خانمی با خوشحالی از سر کار به خانه می آید به شوهرش خبرهای خوبی بدهد. وقتی به خانه می رسد با هیجان به شوهرش اطلاع می دهد که در شغلش ترفیع یافته است و می خواهد جزئیات را مو به مو با او در میان بگذارد. اما شوهر، طبق معمول تمایلی به صحبت کردن و یا شنیدن نشان نمی دهد…
او تنها لبخندی می زند و تبریک می گوید و سپس به سراغ کارهای خود می رود. زن برای هزارمین بار از خود می پرسد که چرا او و شوهرش خیلی کم با هم حرف می زنند و چرا او تمایلی ندارد در مورد ارتقای شغلی من بیشتر بداند: «من می دانم که او به من اهمیت می دهد و از پیشرفت من خوشحال می شود. هر وقت از او می پرسم آیا مشکلی وجود دارد، می گوید نه، همه چیز عالی است، اما به گمان من این طور نیست. در حقیقت، سکوت او به شدت بر رابطه ما تأثیر گذاشته. من احساس آزردگی، عصبانیت و گیجی می کنم.»
سکوت شاید بدترین مشکلی باشد که یک زوج خوشبخت می توانند با آن مواجه شوند. مشکلی که در نگاه خیلی ها مشکل به حساب نمی آید اما می تواند کیفیت زندگی را ۵۰ تا ۷۰ درصد کاهش دهد. اگر تازه ازدواج کرده اید و هنوز در دوران پر شر و شور نامزدی به سر می برید ممکن است خیلی با این موضوع درگیر نشده باشید اما این به معنی آن نیست که هیچ وقت با چنین مشکلی رو به رو نخواهید شد. پس لازم است قبل از رو در رو شدن با این مشکل آمادگی هایی را کسب کنید:
در آغاز رابطه، مرد بیشتر صحبت خواهد کرد تا خواسته های خود را اعمال کند. سپس، به تدریج، صحبت های او کمتر و کمتر می شود. اما زن هنگامی که با مردی احساس راحتی کند، بیشتر صحبت می کند. یکی از عمده ترین دلایلی که زنان و شوهرانشان در ارتباط برقرار کردن با همدیگر مشکل دارند این است که آنها تصورات متفاوتی از موضوع صحبت خود دارند.