می بخشید که اینجوری می گویم و ممکن هم هست که خیلی از دوستانم از من دلگیر بشوند ...
اما آقای شجاعتی! شما از یک فضای مجازی چه انتظاری دارید؟
هر فضایی متعلق به کسی هست که بتونه ازش استفاده کنه و برایش مفید باشه ...
مثل مدرسه ... حداکثر چهار سال می تونی به دبیرستان تعلق داشته باشی ...
تبیان هم همینطوره ... مثلا خود من نزدیک یکسال ثبت مطلب بودم ... خیلی هم فعال بودم ... خیلی هم دوستش داشتم و از حضور در ان فضا خیلی چیزها یاد گرفتم ... بعد هم مجبور شدم برم ... الان هم اصلا دلم نمی خواهد به اون فضا برگردم چون دیگه نه جذابیتی داره برای من و نه برایم مفیده ...
الان مدت هاست ... شاید نزدیک به یک سال که دوستانی که ازشان نام بردید دیگه به انجمن ها سر نمی زنن ...
به هزار و یک دلیل ...
اما منشا همه ی این دلایل این هست که هر کدام از ما از برسا و از انجمن ها توقعی بیشتر از یک فضای مجازی داشتیم ...
لطفا برای من یادآوری نکنید که من هنوز هم که هنوزه خیلی بیشتر از قبل با دوستان برسا صمیمی هستم و دغدغه هایشان را می دانم و روی رفتار همه شان حساس بودم و از خیلی از مسائل آگاهم ...
اما تا کی جو انجمن ها باید با این جمله که چرا فلانی و فلانی و فلانی رفتند متشنج بشود؟
برسا از صفحه ی روزگار محو شد ...
اصلا خیلی از کاربرهای این محیط نمی دونند برسا چی هست ...
این یک حقیقت است ...
این حرف را کسی می زنه که اگرچه دیرتر از همه به برسا رسید اما هر روز روابطش با برسایی ها قوی تر میشه ...
و من با سنگدلی تمام این حرف را می زنم ...
چون این حقیقت است ... چیزی هست که از دست ما خارج بود ...
برای من امروز برسا یه تجربه است ... یه تجربه ی تلخ که وقتی یادم می اید از فکر کردن بهش فرار می کنم ...
ولی مهمترین چیزی که برسا به من یاد داد این بود که از انجمن های تخصصی تبیان علی رغم فعالیت های حقیقی که برای خودش تعریف کرده، بیشتر از یک محیط مجازی توقع نداشته باشم ...
در حال حاضر هم انجمن ها یک محیط نو هست نه ادامه ی برسا! لطفا به این نکته هم توجه داشته باشید!
و مسیر رشد خودش را داره طی می کنه ...
خصوصا در چند ماه اخیر ...
در مورد امکانات نرم افزاری هم باید بگویم، شاید نبود یک سری امکانات دلیل داشته باشه ...
از طرفی به نظر من امکانات مدیریت انجمن ها که در اختیار مدیران هست که البته به تدریج هم اضافه می شود خیلی بهتر از برسا هست ...