ایران ـ تهران
خیابان ژاله ـ كوچه خیر حضور محترم دانشمند معظم جناب آقای سید مرتضی جزائری دام مجده
بسمه تعالی
دوست و برادر عزیزم سلام و تحیت فراوان به حضور تقدیم می دارم و سلامت و سعادت آن برادر ارجمند و بستگان محترم را از قادر متعال خواستارم
ما همگی به حمدالهی سالم و خدای رحمان را برای این نعمت بزرگ سپاسگزاریم دو نامه مفصل و در عین حال برای من كه تشنه این گونه نامه ها هستم مختصر است رسید و به همان اندازه كه خودت می توانی حدس بزنی مسرور شدم در نامه دوم وعده خوشحال كننده ای بود كه هر هفته از شما نامه ای خواهم داشت همانگونه كه من هم مشتاقم لااقل هفته ای یك بار نامه ای به حضورت بفرستم اگر لطف خود را تكمیل كنید و حتی پیش از رسیدن هر نامه من مرا از گرامی نامه ات بهره مند فرمایید مهر مضاعف خواهد بود در نامه اول تذكرات دوستانه و به عبارت بهتر طرح مشفقانه چند مسئله بود كه همه اش موجب امتنان من در عالم دوستی و امید بیشتر من در عالم همفكری و هم هدفی بود و نظر خود را در هر سه مورد می نویسم در مورد رعایت عواطف دوست باصفای ما جناب آقای همدانی و امثال ایشان مطلب همان است كه نوشته ای ولی در من یك وسواس یا لااقل حساسیت نسبت به شرك و ریا هست كه منشأ اساسی وسوسه من در نماز هم همان است من در به كار بردن كلمات تشكر می خواهم مراقبت كنم كه از حد تشكر تجاوز نكند و به حد حمد نرسد چون قبیح است روزی چند بار به درگاه خدا عرضه كنم خدایا حمد مختص تو است و باید زبان به حمد دیگران نگشایم و اگر بخواهم مسئله حمد و شكر و آنچه را مخلصت از این راز ، راز اختصاص حمد به خدا می فهمد مطرح كنم باید نامه را به همان ختم كنم مقصود من از طرح این نكته تبرئه خودم نیست ، خواستم دوست عزیزم را بر نكته ای كه مربوط به روحیات خودم است آگاه كنم به هر حال نامه گرامی ات وقتی رسید كه من نامه را كه نظر شریفت رسیده برای ایشان نوشته بودم و خوشحال شدم كه در نامه مزبور نصح بسیار دوستانه آن عزیز رعایت شده بود این نكته را هم عرض كنم كه در تماس ممتد چند ماه اخیر چنین دریافته ام كه آقای همدانی قدری حساس و زودرنج هستند ولی در عوض باصفا و پرمحبت رنجیدگی موقت اینگونه دوستان را باید تحمل كرد به خصوص كه باهوش و زیرك باشند و خود در مقام تدارك رنجیدگیهای نابجا برآیند
در مورد فعالیتهای فعلی و مقایسه آن با گذشته برای آنكه شما را خوشحال كرده باشم باید عرض كنم تا امروز كه فقط هفتاد روز از ورود من به هامبورگ می گذرد به حمد الهی آنقدر موفقیت خدا نصیب كرده كه مسئله مقایسه دیگر از بین رفته است حالا چه مقدار از آنها در ایران منعكس شده باشد نمی دانم برای نمونه آنچه را در فاصله آن نامه تا این نامه پیش آمده معروض می دارم با این حال همانطور كه در نامه آقای همدانی نوشتم این موفقیتها با همه درخشندگی اش نه مرا باید قانع و مغرور كند و نه رفقا را از جمله این كه مرا از نصح دوستانه شما دوستان عزیز به هیچ وجه بی نیاز نمی كند از این گذشته همت عالی و حسن نیت و روشن بینی آن مرجع عزیز و زعیم پر ارزش و صفا و واقع بینی همه كسانی كه در این راه سخت اقدام كرده اند از عوامل اساسی این موفقیتها است و من بدون مجامله و تعارف با صراحت می گویم كه اگر نه خود را شایان آن همه مزایا كه با دیده پر مهرت برایم شمرده ای همین شخص شما در مبارزه با نقاط ضعفی كه در من كم نبوده و نیست سهم به سزایی دارید و انتظار دارم كه همیشه با نقادی دلپذیرت مرا ممنون سازی در مورد هزینه شاید توجه كرده باشید كه من طرفدار تقلیل هزینه و این گونه امور كه با بودجه عمومی اداره می شود هستم و هنوز نمی دانم هزینه مستمر من در هر ماه چقدر خواهد بود و از مبلغی كه آقای همدانی گفته اند در حدود یازده هزار تومان خرج گذرنامه و كرایه و در حدود هفت هزار تومان خرج برخی مقدمات دیگر مسافرت شده و نباید به حساب مخارج جاری گذارده شود در زندگی شخصی من هم یك اصل خاص هست و آن این است كه براساس درآمدهای شخصی كه داشته ام بدون مواجهه با محدودیتی كه در زندگی از بودجه های عمومی هست و به دلیل موجبات داخلی خانوادگی كه بدون اختیار من به زندگی ام راه یافته از نظر داخلی در سطح معینی قرار گرفته كه می توانم نگذارم از آن بالاتر برود ولی پایین تر بردن آن عملی نیست من به مراعات جهانی همیشه سعی می كردم كه مصارف شخصی ام همواره از محل كارهایم باشد ، در قم كه این طور بود در تهران هم در این ماههای اخیر داشتم این پایه را محكم می كردم كه این مسافرت پیش آمد و حتی آنچه از وجوهات در این مدت بحرانی تهران برای مصارف شخصی ام مصرف كرده بودم همه را در دفتری یادداشت كرده بودم به امید این كه روزی بتوانم از درآمد شخصی ام به مصارف عمومی برسانم با این مسافرت این پایه به هم خورده و نمی دانم كی و با چه وسیله دوباره آن را بریزم به هر حال مسئله صرفه جویی در بودجه های عمومی در حدود امكان اصلی است كه رعایتش ضروری است و امكان گسترش این گونه كارها را زیاد می كند نكته حساسی كه در نامه شما بود و همیشه موردنظر من نیز هست تفكر زنده آن سرور عزیز ما هست من همانطور كه در ایران هم عرض كردم از نظر واقع تنها دعوت معظم له را پذیرفتم ، و این مطلب را به خود ایشان هم عرض كردم و همانطور كه خود شما مكرر فرموده اید عاملی را كه ما را به ایشان پیوند داده احساس نزدیكی در هدف و روش است بنابراین رعایت هدف و روش هر دو هم برای ما هم برای ایشان پایه روابط فعلی و تقویت و افزایش آن در آینده و به ثمر رسیدن كارهایی است كه براساس این روابط شروع شده است من به سهم خود آرزو می كنم همواره در فكر و عمل به این اصل پایبند باشم و با صراحت عرض می كنم كه تا این ساعت هرچه بیشتر با معظم له در كار تماس نزدیكتر پیدا كرده ام و عنایت ایشان را از اصل مزبور به خوبی دریافته ام و الله الحمد علی هذالوفاق
در همین جا لازم می دانم كه از نقش بسیار مؤثر شما ، بله شخص شما و حضرت آقای والدتان كه در این مدت اقامت در تهران در حد یك پدر مهربان به من محبت كرده اند و در حد یك همكار اصولی ، رعایت اصول را فرموده اند یاد كنم بگذار اینجا بگویم مرتضای عزیز تلاش بی دریغ تو را از آن موقع كه بیش از خود من تلاش می كردی كه كار فرهنگی من در قم باشد تا امروز كه خوب حس می كنم هنوز به پایه می باید یك برادر تنی پرمهر و وفا یا بهتر از آن در راهكارهای شخصی و اجتماعی من سعی جمیل دارید ، خوب متوجه هستم و همواره به یاد دارم و مكرر در غیابت گفته ام این را هم پوست كنده بگویم تا این ساعت كاری از خود سراغ ندارم تا بتوانم جبران این لطف خانوادگی شما بشمارم آیا فرصتی به دست من خواهد آمد كه توفیق جبران پیدا كنم ؟ آنچه اكنون در دل و خاطر خویش می یابم این است كه صمیمانه سعادت خانواده شما و مرتضای عزیزم را به راستی آرزو میكنم برای هر خدمت مشروع كه میان دو دوست و برادر روا باشد در خود آمادگی كافی می بینم اگر از من خدمتی ساخته شود خانم از محبتهای شما و حضرت علیه خانم امتنان فراوان دارند سلام و امتنان مرا نیز خدمت حضرت علیه خانم ابلاغ فرمایید
اما خلاصه گزارش كارها در این مدت
جلسه شبهای جمعه پیشرفت هفته دارد از نظر كیفیت برنامه فعلاً به این صورت در آمده است از 2/1 7 تا 8 چند آیه قرآن به وسیله چند نفر مكرر خوانده می شود ساعت 8 تفسیر این آیات شروع می شود و تقریباً تا 2/1 8 در این تفسیر تاكنون سبك نو و جالبی به كار رفته كه حتی برای خود من هم تا حدی تازگی دارد و ممكن است مبنای یك نوع ترجمه و تفسیر مطلوب از قرآن قرار گیرد 2/1 8 تا 9 یك صحبت دینی به صورت درسهای مرتب گفته می شود فعلاً چند هفته است بحث درباره خدا از نظر قرآن و اسلام است از 9 تا 10 ضمن پذیرایی به چای بحث حضار شروع می شود و این قسمت به صورت یك كلاس درس آزاد اداره می شود ساعت 10 جلسه را ختم می كنیم در حالی كه غالب حضار شوق دارند باز هم بنشینند از نظر كمیت افراد در این هفته اخیر علاوه بر این كه طبق اظهار یكی از دوستان چهارده نفر صندلی نداشتند كه بنشینند و بی ریا روی فرش نشستند چند نفر از حضار می گفتند باید فكر جای وسیع تری كنید چون صحبت این جلسه چه میان بازرگانان و چه میان دانشجویان زیاد هست و عده ای مایلند شركت كنند توجه عمیق و توأم با شوق طبقه جوان را من نشانه آن می دانم كه در روش بحث و اداره جلسه روانشناسی جوانها رعایت بشود و حتی یكی از جوانان باهوش جلسه كه از خانواده روحانی است به این مطلب تصریح می كرد
به هر حال مسئله مورد نظر شما یعنی توجه به محكمات اسلام و اجتناب از نوع مسائلی كه به آن اشاره كرده اید نیز یكی از عوامل موفقیت بحثهای جلسه است جمعه پیش به دنباله اظهار علاقه آقای پروفسور شپلر رئیس قسمت اسلامشناسی دانشگاه هامبورگ از این قسمت دانشگاه بازدید كردم و با گرمی و احترام شایان تقدیر ایشان روبرو شدم و در حدود یك ساعت به زبان عربی با هم گفتگو كردیم و در پایان مذاكرات ایشان اظهار علاقه كرد كه تماس بیشتری با دانشگاه داشته باشم اگر من بر زبان آلمانی زود مسلط شوم امید است كه از این زمینه بهره برداری كافی كنم سه روز پیش آقای دكتر نیری اداره كننده قسمت فارسی رادیوی آلمان غربی به هامبورگ آمده بود و جزء برنامه اش تهیه مصاحبه ای با من بود من ابتدا فكر كردم این مصاحبه كه با رویه من كه پرداختن كار و اجتناب از پیرایه هاست چندان سازگار نیست ولی بعد با توجه به برخی جهات دیگر از جلمه تشویق مسلمانان فارسی زبان قبول كردم و مصاحبه مزبور انجام گرفت از نظر تحقیق دور از تعصب درباره اسلام شما خود خوب توجه دارید كه انجام این امر مهم باید به وسیله یك مركز تحقیقی باشد یك آن همان است كه در قم با همكاری عده ای از رفقا شروع شده است امیدوارم ادامه یابد من پیش از آن كه بحران شخصی من در قم پیش بیاید امكاناتی می دیدم كه برای این كار بودجه مستقل از شوائب تهیه گردد و پس از آمدن تهران آن پیش بینی به هم خورد در این اواخر در وضع من استقراری پیش آمده بود به نظر می رسید كه می توانم دوباره به این فكر بپردازم ولی موضوع مسافرت كه پیش آمد یكی از نگرانی های من همین حقیقت بود به هر حال یك روز كه آقای سرخه ای منزل ما بود ضمن صحبت از كارهایی كه باید برای آینده انجام گیرد از این قسمت صحبت شد و بالاخره نتیجه این شد كه در این باره فكری بكنند من لازم می دیدم فعلاً یك هزار و پانصد تومان داشته باشیم به طور متعادل ماهی صد تومان به یك یك این رفقا بدهیم و سیصد تا پانصد تومان كتابهای تحقیقی بخریم و ایشان یك قلم هزار و پانصد تومان به قم بردند و به آقای مصباح یزدی كه مسئول این گونه امور جلسه هستند و كتابهای جلسه هم فعلاً منزل ایشان است داده اند و نمی دانم برای ایشان و رفقایشان ادامه این وضع میسر است یا نه ، به هر حال ایشان نامه ای نوشته و جریان را اطلاع داده بودند و من هم ضمن تشكر از ایشان صریحاً به ایشان نوشتم كه اگر این كار شخصی نیست ولی با این حال نمی خواهم بر دوستانم تحمیلی كرده باشم و امیدوارم آقایان در حدودی كه امكاناتشان اجازه می دهد همكاری فرمایند به هر حال اگر كارهای اینجا به همین نسبت كه الان هست پیش برود دیگر كار یك نفر نیست و همانطور كه در ایران صحبت می شد باید مركز اسلامی هامبورگ به صورت مؤسسه ای درآید كه در آن تقسیم كار رعایت شود هم اكنون فقط مكاتبات داخلی آلمان مقداری قابل توجه از وقت مرا گرفته است و شما خود می دانید كه آن نوع كاوش علمی چقدر فراغت می خواهد
علاوه بر آن كه در اینجا زمینه رهبری فكری طبقه جوانان تحصیلكرده به خوبی فراهم است و وسعت این میدان نیز بر شما پوشیده نیست فكری كه در این روزها به صورت آرزو در مغز من مكرر آمده این است كه آیا می شود مرتضای عزیز با خانواده به آلمان بیاید و در اینجا با شركت یكدیگر به اجرای برنامه های مورد نظر بپردازیم اگر ساختمان مسجد تمام شود و ساختمانی كه قرار است كنار مسجد برای سكونت ما و كلاسها ساخته شود نیز درست شود هر دو خانواده با مبلغی در حدود چهار هزار و پانصد مارك می توانیم اینجا به راحتی زندگی كنیم راستش این كه رعایت حال حاج آقا مرا در طرح این فكر هم متزلزل می كند ولی خوب آرزو را می توان گفت
از كار علمی كه شروع كرده اید خیلی خوشوقتم و تأكید می كنم از درمیان گذاردن نتایج فعلی با افراد كم ظرف جداً بپرهیزید و یادتان نرود كه می خواهیم كار كنیم و آنقدر مانع سر راه هست كه دیگر نباید به دست خود مانع تراشی كنیم تفصیل این مطلب را به نامه بعد موكول می كنم
مبلغ دو هزار تومان همانطور كه فكر كرده اید مربوط به مدرسه حقانی است دفتر محاسبات رسیده است فرشها و لوازم دیگر هم رسید به آقای حائری نوشتم كه پرداخت ماه ذیقعده وارد نشده ، هزینه این ماه هم كه توسط آقای حقانی انجام شده و به ایشان پرداختم در دفتر وارد نشده و خواهش كرده بودم هریك از آقایان صورت مربوط به خودشان را بفرستند تا در دفتر وارد كنم و معلوم كنم كه بقیه حساب مدرسه كه در ذخیره بوده چیست ولی با آن كه نامه آقایان رسید صورت مزبور را فراموش كرده بودند بفرستند باز هم به آقایان خواهم نوشت و در اولین فرصت نتیجه حساب را خدمتتان خواهم فرستاد
می خواستم ضمن این پاكت ورقه جدایی خدمت حاج آقا نامه بنویسم ولی آن را خلاف ادب دیدم مستقیماً خدمتشان نامه خواهم فرستاد خدمت آقاداداش هم نامه خواهم فرستاد فعلاً سلام مرا به حضور انورشان ابلاغ فرمایید خدمت اخوی مكرم آقای آقا محمد حسن ، آقای آقا صادق ، آقای مهندس موسوی ، آقای مطهری ، آقای آقا رضی ، ، آقای قائمی ، آقای موسوی ، آقای دكتر موسوی ، آقایان شریعتمداریها ، آقای شاه چراغی ، آقای مولایی و دوستان دیگر سلام مرا ابلاغ فرمایید علی آقا را سلام برسانید و خبر موفقیت با امتیاز او را برایم بنویسید چنانچه آقای دكتر نظام را اگر از سفر آمده اند سلام برسانید یكی از دوستان آلمانی من قرآن جیبی بدون ترجمه خواسته است لطفاً یك قرآن جیبی كوچك خوش چاپ بدون ترجمه هدیه كنید و با پست زمینی ارسال فرمایید
زیاده ایام سعادت مستدام باد
ارادتمند محمد حسینی بهشتی
3/3/44