شراب
اعتقاد ما آن است که آشامیدن شراب و هر مست کننده، حرام بود؛ اگرچه آن قدر نباشد که مست کند، حتّی اگر یک قطره بود و به تحقیق هر مسلمان عاقل و بالغ که شراب خورد با علم به حرمتِ آن، از روی اختیار نه اکراه واجب است که وی را هشتاد تازیانه شرعی بزنند، خواه مرد باشد، خواه زن، خواه آزاد باشد، خواه بنده.
در خبر است که پیغمبر صلی الله علیه و آله گفت که شراب، مادر بدی ها است و کلید همه بدی ها است و آشامنده آن مثل پرستنده بت بود، هر که شراب بیاشامد تا چهل روز نماز او قبول نیست؛ یعنی ثواب بر آن مترتّب نمی شود و اگر در آن چهل روز توبه کند، پذیرفته نشود و اگر در آن چهل روز بمیرد، به جهنّم برود.
مروی است که با شراب خور در یک مجلس نتوان نشست؛ زیرا که لعنت چون نازل شود، همه اهل آن مجلس را دریابد و جایز نیست در خانه ای که در او شراب بود، نماز کنند و مروی است که شرابخوار، اگر بیمار باشد، عیادت او مکنید و اگر بمیرد، بر سر جنازه او حاضر مشوید و اگر گواهی دهد، قبول مکنید و اگر دختر خواهد، مدهید که هر که دختر خود ار به شرابخوار دهد، چنان باشد که به دست خود به زنا برده باشد و کسی که دختر خود را به کسی دهد که در مذهب و دین موافق نبود، به تحقیق که قطع رحم کرده باشد و حرام بود چیزی خوردن بر مایده و خوانی که بر سر آن مست کننده، بیاشامد، اگرچه آن غذا بر آن آلوده نشده باشد و پاک باشد.
***
گفته اند که این خمر، معجون لعنت است. آن جوش، آواز دستِ شیطان است؛ چون دست درو کند، بجوشد؛ پس آب دهن درو اندازد تا تلخ گردد؛ پس بول درو کند تا بگندد. آن مسکین که خمر می خورد، بول شیطان می خورد و معجون لعنت است که به کار می دارد.
این خمر، زهر دین است؛ چنانکه تن را با زهر بقا نیست؟ دین را با خمر بقا نیست. مصطفی صلی الله علیه و آله گفت: «شارب الخمر کعابد الوثن»؛ این به معنی خوف عاقبت گفت؛ یعنی که بسیار افتد میخواره را که به عاقبت از ایمان درماند و به عبادت وثن کشد. چنانک یکی میخواره را به وقت مرگ گفتند: بگو «لا اله الا اللّه »! وی می گفت: شاد باش و نوش خور.