• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
ایران سرای من (بازدید: 4513)
جمعه 27/5/1391 - 3:17 -0 تشکر 515866
جشن ها و آیین های ایرانی

با آیین نوروز و هفت‌سین بیشتر آشنا شوید

برای زنده نگه داشتن اداب زیبا و اصیل ایرانی این مقاله را برای تمام دوستانتان ارسال نمایید

 

جشن نوروز جمشیدى، روز اورمزد، روز نخست فروردین‌ماه، آغاز بهار در روی زمین بر پایه سنجیده‌ترین اندازه‌گیرى اخترشناسی و گاهشماری در جهان، بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین جشن کهن در همه ایران بزرگ است. جشن نوروز از نخستین روز بهار همراه با شکوفه درختان و سرسبزی و شادی آغاز می‌شود. برابر با گفته باستان‌شناسان، در گذشته این جشن یک ماه به درازا مى‌کشید ولى امروز تا جشن سیزده دنبال مى‌شود

به گزارش ایران ویج ، جشن نوروز را بسیاری از بزرگان جهان باشکوه‌ترین جشن گیتى نامیده‌اند و بزرگ‌ترین جشن مردمى ایرانیان است که از روزگاران بسیار دور براى ما به یادگار مانده است و بنیاد میتُخت آن را به جمشید شاه پیشدادى پیوند مى‌دهند، همچنان که این جشن تا امروز به نام جشن نوروز جمشیدی آوازه‌مند است

 گویند به زمان جمشید‌شاه سرما و توفان بزرگی ایرانویچ را فرا می‌گیرد و در پایان سال سوم، در آغاز بهار سرما و توفان به پایان می‌رسد و به شادی آن، جشن بزرگی برپا می‌کنند، که جشن نوروز می‌نامند

 داستان دیگری چنین می‌گوید: جمشید شاه پس از یک زنجیره به‌سازى‌هاى چپیره‌اى (اجتماعى) بر تخت زرین نشست و دورى (فاصله) میان دماوند تا بابل را در یک روز پیمود و آن روز، روز هرمزد از فروردین ماه بود. چون مردم این شگفتى را از وى بدیدند، جشن گرفتند و آن روز را نوروز خواندند

 جشن نوروز پُربار از فرزانش کهن ایرانى است و هنوز جای بسیار برای کاوش دارد و هر چه گفته شود کم است. اگر به گذشته باز گردیم و آیین‌هاى فراموش‌شده‌اى هم چون بابا نوروز (عمو نوروز)، خواجه پیروز (حاجى فیروز)، پنجه یا بهیزک و… را نیز به آن بیافزاییم، خواهیم دید که جشن نوروز بسیار گسترده‌تر از آن چیزى است که امروز هست

 جشن نوروز با همه دشمنی‌هایی که در درازاى زمان دیده و می‌بیند، هنوز استوار و پا برجا خود را به رخ جشن‌های جهان مى‌کشد

 ***

آیین‌هاى باستانى نوروز

 سبزه یا ششه 

ایرانیان باستان ده روز مانده به جشن نوروز، به انگیزه فراوانی در سال نو، سه سینی سبزه از گندم و جو و ارزن به نماد هومت (پندار نیک)، هوخت (گفتار نیک) و هوورشت (کردار نیک)، می‌کاشتند. رنگ سبز آنان، رنگ پاترمی (ملی) ایرانیان و کیش زرتشت است که نماد امرداد امشاسپند «بی مرگی و جاودانگی» است و آن را مایه بالندگی فروَهر درگذشتگان می‌دانستند. هم چنین در گذشته ایرانیان باستان دانه‌هاى گندم، جو، برنج، لوبیا، میچوک (عدس)، ارزن، نخود، کنجد، باسمر (باقلا)، کاجیله، بلال، و ماش به شماره دوازده ماه سال را در ستون‌هایی از خشت خام بر مى‌آوردند که بالیدن هر یک را به شگون نیک مى‌گرفتند و بر آن بودند که آن دانه در سال نو مایه فزونى و باروری خواهد بود

 

اندیشه و فرزانش خانه تکانى 

ایرانیان باستان و زرتشتیان امروز بر این باور هستند که فروَهر مردگان (ریشه واژه فروردین) در این روزها براى سرکشى بازماندگان خود به زمین فرود مى‌آیند و اگر خانه را پاکیزه، آراسته و بستگانشان را شاد ببینند، شادمند مى‌شوند و برای بازماندگان خود نیایش مى‌کنند و گر نه، اندوهگین و افسرده باز مى‌گردند. با خانه‌ تکانى، کاشانه خود را برای برگزاری باشکوه‌تر جشن نوروز از بیرون و درون پاکیزه، آماده و آراسته می‌کنند. خانه تکانی هم‌چنین نشان از فرزانش کهن ایرانی دارد که می گوید در پی آشفتگی، آراستگی و پاکیزگی می‌آید

 

هفت سین 

یکى دیگر از آیین و پیک نوروزی سفره هفت سین است که شمار آن از هفت امشاسپندان آیین زرتشت سرچشمه مى‌گیرد. دکتر «بهرام فره‌وشی» در جهان فروری، ریشه واژه‌‌ى هفت سین را از چیدن «هفت سینی» بر خوان نوروزی مى‌داند که به آن هفت سینی مى‌گفتند و با گذشت زمان و افتادن «ى» پایانى آن به گونه هفت سین در آمده. به گفته او هنوز هم در برخى از روستاهای ایران این سفره را، سفره هفت سینی مى‌گویند

 

چیزهایى که روی سفره هفت سین می‌چینند 

سبزه خانواده‌های زرتشتی سه قاب از سبزه را به نماد اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک در سفره هفت سین قرار مى‌دهند تا موجب فراوانی در سال نو شود. رنگ «سبز» آن رنگ ملی ایرانیان و نماد امرداد امشاسپند است

 سمنو (مایه خمیر) که نماد خوبی برای زایش و باروری گیاهان توسط فروهرهاست و از جوانه‌های گندم تهیه می‌شود

 سنجد که بو و شکوفه آن سرچشمه دلدادگی باروری و زایندگى و عشق است

 سماق چاشنی و محرک شادی در زندگی به شمار می‌رود

 سیر و سرکه برای گندزدایی و پاکیزگی است

 سیب سرخ، نماد سپندارمزد امشاسپند، به معنى فروتنی، مهر و شیدایى است

 سکه نمادی از شهریور امشاسپند (نگهبان فلزات) به نیت درآمد و ثروت است

 آب و  ماهی سرخ نماد خورداد امشاسپند به معنی سرزندگی، شادابی، تندرستی و رسایى است

 کتاب مقدس، یکی از اجزاى اصلى سفره هفت سین به شمار مى‌رود و به تناسب مذهب اشخاص متفاوت است که نماد اهورامزدا است. زرتشتیان گاتها، یهویان تورات، مسلمانان قرآن، مسیحیان انجیل و برخی حافظ را بر سر سفره هفت‌سین مى‌گذارند

 آینه و شمعدان (آفرینگان) نماد اردیبهشت امشاسپند به معنی نور روشنایی و حتما باید در بالای سفره جای بگیرد

 شیر و تخم‌مرغ نماد وهمن امشاسپند و پندار نیک و نوزایی به معنای نطفه و باوری وزایش است

نان و پنیر و سبزی، نُقل و شیرینی و آجیل همگی نمادی از داده‌های اهورایی است

 اسپند و آویشن نماد تندرستی و فرخندگى است

 نارنج نماد گوی زمین و گردی آن است

 گلاب نماد آب ریزان یا آب ‌پاشان است

 انار نماد پارسایی و پاکى است

 

 برگزاری جشن نوروز

زرتشتیان و یا ایرانیان کهن در نخستین بامداد نوروز در کنار چهارچوب پایین در ورودی خانه اندکی آویشن مى‌ریزند که نشان برپایی جشن در آن خانه است

 زرتشتیان در نخستین روز سال نو به نیایشگاه مکان زندگی خود مى‌روند تا سال نو را با همبستگی با یکدیگر و نیایش به درگاه اهورامزدا آغاز نمایند و سپس مانند هر ایرانی دیگر به دیدار بزرگان، خویشاوندان و آشنایان مى‌روند

 

و در پایان فردوسی درباره جشن نوروز چنین می‌گوید؛

به جمشید بر، گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند

سر سال نو هرمز و فروردین بر آسوده از رنج، تن دل، زکین

بزرگان به شادی بیاراستند می و جام و رامشگران خواستند

چنین روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار

 

 

شاد و پیروز باشید

 

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 3:22 - 0 تشکر 515878

جشن تیرگان




در ماه تیر هنگامی که روز تیر فرا می رسد ( ۱۰ تیر ) ایرانیان جشن تیرگان را برگزار مینمایند . این جشن مانند تمام جشنها در نزد ایرانیان فلسفه ای تاریخی و ملی دارد که باعث افتخار هر ایرانی میگردد . طبق اسناد تاریخی و شاهنامه فردوسی هنگامی خاک زیادی از ایران در زمان پادشاهی منوچهر توسط تورانیان اشغال شده بود جنگی بین این دو کشور درگرفته که مدتها به طول انجامید و در نهایت هر دو طرف تصمیم به صلح مینمایند که قرار صلح بر این میشود که مرز ایران و توران توسط یک تیر مشخص گردد . و از آنجا که در زمان منوچهر شاه کسی جر آرش کمانیگر برتر و شایسته تر از بقیه نبود مسئولیت آن را بر عهده آرش مینهند و او بر فراز کوه دماوند رفته و با تمام نیرو و حس وطن پرستی تیری را رها میکند که در کنار رود جیحون بر روی درختی مینشیند و آنجا مرز ایران و توران میگردد . گفته شده است که بعد از پرتاب تیر آرش فوت میشود و به جهت وطن پرستی و حس ایران دوستی اش به تاریخ می پیوند به طوری که هنوز بعد از گذشت سالیان دراز آرش را مردم یکی از قهرمانان ایران میدانند .

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 3:26 - 0 تشکر 515880

جشن سیزده بدر




جشن سیزده فروردین ماه روز بسیار مبارک و فرخنده است. ایرانیان چون در مورد این روز آگاهی کمتری دارند آن روز را نحس می دانند و برای بیرون کردن نحسی از خانه و کاشانهً خود کنار جویبارها و سبزه ها می روند و به شادی می پردازند. تا کنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است. بلکه قریب به اتفاق روز سیزده نوروز را بسیار مسعود و فرخنده دانسته اند. مثلا در صفحهً ۲۶۶ آثار الباقیه جدولی برای سعد و نحس آورده شده که در آن سیزده نوروز که تیر روز نام دارد کلمهً ( سعد ) به معنی فرخنده آمده و به هیچ وجه نحوست و کراهت ندارد.  بعد از اسلام چون سیزدهً تمام ماه ها را نحس می دانند به اشتباه سیزده عید نوروز را نیز نحس شمرده اند. وقتی دربارهً نیکویی و فرخنده بودن روز سیزدهم نوروز بیشتر دقت و بررسی کنیم مشاهده  می شود موضوع بسیار معقول و مستند به سوابق تاریخی است. سیزدهم هر ماه شمسی که تیر روز نامیده می شود مربوط به فرشتهً بزرگ و ارجمندی است که ” تیر ” نام دارد و در پهلوی آن را تیشتر می گویند. فرشتهً مقدس تیر در کیش مزدیستی مقام بلند و داستان شیرینی دارد. ایرانیان قدیم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا می رفتند و شادی می کردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند.


سبزه گره زدن :


افسانهً آفرینش در ایران باستان و مسئلهً نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی دربارهً کیومرث حائز اهمیت زیادی است. در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است. گفته های حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و انبیاء و گفته های مسعودی در کتاب مروج الذهب جلد دوم و بیرونی در کتاب آثار الباقیه بر پایهً همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد. مشیه و مشیانه که پسر و دختر دوقلوی کیومرث بودند روز سیزده فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته شده نبود آن دو به وسیله گره زدن دو شاخه پایهً ازدواج خود را بنا نهادند. این مراسم را بویژه دختران و پسران دم بخت انجام میدادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت می کنند و علف گره می زنند. این رسم از زمان کیانیان تقریباً متروک شد ولی در زمان هخامنشیان دوباره شروع شده و تا امروز باقی مانده است. در کتاب مجمل التواریخ چنین آمده ” اول مردی که به زمین ظاهر شد پارسیان او را کل شاه گویند. پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزدهً نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مردند جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند ” . چنانکه در بحث جشن نوروز اشاره شد کردهای ایران و عراق که زرتشت را از خود می دانند روز سیزدهم فروردین را جزو جشن نوروز به حساب می آورند.


مقاله درباره سیزده بدر :


در کتابهای تاریخی و ادبی سده های گذشته، که رسم ها، آیین جشن های نوروزی کهن را یاد و یادداشت کرده اند، چون تجارب الامم، آثار الباقیه، التفهیم، تاریخ بیهقی، مروج الذهب، زین الاخبار و نیز در شعر شاعران به ویژه شاعران دورهً غزنوی که بیشترین توصیف جشن ها را در بر دارد اشاره ای به ” سیزده بدر ” نمی یابیم. پرسش اینجاست که اگر در کتاب های تاریخی و ادبی گذ شته اشاره ای به سیزده بدر و هفت سین نمی یابیم آیا این رسم ها را باید پدیده ای جدید دانست و یا این که، رسمی کهن است، و به علت عام و عامیانه بودن در خور توجه نبوده و با معیارهای مورخان زمان ارزش و اعتبار ثبت و ضبط نداشته است؟  نگارنده حالت دوم را باور دارد. زیرا رسم و آیینی که بدین گونه در همه شهرها و روستاهای ایران همگانی است و در بین همهً قشرهای اجتماعی عمومیت دارد، نمی تواند عمری در حد دو نسل و سه نسل داشته باشد. دیگر این که می دانیم کتابهای تاریخی و شعرهای شاعران، رویدادها و جشن های رسمی را که در حضور شاهان و خاصان دستگاه حکومتی بود، بیان و توصیف می کرد. ولی سیزده بدر، رسمی خانوادگی و عام و به بیانی دیگر پیش پا افتاده و همه پسند ( و نه شاه پسند ) بود. از طرف دیگر، نوشتن رویدادهای روزی که رفتارها و گفتارهای خنده دار و غیر جدی، برای خود جایی باز کرده، تا ” نحسی سیزده ” آسانتر ” در ” برود، توجه مورخ و شاعر را به خود جلب نمی کرد. و شاید ” نحس ” بودن هم عاملی برای بیان نکردن بود. نحس و ناخوشایند بودن عدد ۱۳ و دوری جستن از آن، در بسیاری از کشورها و نزد بسیاری از ملت ها، باوری کهن است. مسیحیان هیچ گاه سیزده نفر بر سر یک سفره غذا نمی خورند. در باور تازیان سیزدهمین روز هر ماه ناخوشایند است. ابوریحان بیرونی در جدول ” روزهای مختار و مسعود و مکروه ” در ایران کهن، روز سیزدهم ماه تیر را که ( تیر نام دارد ) منحوس ذکر کرده است. سالهای زیادی فروردین ماه اول تابستان بود. یکی از نویسندگان در خاطره های هفتاد ساله اش از باور مردم شهر خود، قزوین، دربارهً سیزده بدر می نویسد : روز سیزده بدر جایز نبود برای دید و بازدید، به یک خانه رفت، هم صاحب خانه به فال بد میگرفت و می گفت نحوست را به خانه من آوردند و هم رونده، نمی خواست مبتلا به نحوست آن خانه شود. روز سیزده باید به صحرا رفت. زیرا آنچه بلا در این سال بیاید، امروز مقدر و تقسیم می شود. پس خوب است ما در شهر و خانه خود نباشیم، شاید در تقسیم بلا، فراموش شده و از قلم بیفتیم.  شباهتی که بین سیزده بدر و برخی از رسم های کاتارها( بازماندگاه مانویان در اروپا، که ترکیبی از اندیشه های زردشتی، فلسفهً باستان و مسیحیت دارند ) این پرسش را به ذهن می رساند که آیا هر دو ریشهً مشترک باستانی ندارند؟  کاتارها در روز عید ” پاک ” ( که برخی از سال ها به روز سیزده فروردین نزدیک است ) از خانه بیرون آمده و روز را در دامن صحرا و کنار کشتزار می گذرانند، و برای ناهار با خود تخم مرغ میبرند. در این روز پنهان کردن تخم مرغ در گوشه و کنار و پیدا کردن آنها سرگرمی کودکان است. سه شباهت ، یا سه ویژگی مشترک این دو عبارتند از :


۱- آغاز محاسبهً هر دو از آغاز بهار و اعتدال ربیعی است.


۲- در روز سیزده و عید پاک کاتارها به صحرا و دامان طبیعت می روند.


۳- بازی و سرگرمی کودکان با تخم مرغ فقط در روزهای عید بهاری رسم است، نه فصلهای دیگر سال.


شباهت دیگر دروغ های روز اول آوریل، با شوخی های سیزده بدر است. روز اول آوریل، هر چهار سال یکبار مصادف با روز سیزده فروردین است ( و سه سال با ۱۲ فروردین ). پیشینه و انگیزهً برگزاری سیزده بدر، هر چه باشد، در همهً شهرها و روستاها و عشیره های ایران، سیزدهمین روز فروردین، رسمی است که باید از خانه بیرون آمد و به باغ و کشتزارها رو آورد و به اصطلاح نحسی روز سیزده را بدر کرد. خانواده ها در این روز به صورت گروهی و گاه چند خانواده با هم غذای ظهر را آماده کرده و نیز آجیل ها و خوردنی های سفرهً هفت سین را با خود برداشته، به دامان صحرا و طبیعت می روند و سبزهً هفت سین را با خود برده و به آب روان می اندازند. به دامن صحرا رفتن، شوخی و بازی کردن، دویدن، تاب خوردن و در هر حال جدی نبودن، از سرگرمی ها و ویژگی های روز سیزده است. گره زدن سبزه، به نیت باز شدن گره دشواری ها و برآورده شدن آرزوها، از جمله بیرون کردن نحسی است. این باور، معروف است که ” سبزه گره زدن ” دختران ” دم بخت “، شگونی برای ازدواج و همسر یابی، می باشد. در فرهنگ اساطیر برای رسم های سیزده بدر، معنی های تمثیلی آورده :  شادی و خنده در این روز به معنی فروریختن اندیشه های تیره و پلیدی، روبوسی نماد آشتی و به منزله تزکیه، خوردن غذا در دشت نشانهً فدیه گوسفند بریان، به آب افکندن سبزه های تازه رسته – نشانه دادن هدیه به ایزد آب یا ” ناهید ” و گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و تمثیلی برای پیوند زن و مرد برای تسلسل نسلها، رسم مسابقه ها به ویژه اسب دوانی – یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشکسالی است.


این باور همگانی چنان است که اگر خانواده ای نتواند به علتی تمام روز را به باغ و صحرا برود، به ویژه با دگرگونی های جامعه شهر امروز در بعد از ظهر، هر قدر هم مختصر، ” برای گره زدن سبزه و بیرون کردن نحسی سیزده ” به باغ یا گردشگاه عمومی می رود.  با دگرگونی های صنعتی، شغلی، بزرگ شدن شهرها، فراوانی وسیله های آمد و رفت سریع السیر، وسیله های ارتباط جمعی و … به ناگزیر شهرداری های شهرهای بزرگ، دشواریهای آمد و رفت را پیش بینی می کنند. فراوانی اتومبیل و دیگر وسیله های آمد و رفت موتوری و نیز وسعت خانه سازی ها و شهرسازی ها، باعث شده که خانواده ها، سال به سال راه دورتری را برای ” سیزده بدر ” پشت سر بگذارند، تا سبزه و کشتزاری بیابند.

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 3:26 - 0 تشکر 515881

جشن شب یلدا




جشن شب چله، جشن بزرگداشت علم در دوران باستان است. نیاکان ما، در ۷۰۰۰ سال پیش، به گاه‌شماری خورشیدی دست پیدا کردند و با تفکر و تامل دریافتند که اولین شب زمستان بلندترین شب سال است.
دکتر «فریدون جنیدی»، بنیانگذار بنیاد فرهنگی نیشابور و متخصص اسطوره‌شناسی و تاریخ باستان، روز سه‌شنبه در سخنرانی همایش شب چله به شناخت علوم گاه‌شماری و جغرافیایی در دوران باستان پرداخت و گفت: «هزاران سال است که جشن شب چله در خانه ایرانیان برگزار می‌شود. این جشن حتی در زمان حمله مغول و ترکان بی‌تمدن هم برگزار می‌شد.
استمرار و ادامه برگزاری این جشن و جشن‌های امثال آن نشانه پیوند ناگسستنی ایرانیان امروز با فرهنگ نیاکان‌شان است. اما آنچه باعث تعجب انسان متمدن و پیشرفته امروزی است، چگونگی دستیابی ایرانیان باستان به گاه‌شماری است که این چنین دقیق طلوع و غروب خورشید را بررسی کرده است.
نیاکان ما هزاران سال پیش دریافتند که گاه‌شماری بر پایه ماه نمی‌تواند گاه‌شماری درستی باشد. پس به تحقیق درباره حرکت خورشید پرداختند و گاه‌شماری خود را بر پایه آن گذاشتند. آنها حرکت خورشید را در برج‌های آسمان اندازه‌گیری کردند و برای هر برجی نام خاصی گذاشتند. آنها دریافتند هنگامی که برآمدن خورشید با برآمدن برج بره در یک زمان باشد، اول بهار است و روز و شب با هم برابر است. آنها مانند ما می‌توانستند در شب ۶ برج را ببینند. از سر شب یکی‌یکی برج‌ها از جلوی چشم‌ها عبور می‌کنند. برج بره سپس برج گاو و … آنها می‌دانستند ۶ برج دیگر که دیده نمی‌شوند در آن سوی زمین هستند و مردمانی در آنسوی زمین ۶ برج دیگر را نظاره می‌کنند. آنها دریافتند که اول پاییز و بهار روز و شب برابر و در اول تابستان روز بلندتر از شب است. آنها گاه‌شماری خود را بر اساس چهل روز، چهل روز تقسیم کردند. در فرهنگ ایرانیان و نیاکان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست خاصی دارد. واژه‌های «چله نشستن»، «چل چلی» و در طبرستان واژه‌های «پیرا چله،‌ گرما چله» نشانه اهمیت این عدد در میان فرهنگ ایرانی است. آنها در اصل ماه را به چهل روز تقسیم کردند و نه ماه داشتند. اما پس از مدتی این روزها به سی روز تغییر پیدا کرد و ماه سی روزه شد.
در شاهنامه آمده است:
نباشد بهار و زمستان پدید نیارند هنگام رامش نوید
این بیت اشاره به گاه‌شماری سرزمین‌های دیگر دارد. گاه‌شماری سرزمین‌های دیگر برای بهار و فصل‌های دیگر سرآغازی نداشتند و این نشان می‌دهد که گاه‌شماری ایرانیان همواره کامل‌ترین گاه‌شماری بوده است. گاه‌شماری ایرانیان تا زمان دانشمند بزرگ خیام ادامه داشت. با ورود اسلام گاه‌شماری قمری اعراب نیز یکی از گاه‌شماری‌های مورد استفاده سرزمین ایران شد. وزراء ایرانی خلافت عباسی هر پیشنهادی را که برای اصلاح تقویم نیاکان‌شان مطرح می‌کردند از طرف پادشاهان عباسی رد می‌شد. آنها می‌گفتند اگر تقویم شما اصلاح شود باز به آیین و فرهنگ پیشین خود بازمی‌گردید. اما در زمان خیام شرایط تغییر کرد. او در سن ۲۸ سالگی هنگامی که وارد دربار شاه خوارزم می‌شد، شاه از جای خود بلند می‌شد و او را کنار خود می‌نشاند. احترامی که پادشاهان به خیام می‌گذاشتند باعث شد دست او در اصلاح گاه‌شماری ایرانیان باز شود. با اصلاح گاه‌شماری بار دیگر فرهنگ و آیین ایرانی زنده شد. سامانیان که دوستار فرهنگ ایرانی بودند، دانشمندان و وزرای ایرانی را بدون ممانعت نگهبان می‌پذیرفتند. این نشانه فرهنگ غنی ایرانی است. ما شب چله را جشن می‌گیریم تا یاد بزرگانی همچون خیام و نیاکان دورتر از خیام را گرامی بداریم.»
یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند. در برخی دیگر از نقاط ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. نقل خاطرات و قصه گویی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه این ها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر جمع شوند و بلندترین شب سال را با شادی و صفا سحر کنند.
در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزو آداب و رسوم آن نباشد. در نقاط مختلف ایران، انواع تنقلات و خوراکی ها به تبع محیط و سبک زندگی مردم منطقه مصرف می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا عده زیادی اعتقاد دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
مردم شیراز در شب یلدا به شب زنده داری می پردازند و بعضی نیز بسیاری از دوستان و بستگان خود را دعوت می کنند. آنها در این شب سفره ای می گسترانند که بی شباهت به سفره هفت سین نوروز نیست و در آن آینه و قاب عکس حضرت علی (ع) را جای می دهند. انواع و افسام آجیل و تنقلاتی چون نخودچی، کشمش، حلوا شکری، رنگینک و خرما و میوه هایی چون انار و به و بخصوص هندوانه خوراکی های این شب را تشکیل می دهند.
در آذربایجان مردم هندوانه چله (چیله قارپوزی) می خورند و باور دارند که با خوردن هندوانه لرز و سوز و سرما به تن آنها تاثیری ندارد.
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم می دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولا گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش می خورند.
در گیلان هندوانه را حتما فراهم می کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوه هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می ریزند، خمره را پر از آب می کنند و کمی نمک هم به آن می افزایند و در خم را می بندند و در گوشه ای خارج از هوای گرم اطاق می گذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می شود. آوکونوس ازگیل در اغلب خانه های گیلان تا بهار آینده یافت می شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب می خورند.
دکتر محمود روح الامینی روایت جالبی از یلدای مردم کرمان ذکر می کند. بنا به روایت او مردم کرمان تا سحر انتظار می کشند تا از قارون افسانه ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم شکن برای خانواده های فقیر تکه های چوب می آورد. این چوب ها به طلا تبدیل می شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می آورند.
«جمشید کیومرثی» مردم شناس زرتشتی درباره یلدا می گوید:« نزد ایرانیان، زمستان به دو چله کوچک و بزرگ تقسیم می شود. چله بزرگ از اول دیماه تا ۱۰ بهمن ماه را در بر می گیرد و از ۱۰ بهمن به بعد را چله کوچک می گویند. یلدا، شب نخست چله بزرگ است.»
بنا به روایت او زرتشتیان در این شب جشن می گیرند و فدیه می دهند:« فدیه، سفره ای است که در هر خانه گسترده می شود و در آن خوراکی های مرسوم شب یلدا چیده می شود. زرتشتیان در این شب دعایی به نام «نی ید» را می خوانند که دعای شکرانه نعمت است. خوراکی هایی که در این جشن مورد استفاده قرار می گیرند، گوشت و ۷ میوه خشک شده خام (لورک) را شامل می شوند.»
آشوریان ایران نیز در جشن یلدا با سایر اقوام ایرانی شریک هستند. «آلبرت کوچویی» رئیس سابق انجمن آشوریان تهران ضمن تایید این نکته می گوید:« ما معتقدیم یلدا، سنت دیرینه آشوری است. یلدا یعنی تولد و آشوری ها معتقدند به دلیل نزدیکی عید میلاد مسیح و شب یلدا، آشوری ها بعد از مسیحیت، یلدا را به عنوان شب تولد مسیح جشن می گرفتند ولی بعدها به علت تغییراتی که در گاهشماری ها پیش آمد و سال های کبیسه را هم محسوب کردند، این تاریخ تغییر کرد و شب یلدا سه روز عقب تر آمد و ما این سال ها در ۴ دی ماه میلاد مسیح را جشن می گیریم.»
وی در ادامه می افزاید:« آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکل گشا می خرند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند می گذرانند و در خانواده های تحصیل کرده آشوری تفال با دیوان حافظ نیز رواج دارد.»

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 3:27 - 0 تشکر 515882

جشن مهرگان




مهرگان بعد از نوروز رده دوم را از نظر اهمیت جشنها دارا میباشد . از آنجا که نوروز آغاز سال جدید میباشد – مهرگان هم آغاز فصل زمستان است . این جشن روز مهر از فصل مهر می باشد ( ۱۰ مهر ) . فلسفه این جشن مهم ایرانی به دوران ضحاک تازی باز میگردد . ضحاک و اقوام او مدتهای مدیدی بر ایران حکومت میکردند و عده کثیری از جوانان ایران زمین را به قتل رسانده بودند و مردم از ظلم و جنایات آنان به تنگ آمده بودند . در آن زمان کاوه آهنگر از میان مردم بر خواست و با برافراشتن چرم آهنگری خود که بعدها درفش کاویانی نام گرفت رهبری براندازی ضحاک تازی را بر عهده میگیرد و او را با یاری مردم در کوه دماوند زندانی میکنند و به ظلم او پایان میدهند . به گفته های زیادی در تاریخ پرچم ایران نیز پس از کاوه آهنگر پدید آمد و درفش کاویانی به پرچم ملی ایرانیان مبدل گردید . سپس با آرا و پشتوانه مردم و کاوه آهنگر فریدون را بر تخت شاهی ایران نشانند و ایرانیان زندگی را با آرامش سپری نمودند .


گفته شده است که تاجگذاری اردشیر بابکان موئسس شاهنشاهی ساسانیان مقارن بوده است با جشن مهرگان . زیرا هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان این جشن را از بزرگترین جشنهای ملی میدانستند . بعد ها آغاز فصل مهر و آغاز مدارس را به احترام جشن مهرگان شروع نمودند و آنرا جشن فرهنگی مهرگان نامیدند .
ابوریحان بیرونی  در کتاب آثارالباقیه درباره جشن مهرگان می نویسد :
در روز مهرگان فرشتگان به یاری کاوه آهنگر شتافتند و فریدون را بر تخت شاهی قرار دادند . سپس ضحاک را در کوههای دماوند زندانی نمودند و مردمام ایران را از گزند او آزاد ساختند . بنی امیه با تعصب ضد ایرانی خود که از افراطیون اسلامی بود زرتشتیان ایران را در روز مهرگان وادار میساخت تا هدایایی بسیاری به او تقدیم کنند . جرجی زیدان در کتاب تمدن اسلامی مقدار این باجها و هدایا را پنج تا ده میلیون درهم ذکر کرده است .


جشن مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان            مهر افزا ای نگار مهر چهر مهربان
مهربای کن و به جشن مهرگان و روز مهر      مهربانی به – به روز مهر و جشن مهرگان
واژه مهر پیمان و دوستی معنی می‌دهد . در ایران باستان ، جشن مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت ویژه‌ای بود . دلیل آن این است که هر دو آغاز فصل‌های سال را نوید می‌دادند .


نوروز آغاز تابستان و مهرگان آغاز زمستان را به هر ماه می‌آوردند زیرا در آن زمان سال به دو فصل تقسیم شده بود . فصل اول ، تابستان بود که از جشن نوروز شروع می‌شد و هفت ماه ادامه داشت . جشن مهرگان که از روز مهر شروع می‌شد تا شش روز پس از آن ادامه می‌یافت و جشن شادی بر پا می‌شد . انگیزه‌ای که به پیدایش جشن مهرگان در تاریخ ایران نسبت می‌دهند پیروزی ایرانیان بر ضحاک ستمگر ، به رهبری کاوه آهنگر است که او را در بند آوردند و فریدون را به عنوان رهبر خود برگزیدند  . این جشن در روز ۱۰ مهر ، روزی که نام روز و ماه یکی بود جشن گرفته می‌شد و مانند نوروز سه جنبه نجومی ( طبیعی ) ، تاریخی و دینی داشت .


از نظر نجومی ، مهرگان چند روز پس از اعتدال پاییزی جشن گرفته می‌شد . ( اعتدال پاییزی اول مهر صورت می‌گیرد ) . و جشن برداشت محصولات کشاورزی است .


از نظر تاریخی ، در این روز نیروی داد و راستی به سرکردگی کاوه آهنگر بر ارتش دروغ و ستمگری آژی دهاک ( ضحاک) پیروز شد و فریدون به شاهی رسید . مبارزه راستی و دروغ ، داد و ستم در ایران ریشه دینی دارد و همه جشن‌های ملی هم به گونه‌ای این مبارزه و پیروزی نهایی حق بر نا حق را نشان می‌دهد . ولی ، در تاریخ مهرگان این جنبه درخشندگی ویژه را دارد .


از نظر دینی ، در فرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای فروغ خورشید و مهر و دوستی است . همچنین مهر نگهبان پیمان و هشدار دهنده به پیمان شکنان است .


هم اکنون زرتشتیان در روز مهر از ماه مهر به آتشکده و نیایشگاه می‌روند . با تهیه خوراک‌های سنتی از یکدیگر پذیرایی می‌کنند و با نیایش و برنامه‌های فرهنگی مانند سخنرانی‌های ملی و آیینی سرود ، شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی بر پا می‌دارند .

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 3:27 - 0 تشکر 515883

نمادهای سفره هفت سین




شـــــرح


سنجد ( Sorb ) : نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت####
سمنو (Samanoo): نماد خوبی برای زایش گیاهی و بارور شدن گیاهان###
سبزه (Verdure) : موجب فراوانی و برکت در سال نو شود، رنگ سبز آن رنگ ملی و مذهبی ایرانیان است.###
سیب سرخ (Red Apple ) : نمادی است از باروری و زایش###
سماق (Sumac) : برای گندزدایی و پاکیزگی###
سیر (Garlic) : برای گندزدایی و پاکیزگی###
سرکه (Vinegar) : برای گندزدایی و پاکیزگی###
قرآن(Quran) : کتاب مقدس هر آیین###
تخم مرغ (Eggs) : از نوع سفید یا رنگی نمادی است از نطفه و نژاد###
ماهی سرخ (Gold Fish) : ماهی یکی از نمادهای آناهیتا فرشته آب و باروری است و وجود آن باعث برکت و باروری می گردد.###
سکه (Silver & Gold Coin) : موجب برکت و سرشاری کیسه است###
نقل (Comfit ): نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت###
شیرینی (Sweets ) : نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت###
آجیل (Nuts) : نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت###
اسپند ( Wild Rue): در زمانهای قدیم مقدس بوده و در رسم های نیایشی بکار برده می شده.###
انار (Pomegranate) : پردانگی انار نشان از برکت و باروری است.###

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 3:28 - 0 تشکر 515885



جشن سپندارمذ




شـــــرح


جشن سپندارمذ به مناسبت گرامی-داشت صفت پاک و ارزشمند «سپنته آرمئیتی» از سوی ایرانیان برگزار میگردد. «سپنته آرمئیتی»  یا سپندارمذ یا اسفند امروزی، نام چهارمین امشاسپند و نام پنجمین روز هر ماه است ،  که در نقش مادی خود، نگهبان زمین شناخته می شود. در پنجمین روز از ماه اسفند در دین زرتشت، به دلیل برخی از ویژگیهای مشترک زمین با زن همچون آفرینندگی و زایندگی، این روز به نام «زن و«زمین» نامگذاری شده است
«سپندارمذ» فرشته و ایزد بانوی اسفند ماه است. سپندارمذ در عالم مینوی نشانه ی مهر ، بردباری و تواضع اهورامزدا است و روی زمین ، فرشته موکل بر زمین پاک و زن درستکار است. به این سبب او را مونث و دختر اهورامزدا دانسته اند. او موظف است زمین را خرم و پاک و بارور نگاهداری کند. به این جهت هر کس به کشت و کار و آبادانی بپردازد ، خشنودی سپندارمذ را فراهم کرده است. در اساطیر آمده است که این فرشته بود که برای «آرش کمانگیر» تیر حاضر کرد و وی را امر کرد که برای تعیین مرز ایران و توران کمانی برگزیند.


در کتاب های مربوط به دین زرتشتیان آمده است: «سپنته آرمئی تی، فروزه ای است با ویژگی های زنانه و مادرانه یعنی مهر و عشق بی پایان و تواضع و فروتنی که به راستی زمین نمادی نیکو بر آن است.»
این واژه یکی از فروزه های اهورایی است که انسان نیز می تواند آن را در خود پرورش دهد. در این روز مادران از فرزندان خود و زنان از مردان پیشکش هایی دریافت می کنند و زنان نیکوکار، پاکدامن و پرهیزگار مورد تشویق قرار می گیرند. «گاهنبار»ها جشن های فصلی و مربوط به زندگی کشاورزی و دامپروری هستند که در فرهنگ ایران باستان شکل گرفته اند و شش مرحله در سال برگزار می شوند. زرتشتیان در هر مرحله گاهنبار، پنج روز به داد و دهش می پردازند و با گردهمایی در این جشن ها داده های آفریدگار را سپاس می گویند. در سفره این جشن جامی از شیر و تخم مرغ که نشانه ماه بهمن (وهومن) است قرار دارد. به جز آنها میوه های فصل به ویژه انار و سیب، شاخه های گل، شربت و شیرینی، برگ های خشک آویشن با دانه هایی از سنجد و بادام در چهار گوشه سفره قرار می دهند و مواد خوشبو و کندر بر روی آتش می گذارند و مقدار کمی از هفت گونه حبوبات و دانه ها که در جشن مهرگان برای سفارش کاشتن در آن فصل در سفره جشن مهرگان قرار داده اند می گذارند.


“کتایون مزداپور” دکترای زبان و ادبیات باستانی در باره سپندارمذ معتقد است :چند هزار سال قبل از میلاد مادر ، خدایی وجود داشت که حامی زمین خوانده می شد.سپندارمذ شکل جدیدی از آن مادر خداست.اسفندگان در فرهنگ زرتشتی یعنی روزی که متعلق به این فرشته است و این روز به نام روز “زن” در کتاب ابوریحان بیرونی هم آمده است. در زمانهای گذشته در این روز زنان کار خانه را تعطیل می کردند واداره امور منزل بر عهده مردان بود . به همین جهت این روز را “جشن مزدگیران ” می گفتند و مردان به زنان مزد یا هدیه می دادند.
مزداپور در ادامه می افزاید:در این روز معمولا اهالی منزل زودتر از خواب برمی خیزند وخانه را آب و جارو می کنند . بر پاشنه های در منزل ، آویشن می ریزند وبا پختن آش و سیروگ (نان مخصوص زرتشتی ) این جشن را برگزار می کنند. از ویژگی های این جشن، استراحت کامل زنان از کار و تلاش و کوشش و فرمانبرداری کامل مردان از زنان است. در این چند روز به پاس تلاش یک ساله زنان، مردان وظایف ایشان را بر دوش گرفته و با این کار، فعالیت های یک زن را تجربه می کنند و در عین حال در این روز هدیه دادن به زن خانه از آداب و رسوم اصلی این جشن به شمار رفته است.


جشن سپندارمذ از دیدگاه دکتر نیکنام


دکتر «کورش نیکنام» دکترای فلسفه ی زرتشت در این مورد با اشاره به مقام والای زن در فرهنگ ایران باستان گفت: در آیین زرتشت، ۲۹ بهمن، پنجمین روز از ماه اسفند محسوب می شود و در این آیین هر روز با عنوانی خاص نام گذاری شده است. همچنین نام ۱۲ ماه نیز در بین نام های ۳۰روزه وجود دارد و نام های دوازده گانه ماه با دوازده ماه از اسامی روزها مشترک هستند که در هر ماه زرتشتیان برابر شدن روز و ماه را جشن می گیرند.
نیکنام همچنین در مورد نامگذاری روز زن در آیین زرتشت افزود: در دین ما، روز سپندارمذ (روز آرمان مقدس) به عنوان روز ایثار، فداکاری، فروتنی و از خودگذشتگی نامگذاری شده است و از آنجا که این احساس پاک بیشتر در وجود و سرشت زنان یافت می شود، در پنجمین روز اسفند در آئین زرتشتی، مقام والای زن و مادر گرامی داشته می شود.
براساس سنتی باستانی، مردان و فرزندان زرتشتی در روز سپنته آرمئیتی که مظهر ایمان، مهر و محبت و حامی زنان نیک است، به همسران و مادران خود هدایایی تقدیم می کنند و برگزاری مراسم جشن و سرور در این روز ضروری است. به این ترتیب از محبت و مهربانی زنان سپاسگزاری می شود. در این روز خاص همچنین انجام کارهای خانه بر عهده مردان است و زنان با پوشیدن لباس های نو، مورد تکریم قرار می گیرند. در مراسم جشن اسفندگان در آیین زرتشت همچنین زنان پاکدامن و پرهیزکار که به تربیت فرزندان نیک پرداخته اند و این فرزندان به عنوان شخصی نیک شناخته شده اند، تشویق می شوند.


زرتشتیان اصفهان «روز سپندارمذ ، روز زن » را گرامى مىدارند


موبد زرتشتیان اصفهان(بهزاد نیکدین) روز چهارشنبه به خبرنگار ایرنا گفت : “سپندارمذ” فرشته پاسبان زمین و حامى زنان درستکار و پارسا و شوهر دوست است


“موبد بهزاد نیک دین ” افزود : از دوران گذشته “روز سپندارمذ” این ماه به عنوان روز عید زنان نامگذارى شده و مردان به زنان خویش بخشش مىنمودند و هنوز این رسم در میان زرتشتیان باقى مانده است .
وى اظهارداشت : روز “سپندارمذ” که واژه اوستایى آن “سپنته آرمیتى” است به معنى «تواضع مقدس» مىباشد و فرشته سپندارمذ در عالم معنوى مظهر عشق و محبت و تواضع بوده و در عالم مادى، نگهبانى زمین با اوست .
نیکدین گفت : “امشاسپندان ” به عنوان شش فرشته مقرب الهى به دو جنس مرد و زن تقسیم شده اند که برابرى در نزد آنان حفظ شده است .
وى افزود : «وهومن»،«اردیبهشت» و«شهریور» به عنوان نماد مردانه و «سپندارمزد» ، «خورداد» و «امرداد» به عنوان نماد زنانه شناخته مىشوند. وى سپندارمزد را جنس زنانه برجسته عنوان کرد و افزود : پاکدامنى و فروتنىاین فرشته نمادى از ویژگى زنان است .
موبد زرتشتیان اصفهان به آیین برگزارى جشن اسفندگان (بزرگداشت روز زن ) اشاره کرد و گفت : در این مراسم مادران و زنان مسن شرکت کننده در این جشن مورد احترام و قدردانى قرار مىگیرند.
وى گفت : دراین جشن مردان به مادران و زنان خود هدایایى به رسم بزرگداشت این روز، تقدیم مىکنند.


طرح یک پرسش
چرا برگزاری جشن ها برای زرتشتیان اهمیت زیادی دارد؟


دین زرتشت، دین و آیین های شادمانی ست و وظیفه شاد بودن و نشاط داشتن از بایسته های دینی است. بنابراین به مناسبت های گوناگون تاریخی، دینی و رویدادهای طبیعی از گذشته های دور در سنت ایرانیان جشن هایی شکل گرفته است. کلمه جشن از واژه «یزت» به معنای نیایش کردن و سپاسگزاری از اهورا مزدا آمده است. در کتاب «آثارالباقیه» به نقل از ابوریحان بیرونی آمده است که: «شمردن شمار جشن های ایران همانند شمار کردن آبگذرهای یک سیلاب غیرممکن است.». ایرانیان باستان عقیده داشتند که شادى از بخشش هاى اهورایى و اندوه از پدیده هاى اهریمنى است. آنان غم را نمى شناختند و حتا در سوگ کسى نیز به اندوه نمى نشستند و شیون و زارى را گناهى بس برزگ مى شمردند، از این رو مى کوشیدند تا همیشه شاد باشند و در هر فرصتى جشنى سزاوار مى آراستند و با گرد هم آیى به شادمانى و سرور مى پرداختند…


جشن سپندارمذ، روز مهر، روز زمین و عشق، روز مادر ، پنجمین روز از ماه اسفند زرتشتی برابر با روز ۲۴ بهمن خورشیدی بر تمام مادران مهربان ایرانی شاد باد

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 3:29 - 0 تشکر 515886

جشن مژدگیران




شـــــرح


این جشن که گاهی در کتب به نامهای مرد گیران ،مزد گیران و مژدگیران و یا جشن گل نیز نامیده شده. در روز اسپندارمزد* در ماه اسفند برگزار می شده که بنا به گاه شمار پیشین زردشتی روز پنجم از آغاز اسفند و بنا به تقویم امروزین روز بیست ونهم از بهمن می شود . در این روز که روز بزرگداشت ایزد اسپندارمزد یا همان فرشته نگهبان زنان است .زمام امور به دست زنان می افتاده و گاه دیده می شده که حتی شاه نیز در معیت زنان خود در انظار عمومی ظاهر می شده .در این روز زنان به خواستگاری مرد دلخواه خود می رفتند و از او تقاضای ازدواج می کردند و مردان به همسر و یا معشوق خود هدیه و گل اهدا می کردند به نحوی می توان این جشن را جشن عاشقان نامید .


اما مقصود از این مقال به غیر از بیان گوشه ای از فرهنگ غنی این مرزو بوم اینستکه با توجه به اینکه این روزها به ولنتاین نزدیک می شویم چرا با وجود چنین جشنی باز هم ولنتاین را که یک رسم ورودی و تقریبا بی ریشه است ، برگزار کنیم همانطور که می دانید جشن ولنتاین در حقیقت بزرگداشت قدیسی است ایتالیی الاصل که در قرون وسطی با وجود منع کلیسا از ازدواج دختران و پسران و قوانین سخت و متهجرانه آن دوره اقدام به عقد جوانان به یکدیگر و سرودن اشعار عاشقانه می کرد ، که در جای خود باید قدر آن شناخته شود اما ما ایرانی هستیم با تاریخی ۸ هزار ساله ، ایران یکی از قدیمی ترین سکونت گاه های بشر است آیا شایسته نیست ما صادر کننده جشن بزرگداشت عشق به جهان باشیم ،کشوری که شاعرانی چون مولانا و حافظ را در خود پروریده می تواند با شکوه ترین جشن عشق را به جای یک بزرگداشت ساده به جهانیان عرضه کند و این فقط وابسته به همت من وتوست که از امروز تصمیم بگیریم یک ایرانی باشیم و خود را باور کنیم ، این خود باوریست که ایران را می سازد و می پروراند اگر به ایرانی بودنمان افتخار و عمل کنیم و خود و فرهنگمان را باور داشته باشیم از بیگانه بی نیاز خواهیم شد ما می توانیم همه چیز حتی فرهنگ خود را به خارج از مرزهای ایران صادر کنیم . پس با شادی و با عشق به همدیگر و کشورمان و فرهنگمان ایران را می سازیم .علی ای حال مقصود کل آنکه با باور داشت فرهنگ غنی خود و تلفیق آن با آموزه های اسلامی دیگر هیچ ابرقدرتی نمی تواند ادعا کند که میتواند صلح و دوستی را برای این مرز و بوم که خود کشور صلح و دوستی ُ عشق و عرفان است به ارمغان بیاورد.

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 3:29 - 0 تشکر 515888

جشن فروردگان




شـــــرح


همه ساله بیستم اسفند ماه به عنوان جشن فروردگان از سوی زرتشتیان گرامی داشته می شود. در جشن فروردگان یا فروردیان پارسایان زرتشتی چوب صندل بخور می دهند  و موبدان با نذر و میوه و گل ، مراسم آفرینگان را برگزار می کنند . آفرین ها به معنی نیایش ها است. مراسم آفرینگان هم شامل مجموعه ای از دعاها و نیایش هایی است که مختص به روز جشن هستند .
زرتشتیان عموما از بزرگ و کوچک در این روز به پرستشگاه می روند، اوستا می خوانند و به عبادت خدا می پردازند و برای شادی روان درگذشتگان جهت ساختمان های همگانی و رفع احتیاج از نیازمندان با دادن پول یا مساعدت های دیگر اقدام لازم به عمل می آورند . نظیر این جشن در ادیان دیگر نیز وجود دارد و آنرا جشن اموات می گویند .
در نزد هندوان ستایش نیاکان شبیه فروردگان ایرانی می باشد. رم ها نیز ارواح مردگان را به اسم مانس پروردگارانی تصور کرده و فدیه تقدیم آنها می نمودند و عقیده داشتند روح پس از بخاک سپردن بدن بیک مقام بلند می رسد و هر چند آرامگاه آنان در زمین است ولی قادر است در روی زمین نفوذ و تسلطی داشته باشد . به واسطه فدیه و قربانی توجه او را از عالم زبرین به سوی خود می کشیدند . ماه فوریه در قبرستان ها عیدی برای مردگان می گرفتند و نیاز می نمودند.
در جشن فروردگان ، فروردینگان پارسیان هند نیز به آرامگاه می روند و در معبد آنجا چوب صندل بخور می دهند و موبدان باندر میوه و گل مراسم آفرینگان خواندن دعا بجا می آورند جشن فروردگان شبه است به عید نزد عیسویان کاتولیک که در اول ماه نوامبر عید اموات شمرده می شود و از درگذشتگان یاد نموده و مزار آنان را با گل می آرایند.
زرتشتیان ایران در جشن فروردگان بآرامگاه درگذشتگان می روند و اوستا می خوانند و احسان و انفاق می کنند و بوهای خوش به آتش می نهند و هفت جور میوه خشک از قبیل؛ خرما ، انجیر ، سنجد ، کشمش و غیره در اصطلاح لرک نام دارد، تهیه می بینند و موبد بر آنها اوستا می خواند و پس از خواندن اوستا که در واقع تبرک می شود، بین مردم تقسیم می کنند.علاوه بر لرک میزد نیز برای انجام مراسم آماده می شود. میزد عبارت است از میوه های تر و خوراکی هایی است که برای تشریفات آفرینگان گذارده می شود .
در این روز نان مقدس هم که درون نام دارد (در اوستا دره ئونه) می آورند و به مردم می دهند و علاوه بر این نان دیگری که از روغن کنجد درست می شود و نان گرد است و به سورک معروف است، آماده می نمایند. سورک مانند نان روغنی است که مسلمانان در جمعه آخر سال درست می کنند و مخصوصا در قبرستان می برند و به مردم تعارف می کنند .

what`s life?life is love.
جمعه 27/5/1391 - 3:30 - 0 تشکر 515890

پیدایش نوروز و برخی از رویدادهایی که در طول تاریخ در این روز و یا به این مناسبت روی داده است


نوروز و آیینهای باشکوه آن، مسیری سه هزار ساله و پرپیچ و خم را پیموده تا به ما رسیده است. «نوروز» کهنسالترین آیین ملی در جهان است که جاودانه مانده و یکی از عوامل تداوم فرهنگ ایرانیان (آرینهای جنوبی) است. آیینهای برگزاری این جشن بزرگ در عصر حاضر با سه هزار سال پیش تفاوت چشمگیر نکرده و به همین دلیل عامل وحدت فرهنگی ساکنان ایران زمین به شمار میرود که آن را در هر گوشه از جهان که باشند، یکسان برگزار میکنند و بزرگ میدارند و به همین جهت است که اندیشمندان «نوروز» را مظهر پایدار هویت و ناسیونالیسم ایرانی خوانده اند که مورخان در قوه محرکه اش تردید ندارند؛ زیرا که در طول تاریخ نیروی عظیم و کارآییهای فراوان آن را درک کرده اند.



نوروز» روز ملی و جشن همه کسانی است که در فلات ایران ( ایران زمین ) خود یا نیاکانشان به دنیا آمدهاند و تاریخ و فرهنگ مشترک دارند، از جمله تاجیکها، افغانها، کردها و ساکنان سرزمینهایی که در طول قرون و اعصار، امپراتوری ایران را تشکیل داده بودند.
دو قرن است که امپراتوری ایران براثر توطئه های استعمارگران اروپایی از میان رفته است، اما فرهنگ مشترک و مدنیت غنی قوم ایرانی باقی مانده و نوروز همچنان روز ملی همه مردمی است که از کوههای پامیر و بدخشان تا انتهای کوههای کردستان
سوریه و از قفقاز تا رود سند و منطقه خلیجفارس سکونت دارند.
نوروز، هدفهای آن و وقایعی که در طول قرون و اعصار در این روز روی داده است در خور توجه فراوان است.
در بسیاری از آثار گذشته نگاران، از جمله در تاریخ طبری، شاهنامه فردوسی و آثار بیرونی؛ نوروز به جمشید، شاه افسانهای و درپاره ای دیگر به کیومرث نسبت داده شده و آن را به دلیل آغاز بهار، برابر شدن روز و شب و از سر گرفته شدن درخشش خورشید و اعتدال طبیعت، بهترین روز در سال دانسته اند.
به نوشته برخی از مورخین بر پایه افسانه ها، سه هزار سال پیش در چنین روزی، جمشید از کاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه (منطقه باستانی حسنلو) بیرون آمد و عمیقاً تحت تأثیر آفتاب درخشان، و خرمی و طراوت محیط قرار گرفت و آن روز را «نوروز» ، روز صفا، پاک شدن زمین از بدی‌ها و روز سپاسگزاری از خداوند بزرگ نامید و خواست که از آن پس، بدون وقفه، هر سال در این روز آیین ویژه‌ای برگزار شود- آیینی که هنوز ادامه دارد و از گزند زمانه و هرگونه تحول سیاسی و اجتماعی مصون مانده است.
لازم است بدانیم که مهاجرت آرین‌ها به صورت سه دسته مادها، پارس‌ها، پارت‌ها به سرزمین ایران در قرن هشتم پیش از میلاد تکمیل شد. این گروه از آرین‌ها از گروهی که به اروپا رفتند، جدا شده بودند که مورخان آنان را آرین‌های جنوبی می‌خوانند. مادها در منطقه غرب ری (تهران امروز) تا مرز ایلام از جمله آترپاتکان (آذربایجان) و کردستان مستقر شدند و بعدا حکومتی به پایتختی همدان در تأسیس کردند که به احتمال زیاد جمشید از میان آنان برخاسته بود. زیرا، پارس‌ها در جنوب و جنوب شرقی «ری» تا سواحل خلیج‌فارس وبیشتر افغانستان و بلوچستان امروز اسکان گرفته بودند و پارت‌ها در شرق دریای مازندران از جمله خراسان بزرگ، دامغان، خوارزم و گرگان – تپورستان ( مازندران ) و نواحی اطراف استقرار یافته بودند.
ترویج آموزش‌های زرتشت- تنها پیامبری که از میان آرین‌ها برخاسته- به نوروز جنبه معنوی‌تری بخشید، زیرا زرتشت بر کردار، گفتار و پندار نیک تأکید داشت و هر عمل خلاف عدالت را نفی می‌کرد و تحولات تاریخ را نتیجه کشمکش بدی و خوبی می‌دانست که سرانجام با شکست قطعی بدی؛ آرامش، صفا، شادی، صمیمیت و عدالت جهانیان تأمین خواهد شد. نوروز فرصت خوبی برای زدودن افکار بد از روح، پایان دادن به دشمنی‌ها از طریق تجدید دیدارها و نیز شاد کردن دوستان و بستگان، مخصوصاً سالخوردگان با دستبوسی آنان و مبادله هدیه بوده است.



کوروش بزرگ نوروز را یک آیین رسمی اعلام کرد


کوروش بزرگ مؤسس امپراتوری ایران که از مادر، ماد و از پدر، پارس بود نخستین حکمران ایرانی بود که به نوروز جنبه رسمی داد و در سال ۵۳۴ پیش از میلاد دستورالعملی برای آن تدوین کرد که شامل ترفیع نظامیان، ابلاغ انتصابات تازه، سان دیدن از سربازان، عفو مجرمین پشیمان، ایجاد فضای سبز و پاکسازی محیط زیست- از منازل شخصی گرفته تا اماکن عمومی ـ بود. چهارسال پیش از آن ،کوروش پس از تصرف بابل، نوروز را در آنجا جشن گرفته بود و به این سبب برخی از مورخان، زمان اعلام رسمی و عمومی شدن نوروز به عنوان عید ملی را سال ۵۳۸ قبل از میلاد نوشته اند. بابل در ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد به تصرف ایران درآمده بود.
در دوران هخامنشیان، یازده روز اول فروردین (فرورتیشن/ Farvartishn) ویژه انجام مراسم نوروز بود. شاه در نخستین روزسال نو روحانیون، بزرگان، مقامات دولتی و فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان و نمایندگان سرزمین‌های دیگر را می‌پذیرفت و ضمن سپاسگزاری از عنایات خداوند، گزارش کارهای سال کهنه و برنامه‌های دولت برای سال نو و نظر خویش را بیان می‌کرد که نصب‌العین قرار گیرد. این آیین تا همین اواخر با جزیی تفاوت رعایت می‌شد. شاه سپس پیشکش‌ها را دریافت می‌کرد که نمونه آن در کنده‌کاری‌های تخت جمشید دیده می‌شود. آنگاه مراسم سان و رژه برگزار می‌شد و افسرانی که قهرمان دفاع از وطن شده بودند، ترفیع و پاداش می‌گرفتند و مقامات تازه و قضات نو معرفی می‌شدند.
نوروز، مردم نخست به دیدن سالخوردگان خانواده، بیماران و از کارافتادگان میرفتند و ادای احترام میکردند (احترام و رعایت احوال سالخوردگان و نسل بازنشسته، در میان ایرانیان همواره نهایت اهمیت را داشته است). سپس عید دیدنی آغاز می شد. پیش از دید و بازدیدها، در لحظه تحویل سال هر فرد از خدا میخواست که در سال نو روان او را پاک و آرام نگهدارد. این مراسم پس از ۲۵ قرن به همین صورت ادامه دارد و باعث اعجاب ملل دیگر شده است.
سران دولت هخامنشی در آداب و رسوم و قوانین سرزمین‌های غیرآریایی‌نشین کمتر مداخله می‌کردند ولی در مصر که بیش از یک قرن یکی از ایالات ایران به شمار می‌رفت، آیین های نوروز را رواج داده بودند و با اعزام سفیر به حبشه (اتیوپی) از شاه انتخابی این کشور خواسته بودند که نوروز را برسمیت بشناسد و برگزار کند، آلودن محیط‌زیست (آب و هوا و زمین) را منع ، و برای دروغ‌گفتن و سوء نیت مجازات در نظر بگیرد.



داریوش بزرگ نوروز را آیین عمومی سراسر قلمرو ایران قرارداد


داریوش بزرگ که در گسترش آیین‌های نوروزی در میان متصرفات غیرآرین امپراتوری ایران سعی بلیغ داشت در مراسم نوروز ۵۱۵ پیش از میلاد (هفت‌سال پس از آغاز فرامانروایی اش) تصمیم خود را در زمینه ایجاد سنگ نبشته بیستون- حاوی آرزوها، اندرزها و شرح قلمرو ایران- اعلام کرد که مورخان با توجه به این سنگ نبشته گفته‌اند که ایران تنها کشور جهان است که سند مالکیت دارد. بزرگترین آرزوی داریوش که در این کتیبه آمده، این است که خداوند ایران را از آفت دروغ و خشکسالی مصون سازد.



پس از ساختن تخت جمشید مراسم رسمی نوروز در این تالار برگزار می شد


پس از تکمیل ساختمان عظیم و زیبای تخت جمشید در پارس و گشایش آن، آیین های رسمی نوروز، باشکوه بی‌مانندی در آنجا برگزارمی شد. مراسم نخستین نوروز در تخت جمشید دو هفته طول کشید. مردم عادی در تالار صدستون و سران ایالات و مقامات ترازاول در تالارهای دیگر این کاخ حضور می‌یافتند. کار ساختن تخت جمشید (یونانی‌ها پرس‌پولیس = شهر پارس خوانده‌اند) ۵۱ سال طول کشید. داریوش اول تصمیم به ساختن آن، در محلی نه چندان دور از پاسارگاد گرفت، ولی پادشاه سوم بعد از او آن را گشود و به این ترتیب ایران دارای دو پایتخت شد: شوش پایتخت اداری و تخت جمشید پایتخت سیاسی.عنوان «تخت جمشید» را قرن‌ها بعد، عوام‌الناس به آن دادند، حال آن که این کاخ با جمشید افسانه‌ای ارتباطی نداشته است. از این کاخ که گویای تمدن و پیشرفت ایرانیان باستان است بر قلمروی میان سند، دانوب، مدیترانه و نیل فرمانروایی می‌شد. حسادت اسکندر مقدونی نسبت به این شکوه و عظمت، عامل عمده ویرانی این کاخ به دست او شد. افراد خاندان سلطنت و درباریان در هر کجای کشور که بودند پیش از فرا رسیدن نوروز خود را به تخت جمشید می رسانیدند و بهار را در آنجا بسر می بردند.


داریوش دوم به مناسبت نوروز، در سال ۴۱۶ پیش از میلاد سکه زرین ویژه‌ای ضرب کرد که یک طرف آن شکل سربازی را در حال تیراندازی با کمان نشان می‌دهد. ضرب سکه زر و سیم یک قرن پیش از آن توسط داریوش اول آغاز شده بود. سکه‌های داریوش اول به «داریک» یا «دریک» موسومند. باید توجه داشت که رسم دادن سکه به عنوان عیدی از زمان هرمز دوم – شاه ساسانی در سال ۳۰۴ میلادی آغاز شده است


مِهستان (مه/ Meh: بزرگ)، پارلمان ایران در عهد اشکانیان نخستین جلسه خود را در نوروز سال ۱۷۳ پیش از میلاد با حضور مِهرداد اول- شاه وقت ـ برگزار کرد و اولین مصوبه آن انتخابی کردن شاه بود. عزل شاه نیز در اختیار همین مجلس قرار گرفت، البته طی شرایطی از جمله خیانت به کشور، ابراز ضعف و نیز جنون، بیماری سخت و از کار افتادگی. ایران در آن زمان دارای دو مجلس بود. مجلس شاهزادگان و مجلس بزرگان که جلسه مشترک آنها را «مِهستان» می‌خواندند.
در سال ۵۲ میلادی، مِهستان که از نحوست ۱۳ فروردین می‌ترسید، چند روز ایران را بدون شاه گذارد و روز ۱۵ فروردین «بلاش» را از میان شاهزادگان اشکانی به شاهی برگزید که از همه آنان کوچکتر بود و استدلال کرد که «مصلحت » انتخاب بلاش را ایجاب می‌کرد. شاه قبلی در ایام نوروز مرده بود. نحوست رقم ۱۳ از یونانیان است که با اسکندر وارد ایران شده است.
نوروز ایرانی بر حسب سال مصادف است با یکی از این سه روز در تقویم میلادی: ۲۰، ۲۱ و یا ۲۲ مارس (مارچ). در مارس ۴۴ پیش از میلاد، ایران خود را برای دفاع در برابر حمله احتمالی «سزار» آماده می‌کرد که خبر رسید سزار ۱۵ مارس( هفت روز پیش از نوروز ) در سنای روم ترور شده است و شاه جریان را به اطلاع رجال کشور رسانید که ایام عید را در دلواپسی بسر برده بودند. سپهبد سورنا فرمانده کل ارتش ایران ۹ سال پیش از آن (سال ۵۳ پیش از میلاد) در «حران» ارتش روم را در هم شکسته بود. در این جنگ، کراسوس کنسول روم و فرمانده این ارتش کشته شده بود و سزار تصمیم به انتقامگیری داشت.
اردشیر پاپکان- که در سال ۲۲۶ میلادی سلسله ساسانیان را تأسیس کرده بود چهار سال بعد از دولت روم که در جنگ از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز ایرانی را به رسمیت بشناسد و سنای روم نیز آن را پذیرفت و از آن پس نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.
در دوران اشکانیان ایام نوروز به پنج روز کاهش یافته بود اما اردشیر به تقاضای «تنسر/ Tansar» موبدِ موبدان (روحانی ارشد زرتشتیان) روز ششم فروردین- زادروز زرتشت- را بر آن اضافه کرد و چون ایرانیان روز هفتم فروردین را خوش‌یمن می‌دانستند و بیشتر ازدواج‌ها را به این روز موکول می‌کردند، از آن زمان ایام نوروز که روزهای روح ابدی، شادی‌ها و پاکی‌ها بشمار می آمدند ، به هفت روز افزایش یافت و ایرانیان در این هفت‌روز دست از کار می‌کشیدند.
در طول حکومت ساسانیان اهمیت نوروز افزایش یافت. نه تنها یک عید ملی بود بلکه ایام تمیز کردن محیط‌زیست، پوشیدن لباس نو، تمیز کردن بدن، استغفار از گناهان، دلجویی از پیران، تجدید دوستی‌ها، استحکام خانواده، و بیرون کردن افکار بد و پلیدی‌ها از روح و روان به شمار می‌آمد. در این عهد، تشریفات نوروزی مفصل شد، از جمله روشن کردن آتش روی بام‌ها در شب نوروز به منظور سوزاندن پلیدی‌ها که اینک این رسم به روشن کردن شمع سر سفره هفت‌سین تبدیل شده است. ساسانیان معتقد بودند که هدف کوروش بزرگ از اعلام نوروز به عنوان یک روز ملی، برقراری عدالت، نظم، برادری، انساندوستی و پاکدامنی بوده و باید تحقق یابد.
در مارس ۳۲۶ میلادی میان ارتش ایران به فرماندهی شاپور دوم و ارتش روم به فرماندهی کنستانتینوس دوم امپراتور این کشور جنگی خونین و پرتلفات در گرفته بود. با اینکه پیروزی با ارتش ایران بود، شاپور دوم ۲۰ مارس (شب عید نوروز) علی‌رغم مخالفت افسرانش که در شرف بُردن جنگ بودند، آتش‌بسی دو هفته‌ای اعلام کرد تا سربازان بتوانند آئیین های نوروزی را برگزار کنند. کنستانتینوس دوم که نیروهایش تلفات شدید داده بودند، پس از این آتش بس موقت حاضر به ادامه جنگ نشد و روز دهم آوریل میان دو امپراتور پیمان صلح به امضاء رسید.
در مراسم نوروز سال ۳۹۹ میلادی، چند مسیحی ایرانی که موفق به ورود به کاخ یزدگرد شاه وقت (ساسانی) شده بودند، فی‌البداهه از او تقاضای آزادی مذهبی برای خود کردند. این آزادی که مورد درخواست دولت روم هم بود به همه مسیحیان قلمرو ایران داده شد.
در نوروز سال ۵۰۱ میلادی (۱۳۴۹ سال پیش از انتشار مانیفیست کمونیست به قلم کارل مارکس) مزدک- روحانی زرتشتی- جنبش سوسیالیستی خود را بر پایه مالکیت عمومی دارایی‌ها، استفاده از تولیدات و ثروت بر حسب نیاز فرد و برابری اجتماعی- اقتصادی همه مردم علنی ساخت که مورد توجه مردم که گرفتار جامعه‌ای طبقاتی و وجود شکاف عظیم میان فقیر و غنی بودند، قرار گرفت و حتی شاه وقت ایران ـ قباد ـ متمایل به افکار او شد .
پیمان «صلح پایدار» ایران و روم که به امضای خسرو انوشیروان ساسانی و «ژوستی نی اَن» امپراتور روم رسیده بود، در سال ۵۳۲ میلادی در مراسم نوروزی که در تالار کاخ تیسفون ( ایوان مدائن – طاق کسری، نزدیک بغداد) با حضور شاه ایران برپا شده بود، مبادله شد.





در زمان حکومت طولانی نوشیروان ساسانی( یا خسرو انوشروان ) ، تماس مستقیم مردم با شاه افزایش یافته بود و شاه شخصاً به برخی شکایات رسیدگی می‌کرد و در مراسم نوروزی کاخ سلطنتی عده بیشتری از مردم عادی شرکت می‌کردند و به همین سبب خسرو انوشیروان در سال ۵۴۹ میلادی، پس از برگزاری مراسم نوروز دستور ساختن تالار بزرگی را به ضمیمه کاخ سلطنتی تیسفون که از دجله فاصله زیاد نداشت صادر کرد و این تالار و ساختمان ضمیمه آن نهم مارس سال ۵۵۱ میلادی آماده بهره برداری شد و آیین های نوروزی آن سال در آنجا برگزار شد. این تالار که با فرش معروف بهارستان مفروش بود پس از حمله اعراب آسیب دید و بعدا منصور خلیفه عباسی دستور داد که با تخریب کاخ سلطنتی و عمارات بزرگ تیسفون ، مصالح لازم برای تکمیل عمارات شهر نوساز بغداد واقع در همان نزدیکی تامین شود و باقیمانده سکنه تیسفون به بغداد منتقل شوند. با وجود این، بقایای تالار خسرو انوشیروان که به طاق کسرا و ایوان مدائن معروف شده همچنان باقی و پایدار مانده و از آثار تاریخی مهم جهان بشمار می آید. دانشگاه گندی شاپور( خوزستان ) هم که به دستور خسرو انوشیروان برای تدریس و تحقیق طب و فلسفه ساخته شده بود در نوروز ( سال ۵۵۰ میلادی ) گشایش یافت.





بعد از اسلام ،تا مدتی مراسم نوروز در ایران به صورت خصوص و خانوادگی برگزار می‌شد. با وجود این، نوروز ایرانی از طریق مسلمانان تا اندلس (اسپانیا) گسترش یافت. از زمان عباسیان به دلیل بسط نفوذ ایرانیان در دستگاه خلفای این دودمان، مراسم نوروز به این دستگاه راه یافت ولی عیدی رسمی نبود. در روایت است که هارون الرشید ، خلیفه معروف عباسی ، هزاران سکه نقره که یک طرف آنها را رنگ زده بود (علامت‌گذاری کرده بود) در مراسم نوروز (سال ۲۱۱ هجری) در شهر بغداد به بزرگانی که به دیدن او رفته بودند، هدیه داد و به آنان تأکید کرد که سال آینده، کسی سکه دریافت خواهد کرد که سکه‌های امسال را با خود بیاورد و به او نشان بدهد. هدف هارون این بود که سکه های عیدی را که داده بود خرج نکنند.

what`s life?life is love.
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.