• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 421)
دوشنبه 23/5/1391 - 9:50 -0 تشکر 508881
دیدگاههاى نظرى امام خمینى (ره) در حوزه سیاست‏ خارجى

مریم السادات میرزا حسینى

پیروزى انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى (ره) تحول نوینى را در باب مسائل سیاسى ایران اعم از سیاست داخلى و خارجى به دنبال داشت. در بعد داخلى، تغییر در ساختار حكومت و نحوه‏اى اداره كشور و سپردن امور به دست مردم و در بعد خارجى و بین‏المللى، تغییر رفتارى - ارزشى كه در هر دو بعد بر مبناى اسلام ناب محمدى خلاصه مى‏شود. لذا سیاست‏خارجى ایران پس از انقلاب اسلامى به كلى با آنچه كه در رژیم گذشته جارى و سارى بود تفاوت پیدا مى‏كند. این تغییرات ناشى از رهنمودهایى است كه امام راحل در احكام و فرامین، پیامها و توصیه‏ها، مكتوبات، سخنرانیها و مصاحبه‏ها در مواضع و مواقع مختلف بیان مى‏نمودند.

دوشنبه 23/5/1391 - 10:1 - 0 تشکر 508893

مصلحت اهم در سیاست‏ خارجى; مصالح «ملت‏» یا «امت‏» ؟

آنچه كه گفته شد، چارچوبهاى كلى مصلحت‏سنجى در سیاست‏خارجى بود كه از بیان بنیانگذار جمهورى اسلامى، اهم این موارد را به دست آوردیم. اما نكته این است كه در همه مواقع، مصلحت‏یابى به این سادگى میسر نیست كه تنها با دانستن این چارچوبها و اصول، مصلحت اقوى را كه مبتنى بر یكى از این مبانى باشد، برگزینیم و اعلام دیپلماسى كنیم. چه این كه در بعضى موارد، خود همین اصول - در یك مقوله واحد - با یكدیگر تزاحم پیدا مى‏كنند. چنان كه قبلا نیز گفته شد در مرحله اول در مواقع تزاحم، حفظ «عزت‏» به عنوان یك مصلحت عالى، از ارزش بالایى برخوردار بوده و ملاك قویترى نسبت‏به سایر مصالح دارد. اما یك فرض و صورت دیگر نیز محتمل است و آن این كه اگر در خصوص مساله‏اى، عزت كشور در تزاحم با عزت جهان اسلام واقع شد و یا به یك بیان اگر مصالح ملت‏با مصالح امت تزاحم پیدا كرد، در این مقام كدام از این دو بر دیگرى ترجیح دارند؟

در زبان‏شناسى سیاسى واژه ملت‏براى مردم یك كشور با حدود جغرافیایى و مرزهاى شناخته‏شده بین‏المللى است و مراد ما از ملت نیز همین مفهوم متعارف آن است. مفهوم «امت‏» نیز علاوه بر قرآن، در فلسفه اسلامى و دیدگاههاى جامعه‏شناسانه مفاهیم مختلفى دارد. اما مقصود ما از امت، همان امت اسلامى است كه فراى مرزهاى جغرافیایى و اختلافات نژادى و زبانى و قومى، همگى مسلمان بوده و فارغ از مذهب، پیرو دین اسلام هستند. اما جواب پرسشى كه طرح شد بستگى به نوع اندیشه و مبناى فكرى پاسخ دهنده دارد.

به طور كلى به سه نظر مى‏توان در این خصوص اشاره كرد:

نظر اول

در این نظر مصالح مسلمین به هیچ وجه مورد توجه نبوده و تنها مصالح كشور مدنظر است. افراطى‏ترین پیروان این نظریه، وطن‏پرستان (اغلب سلطنت‏طلب) هستند كه اگر احیانا براى خالى نبودن عریضه سخنى هم از اسلام بگویند، بیشتر متمایل هستند تا خدمات ایران به اسلام را بیان كرده و به رخ بكشند. براى این قافله معمولا خشایار شاه، كورش، داریوش و تاریخ ایران باستان ارزشى افزون‏تر از تاریخ اسلام دارد و پر واضح است كه براى اینان اصولا تزاحمى میان مصالح ملت و امت پیش نمى‏آید و هر چه هست ملت است و وطن و كشور.

البته باید گفت كه معمولا در شرایط حساس و در «محك تجربه‏» این مدعیان وطن‏دوستى، به راحتى دست از وطن شسته و تسلیم مى‏شوند. آخرین نمونه این محك، در مساله جزایر سه‏گانه ایرانى و مشكل‏آفرینى استكبار از طریق امارات براى جمهورى اسلامى بود كه عده‏اى از این طایفه به اصطلاح وطن‏پرست در یكى از نشریات خود به خاطر اغراض سیاسى به راحتى حاضر شدند این جزایر را تقدیم كرده و از اصل، ایران را غاصب! این جزایر بدانند:

«جزیره ابوموسى، متعلق به امارات متحده عربى است. ایران، جزیره ابوموسى در مركز خلیج فارس را در سال 1971 به تصرف درآورد و بعد از آن دو جزیره تنب بزرگ و كوچك را نیز مالك شد.

ملى‏گرایان و شبه‏روشنفكران مذهبى نیز از آنجا كه به مصالح مسلمین هیچ توجهى ندارند، داخل در همین گروه هستند تفاوت این طایفه با وطن‏پرستان و سلطنت‏طلبان، جلوه مذهبى و دینى این گروه است و درست‏به همین جهت از وطن‏پرستان به عنوان اصحاب افراطى این نظر یاد كردیم. كم‏رنگى و عدم تعمیق در مبانى دینى از یك سو و شدت روحیه ملى‏گرایى از سوى دیگر موجب شده است تا در سیاست‏خارجى این گروه نیز جایى براى مصالح مسلمانان باقى نماند. بروز اختلاف میان سران دولت موقت و پرچمداران نهضت اسلامى در اوایل انقلاب (به خصوص در مساله سیاست‏خارجى و رابطه با امریكا) دقیقا ناشى از همین تفكر و نظر بود. حضرت امام در چند مورد به این خصوصیت ملى‏گرایان - یعنى در نظر نداشتن مصالح مسلمین - اشاره كرد و در جایى مى‏گویند:

«. . . و ملى‏گرایان بى‏خبر از اسلام و مصالح مسلمین را از خود برانید كه ضرر ایشان بر اسلام از ضرر جهانخواران كمتر نیست. اینان اسلام را وارونه نشان مى‏دهند و راه را براى غارتگرى باز مى‏كنند.

نظر دوم

طرفداران این نظریه از نیروهاى درون نظام بوده و نسبت‏به سیاست‏خارجى یك نگرش عملگرا (پراگماتیك) دارند. از نظر این گروه مصالح امت اسلامى محترم مى‏باشد ولى مصالح كشور مقدم است. بر طبق این نظر همین كه ما بتوانیم در كشور خودمان قوانین اسلامى را تحت نظر ولى فقیه پیاده كنیم، كافى است. در بعد بین‏الملل ما مسئول حل مشكلات كشور خودمان هستیم نه مسئول رفع معضلات همه مسلمین و البته اگر در مواردى توانستیم و برایمان مقدور بود و ضررى هم به مصالح كشورمان وارد نمى‏آمد، كشورهاى دیگر مسلمان را دستگیرى و یارى نموده و در مجامع بین‏الملل همواره (در شرایط بى‏ضررى براى كشور) مدافع آنان خواهیم بود. بنابراین در این نظریه مصالح كشور در اولویت‏بوده و رعایت مصالح مسلمین بیشتر در همین دلسوزى و همدردى با آنان خلاصه مى‏شود.

نظر سوم

این نظر كه در واقع باید آن را فراتر از یك نظر و تئورى، یك دكترین نامید، دكترین حضرت امام در سیاست‏خارجى است. با توجه به آنچه در كلام و عمل امام مشاهده مى‏كنیم، ایشان گسترش نفوذ اسلام در كل جهان را به عنوان یك وظیفه و راهبرد بزرگ در سیاست‏خارجى در نظر داشتند و همواره مصالح اسلام و مسلمانان (مصالح امت) را بر مصالح ملت - در شرایط تزاحم - اولویت مى‏دادند. البته این اولویت، یك شرط مهم و اساسى دارد و آن این كه اگر آن ملت و كشور به عنوان الگو و سردمدار جهان اسلامى قرار داشت و در این شرایط موجودیت و هستى این الگو - كه در فرهنگ سیاسى اسلام از آن به «ام‏القرى‏» تعبیر مى‏شود - به خطر افتاد; مصالح ام‏القرى استثنائا بر مصالح امت اولویت دارد و نه تنها ام‏القرى، كه سایر مسلمانان و كشورهاى مسلمان نیز باید مساعدت كنند تا بیرق دار امت اسلام دچار تزلزل نشده و نابود نگردد.

بنابراین نظر، كشور ام‏القرى نیز در مقابل مسائل و مشكلات جهان اسلام كه به تصریح قرآن «امت واحده‏» هستند، مسئول بوده و باید به حل مشكلات انسان مبادرت ورزند، حضرت امام این وظیفه را به عنوان یكى از اصول همیشگى سیاست‏خارجى ایران چنین بیان مى‏دارند:

«ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشكلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست‏خارجى خود بدانیم. ما اعلام مى‏كنیم كه جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و كشور ایران به عنوان یك دژ نظامى، نیاز سربازان اسلام را تامین و آنان را به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روشهاى مبارزه علیه نظامهاى كفر و شرك آشنا مى‏سازد.

بنابراین كشورى مثل ایران كه پیشتاز جبهه اسلام در مقابل جبهه كفر است، باید در شان یك كشور ام‏القرى از نیروى دفاعى قوى برخوردار باشد و به مقدار نزلت‏سرپرستى و سردمدارى امت اسلام، بنیه اقتصادى قوى و مستحكمى داشته باشد.

نكته‏اى كه در این بحث وجود دارد این است كه اگر این فرض را بپذیریم كه «ام‏القرى‏» باید این چنین خصوصیاتى داشته باشد و وظایف مشخصى در قبال كل امت دارا باشد و از طرفى همه امت نیز در قبال آن شكور و مسئول هستند، آنگاه این مساله مطرح مى‏شود كه حال، «ام‏القرى‏» چه كشورى است و این كه شما (ایران) ادعا مى‏كنید ام‏القرى هستید، بر چه مبنا و دلیلى این سخن را مى‏گویید.

همانطور كه مى‏دانیم امام خمینى انقلاب اسلامى را در كشور ایران رهبرى و به ثمر رساند كه از بسیارى جهات با انقلابهاى دیگر متفاوت است‏یكى از تفاوتهاى مهم این انقلاب نگاه جهانى آن بخصوص مهم بودن سرنوشت همه مسلمانان جهان و توسعه اسلام در جهان از دیدگاه بنیانگذار آن بوده است. لذا امام كشور ایران را مركزى براى توسعه و نشر اسلام و ماءمن و مفر مسلمانان جهان مى‏دانستند و در واقع یكبار دیگر طنین لا اله الا الله از بام ایران برخاست و از دید حضرت امام و ملت مسلمان ایران و بسیارى از مسلمانان جهان كشور ایران امروز، ام‏القرى (مادر) همه مسلمانان به شمار مى‏رود و تشخیص و تعیین مصلحت در یاست‏خارجى با این دیدگاه در مورد ایران بسیار متفاوت خواهد شد تا اینكه صرفا آن را كشور ایران و محدود به منافع ملت ایران قلمداد كنیم. از طرفى بسیارى از رهبران در كشورهاى دیگر نیز داعیه رهبرى امت اسلامى را دارند و كشور خود را ام‏القرى مسلمانان مى‏دانند و خود را شریك در سرنوشت دیگر مسلمانان و دلسوز به مصالح آنان مى‏دانند نظیر رهبران كشور عربستان (بخصوص خاندان آل سعود كه از زمان به قدرت رسیدنشان این ادعا را دارند) ، صدام در عراق و ملك حسین متوفى (شاه سابق اردن و حتى سابقا كشور پاكستان، و لذا مى‏خواهیم بدانیم راه شناسایى ام‏القراى واقعى از ام‏القراهاى ادعایى چه بوده و در حقیقت ویژگیهاى ام‏القرى چه مى‏باشد تا براساس آن، به تشخیص صحیح نائل آییم.

دوشنبه 23/5/1391 - 10:7 - 0 تشکر 508894

ویژگیهاى ام‏القرى



در قرآن كریم شهر مكه موصوف به صفت ام‏القرى گشته و به پیامبر اكرم از جانب خداوند فرمان داده شده است تا مردم ام‏القرى و اطراف آن را انذار كند (از خدا بترساند) :


«و كذلك اوحینا الیك قرآنا عربیا لتنذر ام‏القرى و من حولها»


در این كه بیت‏الله الحرام و بلدالحرام یعنى سرزمین مكه برترین مكانهاى روى كره زمین است، جاى هیچ تردیدى نیست و اساسا اگر سرزمین مكه از مكانهاى دیگر برتر نبود خداوند خانه خود را در آنجا بنا نمى‏كرد و جهت قبله دین خاتم خود را به آن سو قرار نمى‏داد. اما برخى با استناد به همین آیه كریمه، هم اكنون ام‏القرى - در مفهوم خاص سیاسى‏اش - را به دولت و جغرافیاى سیاسى فعلى آن سرزمین تسرى مى‏دهند و بعضى از هموطنان نیز «اخبارى‏گونه‏» نسبت‏به این كه ایران را ام‏القراى جهان اسلام بدانیم، حساس هستند. غافل از اینكه اولا مقصود از ام‏القرى در چنین مباحث، مسئول بودن و مسئولیت داشتن یك كشور در مقابل كل امت اسلام است. ثانیا این معنى از ام‏القرى كه در واقع نوعى پیش‏قراولى امت اسلام است، ویژگیها و خصوصیاتى دارد و به صرف ادعا نمى‏توان یك كشور را ام‏القرى نامید. از میان این خصوصیات و ویژگیها به مهمترین آنها اشاره مى‏كنیم.


1- رهبرى و نظام حكومتى


همچنان كه قبلا گفتیم از وظایف بزرگ حكومت اسلامى هدایت مردم به سوى سعادت حقیقى و اجراى احكام و حدود الهى مى‏باشد. بنابراین بدیهى است كه راهبر و حاكم این حكومت - كه رهبر جهان اسلام نیز خواهد بود - مى‏بایست اطلاع دقیقى از مبانى دینى و احكام شریعت داشته باشد. به همین جهت رهبرى واقعى حكومت اسلامى شایسته كسى است كه هم اطلاعات عمیق دینى داشته و هم بالاترین تدبیر و قوه مدیریت را دارا باشد. نظریه‏هاى صائب و تصمیم‏گیریهاى دقیق در شرایط حساس و بحرانى جهان اسلام، مى‏تواند بسیار راهگشا باشد. همچنین داشتن روحیه‏اى «وحدت‏گرا» كه نتیجه آن مى‏تواند به «همگرایى اسلامى‏» و «وحدت امت‏» بینجامد و دورى جستن از اندیشه‏هاى آن مى‏تواند به «همگرایى اسلامى‏» و «وحدت امت‏» بینجامد و دورى جستن از اندیشه‏هاى افراطى فرقه‏اى - مذهبى كه ضد وحدت است، از خصوصیات و ویژگیهاى برجسته یك رهبر نمونه كشورى است كه مى‏خواهد (یا مى‏تواند) ام‏القرى جهان اسلام قلمداد شود.


حال تصور كنید در كشورهایى كه ملاك حكمرانى حاكمان، لیاقت و شایستگى اسلامى نبوده و ملاكهایى چون خون و ژن و نظام موروثى براى حكومت مطرح مى‏باشد و از دیگر سو حاكم و حكمرانان آن كشور كمترین اطاعتى از اصل دین و شریعت (فارغ از نوع مذهب) ندارند; آیا به راستى چنین حكومتهایى مى‏توانند حكومت اسلامى واقعى تلقى شوند; چه رسد به اینكه ام‏القرى باشند.


یا اگر نظام حكومتى براساس ملاكهاى كشورهاى غربى (مثل زور و كودتا توسط نظامیان) باشد و یا رؤساى آن حكومتها مشروعیت‏خود را - به تمامى - از طریق دموكراسیهاى لیبرال هدایت‏شونده! غربى به دست آورده و در عین حال كمترین اطلاعى از دین و مسایل دینى نداشته و حتى تمامى تحصیلات خود را در كشورهاى غیراسلامى و در رشته‏هاى غیردینى غرب گذرانده باشند; آیا چنین اشخاصى مى‏توانند مصالح واقعى جامعه خود و مصالح امت اسلام را شناسایى كرده و مفاسد آن را دفع نمایند؟ آیا به راستى چنین افرادى مى‏توانند راهبرد وحدت اسلامى را ترسیم و همگرایى مذاهب مختلف و متنوع اسلام را موجب شده و جبهه مستحكمى در مقابل جبهه كفر به وجود آورند؟ قطعا در نزد هر صاحب خردى پاسخ به این پرسش منفى خواهد بود. بنابراین در نظر گرفتن نظام حكومتى و ساز و كار به قدرت رسیدن حاكم، یكى از معیارهاى راهگشا در تشخیص حكومت مقتدر و شایسته اسلامى است و باید دید كه حاكم آن كشور لیاقت، شایستگى و شانیت ریاست ام‏القرى را دارد یا خیر؟


2-رعایت‏ حدود و حفظ شعائر اسلامى در جامعه


بدون شك جوامعى كه در حفظ شعائر اسلامى به حداقل بسنده مى‏كنند و بعضا حتى در سطح جامعه و رسانه‏هاى عمومى آن كشور فساد علنى و رفتارهاى آشكار دیده مى‏شود، شایستگى سیادت جهان اسلام كه مى‏بایست‏به سوى فضیلت و معنویت‏حركت كند را ندارند و قطعا چنین كشورهایى نمى‏توانند الگوى امت‏براى رسیدن به فضایل اخلاقى و اجتماعى گردند. بنابراین معیار، كشورى بیشترین لیاقت و شایستگى ام‏القرى بودن را دارد كه بیشترین پایبندى به اصول دینى را داشته و این اصول را در سطح جامعه خود پیاده كرده باشد.


3- شجاعت و شهامت كفرستیزى


ام‏القراى جهان اسلام به واسطه مسئولیت‏سنگینى كه در نجات مظلومان و محرومان و ستمدیدگان مسلمان دارد، مى‏بایست‏شهامت و جسارت برخورد با مستكبران و زورگویان را داشته باشد. كشورهایى كه در عمل نشان داده‏اند كه زیر یوغ بندگى مستكبران هستند، چگونه مى‏توانند داعیه نجات امت اسلامى را داشته باشند، بدون تردید كشورهایى كه بیشترین ملاطفت را با دشمنان درجه یك اسلام دارند، نمى‏توانند و نخواهند توانست‏حتى براى مسلمانان دلسوزى كرده و از محرومین دردى را دوا كنند.


4- دفاع از حدود و ثغور اسلام در مجامع بین‏المللى


یكى از وظایف مهم ام‏القرى اسلامى صیانت از حیثیت و هویت اسلام در جهان است. ام‏القرى بایستى نسبت‏به مسائل و اعتبار و خدشه وارد شدن به اصول و مقدسات اسلام حساس بوده و در مقاطعى كه دشمنان اسلام قصد ضربه‏زدن به اصول و مقدسات آن را دارند ساكت ننشیند و به هر وسیله ممكن از آن دفاع كند و فرصت هر نیت پلیدى را در نطفه خفه نماید و یا در صورت بروز آن به بهترین نحو آن را در مجامع بین‏المللى مطرح كرده و ریشه آن را بخشكاند. همان طورى كه مشاهده كردیم در قضایاى مختلفى كه براى اسلام و مسلمین و قرآن كریم پیش‏آمد بسیارى از كشورها و رهبران آنها كه داعیه رهبرى امت اسلام را دارند یا سكوت كامل كرده و یا تحرك اندكى از خود نشان داده و یا به طریقى با عاملان اهانت از در سازش برآمدند نظیر قضیه فلسطین، كتاب توطئه آیات شیطانى و قتل عام مردم مسلمان بوسنى و. . . در حالى كه در تمام عمر امام فلسطین یكى از دغدغه‏هاى اصلى ایشان بوده و هنوز هم جمهورى اسلامى ایران بزرگترین مدافع حقوق فلسطینیان در جهان است و در قضیه توطئه كتاب آیات شیطانى نیز امام با شهامت و صلابت كامل این توطئه را خنثى كرد (كه جاى بحث مفصلى دارد) و حكم ارتداد و اعدام سلمان رشدى را صادر كردند و در سایر موارد نیز جمهورى اسلامى ایران همواره مدافع اسلام و مسلمانان به هر طریق ممكن بوده و هست.


5- تلاش در جهت اشاعه احكام و فرهنگ غنى اسلام


یكى دیگر از ویژگیهاى ام‏القرى تلاش براى معرفى و اشاعه احكام، قوانین، فرامین، و فرهنگ دین مبین اسلام در جهان به شیوه‏هاى مختلف و در مناسبتهاى مختلف مى‏باشد كه بایستى تلاش شود تا از طریق گفتگو، مفاهمه، تبلیغات، تاءلیف قلوب و. . . كامل بودن و سعادت بخش بودن آن را به جهانیان شناساند و مهمترین ابزار در این راه فرهنگ اسلامى مى‏باشد كه متاسفانه تا كنون كشورهاى اسلامى عملكرد چندان رضایت‏بخشى در این زمینه نداشته‏اند و تبلیغات غریبان بر آنها اثر گذاشته به جاى صدور فرهنگ اسلامى، یا آن را به كلى فراموش كرده و یا به صورت خیلى كمرنگ به آن عمل كرده‏اند و به جاى آن فرهنگ غرب را با آغوش باز پذیرا شدند فقط در بعد از انقلاب اسلامى و رهنمودهاى امام مبنى بر صدور انقلاب بوسیله فرهنگ و تبلیغات فرهنگى یكبار دیگر نام اسلام در جهان زنده شد و تمام هم ایشان همین مساله بود. در سالهاى اخیر هم ریاست جمهورى اسلامى ایران در پاسخ به نظریه هانتینگتون مبنى بر برخورد تمدنها كه نه تنها مورد استقبال جهانیان قرار نگرفت‏بلكه باعث ناخرسندى بسیارى از دانشمندان و جامعه شناسان جهانى قرار گرفت، نظریه گفتگوى تمدنها را ارائه كردند كه علاوه بر اینكه فطرتهاى سالم و پاك دنیا آن را پذیرفتند سازمان ملل متحد از آن استقبال كرده و سال 2000 را سال گفتگوى تمدنها نامیدند و كنفرانس سران كشورها را به این مناسبت تشكیل دادند كه باز هم افتخارى براى مسلمانان و ایرانیان شد كه اساس و مبناى این نظریه رهنمودهاى نجات‏بخش قرآن كریم و اسلام عزیز و امام راحل بود.


6- دارا بودن توانمندیهاى ژئوپولتیك و راهبردى


این معیار اگر چه به عنوان یك شرط مجرد چندان قابل توجه نیست اما به عنوان یك امتیاز بسیار حائز اهمیت است. كشورهایى كه داراى جمعیت و نیروى انسانى اندك و مساحت ناچیزى هستند یا از اهمیت ژئوپولتیك ضعیفى برخوردارند، خواه‏ناخواه قابلیت و استعداد لازم را براى سازماندهى امت اسلامى و جهان اسلام نداشته و یا حداقل مى‏توان گفت كه با مشكل مواجه خواهند شد و در مواجهه با دشمنان بسیار آسیب‏پذیر خواهند بود.


آنچه كه گفته شد مهمترین خصوصیات و ویژگیهایى است كه به واسطه آنها یك كشور، استعداد و توانایى و قابلیت ام‏القرى بودن را پیدا مى‏كند. بنابراین مى‏توانیم این نتیجه را بگیریم كه ام‏القرى بودن یك كشور، بستگى به تحقق این شرایط و ویژگیها دارد و لذا مى‏تواند ثابت و همیشگى نباشد: با این توضیح كه یك كشور ممكن است در یك زمان ام‏القرى باشد و در زمانى دیگر لایق این منصب نباشد. نتیجه این كه ام‏القرى در یك نسل به نسل دیگر به ارث نمى‏رسد، مگر این كه صفات و شرایط نیز به نسل بعدى منتقل شده و به ارث رسیده باشد و آن كشور همچنان به لحاظ معیارهایى كه گفته شد برجستگى و شایستگى ام‏القرى بودن را داشته باشد.


با عنایت‏به توضیحاتى كه در رابطه با ام‏القرى بودن كشورى ارائه شد مى‏توان این نتیجه را گرفت كه از زمان پیدایش انقلاب اسلامى به رهبرى امام تا كنون كه چند سال از رحلت ایشان مى‏گذرد مشخصه‏هاى ام‏القرى به طور كامل فقط در كشور ایران وجود داشته و بس. امیدواریم كه براى همیشه مدافع مظلومین و موطن امید مسلمانان باقى بماند زیرا هر فكر و ایده و مكتبى نیاز به محافظانى دارد كه آن را حفظ كرده، توسعه داده تثبیت نمایند و براى این امر حتما بایستى یك پایگاه فیزیكى نیز وجود داشته باشد تا به وسیله آن برنامه توسعه و اشاعه و یارى مسلمانان و محرومین صورت گیرد كه از آن پایگاه به ام‏القرى تعبیر مى‏شود لذا در نظر گرفتن مصالح و منافع آن پایگاه براى بقاى آن الزامى است و حفظ و صیانت از ام‏القرى عین مصلحت اسلام است‏با این توصیف هیچگونه تضادى بین منافع و مصالح مردم (كشور ایران) به عنوان ام‏القرى و مصالح و منافع اسلام وجود ندارد.


براى هر چه بیشتر روشن شدن موضوع باز هم از كلام امام بهره مى‏گیریم:


«روابط خارجى ما براساس حفظ آزادى، استقلال و حفظ مصالح و منافع اسلام و مسلمین است‏» .


امام با قاطعیت تمام حفظ مصالح و منافع مردم را از وظایف غیر قابل انكار خویش تلقى مى‏كنند:


«سیاست ما همیشه بر مبناى حفظ آزادى و استقلال و حفظ منافع مردم است كه این اصل را هرگز فداى چیزى نمى‏كنیم‏» .


امام هدف از تشكیل حكومت را فقط براى تامین منافع و مصالح مردم مى‏دانند و قبل از پیروزى انقلاب در پاسخ به سؤالى، هدف از تشكیل حكومت را اینگونه بیان مى‏فرمایند:


«حكومت آینده هیچ تعهدى جز در برابر ملت و حفظ منافع و مصالح آنها ندارد» .


بنابراین مى‏توان این نتیجه كلى را گرفت كه مصلحت در سیاست‏خارجى اول مصلحت اسلام است‏بعد مصلحت مردم یا منافع ملى البته در مورد مصلحت اهم اسلام همانطورى كه در مقدمه فصل بیان شد كسانى مى‏توانند این مساله را درك و هضم نمایند كه دیدگاه امام را براساس اسلامى و مفاهیم و اهداف اسلامى درك كنند در خارج از این چارچوب هیچگاه نمى‏توانند این اولویت را بپذیرند. مورد دیگرى كه به نظر مى‏رسد توضیح داده شود این است كه مصلحت اسلام خود در واقع مصلحت مردم مى‏باشد یعنى اسلام به خودى خود نیازى به مصلحت ندارد و مكتب اسلام براى سعادت و خوشبختى انسانها برنامه تعریف كرده است در نهایت صلاح اسلام مصالح و منافع براى سعادت بشر است و امام به این وجه مستتر در مكتب اسلام توجه كرده و در تشخیص مصلحت اهداف بلندمدت را مدنظر دارند و خود را مامور سعادت همه انسانها مى‏دانند نه فقط سعادت مردم كشورى خاص مثل ایران.


دوشنبه 23/5/1391 - 10:8 - 0 تشکر 508895

خشونت‏ سیاسى در عرصه بین‏المللى و اندیشه صدور انقلاب



همان طورى كه در طول تحقیق و به مناسبتهاى مختلف و با شیوه‏ها و الفاظ مختلف توضیح داده شد، مهمترین هدف امام خمینى در مبارزه با ظلم و ستم و در پیروزى رساندن انقلاب نجات اسلامى بود كه توسط رژیم منحط پهلوى و با برنامه‏ریزیها و تبلیغات آنها قرار بود كه از جامعه ایران رخت‏بربندد و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران از آنجا كه امام به عنوان یك مسلمان رسالت‏خویش را تبعیت از پیامبر اسلام در توسعه و نشر تعالیم نجات‏بخش اسلام قرار داده بودند همواره تلاش مى‏كردند كه یكبار دیگر اسلام را در سراسر جهان معرفى و از نو احیا كنند. اسلامى كه با تلاش دشمنان و تبلیغات استعمارگران در مدت زمان طولانى فقط اسمى از آن باقى مانده بود و مذهب و مكتب، و عملكرد آن هم در اغلب كشورها وسیله‏اى شده بود در خدمت استكبار و استعمار مسلمانان. هدف امام جایگزین كردن اسلام ناب محمدى به جاى اسلام امریكایى بود كه این هدف را تحت عنوان صدور انقلاب مطرح كردند و یكى از آرزوهاى بزرگ ایشان صدور كامل انقلاب و ارزشها و قوانین اسلامى بود.


در این مجال كوتاه با توجه به گسترده‏بودن ابعاد صدور انقلاب، بررسى صدور انقلاب از دیدگاه امام كاملا میسر نمى‏باشد. در این بررسى سعى شده است‏به یكى از جنبه‏هاى صدور انقلاب كه با اهمیت مى‏باشد و شبهاتى هم در اذهان مردم به وجود آورده است و گاهى دشمنان انقلاب براى معرفى چهره‏اى بد از انقلاب و امام آن را دستاویز قرار مى‏دهند و همچنین به مناسبت اینكه بحث‏خشونت‏سیاسى، گفتگوى تمدنها و مفاهمه بحث مطروحه روز جامعه ما مى‏باشد بپردازیم.


حضرت امام شخصیتى بسیار مهربان و رئوف بود و چهره‏اى پر عطوفت داشت و رافت و لطافت همیشه و در همه حال در چهره و بیان ایشان هویدا بود و جاذبه‏اى خاص در رخسارشان وجود داشت، لبریز از دوستى و محبت و شفقت‏به مردم. هرگز مانند بسیارى از رهبران كه به هنگام خشم و ناراحتى برمى‏آشفتند و فریاد مى‏زدند نبودند در بدترین حوادث با آرامش و طماءنینه صحبت مى‏فرمودند لذا نشان دادن چهره‏اى خشن و مستبد از ایشان توسط دشمنان اسلام و شیطان بزرگ امریكا ظلم بزرگى در حق این رادمرد بزرگ جهان است. عملكرد و شخصیت ایشان در طول زندگى‏شان، تئورى بعضى افرادى كه معتقد هستند بایستى براى معرفى و صدور انقلاب و یا احیاى ارزشهاى اسلامى به هر وسیله‏اى متكى شد را رد مى‏كنند و هرگز توقع نداشتند به زور و اجبار دیگران را پیرو و دنباله‏رو انقلاب اسلامى كنند. همان طورى كه در تثبیت نظام جمهورى اسلامى ایران با وجودى كه مى‏دانست هر آنچه ایشان بپسندند مردم ایران نیز لبیك مى‏گویند ولى هرگز نخواست‏حق انتخاب را از مردم بگیرد و اراده آنان را سلب نماید، لذا مى‏بینیم آن را به رفراندم گذاشته و بیش از 98% مردم با انتخاب و اختیار خود به استقرار جمهورى اسلامى راى مثبت دادند. كسى كه به خود اجازه نمى‏دهد اختیار از كسانى كه در قلوب آنان قرار دارد بگیرد چگونه ممكن است در سیستم جهانى براى صدور انقلاب متوسل به زور و خشونت گردد.


امام اعتقاد كامل به آیه شریفه لااكراه فى دین داشته و معتقد بودند با معرفى چهره و عملكرد واقعى اسلام و قوانین آن سعى شود تا جهانیان به لحاظ قابلیت ذاتى كه در اسلام وجود دارد به آن تمایل پیدا كنند.


امام براى احیاى ارزشهاى اسلامى ابتدا حتى با رژیم شاه نیز متوسل به خشونت نشده‏اند ایشان ابتدا به پند و اندرز و توصیه به شاه و دولتمردانش پرداختند و به آنها توصیه مى‏كردند كه به اصلاح سیستم بپردازند و عظمت و اقتدار مردم مسلمان ایران را حفظ كنند. لذا در این بررسى گزیده‏هایى از فرمایشات امام در رابطه با صدور انقلاب فارغ از هر گونه اعمال زور و خشونت و از طریق راههاى مشروح تحلیل مى‏گردد.

دوشنبه 23/5/1391 - 10:9 - 0 تشکر 508896

فرهنگ مهمترین وسیله انتقال پیام



مى‏توان گفت امام اولین كسى است كه باب گفتگوى تمدنها و فرهنگها را گشودند و به آن ارج مى‏نهادند و آن را مهمترین ابزار براى تفاهم و ارتباط مى‏دانستند لذا معتقد بودند كه براى صدور انقلاب بایستى كار فرهنگى كرد همانطورى كه همه مى‏دانیم هرگز كار فرهنگى نمى‏تواند با خشونت همراه باشد.


همانطورى كه مى‏دانیم كسانى یا كشورهایى كه مى‏خواهند فرهنگشان را به دیگران تحمیل كنند از ابزارهایى استفاده مى‏كنند كه كاملا مقابل خشونت و نهى‏كننده آن هستند و سعى مى‏كنند با بهتر جلوه‏دادن فرهنگ و اندیشه خود و اثبات برترى فرهنگشان با استفاده از جاذبه‏هاى آن فرهنگ، دیگران را به دنبال خود بكشانند و براى این كار سعى مى‏كنند بر قلب و روح و فكر و اندیشه افراد تسلط پیدا كنند كه این امر هرگز با زور و خشونت قابل تحقق نیست. ایجاد ترس و رعب و وحشت افراد را منزجر و بى‏میل مى‏نماید. حضرت امام مى‏فرمایند:


«ما كه مى‏گوییم انقلاب را مى‏خواهیم صادر بكنیم مى‏خواهیم این مطلب را همین معنایى كه پیدا شده، همین معنویتى كه پیدا شده است در ایران همین مسائلى كه در ایران پیدا شده مى‏خواهیم صادر بكنیم. ما نمى‏خواهیم شمشیر بكشیم و تفنگ بكشیم و حمله بكنیم ما مى‏خواهیم انقلاب فرهنگى‏مان را انقلاب اسلامى‏مان را به همه كشورهاى اسلامى صادر بكنیم و اگر این انقلاب صادر شد مشكل حل است‏» .


حضرت امام معتقدند اگر اسلام آن طورى كه هست و آن طورى كه در قرآن و احكام اسلامى بیان شده است معرفى شود در كشورهاى اسلامى بخصوص در جمهورى اسلامى پیاده شود، جایگاه خود را پیدا خواهد كرد و نیازى به توپ و تانك ندارد.


«ما مى‏گوییم اسلام را مى‏خواهیم صادر كنیم معنایش این نیست كه ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالك دیگر یك همچو چیزى نه گفتیم و نه ما مى‏توانیم اما اینكه مى‏توانیم به وسیله دستگاههایى كه داریم به وسیله همین صدا و سیما به وسیله مطبوعات به وسیله گروههایى كه به خارج مى‏روند اسلام اگر آن طورى كه هست معرفى بشود مورد قبول همه خواهد شد آن چیزى كه با ارشاد حاصل بشود قلب مردم را برمى‏گرداند و این كار این هنر از اسلام برمى‏آید و این هنر از احكام اسلام مى‏آید نه با یك توپ و تانك بخواهد كار بكند. »


از نظر حضرت امام هدف اصلى هدایت و اصلاح است لذا اگر هیات حاكمه به چنین اصلاح و ارشادى مبادرت ورزید هدف تحقق یافته است و تنها در صورت تخطى هیات حاكمه از ارزشها و مبانى اسلامى است كه انقلاب علیه آنها را جایز مى‏داند.


امام در مورد بكاربردن خشونت و اسلحه و استفاده از زبان و منطق گفتگو و علم در خدمت‏به بشریت مى‏فرمایند:


«ما امیدواریم كه بشر به رشدى برسد كه مسلسلها را به قلم تبدیل كند. آن قدرى كه قلم و بیان در خدمت‏بشر بوده است مسلسلها نبوده است. »


در جاى دیگر باز هم در رد خشونت و اهمیت تبلیغ و دعوت درست مى‏فرمایند:


«ما كه مى‏گوییم مى‏خواهیم انقلابمان را صادر بكنیم مى‏خواهیم با شمشیر باشد بلكه مى‏خواهیم با تبلیغ باشد مى‏خواهیم تبلیغات گسترده‏اى را كه كمونیستها و دیگران بر ضد اسلام مى‏كنند با تبلیغات صحیح خنثى بكنیم و بگوییم كه اسلام همه چیز دارد»

دوشنبه 23/5/1391 - 10:10 - 0 تشکر 508897

هدف از صدور انقلاب بیدارى دولتها و ملتها



«اینكه مى‏گوییم باید انقلاب به همه جا صادر بشود این معناى غلط را از آن برداشت نكنند كه ما مى‏خواهیم كشورگشایى كنیم. ما همه كشورهاى مسلمین را از خودمان مى‏دانیم همه كشورها باید در محل خودشان باشند ما مى‏خواهیم این چیزى كه در ایران واقع شده و خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند و دست آنها را از مخازنشان كوتاه كردند این در همه ملتها و در همه دولتها بشود. آرزوى ما این است معناى صدور انقلاب ما این است كه همه ملتها بیدار بشوند و خودشان را از این گرفتارى كه دارند و از این تحت‏سلطه‏بودنى كه هستند و از اینكه همه مخازن آنها دارد به باد مى‏رود، خودشان به نحو فقر زندگى مى‏كنند، نجات بدهند» .


«بارها گفته‏ام ما با كسى جنگ نداریم. امروز انقلاب ما صادر شده است. همه جا اسلام است و مستضعفین به اسلام چشم دوخته‏اند باید با تبلیغات صحیح اسلام را آنگونه كه هست‏به دنیا معرفى نمایید وقتى ملتها اسلام را شناختند قهرا به آن روى مى‏آورند و ما چیزى جز پیاده شدن احكام اسلام در جهان نمى‏خواهیم‏» .


امام در بیان موضع اسلام در رد خشونت و اعتقاد ارزش اسلام به اراده و خواست انسانها مى‏فرمایند:


«اسلام دیكتاتورى نیست، آن كه دیكتاتور است مسلم نیست‏» .


حضرت امام با نصایح خود به حاكمان كشورهاى اسلامى و دعوت آنها به بكاربردن گرفتن خط مشى صحیح و حاكمیت‏بخشیدن به احكام الهى ابتدا به انقلاب زبرین (در هیات حاكمه دول اسلامى) تاكید داشتند و در صورت عدم درایت‏حاكم اسلامى انقلاب را تنها راه نجات ملل مسلمان و شرطى اساسى براى تحقق ارزشهاى اسلامى مى‏دانستند.


هدف امام از صدور انقلاب ابتدا بیدارى و تغییر افكار و اذهان مردم بود تا از زیر بار ظلم خارج گردند. و همواره در صحبتهایشان به روشنگرى دین اسلام مى‏پرداختند و جامعیت دین اسلام را بیان مى‏كردند تا از طریق بیان و ماهیت واقعى اسلام آن را به دنیا عرضه داشته و صدور انقلاب را محقق سازند.


«مكتب اسلام همزمان با این كه به انسان مى‏گوید خدا را چگونه عبادت كن به او مى‏گوید چگونه زندگى كن و روابط خود را با سایر انسانها باید چگونه تنظیم كنى و حتى جامعه اسلامى با سایر جوامع باید چگونه روابطى داشته باشد. هیچ حركت و عملى از فرد و یا جامعه نیست كه اسلام در مورد آن حكمى مقرر نكرده باشد. من امیدوارم كه حكومت اسلامى در ایران تشكیل بشود و مزایایى كه در حكومت اسلامى هست‏بر بشر روشن گردد تا بشریت‏بفهمد كه اولا اسلام چگونه است و روابط بین حكومتها و ملتها چه روابطى است و طرز اجراى عدالت‏به چه صورت است و شخص اول مملكت در زندگى با رعیت هیچ فرقى ندارد. »


حضرت امام صدور انقلاب را یك رسالت دینى براساس سیره پیامبر (ص) مى‏دانند:


«ما كه نهضت كردیم براى اسلام نهضت كردیم. نهضت‏براى اسلام نمى‏تواند محصور باشد. نهضت‏براى اسلام همان دنباله نهضت انبیا است. نهضت انبیا براى یك محل نبوده است. پیغمبر اكرم (ص) اهل عربستان است لكن دعوتش مال عربستان نبوده، محصور نبوده به عربستان، دعوتش مال همه عالم است‏» (46)


«امیدوارم كه موفق بشوید به این كه اسلام را در همه كشورهاى اسلامى و حقایق اسلام را در همه دنیا پیاده كنید. »

دوشنبه 23/5/1391 - 10:11 - 0 تشکر 508898

حج ابزارى مهم در دستیابى به اهداف سیاست‏ خارجى اسلام



بنابر فرمانى كه در آیه سوم مباركه‏التوبه این‏گونه از طرف خداوند به نبى‏اكرم (ص) ابلاغ شده است «و اذان من‏الله و رسوله الى‏الناس یوم الحج الاكبر ان‏الله برى‏ء من‏المشركین و رسوله‏»


همچنین به ابراهیم خلیل‏الله (ع) خطاب مى‏شود كه مردم را به حج‏بخوان تا براى شهود منافع خود از همه اقشار بیایند. این منافع منافع جامعه است منافع: سیاسى، اجتماعى و فرهنگى بیایند و ببینند تو كه بر آنان پیغمبرى عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا تقدیم كردى همه ذریه آدم باید به تو اقتدا كنند ببینید كه چگونه بتها را شكستى و آن چه جز خداوند بود به دور افكندى.


سالها و یا شاید قرنها بود كه این كنگره عظیم سیاسى - اجتماعى - عبادى كه مى‏توانست تمام اهداف مكتب اسلامى را جامه عمل بپوشاند فقط جنبه عبادى فردى پیدا كرده بود و رسالت واقعى آن كه اعتقاد واقعى به خدا و دورى از هر گونه شرك و چندخدایى و تشریك مساعى و رفع مشكلات مسلمین بود به فراموشى سپرده شده بود تا اینكه یك بار دیگر خمینى بت‏شكن وارد مسائل دنیاى اسلام شد و رسالت این روز را در اعمال و اقوال و نوشته‏هایش به جامعه اسلامى گوشزد كرد.


امام خمینى در حج‏سال 1362 ه. ق سنت پیامبر را احیا كرد و از این كنگره بزرگ اسلامى به عنوان مهمترین ابزار سیاست‏خارجى و بهتر بگویم سیاست‏خارجى اسلام استفاده كرد امام در این چند سال آخر عمر پربركت در پیامهاى مختلفى كه به كنگره سالیانه حج فرستادند تمام جنبه‏هایى را كه مى‏تواند در این كنگره مطرح و از آن بهره‏بردارى شود بیان كردند و یا بهتر بگوییم منشور حكومت اسلامى را در این پیام بیان فرمودند كه در این جا به سه پیام مهم كه در برگیرنده همه مسائل و مشكلات جهان اسلام و تقریبا همه جنبه‏هاى متصوره براى مراسم سیاسى و عبادى حج مى‏باشد اشاره مى‏كنیم.


1- اسلام داراى فرهنگ غنى انسان‏ساز است كه ملتها را بى‏گرایش به راست و چپ و بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پیش مى‏برد و انسانها را در بعد اعتقادى و اخلاقى و عملى هدایت مى‏كند و از گهواره تا گور به تحصیل و جستجوى دانش سوق مى‏دهد. اسلام در بعد سیاسى، كشورها را در همه زمینه‏ها بدون تشبث‏به دروغ و خدعه و توطئه‏هاى فریبنده به اداره و تشبث‏حكومت‏سالم هدایت مى‏كند و روابط را با كشورهاى دیگرى كه به زیست مسالمت‏آمیز و خارج از ظلم و ستمكارى متعهد هستند محكم و برادرانه مى‏كند، اقتصاد را به صورتى سالم و بدون وابستگى به نفع همگان در رفاه همه مردم، با اهمیت دادن به مستمندان و ضعیفان بارور مى‏كند و براى رشد بیشتر كشاورزى و صنعت و تجارت كوشش مى‏نماید و در بعد نظامى به همه كسانى كه صلاحیت دفاع از كشور را دارند براى مواقع اضطرارى تعلیم نظامى مى‏دهد و در این مواقع بسیج عمومى اختیارى و احیانا اجبارى مى‏كند و در حال عادى براى دفاع از مرزها و تنظیم شهرها و امنیت جاده‏ها و حفظ نظم و انتظام نیروى مؤمن ورزیده تربیت مى‏كند.


2- در لبیك، لبیك، نه بر همه بتها بگویید و فریاد را بر همه طاغوتها و طاغوتچه‏ها كشید و در طواف حرم خدا كه نشانه عشق به حق است دل را از دیگران تهى كنید و جان را از خوف غیرحق پاك سازید و به موازات عشق به حق از بتهاى بزرگ و كوچك طاغوتها و وابستگانشان برائت‏بجویید و همه آزادگان جهان از آنان برى هستند و در لمس حجرالاسود بیعت‏با خدا بندید كه به دشمنان او و رسولانش و صالحان آزادگان دشمن باشید و به اطاعت و بندگى آنان هر كه باشد و هر باشد سر ننهید و خوف و زبونى را از دل بزدایید كه دشمنان خدا و در راس آنان شیطان بزرگ، زبونند هر چند در ابزار آدم‏كش و سركوبى جنایتشان برترى داشته باشند.


و در سعى بین صفا و مروه با صدق و صفا سعى در یافتن محبوب كنید كه با یافتن او همه بافتهاى دنیایى گسسته شود و همه شك و تردیدها فرو ریزد و همه خوف و رجاهاى حیوانى زایل شود و همه دلبستگیهاى مادى گسسته شود و آزادگى‏ها شكفته گردد و قید و بند شیطان و طاغوت كه بندگان خدا را به اسارت و اطاعت كشند، و در هم ریزد. و با حال شعور و عرفان به مشعرالحرام و عرفات روید و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعده‏هاى حق و حكومت مستضعفان بیفزایید و با سكوت و سكون تفكر در آیات حق كنید و به فكر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استكبار جهانى باشید و راههاى نجات را از حق در آن مواقف كریمه طلب كنید.


پس به منا روید و آرزوهاى حقانى را در آنجا دریابید كه آن قربانى نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است و بدانید تا از این محبوبها كه بالاترینش حب نفس است و حب دنیا تابع آن است نگذرید به محبوب مطلق نرسید و در این حال است كه شیطان را رجم كنید و شیطان از شما بگریزد و رجم شیطان را در موارد مختلف با دستورهاى الهى تكرار كنید كه شیطان و شیطان‏زادگان همه گریزان شوند.


و شرط همه مناسك و مواقف براى رسیدن به آرزوهاى فطرى و آمال انسانى اجتماع همه مسلمانان در این مراحل و مواقف وحدت كلمه تمامى طوایف مسلمین است‏بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبیله و طایفه و مرز و بوم و عصبیتهاى جاهلى.


3- حج كانون معارف الهى است كه از آن محتواى سیاست اسلام را در تمامى زوایاى زندگى باید جستجو نمود. حج پیام‏آور ایجاد و بناى جامعه‏اى به دور از رذایل مادى و معنوى است. حج تجلى و تكرار همه صحنه‏هاى عشق‏آفرین زندگى یك انسان و یك جامعه متكامل در دنیاست و مناسك حج مناسك زندگى است و از آنجا كه جامعه امت اسلامى از هر نژاد و ملتى باید ابراهیمى شود تا به خیل امت محمد پیوند خورد و یكى گردد و ید واحده شود و حج تنظیم و تمرین و تشكل این زندگى توحیدى است‏حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعدادها و توان مادى و معنوى مسلمانان است.

دوشنبه 23/5/1391 - 10:11 - 0 تشکر 508899

نتیجه‏ گیرى



امام تمام تلاش خود را بكار بردند تا ابهامات و نقصهایى كه در زمینه یاست‏خارجى كشور اسلامى و ایجاد رابطه با كشورهاى دیگر متصور است را در بعد نظرى و عملى برطرف نمایند. كه بعد نظرى اندیشه امام در زمینه سیاست‏خارجى در این مقاله مورد بررسى قرار گرفت. امام تلاش كردند تا دستورات سیاسى و اجتماعى اسلام را كه یا بدست فراموشى سپرده شده بودند و یا امكان اجرا پیدا نكردند را احیا كنند و چهره‏اى از اسلام را به نمایش گذاردند كه در این چهره اسلام كاملترین دین، دقیق‏ترین قانون زندگى، مترقى‏ترین فرهنگ و تمدن و وسیله‏اى براى نجات و سعادت بشر معرفى شد. این هدف را امام به وسایل گوناگون از طریق تحریر كتابها، مقالات، سخنرانیها، موضعگیریها و احكام در همه زمینه‏هاى فرهنگى، اقتصادى، سیاسى اجتماعى و حقوقى بیان كردند.


تمام محورهاى سیاست‏خارجى از نظر امام مواردى هستند كه تامین منافع ملى و عزت و سربلندى ایران و مصالح اسلام را به دنبال دارد. اصولى را كه امام بر آن تاكید داشتند در دراز مدت هم منافع ملى و هم مصالح اسلام را تامین مى‏كرد.


امام براى معرفى چهره اسلام و نجات مردم و صدور انقلاب و تجربه‏هاى مثبت ملت ایران اعتقاد به اقدامات فرهنگى در دنیا داشتند تا از طریق آن بتوان در مردم جهان بیدارى و آگاهى ایجاد كرد و توسل به خشونت و زور از نظر امام مردود بود به نظر نگارنده با وجودى كه مدت فیض‏رسانى امام به صورت كامل و آشكار خیلى كوتاه بود ولى در همین مدت كوتاه امام رسالت‏خویش را انجام داده و آنچه را كه مى‏بایستى منتقل كنند منتقل شد و آنچه كه بایستى روشن مى‏شد روشن گشت. لذا امام توانست در احیاى ارزشهاى اسلامى توجه دادن مردم به منافع و مصالحشان موفق شود و حال بر عهده ماست كه از این ارزشها و تلاشهاى امام پاسدارى كنیم. ان شاء الله.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.