این مسألهای است كه در موسیقی سنتی و اصیل ما هم گفته میشود و حتی عارف قزوینی معتقد بود كه خواننده باید آهنگ كارش را بسازد. و حتی شعرش را هم بگوید.
همینطور است. در بین خوانندگان بینالمللی، آنهایی كه جایگاه ویژه دارند، اكثراً كسانی هستند كه مؤلف هستند و خواننده حداقل آهنگساز آلبوم خودش است و اصولاً یك ساز هم میزند مثل التون جان، جرج مایكل، كریس مارتین ، برایان آدامز ، اریك كلاپتون. در نهایت همینها هستند كه میمانند و اكثراً بالای بیست تا سی سال در صنعت موسیقی ماندگارند.
اما آنها كه مؤلف نیستند، معمولاً در كوتاه مدت خیلی موفقتر هم میشوند ولی دوامی ندارند. آنها اوایل با Producerها و آهنگسازان و تنظیمكنندههای خوب كار میكنند و كار موفق میشود و اما كافی است یك جایی به سراشیبی موفقیت بیافتند، آن وقت تنظیمكننده و آهنگساز خوب نمیآید بهترین كارش را به او بدهد، او كارش را میدهد به كسی كه الان روی بورس است و خود به خود این آدمها فید میشوند.
الان همه دوست دارند بهترین كارشان را بدهند به ریحانا، انریكه، بیانسه اما كافی است آنها یك ذره پایینتر بیایند و یك خواننده دیگر سوپراستار آن لحظه باشد. همه كارهای بهتر را میدهند به او اینها افت میكنند چون خودشان نمیتوانند خودشان را بالا نگه دارند