• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 1392)
سه شنبه 17/5/1391 - 20:53 -0 تشکر 496427
جهاد(دیدگاه شهید مطهری)

بسم الله الرحمن الرحیم
« قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم الله‏
و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اتوا الكتاب حتی یعطوا الجزیه عن‏
یدوهم صاغرون ». ( سوره توبه آیه 29 )

جنگ با اهل كتاب

این آیه كه تلاوت شد در مورد اهل كتاب است . اهل كتاب یعنی غیر
مسلمانانیكه بیكی از كتب آسمانی انتساب دارند مانند یهودیها و نصاری
 ( مسیحیها ) و شاید مجوسیها .
این آیه ، آیه جنگ با اهل كتاب است و در عین حال نمیگویند كه با اهل‏
كتاب بجنگید ، میگویند با آنانكه بخدا ایمان ندارند ، باخرت هم ایمان‏
ندارند ، بحرام و حلال خدا وقعی نمیگذارند ( یعنی حرام خدا را حلال میكنند
) و به دین حق متدین نیستند ، با آنانكه اینچنین و آنچنانند از اهل كتاب‏
بجنگید ، تا سر حد جزیه دادن ، یعنی اگر حاضر شدند جزیه بدهند و خاضع‏
شدند در مقابل شما ، دیگر بعد از این نجنگید راجع بمفاد این آیه سؤالاتی است كه
 جوابش را باید با كمك آیات دیگر
قرآن در مورد جهاد پیدا بكنیم و بگوئیم .

سه شنبه 17/5/1391 - 21:5 - 0 تشکر 496439

چگونگی جنگ


بعد هم مسائل دیگری است . در وقتیكه جنگ را اسلام مشروع میكند ،
باصطلاح در كیفیت جنگ چه نوع جنگی را جایز میداند ، چه نوع جنگی را جایز
نمی‏داند ؟ باین معنا كه آیا مثلا قتل عام را جایز میدانند یا جایز نمیداند
؟ آیا كسانیرا كه شمشیر بر نداشتند ، مثل پیرزنها ، بچه‏ها ، افرادیكه‏
مشغول كار و كسب خودشان هستند ، آیا كشتن اینها را جایز می‏داند یا جایز
نمی‏داند ؟ اینها همه مسائلی است كه باید بحث شود .
آیاتیكه راجع بجهاد است در جاهای متعدد قرآن آمده است و ما با توفیق‏
خداوند كوشش میكنیم همه آیاتی را كه راجع بجهاد است جمع آوری كنیم تا
نظر قرآن را در این راه بدست بیاوریم .

سه شنبه 17/5/1391 - 21:5 - 0 تشکر 496440

نخستین سؤال : مشروعیت جنگ


مسئله اول درباره اصل مشروعیت جهاد است ، درباره این كه آیا صحیح‏
است كه در متن یك دین و در متن قانون آن ، قانون جنگ وجود داشته باشد
یا نه ؟ معترض میگوید : نه . چون جنگ بد است ، و دین هم همیشه باید
مخالف بدیها باشد ، پس باید مخالف جنگ باشد ، یعنی طرفدار صلح باشد .
وقتی میخواهد با جنگ مخالف باشد پس نباید قانون جنگ داشته باشد و
هیچوقت هم نباید بجنگد . مسیحیها اینجور تبلیغ میكنند . ولی این حرف‏
سست و بی اساس است .

سه شنبه 17/5/1391 - 21:6 - 0 تشکر 496441

جنگ یا تجاوز ؟


آیا جنگ مطلقا بد است ، حتی در مقام دفاع از یك حق و یا تهاجم و تجاوز بد است ؟ پس باید مورد و منظور جنگ را بدست آورد كه‏
برای چه منظور و برای چه هدفی است . یكوقت است كه جنگ تهاجم است‏
یعنی مثلا فرد یا ملتی چشم طمع به حقوق دیگران ، مثلا به سرزمین دیگری‏
می‏دوزد ، چشم طمع به ثروت مردمی میدوزد و با اینكه تحت تأثیر جاه طلبی‏
فراوان و تفوق طلبی و برتری طلبی قرار میگیرد و ادعا میكند كه نژاد من‏
فوق همه نژادهاست و برتر از همه نژادهاست ، پس بر همه نژادهای دیگر
باید حكومت بكند .
این هدفها هدفهای نادرست است . جنگی كه بخاطر تصاحب سرزمینی باشد ،
یا بخاطر تصاحب ثروت مردمی باشد ، یا بخاطر تحقیر مردمی باشد و بر
اساس این باشد كه این مردم جنس پست ترند و ما جنس‏برتر ، و جنس برتر
باید بر جنس پست‏تر حكومت كند این را می‏گویند تهاجم ، این جنگ مسلما
بد است و شك ندارد . جنگ برای تحمیل عقیده را نیز جداگانه رویش صحبت‏
میكنم .

سه شنبه 17/5/1391 - 21:7 - 0 تشکر 496442

جنگ دفاعی


ولی اگر جنگی برای دفع تهاجم باشد ، دیگری به سرزمین ما تهاجم كرده‏
است ، به مال و ثروت ما چشم دوخته است ، به حریت و آزادی و آقائی ما
چشم دوخته و میخواهد سلب كند و میخواهد آقائی خود را بما تحمیل كند ،
اینجا دین چه باید بگوید ؟ آیا باید بگوید : جنگ مطلقا بد است ، دست‏
به اسلحه بردن بد است ، دست به شمشیر بردن بد است ، ما طرفدار صلحیم !
بدیهی است كه این سخن مسخره است ، حریف دارد با ما می‏جنگد ، و ما با
كسیكه به ما تهاجم كرده در حالیكه میخواهد ما را بر باید نجنگیم و از
خودمان در واقع دفاع نكنیم ببهانه صلح ؟ ! این صلح نیست ، این تسلیم است .

سه شنبه 17/5/1391 - 21:8 - 0 تشکر 496445

صلح غیر از تسلیم است


اینجا ما نمیتوانیم بگوئیم ما چون طرفدار صلحیم با این جنگ مخالفیم ،
این معنایش این است كه ما طرفدار ذلت هستیم ، طرفدار تسلیم هستیم .
اشتباه نشود این دوتا با یكدیگر از زمین تا آسمان متفاوتند . صلح معنایش‏
این است كه همزیستی شرافتمندانه . اما این همزیستی شرافتمندانه نیست ،
همزیستی است كه از یك طرف عین بی شرفی است بلكه از دو طرف عین بی‏
شرفی است از آنطرف بی شرفی تجاوزگری ،
 و از این طرف بی‏شرفی تسلیم شدن‏ در مقابل ظلم .
پس این مغالطه را باید از میان برد اگر كسی بگوید كه من مخالف جنگیم‏
و جنگ مطلقا بد است چه جنگی كه تهاجم باشد و چه جنگی كه دفاع و مبارزه‏
با تهاجم باشد ، اشتباه كرده است . جنگ تهاجمی قطعا بد است و جنگ‏
بمعنی ایستادگی در مقابل تهاجم قطعا خوب است و از ضروریات زندگی بشر است .
قرآن هم باین مطلب اشاره میكند بلكه تصریح میكند . در یكجا میفرماید :
« و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض »( بقره - 251 ) .
در یكجا میفرماید : « لهدمت صوامع و بیع و صلواه و مساجد یذكر فیها اسم‏
الله »( حج - 40 ) . اگر خداوند بوسیله بعضی از افراد بشر ، جلو بعضی‏
دیگر را نگیرد خرابی و فساد همه جا را میگیرد ، و لهذا تمام كشورهای دنیا
نیروی دفاع را برای كشور واجب و لازم میدانند . یك ارتشی كه وظیفه‏اش‏
جلوگیری از تجاوز است وجودش لازم و ضروری است حالا یك كشور ارتش دارد برای تجاوز كردن به دیگران ، یكی ارتش دارد برای دفاع ، نگوئید آنهم كه‏
ارتش دارد و تجاوز ندارد زورش نمیرسد اگر داشته باشد آنهم تجاوز میكند
، من باین مطلب كار ندارم ارتش داشتن برای دفاع برای هر كشوری واجب‏
است كه آنقدر نیرومند باشد تا جلو تجاوز را بگیرد .
قرآن در این زمینه میگوید : « و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط
الخیل ترهبون به عدو الله و عدوكم » ( انفال - 60 ) . تا آن حدیكه‏
میتوانید نیرو تهیه كنید ، قدرت در سرحدهای خودتان متمركز كنید . رباط
از ربط است ، ربط یعنی بستن ، رباط الخیل یعنی اسبهای بسته . این تعبیر
از آن جهت ذكر شده است كه در زمان قدیم از باب اینكه قدرت را بیشتر
اسب تشكیل می‏داد البته هر زمانی شكل خاصی دارد قرآن میگوید برای اینكه‏
رعب شما در دل دشمن قرار بگیرد و دشمن خیال تجاوز بساحت شما را در دماغ‏
خودش ندهد نیرو تهیه كنید و نیرومند باشید .

سه شنبه 17/5/1391 - 21:8 - 0 تشکر 496446

فرق اسلام و مسیحیت


میگویند مسیحیت این افتخار را دارد كه هیچ اسمی از جنگ در مسیحیت‏
نیست . اما ما میگوئیم اسلام این افتخار را دارد كه قانون جهاد دارد ،
مسیحیت كه جهاد ندارد چون هیچ چیز ندارد ، جامعه و قانون و تشكیلات‏
اجتماعی بر اساس مسیحیت ندارد تا قانون جهاد هم داشته باشد ، در
مسیحیت چیزی نیست چهار تا دستور اخلاقی است ، یك سلسله نصیحت‏ها است‏
از قبیل اینكه راست بگوئید ، دروغ نگوئید ، مال مردمرا نخورید ، این‏
دیگر جهاد نمی خواهد ، اسلام یك دینی است كه وظیفه خودش را و تعهد
خودش را این میداند كه یك جامعه تشكیل بدهد ، اسلام آمده جامعه تشكیل بدهد ، آمده كشور تشكیل بدهد ، آمده دولت تشكیل بدهد ، آمده‏
حكومت تشكیل بدهد ، رسالتش اصلاح جهان است ، چنین دینی نمیتواند
بی‏تفاوت باشد ، نمیتواند قانون جهاد نداشته باشد ، همچنان دولتش‏
نمیتواند ارتش نداشته باشد . مسیحیت دائره‏اش محدود است و اسلام‏
دائره‏اش وسیع است ، مسیحیت از حدود اندرز تجاوز نمیكند . اما اسلام‏
تمام شؤون زندگی بشر را زیر نظر دارد ، قانون اجتماعی دارد ، قانون‏
اقتصادی دارد ، قانون سیاسی دارد ، آمده برای تشكیل دولت ، تشكیل حكومت‏
، آن وقت چطور میتواند ارتش نداشته باشد ؟ چطور میتواند قانون جهاد
نداشته باشد ؟

سه شنبه 17/5/1391 - 21:9 - 0 تشکر 496447

اسلام و صلح


پس اینكه یك عده میگویند دین باید همیشه با جنگ مخالف باشد و باید
طرفدار صلح باشد نه طرفدار جنگ ، چون جنگ مطلقا بد است ، اشتباه است‏
. دین البته باید طرفدار صلح باشد ، قرآن هم میگوید : « و الصلح خیر » .
صلح بهتر است ، اما بایستی طرفدار جنگ هم باشد ، یعنی در آنجا كه طرف‏
حاضر به همزیستی شرافتمندانه نیست و طرف بحكم اینكه ظالم است و
میخواهد به شكلی شرافت انسانی را پایمال كند ما اگر تسلیم بشویم ذلت را
متحمل شده‏ایم و بی‏شرافتی را به شكل دیگری متحمل شده‏ایم . اسلام میگوید :
صلح ، در صورتیكه طرف آماده و موافق با صلح باشد ، اما جنگ ، در
صورتیكه طرف میخواهد بجنگد .

سه شنبه 17/5/1391 - 21:10 - 0 تشکر 496449


شرایط جنگ


مسئله دوم این است كه اسلام در چه شرایطی میگوید جنگ كنید . اولین آیه‏
ایكه در قرآن در باب جهاد آمده است - به نص و اتفاق جمیع مفسرین - آیه‏
ایست در سوره حج : « ان الله یدافع عن » « الذین آمنوا ان الله لا یحب كل خوان كفور . اذن للذین یقاتلون بانهم‏
ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر . الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان‏
یقولوا ربنا الله و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع‏
و صلوات و مساجد یذكر فیها اسم الله كثیرا و لینصرن الله من ینصره ان‏
الله لقوی عزیز . الذین ان مكناهم فی الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزكوه‏
و امروا بالمعروف و نهی عن المنكر و لله عاقبه الامور ».
چه آیات عجیبی است ، اینها اولین آیاتی است كه در قرآن راجع به‏
تشریع جهاد آمده است .

سه شنبه 17/5/1391 - 21:12 - 0 تشکر 496451

مسلمین در مكه


این مقدمه را عرض كنم : چنانكه میدانیم وحی بر پیغمبر اكرم در چهل‏
سالگی در مكه نازل شد و سیزده سال در مكه اقامت داشت و در آن سیزده سال‏
چه خود ایشان و چه اصحاب ایشان فوق‏العاده در تحت شكنجه كفار قریش‏
بودند ، بطوریكه عده‏ای مجبور شدند پس از استجازه از رسول اكرم از مكه‏
مهاجرت كنند ، هجرت كردند و رفتند به حبشه . مسلمین مكرر از پیغمبراكرم‏
اجازه می‏خواستند كه از خودشان دفاع كنند و پیغمبر اكرم تا سیزده سال كه‏
در مكه بود اجازه نداد ، كه این هم فلسفه‏ای دارد . تا آنكه كار فوق‏العاده‏
سخت شد و از طرف دیگر اسلام در خارج از مكه نفوذ كرد ، از آنجمله در
مدینه ، و عده‏ای قلیل از اهل مدینه مسلمان شدند و آمدند و با پیغمبراكرم‏
بیعت كردند و متعهد شدند كه اگر ایشان بمدینه بیایند از ایشان حمایت‏
كنند . پیغمبر اكرم هجرت كردند و مسلمین هم تدریجا مهاجرت كردند و در
مدینه برای اولین بار یك مركز مستقل بوجود آمد . سال اول هم اجازه دفاع‏
داده نشد . در سال دوم هجرت بود كه برای اولین بار آیات جهاد كه
همین آیات است نازل شد . ببینید لحن آیات این است : « ان‏
الله یدافع عن الذین آمنوا ». خدا از اهل ایمان دفاع میكند خدا خیانت‏
كارهای كافر پیشه را دوست نمیدارد ، اشاره باینكه اینها بشما خیانت‏
كردند ، اینها كفران نعمت كردند آنوقت می‏فرماید : « اذن للذین یقاتلون‏
بانهم ظلموا ». اجازه داده شد باین مردمی كه دیگران به جنگ اینها آمدند
، كه بجنگند . یعنی ای مسلمانان حالا كه كافران بجنگ شما آمده‏اند پس‏
بجنگید ، این درست حالت دفاع است . چرا این اجازه داده شد بدلیل اینكه‏
مظلوم باید از خودش دفاع كند بعد هم وعده یاری میدهد : « و ان الله علی‏
نصرهم لقدیر . الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا الله
. ما با این مردم كه آنها را از شهر و دیار خودشان بناحق بیرون كردند و
جرمی نداشتند جز اینكه می‏گفتند پروردگار ما خدا است اجازه جهاد میدهیم ،
جرمشان این بود كه گفتند : « ربنا الله ». چنین مردمیرا ما اجازه میدهیم‏ بجنگند .
ببینید لحن چقدر لحن دفاع است . بعد فلسفه كلی جهاد را ذكر میكند ،
عجیب است قرآن در بیان كردن حقایق و در اینكه نكاترا یادآوری میكند .
بعد كه این جمله را میگوید كانه قرآن مواجه شده با همین سؤالات و
اشكالاتیكه مسیحیها میكنند كه ای قرآن تو كتاب آسمانی هستی ، تو یك‏
كتاب دینی‏ای ، تو چگونه اجازه جنگ میدهی ؟
جنگ بد چیزیست ، تو همه‏اش‏ بگو صلح ، بگو صفا ، بگو عبادت .
قرآن میگوید : نه ، اگر در مواقعی كه تهاجم از نقطه مقابل شروع میشود
این طرف دفاع نكند سنگ روی سنگ بند نمیشود ، تمام مراكز عبادت هم از
میان میرود : « ولو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و
صلوات و مساجد یذكر فیها اسم الله ».
اگر خدا بوسیله بعضی جلو تهاجم بعضی دیگر را نگیرد تمام این صومعه‏ها ،
مراكز عبادت ، خراب میشود ، مراكز یهودیها از بین میرود ، مراكز صوفیها
، مساجد عبادت مسلمانها از بین میرود یعنی طرف تهاجم میكند و هیچكس‏
آزادی پیدا نمیكند خدا را باین شكل عبادت كند .
قرآن بعد هم وعده نصرت میدهد « و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی‏
عزیز ». خدا هر كسی كه او را یاری كند یعنی حقیقت را یاری كند ، یاری‏
میكند ، خداوند نیرومند و غالب است .
بعد ببینید چه جور توصیف میكند مردمیرا كه خدا آنها را یاری میكند .
خدا مردمی را یاری میكند كه از خودشان دفاع كنند ، مردمیكه وقتی حكومت‏
تشكیل بدهند این شكل هستند : « الذین ان مكناهم فی الارض »مردمیكه وقتی‏
ما آنها را در زمین جای میدهیم و حكومت آنها را مستقر میسازیم ، مردمی‏
كه وقتی بانها قدرت میدهیم و تسلط می‏بخشیم باین شكل درمیایند ، به چه‏
شكلی ؟ « اقاموا الصلوه ». عبادت خدارا بپا میدارند ، « و آتوا الزكوه‏
. زكوه را ادا میكنند . نماز رمز پیوند صحیح با خداست و زكوه رمز
تعاون و پیوند صحیح افراد انسان با یكدیگر است ، آنها كه خدا را از روی‏
خلوص می‏پرستند و بیكدیگر كمك میكنند : « و امروا بالمعروف و نهوا عن‏
المنكر ». خودشان را متعهد میدانند كه خوبیها را ترویج كنند و با بدیها
و زشتی‏ها مبارزه كنند : « و لله عاقبه الامور ». عاقبت كارها بدست‏ خداست .
تا اینجا كه ما دانستیم كه قرآن اساسا جهاد را كه تشریح كرده است نه‏
بعنوان تهاجم و تغلب و تسلط است بلكه بعنوان مبارزه با تهاجم است .
ولی البته عرض میكنیم این تهاجمهائیكه باید با آنها مبارزه بشود همه باین شكل نیست كه طرف به سرزمین شما حمله كند . ممكن است‏
تهاجم باین شكل باشد كه طرف در سرزمین خودش ، گروهی ضعیف و ناتوانرا و
به اصطلاح قرآن " مستضعفین " را ، تحت شكنجه قرار دهد ، شما در چنین‏
شرائطی نمیتوانید بی تفاوت بمانید . شما رسالت دارید كه آنها را آزاد
كنید ، یا دیگری فضای خفقانی ایجاد كرده كه نمیگذارد دعوت حق در آنجا
نشو كند ، سدی ایجاد كرده ، دیواری ایجاد كرده دیوار را باید خراب كرد ،
همه اینها تهاجم است . مردم را از قید اسارت‏های فكری و غیر فكری باید
آزاد بكنی . در همه این موارد جهاد ضرورت دارد و چنین جهادی دفاع است و
مقاومت است در برابر ظلم یعنی تهاجم . دفاع بمعنی اعم ، یعنی مبارزه با
یك ظلم موجود ، منتها باید درباره انواع ظلمها و تهاجمها كه جهاد و
مبارزه با آنها از نظر اسلام ضروری است بحث كنیم .

سه شنبه 17/5/1391 - 21:13 - 0 تشکر 496453

2 دفاع یا تجاوز


بسم الله الرحمن الرحیم
« قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم الله‏
و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اتوا الكتاب حتی یعطوا الجزیه عن‏
یدوهم صاغرون ». ( توبه - 29 )

انتقاد مسیحیت بر اسلام


قبلا گفتیم كه : دنیای مسیحیت یكی از نقاطیكه بنظر خودش آنرا برای‏
اسلام نقطه ضعف گرفته است مسئله جهادهای اسلامی است كه میگوید اسلام دین‏
جنگ است نه دین صلح ، و مسیحیت دین صلح است . میگوید بطور كلی جنگ‏
بد است و صلح خوب و یك دین كه از طرف خدا هست باید طرفدار صلح باشد
كه چیز خوبی است نه طرفدار جنگ كه چیز بدیست ، مسیحیت دیروز از زاویه‏
اخلاق ، اخلاق مخصوص مسیحی ، اخلاقی است كه اگر به طرف راست چهره‏ات‏
زدند ، طرف چپ را بگیر وارد شد ، اخلاق ضعیف پروری . ولی مسیحیت امروز
موضع خود را عوض كرده ، چهره خود را تغییر داده است ، از زاویه دیگر
می‏بیند و از مجرای دیگر وارد میشود  از راه حقوق ،
از راه حق طبیعی بشر ، از راه حق آزادی ، از راه اینكه‏
جنگ به طور كلی برخلاف حق آزادی است ، آزادی عقیده ، آزادی اراده ،
آزادی انتخاب مذهب ، انتخاب ملیت و غیره . ما از هر دو زاویه به‏
مطلب نظر می‏افكنیم : هم از زاویه اخلاقی و معیارهای اخلاقی و هم از زاویه‏
حقوق انسانی و با معیارهای جدید انسانی . این مسئله را هم جلسه پیش‏
جوابش را من ذكر كردم . جواب خیلی واضح و روشنی است كه این حرف درستی‏
نیست .

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.