تبیان، دستیار زندگی

به نام خدای مهربون

سلام به دوستای گل و گلاب خودم.

بچه ها تو این تاپیک می خوایم عکس های ناب خودمون  که احساس می کنیم برای دوستای دیگمون جالب هست رو قرار بدیم.

این تاپیک مثل تاپیک خاطرات دانشجویی هستش ولی تفاوتش اینه که اینجا خاطرات مصور رو قرار می دیم.

فقط جسارتا چند تا تذکر رو لازم میدونم که بگم:

1. از قرار دادن عکس هایی که احتمال میدید برای افرادی که توش هستن مشکل ایجاد می کنه ، خودداری کنید.

2. زمانی که عکس رو قرار میدید به سایز اون دقت کنید تا صفحه ظاهر طبیعی خودش رو از دست نده.

دوستان زحمت بکشن فایل تصاویرشون رو به نشانی ایمیل انجمن ها ارسال کنند تا امکان آپلودش در سرور موسسه و در نتیجه استقاده و مشاهدش از اینترانت فراهم بشه جعفر عزیز و سرکار خانم ماندگاری  دستتون درد نکنه

به نام خدا

سلام دوستای گل و گلاب خودم.

یه عکس جدید... !

گاهی دانشجوهای هنرمندی مثل من !!!  گوشه و کنار جزوه هاشون یه سری آثار هنری از خودشون به جا میذارن !

که این عکس هم یکی از نمونه هاش هست.

این اثر موقعی خلق شد که من به یه سوالی رسیدم که جوابش رو نمی دونستم !!!!

تا بعد...

یا علی

به نام خدا

سلام

هه هه ! چه جالب

بات آی نو ! من این سوالو حل کردم .. یعنی کتابم کلا چروک شد تا سوالا رو حل کردم .

جالب بود

شاد باشین

به نام مهربان پروردگارم

سلام

جناب jafar برای دوستانی که شما رو میشناسن و تو کلاس های امداد باهاتون بودن اون نقاشی اصلا عجیب نیست...عادت کردیم دیگه

حیف من نمیدونستم این عکس ها رو هم میشه گذاشت چون یه روز (دیدار از جانبازان) جزوه ی آقای jafar دست من بود بالای صفحه خیلی خیلی جالب بود جوری که وقتی جناب شاه شوریده سران جزوه رو دیدن گمان کردن این برگه ی جمع آوری امضای دوستانه یعنی فکر کردن داریم طومار امضا میکنیم(البته ایشون فکر کردن این برگه ی منه و احتمالا تابلو بوده که این یه طومار نیست ولی ماشالله به ذوق و قریحه ی جناب jafar در امر خطیر خلق آثار هنری...)

جانشین انجمن قرآن و عترت

anjoman.qoran@tebyan.org

سلام حاج جعفر خودمون

بابا عکس بابا عکس کده

مسگ دادا این عکسد مطمعنی درسس اخه وجود یک قاثق در کناره ظرف منا به شک انداختس؟
دادا میگما نگفته بودی چاقو کشم شدی اخه چاقو دنبالی خودت جابه جا میکنی چیکار؟هان

راستشا بگو بینم تالا چند تا را کشتی ؟چند تا را ناقص؟

خانوم ماندگاری این عکس که مر بوط به خوابگاه دختراس پسرونشا ندیدینا ؟(نیشخند)

به نام خدا

سلام حامد عشقی عزیز.

اون قاشقه که کنار ظرف میبینی مال من نبود که !

مال یکی از دانشجوهای نه چندان با فرهنگ بود که بعد از استفاده همونجا ولش کرده بود و رفته بود !   قاشق چای خوری بود.

در ضمن. در ظرف رو با چاقو در نیاوردم. با ناخنم در آوردم !!!

راستی حامد جان میشه از این به بعد یه خورده از میزان لهجت کم کنی؟ خیلی خوندنش سخت بود !  هه هه.

مراقب خودت باش...

یا علی

سلام دوستان

جعفر با این عکست منو بردی تو خاطرات دوران دبیرستان.

یادم میاد اون موقع هم از این خلاقیت ها از خودت میزدی .

مخصوصا سر تمرین های دبیر گسسته و تحلیلی. !!!!!

نه؟؟؟؟؟؟؟؟

دوستار شما محسن .ع

به نام خدا

سلام.

هیسسسس !!! محسن جان یه خورده آروم تر می گفتی !  آبروم رفت !

سر کلاس ! گسسته !!  تحلیلی !!

مگه من اون موقع درس نمی خوندم !

هه هه

ولی راست میگی ها ! هنوز هم خیلی از اون جزوه ها رو دارم. واقعا دیدنین!

تا بعد...

یا علی

نه بابا كسی نفهمید.

بعد شما (تو و مهران و علی.ش ورضا و ...) كه  تمرین ها رو حل میكردید. البته با ترفند!!!!!

دیگه به قول خودت بعضی مواقع كه طرف مقابلت نا معقول باشه آدم مجبوره ترفند بزنه.

یادش بخیر!!!!

محسن.ع

سلام و عرض ادب خدمت رووووفقای دانشجوی عزیز

حامد جون دادا اون کلمه رو از کدام ایالت اصفهان پیدا کردی که هیچی از معنیش نفهمیدم من ؟!

جناب مهندس خیلی تاپیکت باحاله ! جو دوستانه ی داشنگاهها رو میشه دقیقا توی این تاپیک حس کرد 

این عکسی رو که میبینید مخصوص این تاپیک گرفتم .
تابلوی دومی کلاس از جای خودش کنده شده بود ، یکی از بچه ها گذاشته بودش اون طرف کلاس !! استاد اومد داخل کاملا گیج شده بود چرا دو طرف کلاس تخته سیاه !! داره !!

خلاصه این هم جریان تابلو از جا کنده شده کلاس ما ! یکی از رفقا فکر میکرد عکس میگیرم برای اینکه برم مطالبش رو بنویسم !! میگفت بابا این جزوه منو بگیر برو بنویس هههه . آدم چقدر گلابی باید باشه ها !