• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 789)
چهارشنبه 18/5/1391 - 12:8 -0 تشکر 497384
خاطراتی درس ‏آموز از زندگی مقام معظم رهبری (1)

ارتباط عاطفی با جوانان

مشهدیهایی كه سن آنان كفاف دهد، می‏دانند مسجدی كه بنده در آن نماز می‏خواندم، همیشه مملوّ از جمعیت بود و به خاطر اینكه با جوانان رابطه عاطفی برقرار می‏كردم، بسیاری از آنها جوان بودند.
یك روز جوانی ـ كه به عنوان مُدگرایی ـ پُوستین وارونه پوشیده بود و صف اوّل نماز نشسته بود، مورد اعتراض قرار گرفت. حاجی بازاری محترم و فهمیده‏ای در گوش جوان چیزی گفت كه آن جوان مضطرب شد!
فهمیدم كه حاجی به او گفته است كه مناسب نیست با این لباس صف اوّل بنشینید! من به جوان گفتم: اتفاقا شما برای صف اوّل مناسب هستید. همین‏جا بنشینید. سپس به حاجی گفتم: چرا می‏گویی این جوان عقب برود، بگذار همه بدانند كه جوان با پوستین وارونه هم می‏تواند به نماز جماعت بیاید و به ما اقتدا كند

چهارشنبه 18/5/1391 - 12:28 - 0 تشکر 497408

اهتمام به ورزش


من در ایّام كودكی و نوجوانی در كوچه با بچه‏ها والیبال بازی می‏كردم، خیلی هم والیبال را دوست داشتم.
الان هم اگر بخواهیم ورزش گروهی بكنیم ـ البته با بچه‏های خودم ـ به والیبال رو می‏آوریم، كه ورزش خیلی خوبی است.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت اللّه‏ خامنه‏ای

چهارشنبه 18/5/1391 - 12:31 - 0 تشکر 497410

ای بهتر از هزار یقین اشتباه من


ماه مبارك رمضان سال 1380 از سوی مركز بنیاد ملاصدرا برای جلسه افطار دعوت شده بودم. خیال می‏كردم این جلسه در محضر مقام معظم رهبری برقرار می‏شود، لذا به بیت رهبری رفتم. ولی دیدم دوستان آنجا نیستند. از وضعیت جلسه سؤال كردم، اعضای بیت اظهار بی‏اطلاعی كردند. وقت اذان مغرب شد، متوجه شدم كه خانواده‏های شهدا افطار را مهمان آقا هستند. گریه‏ام گرفت و با خود گفتم خدا را شكر، توفیقی شد در حضور خانواده‏های شهدا در خدمت آقا باشم. در آنجا دو مادر شهید را دیدم كه سر سفره از آغاز تا پایان به چهره مقام معظم رهبری نگاه می‏كردند و گریه می‏كردند.
مقام عظیم‏الشأن ولایت با دیدن بنده فرمودند: آقای احمدی چه عجب! داستان را خدمت ایشان عرض كردم. ایشان فی البداهه این مصرع را خواندند: «ای بهتر از هزار یقین اشتباه من، ولی ایشان دیگر مصرع اول این بیت را نخواند كه می‏گوید: «شد منحرف زكعبه به میخانه راه ما»؛ زیرا این مصرع كمی ذعارت دارد. من از حُسن سلیقه آقا بسیار لذّت بردم.حجة الاسلام والمسلمین دكتر احمدی (تهران)

چهارشنبه 18/5/1391 - 12:34 - 0 تشکر 497413

برازندگی لباس نظامی


روزی در محضر مقام معظّم رهبری بودم كه فرمودند: من در زمان جنگ، همیشه با لباس نظامی در جبهه‏ها حاضر می‏شدم. اما تردید داشتم كه آیا مصلحت همین است كه من لباس پیغمبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را كنار بگذارم و این لباس نظامی را بپوشم یا با همان لباس روحانی در جبهه‏ها حضور پیدا كنم؟!
یك روز پنجشنبه كه از جبهه به منظور شركت در نماز جمعه به تهران آمدم، برای دادن گزارش مستقیما از فرودگاه به جماران رفتم، امام رحمه‏الله در پشت پنجره ایستاده بودند. من مشغول باز كردن بند پوتینها شدم و این كار مدتی طول كشید. حضرت امام رحمه‏الله همچنان ایستاده بودند و با لبخندی، به دقت مرا نگاه می‏كردند. چون وارد اتاق شدم و دست امام را بوسیدم، ایشان دستی به شانه من زدند و فرمودند: زمانی پوشیدن لباس سربازی در عُرف ما خلاف مُروّت بود، ولی الان می‏بینیم برازنده شماست!
با این كلام دلربای امام، تردید از دلم بیرون رفت و همیشه از پوشیدن لباس نظامی لذّت می‏بردم!
حجة الاسلام ذوالنوری (فرمانده تیپ مستقل 83 امام صادق علیه‏السلام )

چهارشنبه 18/5/1391 - 12:37 - 0 تشکر 497418

برای تمركز در نماز


گاهی حضرت آیت اللّه‏ خامنه‏ای را زودتر از وقت اذان به مسجد برای اقامه نماز جماعت می‏آوردم، آقا می‏فرمود: برای من كمی نان و پنیر بیاور. روزی از روی كنجكاوی به مرحوم كرامت (بانی مسجد كرامت) گفتم: آقا مگر برای نهار به منزل بازنمی‏گردند كه از من خوراكی طلب می‏كنند؟ مرحوم كرامت گفت: معده آقا در زندان بر اثر شكنجه آسیب دیده است و در طول روز گاهی معده ایشان درد می‏گیرد، لذا كمی خوراكی می‏خواهند تا برای مدت كوتاهی درد معده تسكین پیدا كند و بتوانند با تمركز نماز جماعت بخوانند.
آقای فتحعلیان (عضو هیئت امنای مسجد كرامت ـ مشهد)

چهارشنبه 18/5/1391 - 12:37 - 0 تشکر 497419

بَشَّرَنی السَّیدُ القائدُ بِالاسلام


آقای جرج جرداق مسیحی اهل لبنان و صاحب كتاب «الامام علی علیه‏السلام صوت العدالة الانسانیة» كه نمی‏تواند سوار هواپیما شود، برای دیدن مقام معظم رهبری، مرز به مرز آمده بود تا به ایران رسیده بود. معظم له از او خیلی تجلیل و تمجید كرده، فرمودند: راجع به كتابی كه در مورد امیرالمؤمنین علیه‏السلام نوشتید، من به عنوان فرزند امیرالمؤمنین علیه‏السلام از شما تشكر می‏كنم، چرا كه شما این كتاب را درباره پدر و مولای ما نوشتید. از آنجا كه حضرت امیر علیه‏السلام هر كس را كه به ایشان خدمتی بكند، بی‏جواب نمی‏گذارد، یك پیشنهاد دارم. جرج جرداق گفت: بفرمایید. ایشان فرمودند: كار شما ناقص است، پیشنهادم این است برای اینكه صله حضرت علی علیه‏السلام به شما برسد، الاحسان بالاتمام، كارتان را تمام كنید و اتمام كار شما به این است كه درباره عمه سادات حضرت زینب علیها‏السلام كتابی بنویسید. اگر این كار را كردید من به شما قول می‏دهم كه حضرت علی علیه‏السلام شما را بی‏جواب نخواهد گذاشت. او هم قبول كرد و گفت این كار را خواهم كرد. سپس بلند شد تا برود، من برای بدرقه ایشان آمدم، ایشان به من گفت: «بَشَّرَنی السَّیدُ القائدُ بِالاسلام؛ رهبر انقلاب مرا بشارت داد به اینكه مسلمان خواهم شد» «وَاِنَّ خِدْمَةَ سَیِّدَتِنا علیها‏السلام نَتیجَتُهُ هُوَ الاِْسْلامُ، صِلَتُهُ هُوَ الاِْسْلامُ؛ اینكه آقا فرمودند: بدون صله نخواهد گذاشت، این مژده را ایشان به من دادند كه در آینده مسلمان خواهم شد.»
حجة الاسلام والمسلمین موسوی كاشانی (از اعضای بیت)

چهارشنبه 18/5/1391 - 12:38 - 0 تشکر 497421

پایبندی به قانون


هنگامی كه می‏خواهند مرقد مطهر حضرت امام رضا علیه‏السلام را غبارروبی كنند، خدّام حرم دستمالهای سفیدی را، برای انجام عمل غبارروبی به افراد و شخصیّتهای دعوت شده می‏دهند. این دستمالها با گلاب ناب آغشته شده‏اند. مقام معظم رهبری این دستمالها را می‏گیرند و پس از غبار روبی، به سر و صورت خود می‏كشند. در یكی از غبار روبیها به آقای طبسی فرمودند: آیا من می‏توانم این دستمال متبرّك را برای خودم بردارم؟
با اینكه تولیت آستان قدس رضوی زیر نظر مقام عظیم الشأن ولایت است، ولی از آنجا كه آقای طبسی را تولیت آستان مقدس رضوی می‏دانند، خواستند با هماهنگی ایشان و پایبندی به قانون این كار را انجام دهند.
حجة الاسلام محمد علی حقّانی (از اعضای بیت ـ تهران)

چهارشنبه 18/5/1391 - 12:39 - 0 تشکر 497423

پزشك خصوصی یا...


روزی در حسینیه جماران منبر رفتم و خاطراتی از زندگی مقام معظّم رهبری بیان كردم. بعد از سخنرانی، شخصی كه خود را پزشك معرفی می‏كرد به من مراجعه كرد و گفت: اجازه بدهید من هم یك خاطره برای شما بگویم: روزی در مطب بیمارستان نشسته بودم، بیماران را ویزیت می‏كردم كه خانم بسیار محجبه‏ای به همراه فرزندش به عنون بیمار به من مراجعه كردند. پس از معاینه، قیافه فرزند مرا به فكر فرو برد، چون به مقام معظم رهبری شباهت فراوانی داشت. از مادر آن نوجوان سؤال كردم كه آیا شما با آیت اللّه‏ خامنه‏ای نسبتی دارید؟ گفت: بله، من همسر ایشان هستم. تعجب وجودم را فرا گرفت، به خانم مقام معظّم رهبری عرض كردم: مگر شما پزشك خصوصی ندارید؟ ایشان گفتند: «خیر، آقا چنین كاری را اجازه نمی‏دهند و می‏گویند شما باید مانند سایر مردم، به بیمارستان مراجعه كنید.»
زمانی كه رفتند، من دیگر نتوانستم به كارم ادامه بدهم. سرم را روی میز گذاشتم و بسیار گریه كردم. من این خاطره را از زبان آن پزشك شنیدم. تمام مشخصات وی را به یاد دارم، امّا با این حال از عالم بزرگواری هم پرسیدم، ایشان نیز موضوع را تأیید فرمودند.
حجة الاسلام والمسلمین آقای احدی (یكی از اساتید حوزه علمیه قم)

چهارشنبه 18/5/1391 - 12:47 - 0 تشکر 497428

پشتیبانی ناهی از منكر


سال 1372، برادر اینجانب در یكی از میادین شهر یزد، مُنكری را مشاهده می‏كند و مرتكبین خلاف را نهی از منكر می‏كند. جوانان خلافكار به شدّت او راكتك می‏زنند. ایشان راهی بیمارستان می‏شود و ضاربین هم فرار می‏كنند. مسئولین شهر نیز هیچگونه واكنشی نشان نمی‏دهند، شاید دو روز از این قضیه می‏گذشت كه یك دفعه عدّه‏ای از مسئولین برای ملاقات به بیمارستان آمدند و همه همّت خود را صرف پیدا كردن ضاربین كردند. بعدها متوجه شدیم، جریان كتك خوردن برادرم در روزنامه جمهوری اسلامی درج شده بود و مقام معظّم رهبری هنگام مطالعه روزنامه‏ها به این خبر كه می‏رسند، دور آن را خط می‏كشند و از مسئولین می‏خواهند كه سریع پیگیری شود. در نتیجه ضاربین دستگیر می‏شوند و این اقدام زمینه‏ساز یك راهپیمایی در حمایت از ارزشهای اسلامی در شهر یزد می‏شود.
حجة الاسلام والمسلمین آقای علی ابوترابی (عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه‏الله )

چهارشنبه 18/5/1391 - 12:47 - 0 تشکر 497431

تأثیر شخصیت مادر در فرزند


مادر مقام معظم رهبری كه بانوی خوش اخلاق، مهربان و در عین حال شجاعی بودند، در زمان ریاست جمهوری فرزندشان گاهی با بعضی از مقامات استانی و كشوری تماس می‏گرفتند و از وضعیت موجود ابراز نگرانی و به نحوه عملكرد بعضی از مسئولین اعتراض می‏كردند و می‏گفتند: چرا به گرفتاریهای مردم رسیدگی نمی‏كنید؟
این بانوی بزرگوار بعد از رحلت پدر مقام معظم رهبری تنها بودند، و حتی مستخدم هم نداشتند. در اواخر عمرشان با اینكه مریض بودند، هیچ گونه امتیازی بر دیگران نداشتند.حاج سید حسین میردامادی (دایی مقام معظم رهبری ـ مشهد)

چهارشنبه 18/5/1391 - 12:49 - 0 تشکر 497432

تأثیرگذاری معنوی بر سیاستمداران


خانم بی‏نظیر بوتو كه خدمت مقام عظیم الشأن ولایت آمده بود، ما نسبت به حجاب ایشان ایراد گرفتیم و حتّی چادری برایشان پیدا كردیم و ایشان چادر به سر خدمت آقا رسید. آقا از همان اوّل در مقام نصیحت برآمدند و فرمودند: دخترم، تو فرزند اسلام هستی، تو فرزند امیرالمؤمنینی، تو فرزند اهل بیتی، تو فرزند قرآنی، تو مسلمانی، تو شیعه هستی.
همین طور آقا ادامه دادند و كاری كردند كه خانم بی‏نظیر بوتو شروع به گریه و زاری كرد و در حالی كه گریه می‏كرد، می‏گفت: یك خواهش دارم و آن اینكه روز قیامت مرا شفاعت كنید. آقا بلافاصله فرمودند: «شفاعت مخصوص محمد و آل محمد است. بهترین شفاعت در این دنیا این است كه شما مشی و مرامتان را با اهل بیت علیهم‏السلام هماهنگ كنید. از زی خودتان كه مسلمانید، دست برندارید و از لباس دین خارج نشوید. حجة الاسلام والمسلمین موسوی كاشانی (از اعضای بیت ـ تهران)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.