• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 3749)
چهارشنبه 1/6/1391 - 11:45 -0 تشکر 523150
ظهور و دولت جهانی

با سلام

برای جلوگیری از شلوغ شدن انجمن تبیان پستای مربوط به ظهور حضرت و دولت جهانی ایشان در این مبحث قرار می گیرند

با تشکر از استقبال شما

چهارشنبه 1/6/1391 - 12:11 - 0 تشکر 523217

عصر الظهور



نویسنده: حافظ فرزانه

مؤلّف:
استاد علی كورانی (معاصر)
زندگی نامه:
وی از علمای مبارز و از نویسندگان ادیب و خوش ذوق لبنان می باشد. ایشان اكنون مقیم قم بوده و با قلم شیوا و دلنشین خود آثاری متنوع، مفید و محققانه را تألیف كرده است كه می توان به كتابهای المتّهدون للمهدی، طریقة حزب الله، معجم احادیث المهدی و كتابهای مهم دیگر اشاره كرد.[1]
معرفی اجمالی كتاب:
مؤلّف هدف از تألیف این كتاب را ارائه تصویری از عصر ظهور حضرت مهدی ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ و حركت و قیام مقدّس امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ كه از آیات و احادیث استنباط می شود بیان نموده است.
مؤلّف گرانقدر با پژوهشی ژرف و تحقیقی تاریخی و اندیشمندانه و دور از تعصّبات افراطی و پیش داوری های ناروا كوشیده است تا سیمای روشنی از حوادث و پیشامدهای آن زمان و دیدگاههای گوناگون دانشمندان بزرگ و نویسندگان مشهور شیعه و سنی را دربارة ظهور ترسیم نموده و تجزیه و تحلیل كرده و به شبهات موجود در این زمینه پاسخی مناسب و عالمانه بدهد. مؤلّف گرانقدر پاره‎ای از تحوّلات نظامی و سیاسی روز را با متون به جا مانده از دانشمندان و عالمان تفسیر كرده است.
كتاب حاضر از كتب ارزنده و تحقیقی در زمینه تحلیل و بررسی عمیق پیرامون وقایع و حوادث دوران ظهور می باشد. با توجه به موضوعات متنوّع و جدید كتاب، استقبال كم نظیری از این كتاب در لبنان و كشورهای عربی، ایران و محافل شیعه و سنی، دیده شده است.
كتاب عصر الظهور، تمامی جنگهای زمان ظهور و آشوب ها و نقش افراد و شهرها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و به علائم ظهور حضرت، یاران و اصحاب ایشان و به خصوصیات و شاخصه های جامعه مهدوی اشاره می كند. در توضیح نقش كشورها، ایران را به طور كامل توضیح و به مناسبت به انقلاب و نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران پرداخته و عنایت ویژه ای داشته است.
كتاب حاضر، به وسیلة آقای عباس جلالی به فارسی ترجمه و از طرف مركز نشر و چاپ سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسیده است.
وضعیت نشر:
كتاب عصر الظهور به زبان عربی در یك جلد به همّت مكتب الاعلام الاسلامی در سال 1408 هـ..ق، به چاپ رسیده است.

پی نوشت:


[1] . مقدمه كتاب عصر الظهور


منبع: مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

چهارشنبه 1/6/1391 - 12:11 - 0 تشکر 523218

یاران جوان



واقعه ی عاشورا


حماسه سازی جوانان در حساس ترین واقعه جهان که در سال شصت و یک هجری به وقوع پیوسته است ، بسیار واضح و روشن است. اکثریت قهرمانان کربلا را جوانان تشکیل داده اند، جوانان شهید بنی هاشم در کربلا، که شش نفرشان از فرزند امیرالمؤمنین علیه السلام و بقیه فرزندان امام حسن مجتبی، امام حسین، حضرت زینب و عقیل علیهم السلام بودند، نقش ویژه ای در خلق این حماسه داشتند.

1. عباس بن علی علیه السلام


در فضیلت حضرت عباس علیه السلام همین بس که امام صادق علیه السلام می فرماید:
عمویم عباس دارای بصیرتی نافذ و ایمانی محکم و پایدار بود و در رکاب امام حسین علیه السلام جهاد نمود و نیکو مبارزه کرد، تا به شهادت نائل آمد. (1)
امام سجاد علیه السلام در فضل حضرت ابوالفضل می فرماید:
خدا عمویم عباس را رحمت کند! او خود را فدای برادرش حسین علیه السلام کرد؛ تا این که هر دو دست او قطع شد و خداوند به او همانند جعفر طیار، دو بال عطا فرمود که در بهشت با فرشتگان پرواز کند. برای عباس در بهشت درجه ای است که تمام شهدا در قیامت به آن درجه غبطه می خورند.(2)
ابن فندق می گوید: ابوالفضل عباس هنگام شهادت 34 سال داشت. (3) او جوانی بسیار رشید و علمدار و پرچمدار امام حسین علیه السلام بود. در شهادت او امام حسین علیه السلام فرمود:
برادر با رفتنت کمر من شکست و صبرم تمام شد.(4)

2. علی بن الحسین علیه السلام


حضرت علی اکبر علیه السلام در اوایل خلافت عثمان متولد شد. او از جد بزرگوارش حضرت علی علیه السلام روایت نقل کرده است. مادر آن حضرت لیلا بوده است. در روز عاشورا هنگامی که از پدرش اذن جنگ طلبید، امام علیه السلام به او اجازه فرمود و نگاهی محبت آمیز به او کرد و سر خود را پایین افکند. اشک در چشمان مبارکش حلقه زد.آن گاه امام حسین علیه السلام دست به آسمان بلند کرد و فرمود:
خدایا! گواه باش جوانی را برای جنگ با کافران به میدان فرستادم که از نظر جمال و مال و خلق و خوی، شبیه ترین فرد به رسول تو بوده . (5)
مورخان راجع به سن مبارک علی اکبر علیه السلام نظرات مختلفی دارند. عده ای مانند شیخ مفید (6)، خوارزمی، طبرسی (7)، شیخ صدوق (8) و قاضی نعمان مصری می گویند: سن مبارک او هنگام شهادت هجده سال بود . عده ای دیگر سن او را موقع شهادت 29 سال می دانند. (مانند بلاذری (9) و فخر رازی (10)). در هر صورت علی اکبر علیه السلام جوانی بسیار خوش سیما و با ملاحت بود که افتخار شهادت در رکاب پدر را پیدا نمود. (11)

3. ابراهیم بن علی


محدث قمی، ابن شهر آشوب و ابوالفرج اصفهانی نام وی را در ردیف شهدای کربلا ذکر کرده اند. (12) ابن فندق بیهقی نیز وی را از شهدای کربلا می داند و می گوید: ابراهیم هنگام شهادت بیست سال داشت. (13)

4. جعفر بن علی


پدرش امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام و مادرش فاطمه ام البنین است. (14)
ابن شهر آشوب می گوید:
جعفر بعد از برادرش عثمان وارد میدان شد و این اشعار را خواند:
انی انا جعفر ذوالمعال
ابن علی الخیر ذوالنوال
ذاک الوصی ذوالسناء و الوالی
حسبی بعمی جعفر و الخال
احمی حسینا ذاالندی المفضال(15)
من جعفر صاحب مراتب هستم و فرزند علی، صاحب کرم، که او وصی پیامبر و دارای مرتبه ای بلند است. عمویم جعفر مرا کافی است. حسین را حمایت می کنم که صاحب فضل و کرم است.
ابوالفرج اصفهانی می نویسد: جعفر هنگام شهادت نوزه سال داشت.

5. عبدالله بن علی


شیخ مفید رحمه الله می نویسد:
هنگامی که پرچمدار کربلا حضرت ابو الفضل علیه السلام به کشته های فراوان خودشان نگریست، به برادران مادری خود ( عبدالله ، جعفر و عثمان) گفت: به پیش ای فرزندان مادر! عبدالله وارد میدان نبرد شد و پس از جنگ شدید و نمایانی با هانی بن ثبیت به شهادت رسید.(16)
ابوالفرج اصفهانی می گوید:
عبدالله هنگام شهادت 25 ساله بود و فرزند نداشت. (17)

6. عثمان بن علی علیه السلام


مرحوم سماوی می گوید: عثمان دو سال بعد از برادرش عبدالله به دنیا آمد و مادرش فاطمه ام البنین است . او چهار سال با پدرش و پانزده سال با برادرش بود. (18) ابوالفرج اصفهانی می گوید:
خولی بن یزید اصبحی تیری به طرف عثمان پرتاب کرد و مردی از قبیله ی بی ابان دارم ، وی را به شهادت رساند و سر وی را قطع کرد. عمر مبارک او هنگام شهادت 21 سال بود. (19)

7. عبدالله بن مسلم بن عقیل


بدون تردید آل عقیل در روز عاشورا نقش بسیاری ایفا کردند و بالاترین خسارت ها را بر پیکر پوسیده بنی امیه وارد ساختند. مشهور است که در کربلا نه تن از آل عقیل از جمله عبدالله بن مسلم به شهادت رسیدند. مادر عبدالله، رقیه، دختر حضرت علی علیه السلام بود. (20) ابن فندق عمر شریف او را هنگام شهادت 26 سال ذکر کرده است. (21)

8. عبدالله بن عقیل


ابوالفرج اصفهانی مادر وی را ام ولد می داند. در روز عاشورا در رکاب امام حسین علیه السلام روانه ی میدان شد و جنگید و عاقبت به دست شخصی به نام عثمان بن خالد و مردی از قبیله ی همدان شهید شد. (22) ابن فندق سن عبدالله را هنگام شهادت 33 سال ذکر کرده است.

9. عبدالله محسن بن عقیل


ابوالفرج اصفهانی مادر وی را ام ولد ذکر می کند. او در روز عاشورا شربت شهادت نوشید. قاتلان وی عثمان جهنی و بسر حمدانی بودند. (23) ابن فندق عمر او را در موقع شهادت 35 سال ذکر کرده است. (24)

10. جعفر بن عقیل بن ابی طالب


ابوالفرج اصفهانی مادر وی را ام الثغر دختر عامر از قبیله ی کلاب می داند و بنا به قول دیگری مادر وی خوصا، دختر ثغریه است. (25) ابن فندق سن او را هنگام شهادت 32 سال می داند. (26)

11. ابوبکر بن علی


نام وی محمد اصغر یا عبدالله است و مادر وی لیلا دختر مسعود بن خالد بن مالک است. در روز عاشورا نبرد جانانه ای کرد و عاقبت به دست مردی از قبیله ی همدان شربت شهادت نوشید . سن او موقع شهادت بنا به نقل فندق 25 سال بود. (27)

12. محمد بن ابی سعید بن عقیل


مادر وی ام ولد بوده است. بیهقی سن محمد را هنگام شهادت 27 سال ذکر کرده است. (28)

13. عمرو بن جناده


او فرزند جناده ابن حارث است که بعد از شهادت پدرش در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسید. و سن او هنگام شهادت یازده سال بوده است. (29)

14. محمد بن مسلم بن عقیل


در روز عاشورا همراه بنی هاشم و فرزندان ابی طالب ، وارد میدان شد. و در سن 27 سالگی شربت شهادت نوشید. (30)

پی نوشت ها :


1- خصال، ص 86؛ ابصار العین، ص 57.
2- ابصار العین، ص 56 و قصه کربلا، ص 346.
3- لباب الانساب، ج 2، ص 397.
4- بحارالانوار، ج 45، ص 42؛ « الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی» .
5- بحارالانوار، ج 45، ص 42؛ قصه کربلا، ص 331.
6- شیخ مفید، ارشاد، ج 2، ص 106.
7- طبرسی، اعلام الوری، ج 1، ص 464.
8- شیخ صدوق، امالی ، ص 226.
9- بلاذری، انساب الاشراف، ج 3، ص 406.
10- شجره مبارکه، ص 72.
11- برای آشنایی بیشتر با شخصیت حضرت علی اکبر علیه السلام ر.ک: خورشید جوانان .
12- نفس المهموم، ص 328؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 1، ص 177.
13- لباب الانساب، ج 1، ص 397.
14- ارشاد، ج 2، ص 109؛ اعیان الشیعه، ج 4، ص 129.
15- مقاتل الطالبیین، ص 89؛ لباب الانساب، ج 1، ص 397.
16- طبقات کبری، ج 2، ص 76؛ لهوف، ص 182.
17- مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 107.
18- سماوی، ابصار العین، ص 68.
19- المجدی، ص 90.
20- سماوی، ابصار العین، ص 98.
21- لباب الانساب، ج 1، ص 182.
22- مقاتل الطالبیین، ص 97؛ بحارالانوار، ج 45، ص 33.
23- مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 106؛ طبری، تاریخ ج 3، ص 331.
24- لباب الانساب، ج 1، ص 397.
25- مقاتل الطالبیین، ص 97، مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 105.
26- لباب الانساب، ج 1، ص 397.
27- همان، ج 1، ص 397.
28- ابصار العین، ج 90، مقاتل الطالبیین، ص 97.
29-ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4، ص 104.
30- لباب الانساب، ج 1، ص 397.


منبع:کتاب قرآن، حضرت مهدی، جوانان

چهارشنبه 1/6/1391 - 12:11 - 0 تشکر 523219

یاران جوان: عصر بعثت


در همه انقلاب ها و نهضت ها جوانان جایگاه ویژه ای دارند . و ارتباطی دو سویه بین قیام ها و جوانان است. یعنی هم رهبران قیام ها مشتاقند اطرافیان و پیروان جوان داشته باشند و هم جوانان خواستار قیام و انقلابند.
بنا به فرمایش مقام معظم رهبری:
جوان در هر جامعه و کشوری، محور حرکت است. اگر حرکت انقلابی و قیام سیاسی باشند، جوانان جلوتر از دیگران در صحنه اند. اگر حرکت سازندگی یا حرکت فرهنگی باشد، باز جوانان جلوتر از دیگرانند و دست آنها کارآمدتر از دست دیگران است. حتی در حرکت انبیای الهی هم - از جمله حرکت صدر اسلام- محور حرکت و مرکز تلاش و تحرک، جوانان بودند. (1)
از این رو ردپای جوانان در شکل گیری همه جریانات دیده می شود. بی شک در انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم نقش جوانان بسیار پررنگ است؛ همان طوی که در ادوار انبیا و اوصیای گذشته این نقش قابل دقت و بررسی است و تاریخ شاهد و گواه مناسبی بر این حقیقت است . از این جهت دو جریان مهم تاریخ اسلام«بعثت و عاشورا» را که زمینه ساز و مقدمه ظهور آخرین حجت الهی است، از این زاویه مورد بررسی قرار می دهیم.

الف. عصر بعثت


در طول تاریخ جوانان ، لبیک گوی دعوت ها بوده اند. و بهترین یاران و انصار بوده اند .
با سرزدن سپیده اسلام نیز طیف گسترده ای از جوانان پرشور، گرداگرد شمع وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حلقه زدند . این استقبال در کلام آخرین فرستاده ی برحق این گونه منعکس شده است:
خداوند مرا به پیامبری برانگیخت ، پس جوانان با من هم پیمان شدند و یاریم کردند؛ ولی بزرگسالان با من مخالفت کردند. (2)
سپس پیامبر اعظم علیه السلام این آیه شریفه را قرائت فرمود:
(فطال علیهم الأمد فقست قلوبهم) (3)
عمرشان طولانی گشت در نتیجه قلب هایشان سخت شده و قساوت یافت.
گسترش روز افزون جمعیت جوان به دور پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم سبب اختلافات شدیدی در خانواده ها بین جوانان و سالمندان گردید. (4) جوانان با الهام از فطرت پاک خود، آن چنان شیفته آموزه های زیبای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شدند که ابوجهل ضمن سخنرانی آتشین خود، مسلمان شدن جوانان را فساد و گمراهی دانست و تعالیم رسول خدا را سبب انحراف و فساد جوانان خواند. (5) در مدینه «مصعب»، فرستاده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با استقبال خوب جوانان روبرو شد. و آنان دعوت او را پذیرفتند. (6)
آن روی دیگر سکه یعنی استفاده از نیروی جوان برای پیش برد اهداف رسالت نیز جزو سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بوده است .جوانان لایق بسیار مورد توجه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در کارهای حساس و خطیر از جوانان بهره می برد؛ تا جایی که مورد اعتراض برخی از افراد قرار گرفت؛ از این رو به آنان فرمود: «کسی به جهت جوانی و کم سالی ( عتاب بن اسید) با او مخالفت نکند؛ چرا که بزرگ، برتر نیست بلکه برتر، بزرگ است.» (7)
عصر بعثت، که عصر همه ی فضیلت هاست، زمان رویکرد جدید به جوانان نیز می باشد. (8) جوان مظهر طراوت و کوشش و آیت پیروزی است. نور توانایی در پیشانی او می درخشد و در تمام عرصه ها حضوری کارآمد دارد . پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم بسیار به جوانان اهمیت می داد، از نیروی آنان بهره می جست و با آنان مشورت می کرد.
در سال سوم هجرت که قریش با سه هزار مرد جنگی به سمت مدینه رهسپار بود . اصحاب و بزرگان معتقد بودند که باید در خارج شهر با آنان جنگید؛ پس با این رأی مخالفت کردند و گفتند: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم! ما را بر سر دشمن ببر، تا گمان نکنند که ترسیده ایم و از ناتوانی و زبونی در شهر مانده ایم».(9)
در نتیجه اصرار جوانان ، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نظر آنان را مقدم داشت و تصمیم گرفتند در خارج از شهر به جنگ آنها بروند . این جلوه ای از توجه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به نظر و روحیه جوانان است . آن حضرت حتی از قدرت و قوت جوانان برای تبلیغ اسلام نیز استفاده می نمودند.
مصعب بن عمیر دل های جوانان را به سوی اسلام کشاند. معاذ بن جبل مأمور تعلیم قرآن و بیان احکام در شهر مکه منصوب شد. (10) عمرو بن حزم به نجران اعزام شد، تا اسلام را انتشار دهد. (11) همه ی این موارد گویای این واقعیت است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به رشد و تربیت نیروی جوان بسیار اهتمام داشت. سپردن فرماندهی سپاه، برای رشد آنان و شکستن نظام های جاهلی، نمونه ای از این مسئله است.
جلال الدین رومی، اعتراض جمعی از یاران رسول خدا در فرمانده ساختن جوانی از طایفه هزیل و پاسخ آن حضرت را به شکلی مبسوط به نظم آورده است، که گزیده ای از آن تقدیم می شود.
گفت نه نه یا رسول الله مکن
سرور لشگر مگر شیخ کهن
یا رسول الله جوان ارشیرزاد
غیر مرد پیر سرلشکر مباد
هم تو گفتی و گفت تو گوا
پیر باید، پیر باید پیشوا
یا رسول الله درین لشکر نگر
هست چندین پیرو از وی پیشتر
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ معترضان فرمود:
گفت پیغمبر که ای ظاهر نگر
تو مبین او را جوان و بی هنر
ای بسا ریش سیاه و مرد پیر
ای بسا ریش سپید و دل چو قیر
عقل او را آزمودم بارها
کرد پیری آن جوان در کارها
پیر پیر عقل باشد ای پسر
نه سپیدی موی اندر ریش و سر
ما که باطن بین جمله ی کشوریم
دل ببینیم و به ظاهر ننگریم (12)
سپردن علم و بیرق سپاه به جوانان جلوه ای دیگر از این مسئله است . (13) انتخاب جوانان برای مأموریت های ویژه ؛ مانند ابلاغ احکام، سوره ها و نامه ها ، قضاوت، مدیریت های سیاسی، از بین بردن بت ها و ... به خوبی گواه تربیت نیرو و تکیه بر جوانان است.
بارزترین نمونه برای این مسئله فراگیری زبان خارجه برخی جوانان به دستور پیامبر است. به سفارش و توصیه رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم جوان پرشور مسلمان، زید بن ثابت، به فراگیری خط و زبان یهودیان (عبری ) پرداخت؛ تا به خواندن مکاتبات یهودیان شبه جزیره عربستان تسلط یابد. همچنین وی زبان سریانی - که گویش رایج مسیحیان بود- را در مدت هفده روز فراگرفت. (14)
سیره اشرف مخلوقات، تکیه و توجه به بهار عمر و بهترین دوره زندگانی انسان است . جوانان زیادی در عصر نبوی درخشیدند. نمایندگان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و رسولان نامه های او معمولا جوانان بودند . نمونه های زیر، گویای این واقعیت است:

1. جان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


امیر المؤمنین حضرت علی علیه السلام اولین مرد مسلمان در سن 13 یا 15 سالگی، شخصیتی که جان پیامبر محسوب می شود (15) و بارها جان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را در شعب ابی طالب، لیله المبیت و جنگ ها نجات داد؛ تا جایی که جبرئیل ندا داد: « غیر از علی جوانمردی و جز ذوالفقار شمشیری نیست» (16) بارها پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم براساس لیاقتش به او مسئولیت های سنگین و مهمی واگذار نمود . مانند قرائت و رساندن پیام سوره ی برائت و اعزام به یمن و با وجود افراد کهنسال، رهبری مسلمان بعد از خودش را به او سپرد.

2. نماینده پیامبران صلی الله علیه و آله و سلم


جعفر بن ابی طالب ده سال از برادر خود حضرت علی علیه السلام بزرگ تر بود. او در آغاز اسلام بیست سال سن داشت و دومین مرد مسلمان شناخته شده است. (17) وی دوران جوانی بسیار پاکی داشت. روزی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از او پرسید: آن چهار خصلت تو که موجب خشنودی خداوند شده، چیست؟ جعفر گفت: یا رسول الله ! اگر به این خاطر نبود که خدا به شما خبر داده است، هرگز آن ها را آشکار نمی ساختم: هرگز میگساری نکردم؛ زیرا دانستم عقل را تباه می کند. هیچ گاه دروغ نگفتم؛ زیرا فهمیدم دروغ ارزش آدمی را می کاهد. ابدا قصد زنا نکردم؛ چرا که بیم داشتم، آنچه درباره ی دیگران روا دارم، درباره ام انجام پذیرد. بت نپرستیدم؛ زیرا موجودی بی سود و زیان است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به نشانه ی تحسین دست بر شانه ی جعفر زد و فرمود: به راستی سزاوار است خداوند به تو دو بال ارزانی دارد تا با فرشتگان در بهشت پروا کنی. (18)
این جوان رهبری گروهی از مسلمانان که به حبشه هجرت کرده بودند را برعهده داشت . اقدام وی در محفل بزرگ نجاشی و معرفی زیبای دین اسلام و قرائت آیاتی از سوره مریم، جلوه ای باشکوه از تکیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر جوانان است . آن جوانمرد پس از بازگشت، در حالی که فرماندهی سپاه اسلام را برعهده داشت، در جنگ موته به شهادت رسید.

3. همسفر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


زید بن حارثه سومین مرد جوانی است که مسلمان شد. (19) و تنها صحابی است که نامش در قرآن کریم آمده است . (20) وی در سفر طایف همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود و در برابر هجوم و سنگباران خودش را سپر پیامبرنمود و چندین جای بدنش جراحت برداشت . زید جوان، در بیش تر غزوات و جنگ های عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شرکت داشت و هشت سریه را امیری کرد؛(21) تا آن که در سال هشتم، در نبرد موته پس از شهادت جعفر بن ابی طالب مسئولیت فرماندهی را بنا به توصیه و سفارش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به عهده گرفت و در نبردی سخت، پیاده جنگید و در میان نیزه داران دشمن به شهادت رسید. (22)

4. شاگردان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


عبدالله بن مسعود، جوان بیست ساله ی مکه، بیست و سومین نفری بود که به دین اسلام گروید.(23) شور و نشاط، جدیت و قوت ایمان وی سبب می شد که همواره نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و شد کند و حدود هفتاد سوره ی قرآن را از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شنید و بقیه را از محضر امیرالمؤمنین علیه السلام فراگرفت. (24) وی پیرو واقعی ثقلین بود. عشق او به قرآن و اهل بیت علیهم السلام ستودنی است و در این زمینه الگوی مناسبی برای نسل امروز است.

5. زائر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


جابر بن عبدالله انصاری یکی از جوانان تلاشگر و پرشور مدینه بود که در تمامی صحنه های حماسی، حضوری نمایان داشت - او نخستین بار در دوران نوجوانی - به همراه پدر و برخی از یثربان در سال سیزدهم بعثت در قصبه ی منی پیامبر را زیارت کرد. (25) وی در نوزده غزوه از بیست ویک غزوه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حضوری جانانه داشت. (26) از ویژگی های او، عشق و ارادتش به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام است. جابر در روز تولد امام حسین علیه السلام برای عرض تبریک به منزل حضرت زهرا علیهاالسلام رفت و در دستان حضرت فاطمه علیها السلام لوح سبزی که اسامی ائمه علیهم السلام بر آن نوشته شده بود، مشاهده کرد و از آن یادداشت برداشت. (27) وی اولین زائر قبر امام حسین علیه السلام است و سلام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را نیز به امام باقر علیه السلام رسانده است. (28)

6.همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


سعد بن مالک بن سنان، معروف به ابوسعید خدری، از جوانان صدر اسلام بود که در دانش و علم سرآمد هم سالان خود به شمار می آمد. (29) و در دوازده غزوه هم پای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در میدان های جنگ حضور حماسی داشت. (30)

7. دل داده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


معاذ بن جبل که در سن هیجده سالگی مسلمان شده بود، در نخستین نبرد ( جنگ بدر) در حالی که بیست بهار از عمرش می گذشت، شرکت کرد . او همواره درکنار پیامبر حضوری چشم گیر داشت . معاذ در هنگام تصدی ترویج دین در شهر مکه حدود بیست و شش ساله بود. (31)

8. مبلغ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


مصعب بن عمیر اولین نماینده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه برای تبلیغ احکام اسلام، جوان وارسته ای بود که لیاقتش سبب شد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او توجه ای ویژه داشته باشد. (32) وی از خانواده های ثروتمند و جوانی خوش سیما بود که پس از آگاهی از حضور جوانان مکه در خانه ی زید بن ارقم به آن جا آمد و اسلام را اختیار نمود. والدین او از این کارش بسیار ناراحت شدند و او را در خانه زندانی کردند. ولی او از دینش دست برنداشت. وی اولین کسی بود که در مدینه نماز جمعه برپا کرد و عاقبت در جنگ احد به فیض شهادت رسید. (33)

9. فرماندار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


عتاب بن اسید جوان بیست و یک ساله ای است که پس از فتح مکه به عنوان امیر از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برگزیده شد. وی اولین امیری بود که نماز جماعت را در مکه برگزار نمود. (34)
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم پس از صدور فرمان حکومت مکه برای عتاب، درباره اهمیت این مسئولیت خطاب به او فرمود:
ای عتاب! می دانی تو را بر چه کسانی گماشتم؟ تو را بر مردمان شهر خدای متعال گماشتم . و اگر برای آنان بهتر از تو سراغ داشتم، او را بر ایشان می گماشتم . (35)
روشن است که انتخاب یک جوان به فرمانداری مکه بسیار حساس بوده و از سویی موجب ناراحتی و رنجش آنان می شد؛ از این رو برای پیشگیری از اعتراض آنان در نامه ی مفصلی خطاب به مردم مکه نوشت:
کسی در نافرمانی از او به کمی سنش استدلال نکند؛ زیرا مسن تر، شایسته تر نیست؛ بلکه شایسته تر، بزرگ تر است. (36)
وی تا آخر عمر نیز فرماندار مکه بود و رفتار شایسته او برگ زرینی بر افتخارات جوانانی است که به نحو احسن از مسئولیت ها پیروز و سربلند بیرون می آیند.

10. فرماندار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


اسامه بن زید جوان هیجده ساله ای است که به عنوان فرمانده نظامی لشکر اسلام از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم انتخاب و معرفی می شود. (37) . حتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مخالفین از فرمان او را نفرین کرد. انتخاب او در روزهای آخر عمر شریف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و با حضور بسیاری از اصحاب بزرگ، حکایت از این دارد که جوانان از بهترین نیروهایی هستند که در شرایط مهم سیاسی و بحران ها قابل تکیه و اعتماد هستند؛ به همین دلیل هیچ گاه به جهت کم بودن سن افراد، بهانه جویی نسبت به مسئولیت آنان روا نیست . به خاطر کم بودن سن امیرمؤمنان علیه السلام نباید به دنبال خلیفه اول بود. شایسته سالاری، از دستورات اسلام است.

11. مرید پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


حنظله، فرزند ابوعامر، جوانی از قبیله ی خزرج بود که در شب جنگ احد با دختر عبدالله بن ابی سلول ازدواج کرد. او از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای ماندن در شهر و رفتن نزد همسرش اجازه خواست . پیک وحی نازل شد و آیه ای برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای اجازه دادن آورد. (38) پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز اجازه داد . صبح زود حنظله برای اینکه فرصت جهاد را از دست ندهد با حالت جنابت در نبرد حاضر شد و هنگامی که قصد کشتن ابوسفیان داشت، یکی از مشرکان به سویش آمد و با نیزه او را به شهادت رساند. بعد از جنگ بدن او را شسته دیدند . از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جویا شدند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: « دیدم فرشتگان در میان زمین و آسمان، حنظله را با آب باران در برگ هایی از طلا غسل می دادند. »
بدین جهت وی «غسیل الملائکه» یعنی غسل داده شده توسط فرشتگان نام گرفت.(39)

12. یار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم


عمار بن یاسر که مادرش سمیه، نخستین شهید راه خدا بود، از جوانان پیشتاز در ایمان و هجرت است. در آغازین روزهای جلوه ی اسلام، همراه پدر و مادرش شکنجه های مشرکان را تحمل نمود و بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همراه با حضرت علی علیه السلام بود و در جنگ صفین شهد شهادت نوشید. بدین سان پیشگویی شگفت انگیز پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم به واقعیت پیوست که فرموده بود:
تو را گروه متجاوز می کشند. (40)
و شهادتش نیز گواهی بر حقانیت امیرمؤمنان علیه السلام و ستمگری معاویه شد.
بنابراین تکیه بر جوانان سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و جانشینان برحق پیامبر صلی الله و آله و سلم نیز همین روش را داشتند. ما به جهت اختصار، این مسئله را فقط در رخداد مهم عاشورا، که زمینه ساز ظهور است، بررسی می کنیم.

پی نوشت ها :


1- کودک، نوجوان و جوان از دیدگاه مقام معظم رهبری، ج 2، ص 234.
2- جوان از نظر عقل و احساسات، ج 2، ص 248؛ به نقل از شباب قریش، ص 1؛ «ان الله بعثنی بشیرا و نذیرا ، فحالفنی الشبان و خالفنی الشیوخ».
3- سوره حدید، آیه 16.
4- جوان از نظر عقل و احساسات، ج 1، ص 344.
5- بحارالانوار، ج 6، ص 415.
6- اعلام الوری، ص 68.
7- بحارالانوار، ج 21، ص 123.
8- برای اطلاع بیشتر ر.ک. علی دوانی . سیمای جوان در قرآن و تاریخ اسلام، ص 193-191 و محمدی ری شهری، حکمت نامه جوان، ص 375- 301.
9- الصحیح فی السیره النبی الاعظم، ج 6، ص 87.
10- السیره النبویه ، ج 4، ص 143.
11- الاستیعاب، ج 2، ص 275؛ همچنین ر.ک: سارا رضایی، سیره تبلیغی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم .
12- دفتر چهارم مثنوی معنوی، ابیات 2174-2047.
13- چندین نمونه در کتاب جوان در چشم و دل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ص 85-68 برای هر کدام ذکر گردیده است.
14- سیر اعلام النبلاء، ج 4، ص 74.
15- سوره آل عمران، آیه 61 (آیه مباهله)؛ (فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین ) .
16- کافی، ج 8، ص 110، ح 90؛ «لا فتی الا علی و لا سیف الا ذوالفقار».
17- جوان در چشم و دل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ص 40؛ به نقل از اعیان الشیعه، ج 4، ص 119.
18- بحارالانوار، ج 22، ص 272.
19- اسد الغابه، ج 2، ص 239.
20- سوره احزاب، آیه 37؛ (.. فلما قضی زید منها وطرا زوجناکها ... )
21- طبقات الکبری، ج 3، ص 45؛ سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 142.
22- اعلام الوری، ج 1، ص 212.
23- تاریخ مدینه دمشق، ج 33، ص 69 و ص 194.
24- سفینه البحار، ج 2، ص 127.
25- سیر اعلام النبلاء، ج 4، ص 337.
26- رجال طوسی، ص 31.
27- کمال الدین ، ص 269؛ بحارالانوار، ج 6، ص 195.
28- بحارالانوار، ج 36، ص 251و ج 46، ص 236.
29- الاستیعاب، ج 2، ص 167.
30- سیر اعلام النبلا، ج 4، ص 220.
31- سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 378.
32- بحارالانوار، ج 6، ص 405.
33- اسد الغابه، ج 4، ص 369.
34- اسد الغابه، ج 4 ص 369.
35- اسد الغابه، ج 3، ص 549.
36- بحارالانوار، ج 21، ص 123.
37- مغازی واقدی، ج 2، ص 1117؛ طبقات الکبری، ج 4، ص 66.
38- سوره نور، آیه 62.
39- تفسیر قمی، ج 1، ص 118.
40- اسد الغابه، ج 4، ص 203؛ «تقتلک الفئه الباغیه».


منبع:کتاب قرآن، حضرت مهدی و جوانان

چهارشنبه 1/6/1391 - 12:11 - 0 تشکر 523221

برخی خصوصیات جسمی برای حضرت مهدی علیه السلام هنگام ظهور



سنّ حضرت علیه السلام هنگام ظهور:


مطابق روایات شیعه و سنی، امام زمان علیه السلام در حالی که ظاهر او جوان و به سنّ چهل سالگی است ظهور خواهند کرد. اینک به برخی از روایات اشاره می کنیم:
1- ابن صباغ مالکی به سندش از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که در حدیثی فرمود: «مهدی از اولاد من با سن چهل سال است...»(1)
2- شیخ صدوق رحمه الله به سندش از اباصلت هروی نقل می کند که گفت: به امام رضا علیه السلام عرض کردم:« قائم شما هنگام خروج چه علامتی دارد؟ حضرت فرمود: «علامت او این است که او از حیث سنّ پیر است ولی در ظاهر جوان نشان داده می شود، به حدی که هرگاه کسی به او نظر می افکند گمان می کند که او سی ساله یا کمتر است. و از جمله علامات او آن است که به مرور ایام و شب ها پیر نمی شود تا آن که مرگ او فرا رسد».(2)
نعمانی به سندش از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: «اگر قائم قیام کند مردم او را انکار خواهند کرد، زیرا در حالی که جوان رشیدی است به سوی آنها باز می گردد...»(3)
ممکن است روایاتی که اشاره به سن چهل سالگی دارد مقصود آن باشد که جسد و جسم او در حدّ کمال است؛ زیرا بدن تا چهل سالگی به کمال رشد خود می ر سد. گرچه برخی روایات نیز به سنّ 18سالگی و 51 سالگی اشاره کرده است ولی روایت اول از محمد بن حمیر نقل شده نه از یکی از معصومین علیهم السلام.
و روایت دوم گرچه از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده ولی از صحت سند برخوردار نیست، خصوصاً آن که هر دو روایت با روایات مستفیضی که دلالت بر ظاهر چهل سالگی دارد مخالف است.

خصوصیات جسمی امام زمان علیه السلام هنگام ظهور


مطابق برخی از روایات سنی و شیعی، امام زمان علیه السلام هنگام ظهور دارای صفات و خصوصیات جسمی خاص است از قبیل:
1- أجلی الجبهه: یعنی پیشانی وسیع و عریض.(4)
2- اقنی الأنف: وسط بینی او برآمده ولی دو سوراخ آن تنگ است.(5)
3- کأنّ وجهه کوکب درّی: گویا صورت او همانند ستاره ای درخشان است.(6)
4- اللون لون عربی: با چره ای گندم گون.(7)
5- افرق الثنایا: ما بین دندانهای او باز است.(8)
6- اکحل العینین: مژه های او سیاه است.(9)
7- براق الثنایا: با دندان های سفید.(10)
8- أزج الحاجین: با ابروانی کشیده و باریک.(11)
9- مربوع القامه: قامتش متوسط.(12)
10- الجسم جسم اسرائیلی: جسم او تنومند است.(13)
11- علی خدّه الایمن خال اسود: بر گونه ی راست او خالی سیاه است.(14)

پی نوشت:


1- الفصول المهمّه، ص217.
2- کمال الدین، ص652، ح12.
3- الغیبه، نعمانی، ص188.
4- سنن ابی داوود، ج2، ص422.
5- همان.
6- الفصول المهمه، ص317.
7-البیان، ص94.
8- همان، ص96.
9- همان.
10- همان.
11- الحاوی للفتاوی، ج2، ص147.
12- الغیبه نعمانی، ص281؛ ارشاد مفید، ص342.
13- البیان، ص94.
14- الفصول المهمه، ص317.


منبع: کتاب هنگامه ظهور

چهارشنبه 1/6/1391 - 12:20 - 0 تشکر 523228

سلام
کاربر گرامی
باتشکر از حضور شما
اما از آنجا که این محل انجمن می باشد و این روش کاری مختص به ثبت مطلب می باشد
تا به اینجای کار این تاپیک از شما پذیرفته می شود
ولی از تایید ادامه شرمنده هستیم
باتشکر

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
چهارشنبه 1/6/1391 - 14:27 - 0 تشکر 523303

با سلام

یعنی امتیاز های این تاپیک به طور کامل برای من ثبت می شود؟

اگر آره در بحث های دیگر شرکت می کنی

یا حق

چهارشنبه 1/6/1391 - 20:13 - 0 تشکر 523759

masoomeh45 گفته است :
[quote=masoomeh45;638370;523303]با سلام

یعنی امتیاز های این تاپیک به طور کامل برای من ثبت می شود؟

اگر آره در بحث های دیگر شرکت می کنی

یا حق


سلام
امتیاز دهی به عهده مدیران ارشد کل انجمن ها می باشد به مسابقه با توجه به قوانین مسابقه و انجمنها ادامه دهید

ولی کاربر گرامی, همانطور که خودتون نیز ذکر کردید انجمن برای بحث کردن می باشد
هر کاربری باید سعی کند طوری مبحث ایجادکند که کاربران دیگر وارد بحث او شوند
که میتوان از فنونی مثل : رنگی کردن مطالب/درشت کردن قسمتهای مهم/ پاسخ دادن به پاسخ های کاربران دیگر حین بحث و...
موفق باشید

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
پنج شنبه 23/6/1391 - 15:35 - 0 تشکر 559442

هنگامه و چگونگی قیام

 چگونگی قیام ولی عصر

همه می‌خواهند بدانند که در جریان قیام جهانی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه حوادثی روی می‌دهد، حرکت امام از کجا و چگونه آغاز می‌شود، شیوه برخورد امام با گروه‌های مخالف چگونه است و بالاخره چگونه آن حضرت بر تمامی جهان غلبه خواهد کرد و رشته امور جهان را به دست خواهد گرفت این‌گونه سؤال‌ها فکر و اندیشه هر انسانِ مشتاق ظهور را به خود مشغول می‌کند. ولی واقعیت این است که سخن گفتن درباره حوادث مربوط به ظهور کاری بسیار مشکل است؛ چون گزارش دادن از آینده و اتفاقاتی است که هنوز واقع نشده است و به طور طبیعی نمی‌توان اطلاع دقیقی از آن رویدادها داشت.
بنابراین آنچه در این بخش می‌آوریم حوادث و رخدادهای روزگار ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که برابر روایات در کتاب‌های متعدد نقل گردیده است و تنها می‌تواند دور نمایی کلّی از رویدادهای ایام ظهور را پیش روی خوانندگان ترسیم کند.

چگونگی قیام

وقتی ظلم و تباهی چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آنگاه که ستمگران گستره زمین را جولانگه بدی‌ها و نامردی‌ها ساخته‌اند و مظلومان جهان، دست یاری خواهی را به آسمان گشوده اند؛ ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را می‌درد و در ماه خدا، رمضان، ظهور موعود بزرگ را بشارت می‌دهد۱، قلب‌ها به تپش می‌افتد و چشم‌ها خیره می‌گردد! شب پرستان، مضطرب و هراسان از طلوع صبح ایمان، در پی راه چاره‌ای هستند و منتظران مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از هر کسی سراغ کوی یار می‌گیرند و برای دیدار او و حضور در زمره یاوران او سر از پا نمی‌شناسند.
در آن زمان، سفیانی که بر منطقه وسیعی مانند سوریه، اردن و فلسطین سلطه دارد سپاهی را تجهیز می‌کند تا با امام مقابله کند. لشگر سفیانی که در مسیر مکّه به تعقیب امام پرداخته است در محلی به نام بیداء به کام زمین می‌رود و نابود می‌گردد.۲
پس از شهادت نفس زکیه۳ به فاصله کوتاهی، امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سیمای مردی جوان در مسجدالحرام ظهور می‌کند در حالی که پیراهن مبارک پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را بر تن دارد و پرچم پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را به دست گرفته است. او به دیوار کعبه تکیه می‌زند و در بین رکن و مقام۴ سرود ظهور را زمزمه می‌کند و پس از حمد و ثنای الهی و درود و سلام بر پیامبر و خاندان او می‌فرماید:
«ای مردم ما از خدای توانا یاری می‌طلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد به یاوری می‌خوانیم.»
آنگاه خود و خاندانش را معرفی می‌کند و ندا می‌دهد:
«فَاللّه اللّه فینا لاتَخْذُلُونا وَانْصُرُونا ینْصُرْکُمُ اللّهُ تَعالی؛
درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید. ما را ]در میدان عدالت گستری و ستم ستیزی[ تنها نگذارید و یاریمان کنید که خدا شما را یاری خواهد کرد.»
پس از پایان گرفتن سخنان امام، آسمانیان بر زمینیان سبقت می‌گیرند و گروه گروه فرود می‌آیند و با امام بیعت می‌کنند در حالی که پیشاپیش آنها فرشته وحی، جبرئیل با امام دست همراهی می‌دهد. آنگاه ۳۱۳ ستاره زمینی که از نقاط مختلف عالم به سرزمین وحی آمده‌اند بر گرد خورشید تابناک امامت حلقه زده و پیمان وفا داری می‌بندند و این جریان سبز جاری است تا آنکه ده هزار سرباز جان بر کف در اردوگاه امام(علیه السلام) حضور می‌یابند و با آن فرزند پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) بیعت می‌کنند.۵
امام(علیه السلام) با خیل یاوران، پرچم قیام را برافراشته و به سرعت بر مکه و اطراف آن مسلط می‌شوند و سرزمین پیامبر را از وجود نااهلان، پاک می‌کنند. آنگاه راهی مدینه می‌شود تا سایه عدالت و مهر را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم عراق گشته و شهر کوفه را به عنوان مرکز حکومت جهانی برمی گزیند و از آنجا به مدیریت قیام می‌پردازد و برای دعوت جهانیان به اسلام و زندگی در پرتو قوانین قرآن و در هم کوبیدن بساط ظلم و ستم، یاران و سپاهیان نور را به نقاط مختلف عالم گسیل می‌دارد.
امام(علیه السلام) یک به یک سنگرهای کلیدی جهان را فتح می‌کند زیرا که علاوه بر یارانِ وفادار و مؤمن، از امداد فرشتگان الهی نیز برخوردار است و مانند پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) از لشگر رعب و وحشت مدد می‌گیرد و خداوند توانا چنان ترسی از او و یارانش در دل‌های دشمنان می‌افکند که هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن حضرت نیست.
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«قائم از ما به وسیله رُعب (وحشت در دل دشمنان) یاری می‌شود.»۶
گفتنی است یکی از نقاط جهان که به وسیله سپاه امام فتح می‌شود بیت المقدس است۷و پس از آن واقعه بسیار مبارکی اتفاق می‌افتد که در جریان قیام و انقلاب امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرنوشت ساز است و جبهه آن حضرت را تقویت می‌کند و آن فرود آمدن حضرت عیسی(علیه السلام) از آسمان است. حضرت مسیح(علیه السلام) که به فرموده قرآن زنده است و در آسمان‌ها به سر می‌برد به زمین می‌آید و پشت سر امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نماز می‌ایستد و بدین وسیله فضیلت و برتری پیشوای دوازدهم شیعیان را بر خود و پیروی خود را از امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به همگان اعلام می‌کند.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«سوگند به آن کس که مرا به حق برانگیخت در حالی که بشارت دهنده مردمان باشم، اگر از عمر دنیا نمانده باشد مگر یک روز، خداوند آن روز را چنان طولانی می‌کند تا فرزندم مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن قیام کند، پس از آن عیسی بن مریم(علیه السلام) فرود می‌آید و پشت سر مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نماز می‌خواند.»۸
به دنبال این اقدام حضرت عیسی(علیه السلام) بسیاری از مسیحیان که جمعیت فراوانی از جهان را تشکیل می‌دهند به پیشوای شیعیان، ایمان می‌آورند. گویی خداوند، عیسی(علیه السلام) را برای چنان روزی حفظ کرده است تا چراغ هدایتی برای حق طلبان باشد.
البتّه ظهور معجزات به دستِ هدایتگر حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و طرح مباحث فکری برای راهنمایی بشریت از برنامه‌های انقلاب بزرگ مهدوی است که راه را برای هدایت مردم باز می‌کند.
در همین راستا امام(علیه السلام)، الواح تورات تحریف نشده ـ کتاب مقدس یهود ـ را که در نقاط خاصی از دنیا دفن شده است خارج می‌کند۹ و یهودیان که نشانه‌های امامت او را در الواح می‌بینند، به آن حضرت ایمان می‌آورند. و پیروان ادیان دیگر نیز با مشاهده این تحول بزرگ و نیز شنیدن پیام حق امام و دیدن معجزات از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت می‌پیوندند و اینگونه است که وعده حتمی پروردگار محقّق می‌گردد و اسلام عزیز همه عالم را می‌گیرد. همان‌گونه که قرآن کریم بشارت داده است:
هُوَالَّذِی? اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه ۱۰؛?وَلَوْکَرِهَ الْمُشْرِکُونَ
و او خدایی است که پیامبرش را با (دلائل) هدایت و دین حق فرستاد تا (سرانجام) آن را بر همه دین‌ها غالب گرداند اگرچه کافران را خوش نیاید.
با توجه به تصویری که ترسیم شد تنها قلدران و ظالمان می‌مانند که حاضر به تسلیم شدن در برابر حق و حقیقت نیستند و این عده در مقابل جریان غالب و اکثریت مؤمنان تاب مقاومت ندارند و با شمشیر عدالت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به کیفر اعمال ننگین خود خواهند رسید و زمین و اهل آن برای همیشه از شرّ و فساد آنها ایمن خواهد شد.

پی نوشت ها:

۱. همان، باب ۱۴، ح ۱۷.
۲. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۰.
۳. از علائم ظهور است که در ص۱۵۸ آمده است.
۴. مراد از مقام، مقام حضرت ابراهیم(علیه السلام) است که نزدیک خانه کعبه است و مقصود از «رکن»، رکن یمانی است، و این جایگاه بسیار مقدسی است که محل دفن بسیاری از پیامبران خداست.
۵. الغیبة نعمانى، باب ۱۴، ح ۶۷.
۶. کمال الدین، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۶، ص ۶۰۳.
۷. روزگار رهایى، ج ۱، ص ۵۵۴.
۸. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۱.
۹. روزگار رهایى، ج ۱، ص ۵۲۲.
۱۰. سوره توبه، آیه ۳۳.


آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.
اسلام پیروزاست.
پنج شنبه 23/6/1391 - 15:44 - 0 تشکر 559448

 انتظار معکوس

 برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعیض ها و اختناق ها و حق کشی ها و تباهی ها ناشی می شود؛ نوعی سازمان یافتن است که معلول پریشان شدن است..

برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعیض ها و اختناق ها و حق کشی ها و تباهی ها ناشی می شود؛ نوعی سازمان یافتن است که معلول پریشان شدن است.
 آنگاه که صلاح به نقطه ی صفر برسد ، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند ، فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می دهد و دست غیب برای نجات حقیقت – نه اهل حقیقت، زیرا حقیقت طرفداری ندارد – از آستین بیرون می آید. علیهذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطه ی روشن است؛ تا در صحنه ی اجتماع نقطه ی روشنی هست دست غیب ظاهر نمی شود. برعکس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حق کشی ، هر پلیی ای به حکم این که مقدمه ی صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می کند  رواست، زیرا « اَلغایاتُ تُبَرِّرُ المَبادی» ( هدف ها وسیله های نا مشروع  را مشروع می کنند). پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار ، ترویج و اشاعه ی فساد است.
این جاست که گناه ، هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایی. اینجاست که این شعر مصداق واقعی خود را می یابد:

در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد              طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد

این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت می نگرند ، زیرا آنان را از تأخیر اندازان ظهور و قیام مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه) می شمارند ، برعکس ، اگر خود هم اهل گناه نباشند ، در عمق ضمیر و اندیشه با نوعی رضایت به گناه کاران و عاملان فساد می نگرند، زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم می نمایند.


آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.
اسلام پیروزاست.
دوشنبه 27/6/1391 - 23:26 - 0 تشکر 560560

AKHM1374 گفته است :
[quote=AKHM1374;519158;559448]

 انتظار معکوس

 برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعیض ها و اختناق ها و حق کشی ها و تباهی ها ناشی می شود؛ نوعی سازمان یافتن است که معلول پریشان شدن است..

برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود این است که صرفا ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعیض ها و اختناق ها و حق کشی ها و تباهی ها ناشی می شود؛ نوعی سازمان یافتن است که معلول پریشان شدن است.
 آنگاه که صلاح به نقطه ی صفر برسد ، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند ، فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می دهد و دست غیب برای نجات حقیقت – نه اهل حقیقت، زیرا حقیقت طرفداری ندارد – از آستین بیرون می آید. علیهذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطه ی روشن است؛ تا در صحنه ی اجتماع نقطه ی روشنی هست دست غیب ظاهر نمی شود. برعکس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حق کشی ، هر پلیی ای به حکم این که مقدمه ی صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می کند  رواست، زیرا « اَلغایاتُ تُبَرِّرُ المَبادی» ( هدف ها وسیله های نا مشروع  را مشروع می کنند). پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار ، ترویج و اشاعه ی فساد است.
این جاست که گناه ، هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایی. اینجاست که این شعر مصداق واقعی خود را می یابد:

در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد              طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد

این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت می نگرند ، زیرا آنان را از تأخیر اندازان ظهور و قیام مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه) می شمارند ، برعکس ، اگر خود هم اهل گناه نباشند ، در عمق ضمیر و اندیشه با نوعی رضایت به گناه کاران و عاملان فساد می نگرند، زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم می نمایند.



سلام
ابتدا" خوش آمد میگم ورود شما را به انجمن مهدویت

اماچقد پسندیده بود که در انتهای بحثتان یک جمع بندی نیز میفرمودید مبنی بر اینکه, راه این افراد جز گمراهی نیست
و خداوند لعنت کند چنین افرادی را باعث گمراهی و هلاکت افراد نادان دیگر می شوند
و با ایجاد تشکل هایی این مشکلات را در جامعه مسلمین ایجاد میکنند
و وظیفه اصلی ما بیداری و بصیرت در این بین است

و آنچه جامعه اسلامی و مهدوی نیازمند می باشد, افراد متقی , سالم برای جامعه ای سالم نیازمند است

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.