• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن روانشناسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
روانشناسي (بازدید: 5289)
سه شنبه 31/5/1391 - 12:24 -0 تشکر 521532
رویکردهای انتقادی و پست مدرن

تاکنون بشر دو عصر متفاوت کشاورزی ( سنتی ) و صنعت ( مدرنیسم ) را پشت سر نهاده و اینک در عصری زندگی می کند که نامهای گوناگونی بر آن نهاده‌اند. « دانیل بل » آن را عصر فراصنعتی می‌نامد؛ « ژاك دریدا » بر این عصر نام ساختار زدایی نهاده است « مک لوهان » عصر كنونی را عصر ارتباطات و دهكدة جهانی و « آلوین تافلر » (1970) آن را عصر فراصنعتی می‌نامد. اما پست مدرنیسم (فرا روشنگری) مفهومی گسترده‌تر از مفهوم‌های یاد شده است.
نظریه انتقادی شامل مطالعه روابط میان قدرت، دانش و گفتمان، به لحاظ سیاسی و اخلاقی در بافتهای کشمکش و نزاع فرهنگی و تاریخی است و به دو شق نظریه انتقادی مدرن و نظریه انتقادی پست مدرن قابل تقسیم است. در نظریه انتقادی مدرن می‌توان به کارهای اندیشمندان مکتب فرانکفورت آدورنو، مارکوزه و هورکهایمر و به تازگی، هابرمس اشاره کرد. کارهای « لویی آلتوسر » و « آنتونیو گرامشی » نیز در این دسته بندی قابل ذکرند. در مقابل، پست مدرنیته اشاره به یک سری توسعه‌های مربوط به هم و برجسته در سیاست جهانی، اقتصاد و زندگی اجتماعی در قرن بیستم دارد. بطور کلی در پست مدرنیسم محققان مجبورند مسائل اجتماعی را از طریق قرار دادن آنها در بستر های فرهنگی و تاریخی سیاسی کنند تا آنکه بتوانند خود را در مرحله جمع آوری و تحلیل داده‌ها دخیل کرده و یافته‌هایشان را نسبی سازند. "بحران بازنمایی" در پست مدرنیسم ریشه‌اش در نو آوریهای نظریه‌ای تاکید بر مرکزیت گفتمان در شکل دادن به فهم انسان دارد. یکی از علل این بحران "پساساختارگرایی" ‌ست. پساساختار گرایی بر نشانه‌ها که به لحاظ معناهایشان در رابطه قراردادی با دیگر نشانه‌ها هستند، تاکید دارد. در این نگاه، فرهنگ همچون خاکی ریشه مانند از نظامهای نشانه‌ای تلقی می‌شود.

معنای هر نشانه‌ای از طریق روند بلاغی که معناهای بالقوه را به قصد معناهای رقیب یا معناهای مسلط، محدود می‌کند، ساخته می‌شود. نظریه انتقادی با این عقیده که زندگی اجتماعی سرشار از تعارضات، مهملها، ستمها و ابهامات است به دنبال "بیداری" و "رهایی" است. ( الهی فر، بی تا ). از دید نظریه انتقادی جریان امور ضرورتاً آن چیزی نیست که هم اکنون هست، بشریت قادر است زندگی خود را تغییر دهد و امکانات کار را از این پس در اختیار بگیرد. نظریه‌های انتقادی از نقد نظام سرمایه‌داری و سازوکار آن آغاز می‌کنند و به ارزیابی ارزش اضافی و شی‌وارگی و کالا شدن همه وجوه و جنبه‌های زندگی مدرن می‌پردازند. این نظریه‌ها درک دیگری از شرایط موجود در جامعه ایجاد می‌کنند و به چگونگی تعامل میان این شرایط و قوانین حاکم بر آنها و همچنین عوامل بقا و پایداری شرایط توجه دارند. این کار سخت و پیچیده از خلال رویکرد چندرشته‌ای و از ترکیب این رشته‌ها در زمینه‌های مختلف مطالعاتی به ثمر می‌رسد. این زمینه‌های مطالعاتی شامل مطالعات اقتصادی، تاریخی، فلسفی، سیاسی، روانشناسی و جامعه‌شناسی است، اگرچه مطالعات انتقادی فقط محدود به این زمینه‌ها نیست. ( سعادتیان ).

هدف نهایی نظریه‌های انتقادی این است که جامعه امروزی را به جامعه عقلانی، انسانی و اصلاح‌پذیر تبدیل کند. بدین ترتیب نظریه‌های انتقادی رویکردی اصلاح‌گرایانه دارند و در پی شناخت و حذف علل و عواملی هستند که موجب بروز و ایجاد ساختار اجتماعی شده‌اند که انسان‌ها در آن اسیر بازیگران قدرت و ثروت می‌شوند. در حالی که هدف پست مدرنیسم نفی عقلانیت انسان و دادن اختیار، استقلال و آزادی در قالب گفتمان و مذاکره و به طور کلی ایجاد نظم است. در این مقاله به بررسی دو رویکرد انتقادی و پست مدرن از جنبه های مختلف پرداخته شده است.

سه شنبه 31/5/1391 - 12:39 - 0 تشکر 521547

ویژگییها و خصوصیات پست مدرنیسم 



ویژگیهای پست مدرنیسم در نزد صاحب نظران متفاوت است و در این زمینه تا کنون توافقی حاصل نشده است با این حال به بعضی از ویژگی‌های مشترک می‌توان اشاره کرد:


• در روانشناسى منكر فاعل عاقل و منطقى
• نفى دولت به عنوان سمبل هویت ملى
• نفى ساختارهاى حزب و اعمال سیاسى آنها؛ بعنوان كانالهاى یگانگى و تصورات جمعى
• ترفیع و ترویج نسبى بودن اخلاقیات
• مخالفت با قدرت یا بى اساسى دولت متمركز
• مخالفت با رشد اقتصادى به بهاى ویرانى محیط زیست
• مخالفت با حل شدن خرده فرهنگها در فرهنگى مسلط
• مخالفت با نژاد پرستى و مخالفت با نظارت بوروكراتیك بر تولید
• زیر سؤال بردن همه برداشتهاى اساسى مورد قبول اجتماع
• شك نسبت به عقل انسان و رد عقلگرایى و طغیان همه جانبه علیه روشنگرى
• مخالف برنامه ریزى سنجیده و متمركز با تكیه بر متخصصان
• به رسمیت شناختن نسبیت گرایى
• اعتقاد به پایان یافتن مبارزه طبقه كارگر و مستحیل شدن آن در دل نظام سرمایه دارى
• اعلام ورود به یك دوره جدید فراتاریخى؛ از نقطه نظر شناخت شناسى نگاه پست مدرنیستها نگاهى هرمنوتیك و تفهمى است.
• ارتباطات انبوه و انفجار سر ریز اطلاعاتی جامعه پسا صنعتی یا جامعه سرمایه داری صنعتی پیشرفته ( دلاوری، بی تا ).

سه شنبه 31/5/1391 - 12:40 - 0 تشکر 521549

كاربرد بنیادی پست مدرنیسم

به زعم « موراوسكی » (1996)، كاربرد بنیادی پست مدرنیسم چنین است: نخست آنكه، پست مدرنیسم به شرح چگونگی ظهور اشكال جدید فرهنگ و سازمان‌های اجتماعی _ اقتصادی، تقریبا از سالهای پایانی جنگ جهانی دوم می‌پردازد كه همراه با رشد صنایع، ظهور فرهنگ‌های مختلف، ارتباطات و انقلاب در فرهنگ‌ها بوده است. دوم اینكه پست مدرنیسم نمایندة رده‌ای از تفكر هنری در نیمه دوم قرن بیستم بوده است. نقطة ارجاع اینگونه از پست مدرنیسم همانا اشكال متنوع مدرنیسم است كه در نیمة اول قرن بیستم در عرصة هنر اروپا پدیدار شد. سوم آنكه پست مدرنیسم نمایندة نوعی خاص از نوشتن و تأملات فلسفی است،‌ نوشتن و تأملی كه معمولا نه انحصارا حوزة نخست یا دوم را به عنوان هدف و موضوع خود انتخاب می‌كند. البته رده‌بندی گونه‌های پست مدرنیسم به این، فقط برای سهولت كار انجام می‌پذیرد، به لحاظ اینكه این سه حیطه به یكدیگر سخت پیوسته است. (خندقی ، 1386).

سه شنبه 31/5/1391 - 12:41 - 0 تشکر 521551

ژان فرانسوا لیوتار

نقطه آغاز مباحثات فكری دربارۀ پست مدرنیسم، اغلب در نوشته های فیلسوف اجتماعی فرانسوی، « ژان فرانسوا لیوتار» است. وی اعتقاد دارد كه جوامع نه صرفاً حول انواع تكنولوژی ها بلكه حول بازی های زبان و گفتارها نیز سازمان می یابند. او به نقش گفتارها در زندگی اجتماعی توجه خاصی می كند. در جوامع غیرصنعتی، اساطیر و قصه ها واجد كیفیتی دینی بوده و به باز تولید نظم اجتماعی یاری می رساندند. با عصر روشنگری مجموعه نوینی از گفتارها همراه با ظهور علم قدم به عرصه نهادند این ها بر اهمیت پیشرفت، خرد، دانش و تكنولوژی در به ارمغان آوردن آزادی از جهل، نیاز و سركوب تأكید می كردند. اما اینك به عصر جدید یعنی پسامدرن وارد شدیم . علم و تكنولوژی نظام های پیچیدۀ اداری و رایانه ها به چنان مرحله ای از پیشرفت رسیده اند كه در آن «دانش» در طول چند دهۀ اخیر به نیروی اصلی تولید بدل شده است. این فیلسوف فرانسوی چنین استدلال می كند كه دانش و اطلاعات در دو مسیر متصل به هم عمیقاً دگرگون شده اند. نخست آن كه دانش و اطلاعات فقط در جایی كه به دلیل كارآیی و كارآمدی موجّه باشند یا با استفاده از واژگان لیونار، در جایی كه « كاربرد پذیری » غالب باشد ، تولید می شوند . دوم این كه دانش و اطلاعات بیش از پیش در معرض تهدید كالا شدن است. پیامد این وضعیت این است كه اطلاعات و دانشی كه برحسب كارآیی و كارآمدی نتوانند مورد تأیید قرار گیرند ، تنزل درجه خواهند یافت یا حتی كنار گذارده خواهند شد . ( دلاوری، بی تا ).

نظریات و اندیشه سیاسى لیوتار
-به پایان رسیدن عصر ساختن تئورى یا تئوریهاى كلان در باب سیاست و جامعه
- عدم دسترسى به یك تئورى مطلق گراى اخلاقى و ارزشى
- شكاكیت اخلاقى نهایتا به یك جهان اعتبارى و اعتبارگرایى ختم خواهد شد
- اهمیت فوق العاده به معنا و جهان معنان دادن و خصوصى و شخصى كردن معنا.

سه شنبه 31/5/1391 - 12:42 - 0 تشکر 521552

ژان بودریار

« ژان بودریار » نیز همچون لیوتار از نخستین كسانی بود كه در پدید آوردن نظریه در باب پسا مدرنیسم به شدت اثر گذار بود . وی مدعی است كه از دهه 1960 در عصری به سر می بریم كه در آن اساس جامعه دیگر مبتنی بر مبادلۀ كالاهای مادی دارای ارزش استفاده ( بدان گونه كه ماركسیسم می گوید ) نیست . به نظر وی فرهنگ معاصر ، فرهنگ نشانه ها است . امروزه تقریباً هر چیزی صرفاً دلالت فقط كافی است به اطراف خویش بنگریم ما در هركجا توسط نشانه ها و شیوه های دلالت احاطه شده ایم. با صدای رادیو بیدار می شویم ، روزنامه می خوانیم و ... غذاهایی كه می خوریم همه مملو از دلالت اند . از دیدگاه بودریا زندگی امروزه در چرخش بی وقفۀ نشانه هایی هدایت می شود كه دربارۀ آنچه كه در دنیا اتفاق می افتد مثلاً اخباری كه از تلویزیون به ما می رسد فقط روایتی از واقعیت اند . روایتی كه از برخوردها و دسترسی روزنامه نگاران و ... شكل می گیرد . اما می توانیم اثبات كنیم كه اخبار تلویزیون واقعیت ندارد بلكه برداشتی از آن است . هر انتقادی هم از این نشانه ها روایتی اصیل تر از اخبار را ارائه نمی دهند ، بلكه صرفاً مجموعه ای دیگر از نشانه ها را نمایش می دهد كه می پندارند واقعیت و رای نشانه ها را توضیح می دهند.

سه شنبه 31/5/1391 - 12:42 - 0 تشکر 521553

ریچارد رورتی

« ریچارد روتی » از نظریه پردازن پست مدرنیسم، بر این باور اصرار میورزد که در عصر کنونی، ما انسان ها با فرهنگ فرا فلسفی روبرو هستیم. روتی در حالی این اندیشه را ابراز میدارد که پست مدرن میرود تا شکل و ساخت فلسفی به خود بگیرد. بدین ترتیب، از جهت فلسفی و یا فرافلسفی بودن، تمیزی بین مدرنیسم و پست مدرنیسم باقی نمی ماند. روتی تصور می کرد می تواند با نظریه فرافلسفی خواندن فرهنگ مردم، روشنفکران پست مدرن را از قید و بند فلسفه و ایمان فلسفی و روبرو شدن با سوالات به ظاهر غیرقابل پاسخی که از جانب باورهای فلسفی برانگیخته میشود، برهاند. در صورتی که نگرش روتی یک تصور واهی بیش نبود و چنین نگرشهایی پست مدرنیسم را به نوعب سردرگمی و تناقض گویی می کشاند، آنچنانکه راهی برای فرار از این تناقضگویی، جز به انکار اصول مزبور نمیماند. پست مدرنیسم در این هر چند به ظاهر، برخلاف آنچه که نظریه پردازانش می پندارند، شکل کلیت نگر، ساختار ایدئولوژیک و وضعیت تعیّن یافته به خود میگیرد و این درست برعکس چیزی است که معماران پست مدرنیست دنبال میکنند. ( مهاجر، 1387).

سه شنبه 31/5/1391 - 12:43 - 0 تشکر 521555

از دیگر نظریه پردازان پست مدرن

- « دانیل بل» با ایده های پسامدرن در باب قدرت در حال رشد دانش و فرهنگ در جامعه معاصر.
- « فردریك جیمسون » پسامدرنیسم به منزلۀ منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر.
- « اسكات لش » پسا مدرنیسم، منزلۀ تفاوت زدایی.

سه شنبه 31/5/1391 - 12:43 - 0 تشکر 521556

جامعه پست مدرن

در جوامع پست مدرن، آگاهی نقش كاربردی می‌‌‌یابد. شما چیزهایی را می‌آموزید، نه فقط برای اینكه آن را بدانید، بلكه آن آگاهی را بكار ببرید. همان گونه كه سایروپ در كتاب خود متذكر می‌شود: سیاست آموزشی امروزین بیشتر بر مهارتها و آموزش تاكید می‌ورزد تا بر آرمانهای مبهم انسانگرایانه در مورد آموزش! این امر بخصوص به بحرانی برای فارغ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌التحصیلان انگلیسی (ملیت انگلیسی) بدل گشته كه با مدركشان چه كاری می‌توانند بكنند؟ آگاهی نه تنها در جوامع پست مدرن توسط كاربردش توصیف شده، بلكه این آگاهی بیشتر از جامعه مدرن توزیع، ذخیره و به گونه متفاوتی طبقه‌‌‌‌‌بندی شده‌است. خصوصاً ظهور تكنولوژی الكتریكی رایانه‌‌ای، انقلابی را در روشهای ایجاد و توزیع و استفاده از آگاهی در جامعه ما (آمریكا) ایجاد كرده‌‌‌است (در واقع شاید بتوان گفت كه پست مدرنیسم به بهترین وجه، بوسیله ظهور تكنولوژی رایانه‌‌‌‌‌ای كه در دهه 1960 آغاز شد, توصیف گشته و بدان مربوط شده و به صورت نیرویی غالب در تمام ابعاد زندگی اجتماعی در آمده است! ) در جوامع پست مدرن هر آن چه نتواند توسط رایانه به قسمتی قابل تشخیص درآید، به بیان دیگر، هر آنچه كه قابل اندازه‌‌گیری نباشد. مفهوم آگاهی از آن سلب خواهد‌‌شد. در این الگو متضاد آگاهی، جهل نیست حتی اگر چه این امر،الگویی مدرن و انسانگرایانه باشد، اما بیشتر به بی‌‌نظمی تعبیر می شود. هر آنچه شرایط گونه‌ای از این آگاهی را نداشته باشد به بی‌نظمی تعبیر می‌گردد و امری است كه درمحدوده این نظام، غیر قابل شناسایی است. « لیوتار » می‌گوید: پرسش مهمی كه برای جوامع پست مدرن مطرح است، شخصی است كه تصمیم می‌گیرد كه چه چیزی آگاهی و چه جیز بی‌نظمی است؟ و همچنین فردی كه درباره مقتضیات تصمیم اتخاذ می‌كند. چنین تصمیماتی كه باید در مورد آگاهی اتخاذ گردد، خصایص انسانگرایانه و مدرن گذشته را مانندسنجش آگاهی به مثابه حقیقت (خصیصه تكنیكی آن) یا به مثابه نیكی یا عدالت (خصیصه اخلاقی آن) یا زیبایی (خصیصه زیباشناسی) شامل نمی‌شود. به بیان دقیقتر، لیوتار می‌گوید: آگاهی الگویی از یك بازی زبانی را دنبال می‌كند، همان‌طور كه توسط ویتگنشتاین مطرح شده است. (كلاجز، 1383، ترجمه حامی احمدی ).

سه شنبه 31/5/1391 - 12:44 - 0 تشکر 521560

پست مدرنیسم در رویکردهای مختلف

همان طور که گفته شد ایده پست مدرنیسم بحث گسترده ای گاه تند و گاه نگران کننده را در بسیاری از رشته ها همچون جغرافیا، الهیات، فلسفه، هنر، نقاشی، سینما، موسیقی، معماری، علوم سیاسی، علوم اجتماعی، جامعه شناسی و ... دامن زده است. ( لایون، ترجمه حکیمی، 1383، ص 7). اصطلاح پست مدرنیسم ابتدا در معماری رایج شد. معماران نخستین هنرمندانی بودند که دریافتند دیگر تازگی و نو آوری در خود یک ارزش محسوب نمی شود و نخست اینان بودند که تاکید کردند ما اکنون با پست مدرنیسم مواجه ایم.

سه شنبه 31/5/1391 - 12:45 - 0 تشکر 521561

قدرت در رویکرد پست مدرنیسم

نقد قدرت از مباحث پست مدرنیسم می‌باشد، اگر در نظریات کلاسیک و مدرن، قدرت خصلتی سیاسی دارد و دارای مرکزی به نام حاکمیت است، در نظریات پست مدرن قدرت پراکنده است و دارای مرکزیتی نیست، در این گروه به تشریح نظریات نیچه، هایدگر، میشل فوکو و ژان فرانسوالیوتار پرداخته می‌شود. در واقع میتوان گفت بحث « آلوین تافلر » در رابطه با تحول، ماهیت قدرت در جامعه فراصنعتی تا حدودی به بحثهای این گروه نزدیک میشود. از نظر تافلر، در موج سوم، با افزایش نقش ارتباطات و اطلاعات، ماهیت قدرت از ثروت به دانائی تغییر خواهدیافت و بنابراین قدرت از ویژگیهای نوینی برخوردار می‌شود که عبارتند از پراکندگی قدرت، افزایش پیچیدگی و انتزاع در قدرت و تنوع قدرت می‌شود. شاخصه‌های دانائی، از نظر تافلر دانائی از نظر کیفیت و کارائی مهمترین منبع قدرت است منظور از دانائی، نه تنها دانش و اطلاعات، بلکه شهود و تخیل و ارزشهای انسانی نیز میباشد. (گرامیان، 1377، صص 5 - 4 ).

سه شنبه 31/5/1391 - 12:45 - 0 تشکر 521563

پست مدرنیسم و جامعه‏ شناسى

اصطلاحات مدرنیته و پست مدرنیسم در دهه 1980 با مناظره « هابرماس و فوكو» وارد جامعه‏شناسى شد. این اصطلاح در اواخر دهه 1970 وارد جامعه‏شناسى فرانسه شد و مورد پذیرش كسانى همچون كریستوا و لیوتار قرار گرفت و دوباره در قالب ساخت زدایى یا شالوده زدایى فراساخت گرایى دریدا قرار گرفت. پست مدرنیسم فرا تشریح‏ها یا فراروایتهاى مدرنیسم از قبیل علم دین, فلسفه و اومانیسم سوسیالیسم و آزادى زنان را مورد انتقاد قرار مى‏دهد و ایده توسعه تاریخى مدرنیست‏ها را رد مى‏نمایند. و مابعد ساخت گرایى و پست مدرنیسم قائل شد. شاید به جرات بتوان گفت كه بسیارى مدرنیسم همكارى داشته‏اند. یك وجه تشابه ساخت گرایى، ما بعد ساخت گرایى و مابعد مدرنیسم توجه آنها به زبان است كه جملگى ریشه در زبان‏شناسى بخصوص ایده‏هاى دو سو سور دارند به عنوان نمونه لیوتار معتقد است كه «شناخت علمى نوعى گفتگو است‏» و بطور خلاصه آنها معتقدند كه «زبان ضرورتا امروزه مركز توجه تمامى دانسته‏ها، كنشها و زندگى است‏»، یكى از كسانى كه آثارش هم جنبه‏هاى ساخت گرایى و هم ما بعد ساخت گرایى و هم پست مدرنیستى داشته است، میشل فوكو جامعه شناس فرانسوى 1984-1962 مى‏باشد. « میشل فوكو » از افراد مختلفى تاثیر پذیرفته است. مثلا از عقلانیت ماكس وبر، ایده‏هاى ماركسیستى، روش « هرمنوتیك »، ساخت گرایى و همچنین از ینچه تاثیر پذیرفته است. البته باید توجه داشت كه ساخت گرایى نیز مورد انتقاد قرار گرفت و باعث‏شد نظریات ضد ساخت گرایى نیز وارد جامعه‏شناسى شود و در این ارتباط مى‏توان به جامعه‏ شناسى هستى شناسانه و نظریه سیستمها در برابر ساخت گرایى اشاره كرد. ( دلاوری، بی تا ).

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.