• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 3451)
پنج شنبه 9/6/1391 - 11:19 -0 تشکر 534965
حماسه سرایی ایرانی

بر گرفته از  http://www.daneshsara.net/adabi/hemase-persian.html

دكتر ذبیح الله صفا در كتاب "حماسه سرایی در ایران "می نویسد: حماسه نوعی از اشعار وصفی است كه مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی، مردانگی ها، افتخارات و بزرگی ها ی قومی یافردی می باشد، به نحوی كه شامل مضاهر مختلف زندگی آنها گردد.

حماسه از زمانی كه ملتی در راه حصول تمدن گام نهاده است، سخن می گوید.

در آن سخن از جنگ های است كه برای استقال و بیرون راندن یا شكست دشمن یا كسب نام و به دست آوردن رفاه صورت گرفته است.

حماسه، ستیزه‌ی‌ انسان‌ برای‌ استقرار زندگی‌ است وشاهنامه، سرود حماسی‌ مردمانی است‌ كه‌ گام‌ در راه‌ ملت‌ شدن‌ نهادند.‌

پنج شنبه 9/6/1391 - 13:55 - 0 تشکر 535130

#- عبور از هفت‌ خوان‌ و هفت‌ وادی‌ و هفت‌ عقبه‌ از جمله‌ سفرهای‌ قهرمانان‌ حماسه‌ها است.  این‌ سفرها همه‌ از برای‌ آن‌ است‌ كه‌ قهرمانان‌ حماسه‌ها اهداف‌ و اعمال‌ خارق‌العاده‌ و عظیم‌ در پیش‌ دارند مانند جنگ‌ رستم‌ با افراسیاب‌ تورانی‌ و یا گیل‌گمش‌ كه‌ به‌ نبرد با مرگ‌ راه‌ سفر طولانی‌ در پیش‌ می‌گیرد تا جاودانگی‌ را در آغوش‌ گیرد. در این‌ كشاكش‌ها، رجزها است‌ كه‌ خوانده‌ می‌شود و ادعاها است‌ كه‌ مطرح‌ می‌شود و یا پیشگویی‌ها است‌ كه‌ بر زبان‌ رانده‌ می‌شود و یا اساساً‌ بر مبنای‌ پیشگویی‌ها، سفرها و جنگها در می‌گیرند. آنجا كه‌ سام‌ زنده‌ بودن‌ زال‌ را در كوه‌ البرز خواب‌ می‌بیند و جاماسب‌ كشته‌ شدن‌ اسفندیار را به‌ دست‌ رستم‌ برای‌ گشتاسب‌ پیشگویی‌ می‌كند و یا رستم‌ فرخزاد از برباد رفتن‌ تاج‌ و تخت‌ ساسانیان‌ و پیروز شدن‌ تازیان‌ پیشاپیش‌ سخن‌ به‌ میان‌ می‌آورد

پنج شنبه 9/6/1391 - 13:57 - 0 تشکر 535132

#- یكی‌ دیگر از ویژگیهای‌ مهم‌ و چشمگیر حماسه‌ها در آمیخته‌ شدن‌ سادگی‌ و بی‌آلایشی‌ در عین‌ اقتدار و عظمت‌ در لفظ‌ و معنا است. حماسه‌ها دارای‌ الفاظی‌ سنگین‌ و فاخر هستند و از رعب‌ و خشیت‌ و در عین‌ حال‌ شكوه‌ و عظمت‌ نگاه‌ انسانها به‌ جهان‌ حكایت‌ دارند. در حماسه‌ها سخن‌ از سستی‌ و بی‌حالی‌ و تردید نیست. قاطعیت‌ و عظمت‌ و اقتدار است‌ كه‌ حرف‌ اول‌ و آخر را می‌زند، چه‌ در سویه‌ی‌ قهرمانان‌ و چه‌ در سپاه‌ دشمن‌ و ضد قهرمانان.  
آنچه‌ به‌ طور خلاصه‌ گفته‌ شد برای‌ ترسیم‌ یك‌ تصویر نسبتاً‌ شفاف‌ و دقیق‌ از ماهیت‌ و محتوای‌ حماسه‌ و اسطوره‌ بود، حماسه‌ و اسطوره‌یی‌ كه‌ اركان‌ و اجزای‌ شاهنامه‌ی‌ حكیم‌ ابوالقاسم‌ فردوسی‌ را تشكیل‌ می‌دهند. شاهنامه‌یی‌ كه‌ سراینده‌اش‌ معتقد است‌ به‌ واسطه‌ی‌ به‌ سرانجام‌ رسانیدن‌ سرایش‌ آن‌ توانست‌ عجم‌ را زنده‌ نماید:
                            بسی‌ رنج‌ بردم‌ در این‌ سال‌ سی‌      عجم‌ زنده‌ كردم‌ بدین‌ پارسی‌

پنج شنبه 9/6/1391 - 13:58 - 0 تشکر 535133

همانگونه‌ كه‌ در ابتدا نیز اشاره‌ شد، شاهنامه‌ سرود حماسی‌ مردمانی‌ است‌ كه‌ گام‌ در راه‌ ملت‌ شدن‌ نهادند. سالها در ناحیتی‌ زیستند، با حوادث‌ آسان‌ و دشوار روبه‌رو شدند و با فتح‌ها و شكستها روزگار گذرانیدند. خاطرات‌ این‌ فتح‌ها و شكست‌ها یادآور استقرار مبانی‌ ملیت‌ آنان‌ است.

پنج شنبه 9/6/1391 - 13:59 - 0 تشکر 535134

حماسه‌ها مرورگر خاطرات‌ ادواری‌ از تاریخ‌ زندگی‌ بشریت‌ هستند كه‌ ملیت‌ در مرزهای‌ خاكی‌ و زبان‌ و نژاد خلاصه‌ و تعریف‌ می‌شد. تعلق‌ یك‌ محدوده‌ی‌ آبی‌ و خاكی‌ به‌ یك‌ قوم‌ و نژاد و یا مذهب‌ تضمین‌ كننده‌ی‌ استقرار و حق‌ مشروعشان‌ برای‌ دوام‌ و بقا بود. و برای‌ دفاع‌ از این‌ حق‌ مشروع‌ انسانها راهی‌ جز توسل‌ جستن‌ به‌ مبانی‌ قدرتی‌ كه‌ می‌شناختند در پیش‌ رو نداشتند. توسل‌ به‌ خدایان‌ و نیروهای‌ خیر در مقابل‌ نیروهای‌ شر. توسل‌ به‌ نیروهای‌ ناشناخته‌ كه‌ در اجسام‌ و طبیعت‌ پیرامونشان‌ حلول‌ می‌كردند. هر چه‌ ناشناخته‌تر نیرومندتر و رمز و راز آلودتر و البته‌ امیدآفرین‌تر و یا هراس‌ آور و نگران‌ كننده‌تر.

پنج شنبه 9/6/1391 - 14:0 - 0 تشکر 535136

توسل‌ جستن‌ به‌ شخصیتهای‌ وهم‌آلود باستانی، نیمی‌ خدایی‌ و نیمی‌ انسانی‌ كه‌ از قدرت‌ و توان‌ خارق‌العاده‌ بر خوردار بودند، توسلی‌ ناگزیر برای‌ انسانهایی‌ كه‌ همانند امروزیان‌ از سلاحهای‌ كشتار جمعی‌ برخوردار نبودند و البته‌ این‌ طبیعت‌ و فطرت‌ بشر است‌ كه‌ نیرو و مدد را از گذشتگان‌ می‌گیرد و آمال‌ و آرزوها را بر آینده‌ و آیندگان‌ می‌افكند و اگر می‌دانست‌ و یا یقین‌ داشت‌ كه‌ آینده‌ كمتر تطابقی‌ با آنچه‌ می‌اندیشد و تصور می‌كند ندارد شاید هیچ‌گاه‌ واژگان‌ امید و امیدواری‌ به‌ فرهنگش‌ راه‌ نمی‌یافت‌ و در پی‌ این‌ راه‌ نیافتن‌ نه‌ حركتی‌ و... بگذریم، سخن‌ از حماسه‌ بود و مرور خاطرات‌ مردمانی‌ كه‌ می‌كوشیدند تا با توسل‌ جستن‌ به‌ یگانگی‌ نژاد و زبان‌ و خاك، ملتی‌ را تشكیل‌ دهند كه‌ حق‌ زیستن‌ و جاودانه‌ زیستنِ‌ مصون‌ و محفوظ‌ از دشمنان‌ را برای‌ خود مسلم‌ می‌شمردند.

پنج شنبه 9/6/1391 - 14:7 - 0 تشکر 535138

هنوز از پس‌ گذشت‌ هزاران‌ سال‌ از آن‌ تاریخ، آب‌ و خاك‌ اصلی‌ترین‌ تصویرگر و تجسم‌ مفهوم‌ مكان‌ هستند و مرزهای‌ آبی‌ و خاكی‌ جدا كننده‌ی‌ ملیت‌ها و نژادها، اما دیگر نه‌ به‌ آن‌ پررنگی‌ و یگانگی‌ گذشته. اگر نه‌ تا دیرزمانی‌ پیش‌ جایگاه‌ مفاهیم‌ انتزاعی‌ تنها در ذهن‌ و تخیل‌ آدمی‌ بود اینك‌ انتزاعیات‌ نیز فضایی‌ و مكانی‌ را در عالم‌ عینی‌ برای‌ خود اشغال‌ كرده‌اند كه‌ البته‌ بحث‌ در باره‌ی‌ چنین‌ تناقض‌هایی‌ در حوزه‌ی‌ فلسفه‌ی‌ محض‌ است‌ كه‌ ما را در این‌ نوشتار با آن‌ كاری‌ نیست.   

پنج شنبه 9/6/1391 - 14:14 - 0 تشکر 535139

اما چه‌ بخواهیم‌ با ماهیت‌ پدیده‌ها مواجه‌ شویم‌ و چه‌ نخواهیم، چه‌ از عهده‌ی‌ درك‌ و شناختشان‌ برآییم‌ و چه‌ نیاییم، از قرار گرفتن‌ خواسته‌ و ناخواسته‌ در تناسب‌ آنها و تاثیرگذاری‌ خواه‌ و ناخواه‌ پدیده‌ها بر زندگی‌ خود شاید ما را گریزی‌ نباشد. به‌ واسطه‌ی‌ همین‌ ناگزیری‌ است‌ كه‌ ماهیت‌ها كه‌ جز از طریق‌ معناها امكان‌ بروز و تجلی‌ ندارند اگر نه‌ خودشان‌ كه‌ تجلی‌شان‌ و اگر باز هم‌ نه‌ دمادم‌ كه‌ هراز چند گاهی‌ دچار دگرگونی‌ و تغییر ساختار می‌شوند، آنگونه‌ كه‌ جتی‌ گاه‌ شناختنشان‌ به‌ واسطه‌ی‌ نه‌ معرفت‌های‌ عمیق‌ كه‌ معرفت‌های‌ مالوف‌ برایمان‌ نه‌ سهل‌ و ممتنع‌ كه‌ دشوار و ممتنع‌ می‌شوند.

پنج شنبه 9/6/1391 - 14:30 - 0 تشکر 535147

ملت‌ها امروز هم‌ از پس‌ اعصار و قرون‌ در این‌ كهنه‌ زمین‌ و با كهنه‌ عادتهایش‌ می‌زییند. اما گویی‌ این‌ كهنگی‌ دیگر قدرت‌ تاثیرگذاری‌ و حكمرانی‌ مطلقش‌ را از دست‌ داده‌ و تنها می‌تواند به‌ حیات‌ خود ادامه‌ دهد. دیگر ایجاد انگیزه‌ نمی‌كند و سیل‌ حركت‌ آدمیان‌ را به‌ راه‌ نمی‌اندازد. اگر زمانی‌ انسانها نه‌ به‌ واسطه‌ی‌ فرد بودن‌ كه‌ به‌ واسطه‌ی‌ ملت‌ بودن‌ در خود احساس‌ قدرت‌ و استقرار و دوام‌ و بقا در مقابل‌ سلطه‌ی‌ خوف‌ و خشیت‌ برانگیز طبیعت‌ می‌كردند، امروز این‌ تك‌ تك‌ انسانها هستند كه‌ می‌خواهند به‌ واسطه‌ی‌ هر آنچه‌ كه‌ در اختیارشان‌ هست‌ و هر آنچه‌ كه‌ به‌ ذهنشان‌ می‌رسد استقرار و اثبات‌ خود را به‌ رخ‌ بكشند. «ترین‌ها» حاصل‌ روزگار ما است، روزگاری‌ كه‌ می‌توان‌ در آن‌ با هر كجای‌ جهان‌ ارتباط‌ برقرار كرد و در این‌ ارتباط‌ها هر مرزی‌ را كه‌ بخواهد امكان‌ نزدیك‌ شدن‌ و تداوم‌ ارتباطها را مانع‌ شود از هم‌ گسست‌ و به‌ كناری‌ نهاد.  در عصر جهانی‌ شدن‌ زندگی‌ می‌كنیم. اگر از اوایل‌ دهه‌ی‌ 1910 تا اواخر دهه‌ی‌ 1980 پدیده‌ی‌ جهانی‌ شدن‌ در پرتو نظریه‌هایی‌ همچون‌ استعمار و سلطه‌ی‌ امپریالیسم‌ و سرمایه‌داری‌ حضور خود را به‌ رخ‌ می‌كشید، از اواخر دهه‌ی‌ 1980 به‌ پدیده‌یی‌ عمدتاً‌ مثبت‌ بدل‌ شد كه‌ نگاهی‌ كاركردگرایانه‌ را می‌طلبید تا فارغ‌ از ارزش‌ داوریهای‌ سیاسی‌ و اخلاقی‌ به‌ تحلیل‌ و مواجهه‌ با آن‌ پرداخت.  شاید هم‌ بتوان‌ آن‌ را عالی‌ترین‌ شكل‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ بورژوازی‌ دانست‌ كه‌ عقلانیت‌ و خودباوری‌ را به‌ عنوان‌ اساسی‌ترین‌ عناصر زندگی‌ بشر بر صدر نشاند.

پنج شنبه 9/6/1391 - 14:35 - 0 تشکر 535151

تعاریف‌ و نظرگاهها در این‌ باره‌ فراوان‌ است.

رابرتسون‌ در این‌ باره‌ می‌گوید:



« مفهوم‌ جهانی‌ شدن‌ هم‌ به‌ درهم‌ فشرده‌ شدن‌ جهان‌ و هم‌ تراكم‌ آگاهی‌ نسبت‌ به‌ جهان‌ به‌ عنوان‌ یك‌ كل‌ دلالت‌ دارد. فرآیندها و كنش‌های‌ یی‌ كه‌ اكنون‌ مفهوم‌ جهانی‌ شدن‌ را برای‌ آن‌ به‌ كار می‌بریم‌ قرنها است‌ ك‌ جریان‌ دارد. اما تمركز بر سر بحث‌ جهانی‌ شدن‌ موضوع‌ نسبتاً‌ جدیدی‌ است.»

پنج شنبه 9/6/1391 - 14:36 - 0 تشکر 535152

اما این‌ جدید بودن‌ دستكم‌ یكصد سال‌ سابقه‌ دارد. تا پیش‌ از پایان‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ جهانی‌ شدن‌ در جریانی‌ كه‌ در بالاتر بدان‌ اشاره‌ شد و تا دهه‌ی‌ 1980 به‌ درازا كشید به‌ گسترش‌ بازارهای‌ بین‌المللی، رواج‌ نهضتهای‌ كارگری‌ و سوسیالیستی‌ در سراسر جهان‌ و ظهور حكومتهای‌ توتالیتر منجر شد و یا دستكم‌ بروز و نمود داشت. از سال‌ 1945 تا سال‌ 1989 یعنی‌ آغاز فروپاشی‌ بلوك‌ سوسیالیستی‌ اگر چه‌ تحت‌ تاثیر شرایط‌ روانی‌ و  كشمكشهای‌ دوران‌ جنگ‌ سرد قرار داشت‌ اما همكاریهای‌ گسترش‌ یابنده‌ میان‌ دولتها به‌ واسطه‌ی‌ تشكیل‌ سازمان‌ ملل‌ و سازمان‌ یونسكو و سایر سازمانهای‌ اقماری، همبستگی‌های‌ نوین‌ و ویژه‌یی‌ میان‌ دولتها و ملت‌ها برای‌ پیشگیری‌ از وقوع‌ یك‌ جنگ‌ جهانی‌ دیگر ایجاد شد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.