• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 658)
پنج شنبه 9/6/1391 - 14:26 -0 تشکر 535144
شجاعت و هیبت على علیه السلام

صفت شجاعت یكى از اركان اصلى فضائل نفسانى است و عبارت است از عدم تزلزل نفس در امور خطیره و هولناك،و مظهر تام و مصداق حقیقى آن وجود على علیه السلام بود.

اگر چه در فصول پیشین ضمن شرح خدمات نظامى آنجناب چه در غزوات رسول اكرم صلى الله علیه و آله و چه در جنگهاى دوران خلافتش (جنگهاى جمل و صفین و نهروان) شمه‏اى از هیبت و شجاعت او نگارش گردید لیكن هر چه در اینمورد گفته و نوشته شود اندكى از بسیار و یكى از هزار بیشتر نخواهد بود.

بنا بنقل مورخین رنگ على (ع) گندمگون،چشمان مباركش درشت و جذاب،ابروانش پیوسته و پر پشت،دندانهایش محكم و سفید و چون مروارید بود.دست و بازو و ساعد بى نهایت قوى و گوشت آن پیچیده و محكم و در تمام عرب بسطبرى بازو و محكمى عضلات مشهور بود چنانكه گوئى گوشت و پوست و استخوان آنرا كوبیده و آنگاه دست بازو و ساعد ساخته‏اند.

على علیه السلام متوسط القامه بود و تمام گوشت بدن او ورزیده و محكم و چون آهن صلب بنظر میآمد و بطور كلى آنحضرت در اعتدال مزاج و رشد جسمانى و در نهایت نیرومندى بود.مورخین عموما معتقدند كه شجاعت و زورمندى على علیه السلام در تمام عرب منحصر بفرد بود،پدرش ابو طالب او را با جوانان عرب بكشتى وا میداشت و آنحضرت با اینكه از جهت سن خیلى كوچكتر از آنان بود ولى با سرعت عجیبى آنها را بر زمین میزد.از زبیر بن عوام نقل كرده‏اند كه قسم یاد كرد و گفت در هیچیك از جنگها از هیچ شجاعى نترسیدم مگر در مقابل على علیه السلام كه از شدت وحشت خود را گم میكردم.و این تنها زبیر نبود كه از مقابله با او وحشت مینمود بلكه تمام قهرمانان نیرومند و مردان رزم از تصور مقابله با او بوحشت افتاده و در برابرش عرض اندام نمیكردند چه خوب گفته شاعر:

اغمد السیف متى قابله‏
كل من جرد سیفا و شهر (1)

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

پنج شنبه 9/6/1391 - 14:32 - 0 تشکر 535150

در تمام جنگها مجاهد فى سبیل الله بود و اندوه و پریشانى مسلمین با وجود وى زائل میگشت،وقتى دست بقبضه ذو الفقار میبرد پیروزى مسلمین محرز و مسلم میشد و هنگامیكه پیغمبر صلى الله علیه و آله را از طرف مشركین غم و اندوهى میرسید و سپاهیان مخالف براى قتل او تصمیم میگرفتند وجود على علیه السلام باعث بر طرف شدن غم و اندوه پیغمبر میگردید و بهمین جهت او را الكاشف الكرب عن وجه رسول الله گفتند.

شجاعت و نیروى بازوى على علیه السلام اظهر من الشمس بود و مخالفین و دشمنانش نیز او را بشجاعت میستودند،مشهور است كه با دو انگشت سبابه و وسطى گردن خالد بن ولید را فشار داد بطوریكه خالد نعره زد و نزدیك بهلاكت بود.در غزوات پیغمبر صلى الله علیه و آله بسیار اتفاق افتاده بود كه على علیه السلام در مقابل دشمنان ایستادگى كرده بود و اگر آنحضرت نبود كار مسلمین یكسره میشد.

در قاموس زندگانى على علیه السلام كلمه ترس معنى و مفهومى نداشت او نه از جنگ میترسید و نه از مرگ وحشت میكرد در سراسر زندگانى خود با مرگ و خطر هماغوش بود و بارها میفرمود :و الله لابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بثدى امهـبخدا سوگند پسر ابیطالب بمرگ بیشتر از طفل شیر خوار به پستان مادرش مأنوس و مشتاق است (10) .

در جنگ صفین بدون زره در میان دو لشگر میگشت،امام حسن علیه السلام عرض كرد این عمل در موقع جنگ بى احتیاطى است فرمود:یا بنى ان اباك لا یبالى وقع على الموت او وقع الموت علیه (11) . (پسر جانم پدرت باكى ندارد كه رو بمرگ رود یا مرگ بسوى او آید.) عده‏اى از یاران على علیه السلام از این دلیرى و بى باكى او احتیاط میكردند كه مبادا از طرف دشمن غافلگیر شود لذا نزد آنحضرت آمدند و عرض كردند یا امیر المؤمنین شما در مواقع جنگ هیچگونه احتیاط نمیكنید و از هیچ پیشامدى هراس ندارید در پاسخ آنان این رباعى را فرمود:

اى یومى من الموت افر
یوم ما قدر ام یوم قدریوم ما قدر لا اخشى الوغا
یوم قد قدر لا یغنى الحذرشاعر فارسى زبان مضمون رباعى فوق را بفارسى چنین سروده است:

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

پنج شنبه 9/6/1391 - 14:48 - 0 تشکر 535158

از مرگ حذر كردن دو روز روا نیست‏
روزى كه قضا هست روزى كه قضا نیست‏روزى كه قضا هست كوشش ندهد سود
روزى كه قضا نیست در آن مرگ روا نیست‏هر شجاعى كه در جنگ بدست آنحضرت كشته میشد موجب افتخار قبیله خود میگشت و افراد قبیله از تقابل مقتول با آن شیر بیشه شجاعت مباهات مینمودند چنانكه در غزوه خندق عمرو بن عبدود كه بدست وى كشته شد خواهرش گفت اگر جز على كه حقا لیاقت آنرا دارد كه قاتل برادرم باشد دیگرى عمرو را كشته بود تمام عمر میگریستم لكن على را در شجاعت در تمام جهان نظیرى نیست و كشته شدن بدست او عین افتخار و اعتبار است .


ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه مینویسد روزى معاویه خفته بود پس از بیدار شدن عبد الله بن زبیر را (كه هر دو از شجاعان بودند) در پایین پایش دید كه بر تخت او نشسته بود،عبد الله از روى شوخى بمعاویه گفت اگر میخواستم ترا (در خواب كه بودى) غفلتا میكشتم.معاویه گفت بعد از ما اظهار شجاعت كن!عبد الله گفت براى چه شجاعت مرا انكار میكنى با اینكه من در جنگ برابر على بن ابیطالب بایستادم!معاویه گفت اگر چنین جرأت میكردى یقینا على تو و پدرت را با دست چپ میكشت و دست راستش بیكار میماند و دنبال دیگرى میگشت كه بقتل رساند (12) .بارى على علیه السلام ضیغم الغزوات و اسد الله الغالب بود كه وقتى پا بمیدان محاربه مى‏گذاشت نفس‏هاى دلیران و شجاعان در سینه‏ها تنگ میشد و بهر فرقه حمله میكرد عفریت مرگ با صورت هولناكى بر آنگروه نمایان میگشت.رباعى زیر منسوب بآنحضرت است:


صید الملوك ارانب و ثعالب‏
و اذا ركبت فصیدى الابطال‏صیدى الفوارس فى اللقاء و اننى‏
عند الوغاء لغضنفر قتال (13)


سفیان ثورى گوید كه على علیه السلام در میان مسلمین كوه آهنینى بود و براى كفار و منافقین حریفى نیرومند،خداوند عزت و احترام مسلمین و ذلت و خوارى مشركین را بدست او قرار داده بود.


ثمره شجاعت و مجاهدت على علیه السلام رواج دین حنیف اسلام و پیشرفت احكام الهى و محو كفر و بت پرستى گردید.


پی ‏نوشتها:


(1) تمام مردان شمشیركش هنگام برخورد با او شمشیر خود را غلاف میكردند.


(2) قیل له:باى شى‏ء غلبت الاقران؟فقال علیه السلام:ما لقیت احدا الا اعاننى على نفسه .یؤمى بذلك الى تمكن هیبته فى القلوب.


نهج البلاغهـكلمات قصار.


(3) بحار الانوار جلد 45 ص 138


(4)ارشاد مفید جلد 1 باب 3 فصل .56


(5) خود حضرت امیر علیه السلام نیز در نامه‏اى كه بعثمان بن حنیف نوشته میفرماید:و الله لو تظاهرت العرب على قتالى لما ولیت عنهاـبخدا سوگند اگر تمام عرب به پشتیبانى یكدیگر بجنگ من برخیزند من از آنها رو گردان نمیشومـنهج البلاغه نامه 45


(6) افكار امم


(7) امالى صدوق مجلس 32 حدیث 4


(8) كشف الغمه ص 73


(9) منتهى الامال جلد 1 ص 44 نقل بمعنى


(10) نهج البلاغه كلام .5


(11) بحار الانوار جلد 41 ص 2 نقل از مناقب آل ابیطالب.


(12) بحار الانوار جلد 41 ص 143


(13) شكار پادشاهان خرگوشها و روباه‏ها است ولى هنگامیكه من سوار میشوم شكار من شجاعان عرب است.شكار من در موقع جنگ سواران و دلیران است و من هنگام جنگ شیرى بسیار كشنده ‏ام .

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

پنج شنبه 9/6/1391 - 14:48 - 0 تشکر 535160

از مرگ حذر كردن دو روز روا نیست‏
روزى كه قضا هست روزى كه قضا نیست‏روزى كه قضا هست كوشش ندهد سود
روزى كه قضا نیست در آن مرگ روا نیست‏هر شجاعى كه در جنگ بدست آنحضرت كشته میشد موجب افتخار قبیله خود میگشت و افراد قبیله از تقابل مقتول با آن شیر بیشه شجاعت مباهات مینمودند چنانكه در غزوه خندق عمرو بن عبدود كه بدست وى كشته شد خواهرش گفت اگر جز على كه حقا لیاقت آنرا دارد كه قاتل برادرم باشد دیگرى عمرو را كشته بود تمام عمر میگریستم لكن على را در شجاعت در تمام جهان نظیرى نیست و كشته شدن بدست او عین افتخار و اعتبار است .


ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه مینویسد روزى معاویه خفته بود پس از بیدار شدن عبد الله بن زبیر را (كه هر دو از شجاعان بودند) در پایین پایش دید كه بر تخت او نشسته بود،عبد الله از روى شوخى بمعاویه گفت اگر میخواستم ترا (در خواب كه بودى) غفلتا میكشتم.معاویه گفت بعد از ما اظهار شجاعت كن!عبد الله گفت براى چه شجاعت مرا انكار میكنى با اینكه من در جنگ برابر على بن ابیطالب بایستادم!معاویه گفت اگر چنین جرأت میكردى یقینا على تو و پدرت را با دست چپ میكشت و دست راستش بیكار میماند و دنبال دیگرى میگشت كه بقتل رساند (12) .بارى على علیه السلام ضیغم الغزوات و اسد الله الغالب بود كه وقتى پا بمیدان محاربه مى‏گذاشت نفس‏هاى دلیران و شجاعان در سینه‏ها تنگ میشد و بهر فرقه حمله میكرد عفریت مرگ با صورت هولناكى بر آنگروه نمایان میگشت.رباعى زیر منسوب بآنحضرت است:


صید الملوك ارانب و ثعالب‏
و اذا ركبت فصیدى الابطال‏صیدى الفوارس فى اللقاء و اننى‏
عند الوغاء لغضنفر قتال (13)


سفیان ثورى گوید كه على علیه السلام در میان مسلمین كوه آهنینى بود و براى كفار و منافقین حریفى نیرومند،خداوند عزت و احترام مسلمین و ذلت و خوارى مشركین را بدست او قرار داده بود.


ثمره شجاعت و مجاهدت على علیه السلام رواج دین حنیف اسلام و پیشرفت احكام الهى و محو كفر و بت پرستى گردید.


پی ‏نوشتها:


(1) تمام مردان شمشیركش هنگام برخورد با او شمشیر خود را غلاف میكردند.


(2) قیل له:باى شى‏ء غلبت الاقران؟فقال علیه السلام:ما لقیت احدا الا اعاننى على نفسه .یؤمى بذلك الى تمكن هیبته فى القلوب.


نهج البلاغهـكلمات قصار.


(3) بحار الانوار جلد 45 ص 138


(4)ارشاد مفید جلد 1 باب 3 فصل .56


(5) خود حضرت امیر علیه السلام نیز در نامه‏اى كه بعثمان بن حنیف نوشته میفرماید:و الله لو تظاهرت العرب على قتالى لما ولیت عنهاـبخدا سوگند اگر تمام عرب به پشتیبانى یكدیگر بجنگ من برخیزند من از آنها رو گردان نمیشومـنهج البلاغه نامه 45


(6) افكار امم


(7) امالى صدوق مجلس 32 حدیث 4


(8) كشف الغمه ص 73


(9) منتهى الامال جلد 1 ص 44 نقل بمعنى


(10) نهج البلاغه كلام .5


(11) بحار الانوار جلد 41 ص 2 نقل از مناقب آل ابیطالب.


(12) بحار الانوار جلد 41 ص 143


(13) شكار پادشاهان خرگوشها و روباه‏ها است ولى هنگامیكه من سوار میشوم شكار من شجاعان عرب است.شكار من در موقع جنگ سواران و دلیران است و من هنگام جنگ شیرى بسیار كشنده ‏ام .

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.