بازارهای سرمایه
بانکها و بانکهای سایهای نقش حیاتی در تامین اعتبار به ویژه به بنگاههای کوچک و خانوارها دارند. اما بنگاههای بزرگتر میتوانند با انتشار مستقیم سهام، اوراق قرضه و سایر انواع اوراق بهادار به سرمایهگذاران سرمایه تهیه کنند. اگر شما به طرح بازنشستگی تعلق داشته باشید، یک بیمه نامه عمر داشته یا مالک یک صندوق تعاون هستید به تامین مالی سرمایهگذاری تجاری کمک میکنید قطعا همان طور که حساب پساندازتان وام دادن بانک شما را ممکن میسازد.
بدهی (که اعتبار نیز نامیده میشود) و ارزش ویژه صاحبان سهام (سهام نیز نامیده میشود) اهداف متفاوتی دنبال میکنند. بدهی حالت موقتی داشته که سقف زمانی محدودی در بهترین حالت دارد. دارندگان بدهی اصل و بهره آن و نه چیزی بیشتر را باز میگردانند. اما اگر کسب و کار خراب شود پول آنها ابتدا پرداخت میشود. ارزش صاحبان سهام حالت دائمی است. شرکت هیچ تعهدی ندارد که سرمایه سهامداران را بازپرداخت کند. ارزش صاحبان سهام مالکیت میآورد. دارندگان سهام در پاداشهای موفقیت و زیانهای شکست شریک هستند.
بیشتر شرکتها یک نوع سهام عادی دارند. آن را در بورس سهام عادی مثل بورس سهام نیویورک و بازار سهام نزدک معامله میکنند جایی که هر کسی میتواند آن را ببیند. اما یک شرکت انواع بیشمار بدهی دارد: کوتاهمدت، بلند مدت، وثیقهدار و بدون وثیقه، قابل تبدیل به سهام و غیر آن. بسیاری از این بدهیها به ندرت معامله میشود به طوری که برای بورس عمومی مناسب نیست. در عوض آن را از یک دلال سهام خریده یا به او میفروشیم.
سهام ساده و مسحورکننده است. در برنامههای تلویزیونی، دقیقه به دقیقه حرکت داوجونز نشان داده میشود. دوستان نکات مهم درباره سهام را به اشتراک میگذارند و مجلات نیز آن کارآفرینانی را که با عرضه اولیه سهام خود ثروتمند شدند تجلیل میکنند. برعکس آن بدهی است که پیچیده بوده و کسالتبار است و معمولا در صفحات داخلی روزنامههای مالی جا داده میشود. در عین حال برای اقتصادها بدهی اهمیت بیشتری دارد. بیشتر شرکتها سهام منتشر نمیکنند، آنها تحت مالکیت خصوصی هستند. خانوارها و دولتها اصلا سهام منتشر نمیکنند. در پایان سال 2009 تمام سهامی که در آمریکا بود حدود 20 هزارمیلیارد دلار ارزش داشت. کل بدهیها، اما برابر با حدود 52 هزارمیلیارد دلار بود که خانوارها 14 هزارمیلیارد دلار؛ بنگاهها 11 هزارمیلیارد دلار؛ نهادهای مالی 16 هزارمیلیارد دلار و دولت ها 10 هزارمیلیارد دلار آن را بدهکار بودند. نتیجه اینکه یک وقفه در عرضه اعتبار، به بخشهای بیشتری از اقتصاد آسیب میزند تا سقوط بازار سهام.