• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1789)
يکشنبه 5/6/1391 - 18:31 -0 تشکر 530400
مقارنه اسباب النزول ده جز نخست تفسیر ابوالفتوح رازی با طبری

بر گرفته از
 http://rasekhoon.net/article/show/156949/مقارنه-اسباب-النزول-ده-جز-نخست-تفسیر-ابوالفتوح-رازی-با-طبری/
نویسنده: امین محمودی پور

تحقیق پیش رو تحت عنوان مقارنه اسباب النزول ده جز نخست تفسیر ابوالفتوح رازی با طبری از مطلوبترین موضوعات از لحاظ مقارنه‌ای در حیطة متن پژوهی می‌باشد كه بیشتر سعی پژوهشگران در حال حاضر اقدام به تطابق و مقارنه بین آثار تألیفی عالمان گذشته می‌باشد . در این پروژه كوشش شد تا نخست به شالوده تحقیق ، یعنی كلیات پرداخته شود . این پروژه كه در سه بخش تقسیم شده است در بخش نخست سعی بر آن شده كه ابتدا به شرح حال دو مفسر و روش شناسی تفسیر آن دو به اختصار بحث شود و پس از آن به جایگاه دانش اساب النزول در بخش دوم اشاره رود تا دورنمای روشنی پیش روی خواننده قرار دهد . نكته محوری كه در این پروژه مد نظر است درفصل سوم و با مراجعه به دو تفسیر و ذكر نمونه‌هایی در جهت تبیین موضوع ، بخش سوم از پروژه را به خود اختصاص داده است ، در بخش مذبور ابتدا تلاش شده به روش شناسی طبری وابوالفتوح رازی در نقل روایات اسباب النزول كه بحث عمده این پروژه را تشكیل می‌دهد اشاره رود كه با تقسیم بندی در ذیل آن در جهت سهولت فهم ، بصورت مجزا مورد بررسی قرار گرفته‌اند و به تبع فصل اول ، روش شناسی طبری و رازی در نقد روایات اسباب النزول با در نظر گرفتن ملاكهای كه دو مفسر بكار برده‌اند بیان شد و در پایان پروژه با تمسك به شأن والای اهل بیت علیهما السلام ، به جایگاه اسباب النزول آیات نازله در شأن اهل بیت در دو تفسیر و موارد قابل تحلیل و نقد در این زمینه جلوه‌ای دیگر بخشیده است .

يکشنبه 5/6/1391 - 19:5 - 0 تشکر 530469

3-2-2- سیاق آیه


از دیگر ملاكهای كه هر دو مفسر در نقل اسباب النزول در جهت نقد آنها بكار می‌گیرد استفاده از سیاق آیه می‌باشد و از این طریق ، قول برتر را و یا نظر خود را بیان می‌كنند شاید این پرسش به ذهن خطور كند كه چه تفاوتی بین ظاهر آیه و سیاق آیه وجود دارد كه به صورت مجزا قرار گرفته‌اند . باید گفت : ظاهر آیه به الفاظ آیه از نگاه نحوی و اعرابی آن مربوط می‌شود و لكن سیاق به معنی سبك و روش است بر این اساس سیاق آیه به قراین و شواهد موجود در آیه گفته می‌شود ثانیاً دو مفسر از لفظ ظاهر و سیاق در نقد اقوال بهره می‌گیرند.
الف) لَیْسَ البِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكُم قِبَلَ المَشْرِقِ و المَغْرِب(208)
طبری ابتدا اقوالی را به عنوان سبب نزول آیه بدین گونه نقل می كند :
( قتاده ، قال : كانت الیهود تصلی قبل المغرب ، و النصاری تصلی قبل المشرق ، فنزلت : ( لیس البر ... )
قتاده قوله : ( لیس البر ... ) ذكرلنا أن رجلاً سأل نبی الله (ص) عن البر ، فانزل الله هذه الآیة ، و ذكرلنا ان نبی الله (ص) دعا الرجل فتلا ها علیه . و قد كان الرجل قبل الفرائض ... فانزل الله هذه آیه، ربیع بن انس قال : كانت الیهود تصلی قبل المغرب ، و النصاری قبل المشرق فنزلت ( لیس البر ... )(209) وی بعد از بیان اقوال مذكور قول برتر را بدین شكل نقل می‌كند .
«و أولی هذین القولین بتأویل الآیه القول الذی قاله قتاده و الربیع بن أنس ان یكون عن بقوله : (لیس البر ...» الیهود و نصاری ، لان الآیات قبلها مضت بتوبیخهم و لو مهم والخبر عنهم و عما أعدلهم من الیم العذاب : و هذا فی سیاق ما قبلها ، إذاكان الأمر كذلك ، لیس البرأیها الیهود و النصاری ان یولی بعضكم وجهه قبل المشرق و بعضكم قبل المغرب ... )(210)
همانطور كه مشخص شد طبری بعد از نقل دو قول در ذیل آیه مذكور در صدد ترجیح قول دوم برآمده و این تحلیل را بر اساس سیاق آیه مدد می‌جوید و این چیزی است كه وی از این روش در ذیل آیات دیگر همچون آیه 282 سوره بقره بكار می‌گیرد و لكن ابوالفتوح فقط به گزارش اقوال قتاده و ربیع بن انس اكتفا و روایتی از ابن عباس و ضحاك نقل می‌كند .
ب ) ان الله لا یستحی ان یضرب مثلاً ما بعوضه فما فوقها(211)
ابوالفتوح رازی در ذیل این آیه به ترتیب دو قول را بیان می‌كند :
« سبب نزول آیت آن بود كه چون خدای تعالی مثال زد بچیزهایی اندك چون عنكبوت و ذباب ، جهودان از آن بخندیدند و گفتند خدای این مثل زد چه خواست بدین چیزهای خسیس ، این كلام خدای را نماند خدای تعالی این آیه را فرستاد و برایشان گفت ( ان الله لا یستحی ... ) خدا شرم ندارد و این قول قتاده است(212) » وی پس از نقل قول قتاده ، روایت دیگری را بدین گونه نقل می‌كند :
« عبدالله عباس و عبدالله مسعود گفتند چون خدای تعالی مثل زد منافقان را با آن دو چیز كه در مقدم برفت از مستوقد آتش و از صیب ، منافقان گفتند خدای چگونه مثل زد به چیزها و او از آن بزرگوارتر است كه مثل زد . خدای تعالی آیت فرستاد برد ایشان »(213)
ابوالفتوح در پایان بر اساس سیاق آیه كه ملاك قرار داده است قول دوم را بدین شكل ترجیح می‌‌دهند .
(و این قول اولی تر است از قول قتاده برای آنكه در آیات مقدم ذكر آن مثلها و منافقان رفته است پس این لایق تر باشد به سیاق آیه)(214) .
البته طبری بعد از نقل دو قول قتاده و ابن عباس و ابن مسعود ، قول ابن عباس و ابن مسعود را می‌پذیرد و می‌نویسد :
« و قد ذهب كل قائل ممن ذكرنا قوله فی هذه الآیه و فی المعنی الذی نزلت فیه مذهباً . غیر أن اولی ذلك بالصواب و أشبهه بالحق ما ذكرنا من قول ابن مسعود و ابن عباس »(215) .

يکشنبه 5/6/1391 - 19:5 - 0 تشکر 530470

4-2-2- مبانی عقیدتی


از دیگر ملاكهایی كه مفسر در جهت نقد سبب نزول اختیار می‌كند ، باورهای اعتقادی آنهاست كه بر این اساس ، گاهی روایتی را رد و یا ترجیح می‌دهد .
طبری در نقد سبب نزول از این سبك بهره‌ای نبرده است ولكن ابوالفتوح در بسیاری موارد به تحلیل و نقد اقوال بالاخص اقوای كه در اهل بیت (ع) آمده است پیشی می‌گیرد .
ابوالفتوح رازی در ذیل آیه (یا ایها الذین امنوا لا تحرموا طیبات ما احل الله لَكُم)(216) بدون آنكه نام راوی را ذكر كند به بیان سبب نزول می‌پردازد .
وی می‌نویسد : «مفسران گفتند سبب نزول آیه آن بود كه چون رسول (ع) با صحابه وصف قیامت بكرد و احوال و دوزخ و عقاب او و شدت او بر گناه كاران جماعتی از صحابه بیامدند و در سرای عثمان بن مطعون بنشستند و گفتند ایشان ده كس بودند : علی بن ابی طالب بود و ابوبكر و عبدالله مسعود و عبدالله عمر و ابوذر غفاری مولای مذیفه و مقداد بن اسود و سلمان فارسی و معقل بن مقرن اتفاق كردند بر آنكه بروز روزه نگشایند و بشب نیاسایند و بر بستر نخسبند و گوشت نخورند ... »(217) .
ابوالفتوح بعد از نقل این روایت سبب نزول را مغایر با اعتقادات خود می‌داند و بدین جهت به نقد آن می‌پردازد و از اینكه نام امام علی (ع) جزو این ده نفر باشد آن را رد می‌كند و می‌نویسد:
« اگر خبر درست باشد در حق این مذكوران ممكن است مگر در حق امیرالمؤمنین علی ( ع ) كه به او لایق نیست زهد و عبادت او با این چیزها بیش از این بود »(218)
ولكن طبری با سند این آیه را در حق امیر المؤمنین ( ع ) و دیگران می‌داند بدون آنكه آن را نقد كند طبری در تحلیل و نقد اسباب النزول از این روش بهره‌ چندانی نمی‌برد .

يکشنبه 5/6/1391 - 19:6 - 0 تشکر 530471

5-2-2- خبر صحیح


پیشتر گفته شد كه طبری در نقل اسباب النزول و به طور كلی روایات ، اهتمام ، ویژه‌ای به سلسله سند روایات دارد و وی فقط سند را نقل می‌كند بدون آنكه بررسی كند اما گاهی اوقات طبری جانب انصاف را رعایت می كند و وسلسله سند و اسباب النزول را نقد می‌كند و بر اساس سند صحیح قول برتر را ترجیح می دهد در زیر نمونه‌ای از آن تأییدی بر مدعاست .
محمدبن جریر اقوالی را به عنوان سبب نزول در ذیل آیه ( و ان من اهل الكتاب ...)(219) نقل می كند و سپس به نقل آنها می‌پردازد.
طبری ابتدائاً این اقوال را نقل می‌كند :
((جابربن عبدالله : أن النبی (ص) قال : «اخرُجوُا فَصَلُّوا علی أخٍٍٍٍ لَكُم» فصلی بنا ، فكبر اربع تكبیرات ، فقال « هذا النجاشی أصحمة » ، فقال المنافقون : انظروا هذا یصلی علی علج نصرانی لم یره فقط ! فانزل الله: «و إنَ من اهلٍ الكتب ...») ، ( قتاده فی قوله : ( و إنَ من أهل الكتب لمن ... ) قال : نزلت فی النجاشی و اصحابه ممن آمن بالنبی (ص) و اسم النجاشی أصحمه .)، ( ابن جریح : قال : لما النبی (ص) علی النجاشی ، طعن فی ذلك المنافقون ، نزلت هذه الآیه : و إنَ من أهلٍ الكتبٍ) ، ( ابن جریح : قال نزلت ـ یعنی هذه الآیه ـ فی عبدالله بن سلام و من معه ) ، ( عن مجاهد : من الیهود و النصاری و هم مسلمه اهل الكتب))(220)
آنچه كه مسلم است اینكه طبری در نقل این اقوال ، معتقد به سه سبب نزول متفاوت است :
1-در نجاشی هنگام نماز خواندن پیامبر بر او نازل شد .
2-در عبدالله بن سلام و اصحابش نازل شد .
3-به صورت عام بر یهود و نصاری نازل شد .
ولكن طبری در بین این اقوال ، روایت مجاهد را اولی‌تر می‌داند و می‌نویسد :
« و اولی هذه الأقوال بتأویل الآیه ما قال مجاهد ، و ذلك ان الله جل ثناؤه عم بقوله : ( و إنَّ من اهل الكتاب ) اهل الكتاب جمیعاً ، اعنی الیهود و النصاری ، من أهل الكتاب )(221)
اما این پایان تحلیل طبری نبود وی علاوه بر اینكه قول برتر را ، قول مجاهد می‌داند به نقد اقوال دیگر چون جابربن عبدالله انصاری می‌پردازد به در سند و اینكه این روایت صحیح است یا خیر تردید به خود راه می‌دهد و می‌نویسد :
« فان قال قائل : فما انت قائل فی الخبر الذی رؤیت عن جابر و غیره انها نزلت فی النجاشی و اصحابه ؟ قیل: ذلك خبر فی اسناده نظر ، و لو كان صحیحاً لاشك فیه لم یكن لما قلنا فی معنی الآیه بخلاف ، و ذلك ان جابراً و من قال بقوله إنما قالوا : نزلت فی النجاشی ، و قد تنزل الآیة فی الشیء ثم یعم بها كل من كان فی معناه »(222)
ابوالفتوح رازی در ذیل آیه مذكور همین اقوال را ذكر می‌كند بجز اینكه روایتی از عطا نقل كرده است كه طبری بیان نكرد و ابوالفتوح بدون اینكه قول برتر را بیان می كند فقط به گزارش اكتفا می كند.
طبری همانند آیه قبلی ، درمورد آیه ( یا أیها الذین ، ءامنوا لاتسئلوا عن أشیآء ...)(223)سه نظر متفاوت را البته با یك مضمون به عنوان سبب نزول آیه نقل می كند كه بدان اشاره می‌شود طبری ابتدا این روایت را نقل می‌كند .
« ذكر أن هذه الآیه أنزلت علی رسول الله (ص) بسبب مسائل كان یسألها إیاه أقوام ، امتحاناً له احیاناً ، و استهزاء احیاناً ، فیقول له بعضهم : من أبی ؟ و یقول له بعضهم إذا اضلت ناقته : این ناقتی ؟ فقال لهم تعالی ذكره : لا تسألوا عن اشیاء من ذلك ، كمسألة عبدالله بن حذافة إیاه من ابوه ( ان تبدلكم تسؤكم )»(224)
طبری این روایت را از راویانی چون ابن عباس ، قتاده ، انس ، ابوصالح ، ابوهریره ، ابن طاووس و سُدی با مفهومی واحد نقل می‌كنند .
ابوالفتوح رازی همین روایت را از ابن عباس ، زهری ، قتاده ، انس ، ابوصالح و ابوهریره نقل می‌كند دومین روایتی را كه نقل می كند این است :
( و قال آخرون : نزلت هذه الآیة علی رسول الله (ص) من أجل مسألة سائل سأله عن شی ء فی امر الحج)(225)
وی این روایت را با اسناد مختلف چون علی بن عبدالاعلی ، ابوهریره ، سلیم بن عامر ، ابن عباس نقل می‌كند
ابوالفتوح روایت را از امام علی (ع) در مورد فردی بنام عكاشه بن فحص اسدی نقل می‌كند اما ابوالفتوح فقط به گزارش این سه روایت اكتفا می‌كند و بدون آنكه به تحلیل آن بپردازد .
طبری سومین روایت را كه از مجاهد به نقل از ابن عباس ذكر می كند و آن را بر اساس سند نفی می‌كند بدینگونه بیان می كند:
« و قال آخرون : بل نزلت هذه الآیه من أجل انهم سألوا رسول الله (ص) عن البحیره و السائبه و الوصیله و الحام »(226)
ابوالفتوح همین روایت را با سند مجاهد نقل می‌كند.
سپس طبری به تحلیل این سه وجه می پردازد و قول برتر را بیان و قول ضعیف را كه از مجاهد می‌باشد رد می‌كند .
وی در مورد قول برتر چنین می‌نویسد :
« وأولی الأقوال بالصواب فی ذلك قول من قال : نزلت هذه الآیه من اجل اكثار السائلین رسول الله (ص) المسائل ، كمسئله ابن حذافه إیاه من ابوه ، و مسئلة سائله إذا قال : ان الله فرض علیكم الحج : أفی كل عام ؟ و ما اشبه ذلك من المسائل ، لتظاهر الأخبار بذلك عن الصحابه و التابعین و عامة اهل التأویل »(227) .
طبری بعد از ترجیح قول اول ، در ادامه تحلیل خود بر اقوالی كه در ذیل این آیه آمده به رد روایت مجاهد از ابن عباس می پردازد وی اینگونه نقد می‌كند :
« و أما القول الذی رواه مجاهد عن ابن عباس ، فقول غیر بعید من الصواب ، ولكن الاخبار المتظاهره عن الصحابه و التابعین خلافه ، و كرهنا القول به من اجل ذلك ، علی انه غیر مستنكران تكون المسئله عن البیجره و السائبه والوصیله و الحام ... )(228)
و در پایان قول اولی را قول برتر می‌دانند : ( و هذا القول اولی الأقوال فی ذلك عندی بالصحه ، لأن مخارج الأخبار بجمیع المعانی التی ذكرت صحاح ، فتو جیهها الی الصواب من وجوهها أولی)(229)

يکشنبه 5/6/1391 - 19:6 - 0 تشکر 530473

فصل سوم :جایگاه اسباب النزول آیات نازله در شأن اهل بیت ( ع ) در تفسیر طبری و ابوالفتوح رازی


در فهم نگنجد و دلیل آن جایگاه ویژه اهل بیت (ع) در قرآن است . قرآن مجید ، با آیات صریح و كنایات لطیف خود به جایگاه بلند امام علی (ع) و اهل بیت پیامبر (ع) اشارت دارد .
با این مقدمه باید گفت كه اهل بیت (ع) از جمله محورهای عمده و بارز در امر اسباب النزول هستند و جایگاه ایشان به عنوان مهمترین محورهای مطرح در اسباب نزول قابل تأمل و تعمقی ویژه است اكثر آیات نازله در شأن اهل بیت (ع) در مورد امام علی (ع) نازل شده است زیرا همراز و مورد توجه پیامبر اكرم (ص) بود . بر این اساس روایاتی مبنی بر تعداد آیات نازله در شأن علی (ع) وارد شده از جمله حاكم حسكانی چندین روایت را در این باب نقل می‌كند. وی از یزید بن رومان نقل می‌كند كه «هیچ آیه‌ای از قرآن نازل نشد مگر اینكه در علی بن ابیطالب نازل شد »(230) و همچنین از مجاهد نقل می‌كند كه «هفتاد آیه در حق علی (ع) نازل شد كه هیچ كسی با او در این آیات شریك نیست »(231)
هدف ما در این بخش ، تنها پرداختن به بخشی از اسباب النزول است كه در شأن اهل بیت (ع) عموماً و امام علی (ع) خصوصاً نقل شده است . مجال محدود این مقال ، تنها امكان ارائه نمونه هایی از اسباب النزول را خواهد داشت و سعی بر این است كه در نقل این نمونه‌ها بهترین‌ها و لازم‌ترین‌ها را مطرح كنیم .
طبری و ابوالفتوح رازی در نقل اسباب النزول آیاتی كه در شأن اهل بیت نازل شده اند بر اساس باورهای اعتقادی خود پیش می گیرند كه در ذیل به نمونه های از این آیات بر اساس ترتیب سور اشاره می‌گردد :
الف) ولنبلُوَنَكم بشیء من الخوف و الجوع(232)
ابوالفتوح رازی از تفسیر اهل بیت نقل می كند كه ( این آیات در حق اهل بیت است ) ولی در ادامه از امام صادق (ع) می نویسد ( روایت است كه او گفت سبب نزول این آیه آن بود كه خدای جل جلاله این آیه فرستاد كه ( و اذ ابتلی ابرهیم ربه بكلمات فاتمهن ) رسول گفت (نعم الخیل ...(233)
طبری در ذیل این آیه فقط به این اكتفا می كند و می نویسد : هم اصحاب محمد (ص)(234)
ب ) و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله(235)
این آیه كه در لیلة المبیت و به مناسبت خوابیدن علی (ع) در رختخواب پیامبر (ص) نازل شده است .در مورد آیه مذكور در فصل دوم بیشتر ذكر آن رفت و گفته شد كه ابوالفتوح رازی بعد از بیان سه قول ، از عبدالله عباس روایت می كند كه آیه در شأن امیرالمؤمنین وارد شد در صورتی كه طبری این روایت را نقل نكرد .
ج) از دیگر آیاتی كه ابوالفتوح رازی در سبب نزول آن ، به جایگاه والای امیرالمؤنین علی (ع) اشاره دارد آیه ( الذین ینفقون اموالهم بالیل و النهار سراً و علانیه)(236) وی دو قول را ذكر می‌كند كه نشان می دهد آیه در حق امام علی (ع) وارد شده است كه بدان اشاره می شود ابوالفتوح با یك واسطه از ابن عباس بدینگونه نقل می‌كند :
« مجاهد روایت كند از عبدالله عباس كه او گفت آیه در امیرالمؤمنین (ع) آمد كه او چهار درم داشت یكی بشب داد و یكی بروز و یكی پنهان و یكی آشكار . خدای تعالی این آیه فرستاد و از او باز گفت كه آنانكه مالهای خود نفقه كنند ... »(237)
از دیگر اقوالی كه یاد كرده این است :
« ابن جوهر روایت كند از ضحاك كه اصحاب صفه را حقی ماس ( كشنده و وادارنده به سؤال ) پیدا شد عبدالرحمن بن عوف مالی بسیار بیاورد و بر ایشان صرف كرد و در شب امیرالمؤمنین علی (ع) آمد و ایشان را ولقی خرما آورد و ولق شصت صاع باشد . درست ترین این دو صدقه به نزدیك خدای تعالی صدقه امیرالمؤمنین علی (ع) بود و در این باب او این آیه آورد »(238) قابل ذكر است كه طبری با وجود آنكه گاهی وی را به مذهب تشیع محكوم می كردند و همچنین كتابی در فضائل و دفاع از حدیث غدیر خم نوشت ، در ذیل آیه مذكور به اینكه این آیه در شأن امیرالمؤمنین(ع) نازل شده است سخنی به میان نمی‌آورد .
د) فمن حاجَك فیه من بَعد ماجاءَک(239)
از دیگر آیاتی كه ابوالفتوح درذیل آن به مقام والای اهل بیت(ع) و حقانیت آنها اشاره می كند آیه مباهله است . اكثر علمای شیعه و سنی بر اینكه این آیه به امام علی (ع) و فرزندان ایشان اشاره دارد متفق القولند وی روایتی را بدون استناد نقل می كند و در خلال آن به حسن و حسین (ع) یعنی فرزندان پیامبر و امام علی (ع) اشاره می كند .
وی می‌نویسد : « و سبب آن بود كه چون رسول (ع) مكه بگشاد و اسلام منتشر شد و سلطان و حجت رسول قاهر گشت بر كافران و خود آمدن گرفتند نزدیك رسول (ع) بهری اسلام میآوردند و بهری امان طلب كردند . قوله (فمن حاجك فیه ) هر كه با تو حجت آرد و خصومت كند در عیسی پس از آنكه یقین به تو آمد در حق او ( فقل تعالوا ) بگو بیائید :
ابناء نا باتفاق مراد حسن و حسین اند و در اینجا دلیل است بر آنكه ایشان فرزندان رسولند و مراد به زنان در آیه ، فاطمه الزهراء (ع) تنها بود . و به اتفاق مراد بنفس امیرالمؤمنین علی (ع) است»(240) در این روایت وی اشاره می كند افرادی كه همراه پیامبر (ع) جهت مناظره با یهودان بودند اهل بیت ایشان هستند .
طبری اشاره ای به این موضوع ندارد .
هـ ) از دیگر آیات قابل ذكر و مهم كه اكثر مفسران شیعه و سنی بر اینكه این آیه درشان امام علی (ع) نازل شده است آیه ولایت است . ( انَما وَلیُكُم الله وَ رسوُلُه و .... )(241)
نزول این آیه در شأن امام علی (ع) و بیان حقیقت این امام همام قابل انكار نیست زیرا همانطور كه ذكر آن رفت اكثر مفسران و علمای شیعه و سنی به اینكه آیه مذكور در حق اولین امام شیعیان نازل شد اقرار و اعتراف دارند .
طبری همچون دیگر علمای هم مذهب خود سرانجام به مقام وی اعتراف می‌كند و اقوالی را در ذیل این آیه ذكر می‌كند .
وی ابتدا این روایت را نقل می‌كند .
« ان هذه الآیة نزلت فی عبادة الصامت فی تبرئه من ولایة یهود بنی قینقاع و حلفهم الی رسوله (ص) و المؤمنین »(242)
وی این روایت را از اسحاق بن سیار و عطیه بن سعید و ابن عباس نقل می‌كند .
دومین روایت را از سُدی نقل می كند و می نویسد : ( هولاء جمیع المؤمنین ، ولكن علی بن ابی طالب مرّ به سائل و هو راكع فی المسجد ، فأعطاه خاتمه)(243).
ولی در نهایت بدون آنكه آیه را در شأن دیگری غیر از علی بداند روایت می‌كند كه :
« ابی جعفر قال : سألته هذه الآیة : ( انما ولیكم الله و رسوله .. ) قلنا : من الذین آمنوا ؟
قال : الذین آمنوا قلنا : بلغنا أنها نزلت فی علی بن أبی طالب قال علی من الذین آمنوا»(244)
وی در پایان از مجاهد نقل می‌كند كه : « غالب بن عبیدالله قال : سمعت مجاهداً یقول فی قوله : ( انما ولیكم الله و رسوله ...) الآیة ، قال : نزلت فی علی بن ابی طالب ، تصدق و هو راكع»(245)
ولكن طبری بدون آنكه به تحلیل بپردازد و قول برتر را كه همان در شأن علی (ع) نازل شد بیان نمی‌كند و صرفاً به گزارش اكتفا می‌كند .
ابوالفتوح رازی كه یكی از مفسران شیعه می باشد با بیان وصف ناپذیر كه در نقل روایت وی مشهود است ، این آیه را در شأن مولی الموحدین امام علی (ع) می‌داند .
وی ابتدا همچون طبری دو روایت را بدون سند یاد می‌كند و می‌نویسد :
« خلاف كردند در سبب نزول آیه و آنكه در حق كه آمد بعضی گفتند در عبادت صامت و عبدالله بن ابی سلول آمد چنانكه اشارت كرده شد در آیه مقدم و بعضی گفتند در عامة ، مؤمنان مراد بر اكعون و خاضعونست »(246)البته طبری در روایت خود از عبدالله بن ابی سلول نامی به میان نمی‌آورد ابوالفتوح بی‌صبرانه نظر اصلی را بر مبنای اعتقادات خود بدین گونه دنبال می‌كند :
« جماعت بسیار از صحابه چون ابوذرغفاری ، جابر بن عبدالله انصاری ، عبدالله بن عباس ، ابورافع مولی رسول ، عماربن یاسر ، عتبه بن ابی الحكیم ، غالب بن عبدالله و غیر هم و از مفسران مجاهد ، سدی علی بن الحسین المغری ، محمد بن جریر الطبری امام اصحاب الحدیث و علی بن حسین رمانی و او معتزلیست گفتند در امیرالمؤمنین علی (ع) آمد كه در ركوع انگشتری به سائل داد و بر این اجماع اهل بیت است »(247)
وی در ادامه روایتی را از مفسر اهل سنت بدین گونه نقل می كند :
« ثعلبی مفسر امام اصحاب الحدیث در تفسیرش این خبر به اسناد بیاورد از اعمش عن عتابة الأسدی از عبدالله بن عباس كه او گفت ... »(248)
و همچنین این روایت را كه آیه در شأن امیرالمؤمنین (ع) نازل شد را از طاوس به نقل از ابن عباس و از كلبی به روایت ابوصالح به نقل از ابن عباس ذكر می كند :
ابوالفتوح روایت پایانی را اینگونه می نویسد :
«كلبی روایت از ابوصالح از عبدالله بن عباس كه او گفت سبب نزول آیه آن بود كه عبدالله سلام جماعتی از احبار یهود كه ایمان آورده بودند گفتند یا رسول الله از آنانكه خویشان ما بودند از ما تبرئه كردند برای آنكه ما بتو ایمان آوردیم و ما تنها مانده ایم و از خانه ما تا مسجد تو مسافت دور است ما متوحش می شویم از آنكه كسی با ما اختلاط نمی كند خدای تعالی این آیه فرستاد برای تسلیه ایشان و گفت اگر شما را ولایت و دوستی جهودان نیست خدای تعالی ولی شما است و پیغمبرش و آن مؤمنان كه نماز كنند و زكوة دهند . ایشان راكع باشد و در آن روز امیرالمؤمنین (ع) در ركوع انگشتری بسائل داد و عبدالله بن عباس چون علی انگشتری بسائل داد و این آیه آمد و رسول (ع) آیه بخواند سائل را پرسید كه تو را چیزی داد گفت بخوان كه در نماز است گفت در چه حالی بود از نماز گفت در ركوع رسول (ع) شادمانه شد و دانست كه در علی آمد حسان بن ثابت حاضر بود چون شادی رسول دید خواست تا تقربی كند »(249)
ابوالفتوح رازی با یك جمع بندی كلی در ادامه می‌نویسد :
« اگر آنكه دو فرقه مختلف آراء و الرویه بالكثره خلاف كه از میان ایشان است اعنی شیعه و اصحاب الحدیث اتفاق كردند كه این آیه در حق امیرالمؤمنین علی (ع) آمد ... )(250)
و) از دیگر آیاتی كه بی ارتباط به مسأله امامت نیست آیه ( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك)(251) است كه قبل از واقعة غدیر خم نازل شد و خداوند در این آیه پیامبر اكرم (ص) را مأمور رساندن پیغام به مردم كه همانا امامت امیرالمؤمنین است ، كرد .
طبری بدون آنكه به این مسئله اشاره ای كرده باشد دو روایت را در باب سبب نزول آیه نقل می كند .
وی اولین روایت را یاد می كنند :
( عائشه ، قالت : كان النبی ( ص ) یحرس ، حتی نزلت هذه الآیة ( والله یعصمك من الناس ) قالت : فاخرج النبی ( ص ) رأسه من القبه : فقال « ایها الناسُ انصرفوا، فإنَ الله قد عصمنی )(252)
و سپس روایت دوم را اینگونه می‌نویسد :
« اختلف اهل التأویل فی السبب الذی من اجله نزلت هذه الآیه ، فقال بعضهم : نزلت بسبب اعرابی كان هم بقتل رسول الله ( ص ) فكفاه الله ایاه »(253) و در ذیل آن با سند نقل می كند كه :
« محمدبن كعب القرظی و غیره ، قال : كان رسول الله (ص) إذا نزل منزلاً اختار له اصحابه شجرة ظلیلة فیقیل تحتها ، فأتاه اعرابی ، فاخترط سیفه ثم قال : من یمنعك منی ؟
قال (الله) : فرعدت یدالأعربی ، و سقط السیف منه و قال : و ضرب برأسه الشجرة حتی انتشردماغه : فانزل الله و الله یعصمك من الناس»(254) و روایت سوم ( و قال آخرون : بل نزلت لأنه كان یخاف قریشاً ، فأومن من ذلك )(255) همانطور كه بر ما معلوم شد طبری اشاره‌ای به واقعه غدیر ندارد .
با توجه به مذهب ابوالفتوح رازی آیا وی در سبب نزول این آیه از روایات طبری اقتباس كرده و به وقایع آن اشاره ای نكرده است و یا بالعكس.
ابوالفتوح رازی روایتی از محمد بن كعب قرظی همانند روایت طبری نقل می كند و می نویسد:
«مفسران در تفسیر این آیه و سبب نزول این خلاف كردند محمد بن كعب القرظی گفت : از ابوهریره كه رسول (ص) در اسفار و غزوات كه بودی وقت فرود آمدن برای او جای فرود آمدن طلب كردندی كه سایة درختان بودی تا او آنجا فرود آمدی یكروز در سایة درختی فرود آمد بر عادت و شمشیر از آن ، درخت درآویخت. خدای تعالی این آیه فرستاد)(256)
وی روایت دیگری متفاوت از روایات طبری نقل می كند ولكن اشاره ای به وقایع غدیر ندارد اما در ذیل آیه (قل یا اهل الكتب لستم علی شیء )(257) بعد از یادآوری آن ، روایاتی می‌نویسد :
«اما آنچه در تفسیر اهل بیت (ع) و ائمه ما و جماعت صحابه روایت كردند چون براء بن عازب و جابر بن عبدالله انصاری و سلمان و ابوذر غفاری و عمار و حذیقه و جز ایشان كه آیه در حق امام علی (ع) در حجة الوداع چون رسول (ص) با ترسایان نجران مصالحه كرد... خدای تعالی این آیه فرستاد)(258)
در این روایت ابوالفتوح اشاره‌ای به واقعه حجة الوداع می‌كند.
در صورتی كه مشهور آن است آیه ماقبل آن در مورد واقعه حج الوداع نازل شده است . پس با این اوصاف آیاتی كه در مورد اهل بیت (ع) نازل شده اند و مفسران طبق اعتقادات خویش اسباب النزول را برای این آیات نقل كرده اند و همین امر می تواند حقانیت اهل بیت (ع) را به مردم حق طلب بشناساند ولی مفسر گاهی از روی عناد اسباب نزول این آیات را نقل نمی كند.


يکشنبه 5/6/1391 - 19:7 - 0 تشکر 530474

فهرست منابع و مآخذ :
قرآن كریم ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
1. ابن خلكان ، محمد بن ابی بكر ، وفیات الاعیان ، قاهرة ، مكتبة النهضه المصریه ، 1367 هـ .ق.
2. ابن شهر آشوب ، ابوجعفر محمد بن علی ، معالم العلماء ،‌نجف ، مطبعة الحیدریه ، 1380 هـ.ق .
3. حجتی ، سید محمد باقر ، اسباب النزول ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، چ نهم ، 1382هـ.ش .
4. حسكانی ، عبیدالله بن عبدالله بن احمد ، شواهد التنزیل ،‌تهران ، مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1411 هـ . ق 1990 م .
5. حاج سید جوادی ، احمد صدر ، و دیگران، دائرة المعارف تشیع ، قم ، نشر شهید سعید محبی ، ج اول ، 1376.
6. خوانساری ،میر سید محمدباقر ، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات ، قم ، نشر مكتبه اسماعیلیان ، 1390 هـ.ق.
7. خرمشاهی ، بهاء الدین ، و دیگران ،‌ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی ، تهران ، انتشارات دوستان ، ج 1 ، 1377.
8. رازی ، ابوالفتوح جمال الدین حسین بن علی بن محمد ، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن ، تصحیح كننده : ابوالحسن شعرانی ، قم ، انتشاارت كتابخانه آیت الله نجفی مرعشی ، 1404 هـ.ق.
9. ذهبی ، محمد حسین ، التفسیر و المفسرون ، بی‌تا ، بی‌نا ، بی‌جا.
10. ذهبی ، احمدبن عثمان ، سیر اعلام النبلاء ، بیروت ، دارالفكر ، 1417 هـ ، 1997 م.
11. سادات ناصری ، سید حسن ، هزار سال تفسیر فارسی (سیری در متون كهن تفسیری پارسی) ، تهران ، نشر البرز ، 1369 هـ . ش .
12. سیوطی ، جلال الدین عبدالرحمان ، ترجمه الاتقان فی علوم القرآن ، مترجم : سید مهدی حائری قزوینی ، تهران ، انتشارات امیركبیر ، چ 4 ، 1382.
13. طبری ، محمد بن جریر ، جامع البیان عن تأویل ای القرآن ، بیروت ، دار احیاء التراث العربی ، 1421 هـ.ق.
14. صالح ، صبحی ، مباحثی فی علوم القرآن ، مترجم : محمد علی لسانی فشاركی ، قم ، بنیاد علوم اسلامی ، پاییز61.
15. عقیقی بخشایشی ، عبدالرحیم ، طبقات مفسران شیعه ، قم ، نشر نوید اسلام ، 1372.
16. عمید زنجانی ، عباسعلی ، مبانی و روشها تفسیر قرآن ، تهران ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان چاپ و انتشارات ، چ 3 ، 1373.
17. قزوینی ، محمد ، مقالات علامه قزوینی ، گردآورنده : عبدالكریم جُربزه دار، بی جا ، انتشارات اساطیر ، 1362هـ . ش.
18. قمی ، عباس ، الكُنی و الالقاب ، نجف ، مطبعة الحیدریه ، چ 3 ، 1389 هـ ، 1969 م.
19. مدرس تبریزی ، میرزا محمد علی ، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالكنیه او اللقلب ، تهران ، كتابفروشی خیام ، چ 4، 1374 هـ.ش .
20. معرفت ، محمدهادی، آموزش علوم قرآن ، (ترجمه التمهید فی علوم القرآن) ، مترجم : ابومحمد وكیلی، قم ، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی ، 1371 هـ.ش .
21. معرفت ، محمد هادی ، التفسیر و المفسرون فی ثوبة القشیب ، مشهد ، جامعه الرضویه للعلوم الاسلامیه، چ اول ، 1418 هـ.ق.
22. منتجب الدین ، ابی الحسن علی بن عبیدالله ، فهرست اسماءعلماء الشیعه و مصنفیهم ، بیروت، دارالاضواء ، چ دوم ، 1406 هـ ، 1986 م.
23. موسوی بجنوردی ، كاظم ، دایرة المعارف بزرگ اسلامی ، مركز دایرة المعارف بزرگ اسلامی ، چ 2 ، 1374 هـ.ش.
24. ابن الندیم ، محمدبن ابی یعقوب اسحاق ، الفهرست ، بیروت، دارالكتب العلیمه ، 1416 هـ ق.
25. یاقوت حموی ، ابوعبدالله ، معجم الادباء ، ترجمه و ویرایش : عبدالمحمد آیتی ، تهران ، سروش ، چ اول ، 1381.

يکشنبه 5/6/1391 - 19:7 - 0 تشکر 530476

فهرست مقالات :
1. سید علوی ، سید ابراهیم ، طبری وسلفی گری ، یادنامه طبری، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1369.
2. مبلغ ،محمدحسین ، روض الجنان و اسباب النزول ، فصلنامه‌پژوهشهای قرآنی ، 1374 ، دوره اول ، ش 1.
3. موسوی ، محمد حسین ، اسباب النزول در تفسیر طبری ، فصلنامه پژوهشهای قرآنی ، 1374، دوره اول ، شماره 1.

يکشنبه 5/6/1391 - 19:8 - 0 تشکر 530478



پی نوشت ها :


1- قمی ، عباس ، الكُنی و الالقاب، نجف ، مطبعة الحیدریة ، چ 3/1389هـ ، ج 1 ، ص 241.
2-ابن خلكان ، محمد بن ابی بكر ، و فیات الاعیان، قاهره ، مكتبة النهضة المصریة ، 1367 هـ ، ج 2 ، ص 326.
3-همان ، ج 2 ، ص 325.
4-الذهبی ، شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان ، سیر اعلام النبلاء ، بیروت ، دارالفكر ، 1417 هـ.ق، ج 11، ص292 .
5-ابن خلكان ، ج 2 ، ص 325.
6-خوانساری ، میر سید محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات ، قم ، مكتبة اسماعیلیان ، سال 1390 هـ ، ج 7 ، ص 292.
7-حاج سید جوادی و دیگران ، دایرة المعارف تشیع ، قم ، نشر شهید محبی ،‌1376 ، ج 10 ، ص 478.
8-سید علوی ، سید ابراهیم ، طبری و سلفی گری ، یادنامه طبری ، 1369 ، ص 503.
9-همان ، ص 505.
10-الندیم ، ابی الفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق، الفهرست دارالكتب العلمیه ، بیروت ، 1416 ق ، فن هفتم ، مقاله ششم ، ص .291.
11-حاج سید جوادی و دیگران ، ج 10 . ص 479.
12-یاقوت‌ حموی ، ابوعبدالله ، ‌معجم الادباء ،‌مترجم و عبدالمحمد آیتی ،‌تهران ، سروش ،‌چ 1 ، 1381 ،‌نیمه دوم ، ص 479.
13-ذهبی ، احمد بن عثمان ، ج 11 ، ص 296.
14-یاقوت حموی ، نیمه دوم ، ص 1058 .
15-ابن خلكان ، ج 2 ، ص 325.
16-یاقوت حموی ، نیمه دوم ،‌ص 1085 .
17-ذهبی ، احمد بن عثمان ، ج 11 ، ص 293.
18-عباس قمی ، ج 1 ، ص 241
19-ذهبی ، احمد بن عثمان ،‌ ج 11 ، ص 294
20-عمید زنجانی ، عباسعلی ، مبانی و روشهای تفسیر قرآن ، تهران ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، چ 3 ، 1373 ، ص 62.
21-سیوطی ، جلال الدین ،‌ترجمه الاتقان فی علوم القرآن ،‌مترجم، سید مهدی حائری قزوینی، تهران‌، امیركبیر ، چ 4 ، 1382 ، ج 2 ، ص 597.
22-ذهبی ، محمد حسین ، التفسیر و المفسرون ، بی نا و بی تا ، بی جا ، ج 1 ، ص 208.
23-ذهبی ، احمدبن عثمان ، ج 11 ، ص 294.
24-معرفت ، محمد هادی ، التفسیر و المفسرون فی ثوبة القشیب ، مشهد، جامعه الرضویة للعلوم الاسلامیه ، 1418 هـ.ق ، ج 2 ، 313.
25-ذهبی ، محمد حسین ، ج 1 ، ص 210.
26-همان ، ص 215.
27-ذهبی ، محمد حسین ، ج 1 ، ص 217.
28-ذهبی ، محمد حسین ، ج 1 ، ص 219 .
29-عقیقی بخشایشی ، عبدالرحیم ، طبقات مفسران شیعه ، قم ، نشر نوید اسلام ، بهار 1372 ، ج 2 ، 159.
30-رازی ابوالفتوح حسین‌بن‌علی بن محمد ، رَوح الجنان ،رُوح الجنان، تصحیح كننده ابوالحسن شعرانی قم، انتشارات كتابخانه آیت الله مرعشی نجفی ، 1404 هـ . ق ، ج 1، ص 683.
31-معرفت ، ج 2 ، ص 390.
32-قزوینی ، محمد ، مقالات علامه قزوینی ، گردآورنده : عبدالكریم جربزه دار، 1362 ، ج 1 ، ص 15.
33-مدرس تبریزی ، ج 7 ، ص 277.
34-عباس قمی ، ج 1 ، ص 135.
35-قزوینی ، ج 1، ص 49.
36-منتجب الدین ابی الحسن علی بن عبیدالله ، فهرست اسماء علماء شیعه و مصنفیهم ، بیروت ،‌دارالاضواء ،‌چ 2 ،‌ص1406 هـ.ق ،‌1986 م ، ص 9.
37-ابوالحسن شعرانی ، ص 8.
38-قزوینی ، ج 1 ، ص 28.
39-همان .
40-موسوی بجنوردی ، كاظم ، و دیگران ، دایرة المعارف اسلامی ، مركز دایرة المعارف اسلامی ، چ 2 ، 1374 هـ.ش ، ج 2 ، ص 111.
41-قزوینی ، ج 1 ، ص 35.
42-مدرس تبریزی ، ج 7 ،‌ص 277.
43-موسوی بجنوردی و دیگران ،‌ج 6 ، ص 114.
44-ابن شهرآشوب ، ابوجعفر محمد بن علی ، معالم العلماء ،‌نجف ، مطبعة الحیدریه ، 1381 ق . ص 141.
45-معرفت ، ج 2 ، ص 391.
46-ابوالحسن شعرانی ، مقدمه تفسیر روض الجنان و روح الجنان ، ص 19
47-معرفت ، ج 2 ، ص 391
48-ابوا لحسن شعرانی ، ص 19.
49-سادات ناصری ، سید حسن ، هزار سال تفسیر فارسی ، تهران ، البرز ، 1369 ، ص 403.
50-ابوالحسن شعرانی ، ص 20.
51-مائده / 55.
52-موسوی بجنوردی ودیگران ، ج 6 ،ص 113.
53-همان .
54-ابوالحسن شعرانی ، ‌ص 24.
55-حجتی ، سید محمدباقر ، اسباب النزول ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، چ نهم ، 1382 ، ص 20.
56-ر.ك. اسباب النزول ، حجتی ، ص 20 نیز رك: به ترجمه التقان فی علوم القرآن سیوطی ، ج 1 ، ص 111.
57-رك: به حجتی ، ص 79.
58-رك: به ترجمه الاتقان سیوطی ، ج 1، ص 113.
59-صالح، صبحی ، مباحثی در علوم قرآنی ، محمد علی لسانی فشاركی ، تهران ، بنیاد علوم اسلامی ، پاییز 61 ، ص 201.
60-صبحی صالح ، ص 208.
61-همان ، ص 209.
62-همان .
63-همان ، ص 210 نیز. ر.ك : به حجتی اسباب النزول ، ص 168.
64-سیوطی ، ج 1 ، ص 111.
65-واحدی نیشابوری ، شأن نزول آیات ، مترجم : محمد جعفر اسلامی ، ناشر : مترجم ، چ دوم ، 1371 ، ص 3.
66-همان ، ص 3.
67-صالح ، صبحی ، ص 212.
68-خرمشاهی ،بهاء الدین ، و دیگران ، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی ، تهران‌، انتشارات دوستان ، چ 1 ، 1377 ، ج 1 ، ص 195.
69-همان ، ص 193.
70-معرفت، محمد هادی ، آموزش علوم قرآن (ترجمه التمهید فی علوم القرآن ) ، مترجم : ابومحمد وكیلی ، چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی ، چاپ اول ، 1371 ، ج 1 ، ص 312
71-همان ، ج 1 ، ص 312
72-حسكانی ، عبیدالله بن عبدالله ، شواهِدُ التنزیل ، تهران ، مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1411 هـ.ق – 1990 م ، ج 1 ، ص 47..
73-اعراف / 43.
74-طبری ، ج 8 ، ص 217.
75-بقره / 155.
76-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص 239.
77-آل عمران / 86.
78-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص 599.
79-مائده / 101.
80-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ، ص 232.
81-بقره / 26.
82-طبری ، 1/203.
83-ابوالفتوح رازی ،‌ ج 1 ، ص 72 .
84-بقره / 272.
85-طبری ،‌ج 3 ، ص 114.
86-همان .
87-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص 479.
88-آل عمران / 64.
89-طبری ، ج 3 ، ص 352.
90-همان .
91-طبری ، ج 3 ، ص 352.
92-ابوالفتوح رازی، ج 1 ، ص579
93-نساء / 88.
94-طبری ، ج 5 ، ص 228.
95-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ، ص 456.
96-طبری ، ج 5 ، ص 229.
97-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ، ص 456.
98-طبری ، ج 5 ، ص 229.
99-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص 760.
100-طبری ، ج 5 ، ص 230
101-ابوالفتوح رازی، ج 1 ، ص 760.
102-آل عمران / 99.
103-طبری ، ج 4 ، ص 34.
104-همان .
105-عمید زنجانی ، ص 48.
106-علیرضا میرزا محمد ، ص 288.
107-انعام / .91
108-طبری ، ج 7 ،‌ص 310.
109-همان .
110-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ،‌ص 307.
111-انعام / 111.
112-طبری ، ج 8 ، ص 5.
113-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ، ص 324.
114-بقره / 187.
115-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص 299.
116-انعام / 136.
117-طبری ، ج 8 ،ص 49.
118-ابوالفتوح رازی، ج 2 ، ص 342.
119-انفال / 27.
120-طبری، ج 9 ، ص 260.
121-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ، ص 525 .
122-توبه / 9.
123-طبری ، ج 10 / ص 100 .
124-ابوالفتوح رازی، ج 2 ، ص 560.
125-همان .
126-بقره / 115.
127-طبری ، ج 1 ، ص 577 .
128-ابوالفتوح رازی، ج1 ، ص 118.
129-طبری ، ج 1 ، ص 579 .
130-حجتی ، ص 182.
131-ابوالفتوح رازی، ج 1 ، ص 579.
132-طبری ، ج 1 ، ص 579.
133-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص 118 .
134-طبری ، ج 1 ، ص 580 .
135-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص 302 .
136-حجتی ، ص 183 .
137-اعراف / 204 .
138-طبری‌ ،‌ج 9 ، ص 192.
139-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ، ص 504 .
140-طبری، ج 9 ، ص 192.
141-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ، ص 504 .
142-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ، ص 504 .
143-طبری، ج 9 ، ص 193 .
144-ابوالفتوح رازی، ج 2 ، ص 505 .
145-طبری ، ج 9 ، ص 194 .
146-طبری ، ج 9 ، ص 194 .
147-همان . ص 195.
148-همان ، ص 204 .
149-بقره / 186 .
150-طبری ، ج2 ، ص 190 .
151-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص 296.
152-طبری ، ج 2 ، ص 190 .
153-همان ، ج 2 ، ص 191.
154-ابوالفتوح رازی، ج 1 ، ص296.
155-بقره / 144 .
156-طبری، ج 2 ،‌ص 26.
157-ابوالفتوح رازی ،‌ج 1 ، ص 223.
158-بقره / 190.
159-همان ،ج 1،ص300.
160-مائده /87 .
161-طبری، ج 7 ، ص 14 .
162-ابوالفتوح رازی،‌ج 2 ،‌ص 210 .
163-انعام / 21 .
164-طبری ، ج 2 ، ص 202.
165-روض الجنان و روح الجنان ، ج 2 ، ص 265.
166-بقره / 223 .
167-ابوالفتوح رازی، ج 1 ، ص 385 .
168-بقره / 232 .
169-طبری ، ج 2 ، ص 232.
170-آل عمران / 33 .
171-ابوالفتوح رازی، ج 1 ،‌ص 547.
172-همان ، ج 2 ، ص 420 .
173-بقره / 256 .
174-ابوالفتوح رازی، ج 1 ، ص 444.
175-موسوی ، سید محمد حسین ، فصلنامه پژوهشهای قرآنی ، قم سید محمد حسین ، فصلنامه پژوهشهای قرآنی ، قم، بنیاد معارف و فرهنگ قرآن ، بهار 374 1-شماره 1/ص226.
176-مبلغ ، محمد حسین ، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، ص 192.
177-انفال ، 36 .
178-طبری، ج 8 ، ص 287.
179-ابوالفتوح رازی، ج 2 ، ص 528.
180-همان ،ج 2 ، ص 532..
181-طبری ، ج 8 ، ص289.
182-بقره / 278.
183-طبری ،‌ج 3 ، ص 127.
184-ابوالفتوح رازی، 1 ، ص 485.
185-طبری ، ج 3 ، ص 127.
186-همان .
187-ابوالفتوح رازی. ج 1 .‌ص 485 .
188-سید محمد حسین موسوی ، ص 226 .
189-محمد حسین مبلغ ، ص 191 .
190-انفال /36 .
191-ابوالفتوح رازی ، ج 9 ، ص 287.
192-طبری ، ج 9، ص 289 .
193-همان .
194-همان .
195-انعام /122.
196-ابوالفتوح رازی، ج 2 ، ص 332.
197-همان .
198-طبری ، ج 8 ، ص 29.
199-ابوالفتوح رازی، ج 2 ، ص 4.
200-آل عمران /31.
201-طبری ، ج 3 ، ص 272.
202-همان .
203-همان ، ج 3 ،‌ص 273.
204-بقره ، /207 .
205-ابوالفتوح رازی، ج 1 ، ص 342.
206-همان .
207-طبری ، ج 2 ، ص 359.
208-بقره ، 177
209-طبری ،‌ج 2 ، ص 114.
210-همان .
211-بقره / 26 .
212-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص 72.
213-همان .
214-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص 72.
215-طبری ، ج 1 ، ص 204.
216-مائده / 87 .7عه
217-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ، ص 210.
218-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ، ص 199.
219-آل عمران / 199 .
220-طبری ، ج 4 ، ص 276.
221-طبری ، ج 4 ، ص 276 .
222-همان .
223-مائده / 101.
224-طبری ،‌ج 7 ،‌ص 96 ، 98 ، 100 .
225-همان .
226-همان .
227-طبری ، ج 7 ، ص 101.
228-همان .
229-همان .
230-حسكانی . ج 1 .‌ص 54.
231-همان ،‌ص 53 .
232-بقره / 155.
233-ابوالفتوح رازی، ج 1 ، ص 239.
234-طبری ،ج 2 ، ص 51.
235-بقره / 207 .
236-بقره / 274 .
237-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص481.
238-ابوالفتوح رازی ، ج 1 ، ص481 .
239-آل عمران /61
240-ابوالفتوح رازی،ج1 ،ص577
241-مائده / 55
242-طبری ،ج 6 ، ص 343.
243-همان .
244-همان .
245-همان ، ج 6 ، ص 344.
246-ابوالفتوح رازی ،‌ج2 ، ص 174.
247-همان .
248-همان .
249-همان ،‌ج 2 ، ص 176 .
250-همان .
251-مائده /67 .
252-طبری ،‌ج 6 ، ص 366.
253-طبری ،‌ج 6 ، ص 366 .
254-همان .
255-همان .
256-ابوالفتوح رازی ،‌ج 2 ، ص 189.
257-مائده / 68.
258-ابوالفتوح رازی ، ج 2 ،‌ص 200.



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.