شیخ مفید شجاعت آنحضرت را نوعى اعجاز دانسته و مینویسد:هیچ جنگجوى كار آزمودهاى دیده نشده است كه همیشه در جنگ پیروز شود بلكه گاهى بر دشمنش غلبه كرده و گاهى نیز شكست خورده است و همچنین ضربت شمشیر هیچ دلاورى همیشه چنان نبوده است كه دشمن در اثر زخم آن جان سپرد بلكه گاهى فوت كرده و گاهى هم بهبودى یافته است و چنین امرى در طول تاریخ سابقه ندارد مگر امیر المؤمنین علیه السلام كه با هر هماوردى بمبارزه برخاست بر او چیره گشت و بهر رزمجوئى ضربتى زد او را بهلاكت رسانید و این هم از موجباتى است كه او را از همگان ممتاز میكند و خداوند جریان عادى امور را در هر جا و زمان بوسیله او بهم زده و وجود وى یكى از نشانههاى روشن خداى تعالى میباشد (4) .
قوت قلب على علیه السلام كه از ایمان و یقین وى سر چشمه مىگرفت در هیچبشرى دیده نشده است،روزى در جنگ صفین بچهره خود نقاب زده و بصورت یك فرد ناشناس در جلو صفوف شامیان مبارز میطلبید پس از آنكه گروهى از مبارزان شام را بخاك هلاكت افكند معاویه بعمرو عاص گفت:این شجاع قویدل كیست؟
عمرو گفت یا عبد الله ابن عباس است!و یا خود على است معاویه گفت چگونه میتوان تشخیص داد؟
عمرو گفت:ابن عباس مرد شجاعى است ولى در مقابل حمله عمومى سپاه باین انبوهى نمیتواند مقاومت كند تمام سپاهیان را فرمان حمله بده.كه از جاى بجنبند و باین جنگجو حمله كنند اگر رو گردانید ابن عباس است و اگر ثابت و پا بر جا ماند على است زیرا على از تمام عرب اگر بمقابلهاش برخیزند رو نمیگرداند چه رسد بسپاه تو (5) .
معاویه براى آزمایش فرمان حمله عمومى داد و تمام سپاه او بحركت در آمد اما آن مبارز چون كوه آهنین در جاى خود ثابت و بر قرار بود آنگاه فهمیدند كه على علیه السلام است پیكار میكند لذا فرمان عقب نشینى دادند.