیم ؛ شیرین همسر پرویزیكی از این زنان است كه شرم و حیا و پوشیدگی از ویژگی های خاص اوست ،كه او خود را این گونه معرفی می كند :
به سی سال بانوی ایران بدم به هر کار پشت دلیران بدم
نجستم همیشه جز از راستی زمن دور بد کژی و کاستی
سه چیزی باشد زنان را بهی که باشند زیبای گاه و مهی
یکی آنکه با شرم و با خواسته است که جفتش بد و خانه آراسته است
دگر آنکه فرخ پسر زاید او ز شوی خجسته بیفزاید او
سه دیگر که بالا ورویش بود به پوشیدگی نیز مویش بود
بدانگه که من جفت خسرو بدم به پوشیدگی در جهان نو بودم
یا در آنجا که می گوید:
مرا از هنر موی بد در نهان که او را ندیدی کس اندر جهان
نمودم همین است و آن جادوئی نه از تنبل و مکرر از بد خوئی
بگفت این و بگشاد چادر ز روی همه روی ماه و همه مشک موی
نه کس موی او پیش از این دیده بود نه از مهتران نیز بشنیده بود
(فردوسی،1375 ج9 ص 288-286)
ویا زنی دیگر رودابه است كه فقط گیسو را برای زال می پروراند و از آن کمندی می سازد تا زال را با آن نجات می دهد.
فرو هشت گیسو از آن کنگره که یا زید و شد تا به بن یکسره
پس از باره رودابه آواز داد که ای پهلوان بچه گرد زاد
بگیر این سرگیسو از یکسویم ز بهر تو باید همی گیسویم
بر آن پرورانیدم این تار را که تا دستگیری کند یار را