پس چون ابوبکر سخنرانی آن بانو (سلام الله علیها)را شنید، بر او ناگوار آمد و به بالای منبر رفت و [ با اشاره به امیرمومنان (علیه السلام) ] گفت:
ای مردم ! این چه حالتی است که گوش به سخن هر کسی می دهید. این آرزوها در عهد پیامبر کجا بود ؟
پس هر کس که شنیده، بگوید و هر که شاهد بوده، صحبت کند.
همانا او روباهی است که شاهد او، دم اوست. در کنار هر فتنه ای قرار گرفته است. اوست که می گوید:
فتنه را به حال اولش برگردانید بعد از آن زمان که کهنه شده است.
کمک از ضعفا می خواهند و یاری از زنان می طلبند [ و اینجا نیز همسرش را پیش انداخته است ] ؛ مثل ام طحال (29) که عزیزترین کسانش نزد وی افراد فاحشه بودند.
بدانید که اگر من بخواهم می گویم و اگر بگویم افشا می کنم و مادامی که کسی با من کاری نداشته باشد، ساکت می شوم.
سپس رو به انصار کرد و گفت: ای گروه انصار ً گفتار برخی از جاهلان و احمقان شما به من رسیده است. سزاوارترین کسانی که در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند، شما هستید. به سوی شما آمد، پناهش دادید و یاریش کردید. بدانید من دست و زبانم را به کسی که استحقاق نداشته باشد باز نمی کنم [ و به تندی رفتار نمی کنم ]! (30) سپس از منبر پایین آمد ؛ پس فاطمه (سلام الله علیها)به سوی منزلش بازگشت.