• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن دانشجویی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
دانشجویی (بازدید: 26246)
شنبه 5/5/1387 - 18:26 -0 تشکر 49358
> لابی انجمن دانشجویی <

به نام خدا .. سلام بر همه دوستای خوبم

 

خوب از عنوان تاپیك مشخصه كه حرفای خودمونی دانشجوها اینجا ثبت میشه یه چیز تو مایه های صندوق پیام شخصی انجمن های دیگه . احساس كردم بعضی پیام ها كه در تابلوی اعلانات ثبت میشه همش مربوط به اون نیست و یه جایی مثه اینجا رو نیاز داره . پس در اون تاپیك فقط انتقادات و پیشنهادات و این تاپیك حرفای دلتون كه مربوط به موضوعات انجمنمون میشه .

 

  موفق و همیشه شاد و خندون باشید

پنج شنبه 21/6/1387 - 10:2 - 0 تشکر 56935

به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست
با سلام به دوستان خوب و عزیز و گرامی .
من وسط جواب قبلی که دادم یهو یادم افتاد که مطلب داره خیلی بزرگ می شه و خیلی هم طول کشیده که من اونو نوشتم .
به خاطر همین من  یهو وسط مطلب ، نیمه کاره ولش کردم و نوشتم که ادامه دارد .
ببخشید که من خیلی مطلب هایم را چند تا چند تا و بدون فاصله زمانی می دهم .
اما در این مورد لازم دونستم که ادامه بحث رو پی بگیرم .
شاید که نظر من درست نباشد و دیگران من را راهنمایی کنند و من بتوانم از اطلاعات خوب سایر دوستان استفاده کنم .
دوست خیلی خوب و نکته سنجم که خیلی روی بحث ها خوب نقادی می کنند ، دید دیگری در مورد این بحث دارند .
این دوست خوب و عزیزم می گویند که : متاسفانه معضلی که با اون مواجه هستیم این است که درس رو برای کار می خوانیم . برای همین نه درس رو می خونیم و نه کار می کنیم . اگر دانشجو با عزمی جزم و بدون اضطراب نمره درس شو رو بخونه ، هم در سش رو خوب یاد می گیره و هم توی بازار کار حرفی برای گفتن دارند . ولی اینقدر این نمره رو توی سر این بیچاره کوبیدن که نه استعدادی براش گذاشتن و نه علاقه ای .  
دوست خوبم من هم با برخی از قسمتهای حرف شما موافقم .
اما این سخن ها به نظر شما دلیل می شود که اصل مسأله را پاک کنیم ؟
منظورم این است که اگر امروز برخی از نظام دانشگاهی ما ایراد دارد ، به این سبب دیگر نباید به فکر اشتغال دانشجویان باشیم ؟
به نظر من این سخن صحیح نیست .
درست که دانشجو شاید تا حدودی مهارت لازم را نداشته باشد .
اما ما باید این معضل را برطرف کنیم و نظام دانشگاهی مان درست شود .
هر چند شاید شما بگوییم که ما هیچ کاره ایم .
پس این حرفها برای چیست ؟
من می خواهم بگویم درست که ما اکنون تاثیر چندانی نداریم .
اما باز هم سوال من سر جایش می ماند .
آن وقت این مشکل دوم هم می رود کنارش .
نه اینکه به خاطر این مشکل دوم ، مشکل اولی را حل شده حساب کنیم .
یا اینکه بگویم مشکل اولی که عدم اشتغال به کار مربوط با درس دانشجو بعد از تحصیل است ، دیگر مشکل نیست .
بلکه اساسا کاری نادرست و غیر ممکن است .
نه .
این که باید کار تخصصی به درس خوانده های آن رشته داده شود اصل مسلم و ضروری است .
من در اینجا فقط دو سوال مطرح می کنم و دیگر قضاوت را به عهده خودتان می گذارم .
البته خواهش می کنم که کمی دقیق تر این دو سوال را بخوانید و روی آنها فکر کنید .
چون من نمی توانم که منظور خودم را خوب و واضح برسانم .
این مشکل هم به دلیل عدم شرکت در بحث های گروهی از سوی من است . اما دلیل نمی شود که فکر و ایده من درست نباشد .
سوال اول : اگر به نظر شما این که دانشجو بعد از پایان تحصیلاتش ، هیچ ضرورت و اهمیتی ندارد که اشتغال داشته باشد ، پس چرا این همه سال دانشجو برای این رشته زحمت کشیده است ؟
اینکه شما می گویید که برای علاقه و اینکه تشنه یادگیری بودند ، خوب این افراد در منزل خودشان و در کتابخانه و هر مکان آموزشی غیر از دانشگاه و حتی کار گاه ها و کارخانه ها و خیلی جاهای دیگر هم می توانست این کار را انجام دهد .
اصلا فلسفه تشکیل دانشگاه و تحصیلات عالی برای یک کشور چیست ؟
مگر غیر از تربیت نیروی متخصص و ماهر برای صنعت و تکنولوژی و شغل های لازم برای کشور است ؟
پس چرا باید دولت این همه برای این نهاد خرج کند ؟
اگر بگویید که برای کار خیر خواهانه برای پیشرفت علم در جهان است .
دولت خیلی کار خیر خواهانه برای پیشرفت در کشور و جهان و آینده جامعه انسانی انجام می دهد و باید انجام دهد .
اما این دلیل بر ضرورت وجود چنین نهاد مهمی در کشور نیست . و .... 
سوال دوم : اگر ضرورتی بر کار گرفتن دانشجو بعد از اتمام تحصیل نیست ، پس مسئول آموزش نیروی ماهر برای شغل های کشور و صنعت و تکنولوژی و خیلی جاهای دیگر که کشور به آن نیاز دارد کیست ؟
با توجه به حرفه ای و تخصصی شدن کارها در بسیاری از رشته ها ، مسلما نیروی ماهر و متخصص و آزموده و دارای آمادگی و اطلاعات بیشتر مناسب تر است .
مثلا برای یک معلمی در مدرسه ابتدایی به نظر شما هر کسی که از راه برسد و یک مکتب خانه راه بیاندازد مناسب است ؟
این سوال را به شکل دیگری نیز می توان مطرح کرد .
اینکه اگر ضرورت بر اشتغال دانشجوی یک رشته در همان رشته نیست ، پس چه کسی باید در آن رشته فعالیت کند ؟
اگر کسی در غیر از دانشگاه مهارت و تخصص زیادی کسب نمود ما منکر ارجحیت داشتن او به اشتغال نیستیم .
اما همین فرد چگونه این تجربه را کسب نموده است ؟
آیا بیشتر همین افراد از اشتغال در همین شغل و یا شغل های مشابه و گذراندن دوران کار ورزی این تجربه و مهارت را کسب نکردند ؟
این افراد که مادر زادی این مهارت و استعداد ها را نداشتند .
کمتر این استعداد ها مادر زادی می شود .
پس این افراد خودشان نیز روزی بدون مهارت بودند و بعد از گذراندن کار ورزی ، به این مهارت دست یافتند .
حال کدام منطق می گوید که دانشجو نباید این کارورزی را ببیند و اصلا دانشجو به فکر کار در رشته خودش نباشد ؟
دانشجو نیز بعد از کارورزی و چندین سال فعالیت در رشته خودش همان مهارت را کسب می کند . 
اما به عنوان آخرین سخن این را می گویم که هیچ اجباری در دانشجویان یک رشته برای کار گرفتن در همان رشته نیست .
برخی فقط برای پاسخ دادن به حس تشنگی در آن استعداد ، این رشته را خواندند .
اما این همه گیر نیست .
و نیز اگر همه گیر باشد ، پسفرد متخصص این رشته چه کسی است ؟
کسی که دکتری می خواند انجام یه پروژه بزرگ عمرانی را می تواند به عهده بگیرد یا برعکس ؟
گاهی می شود .
اما این امر عمومیت ندارد .
و هیچ جای دنیا نیز این گونه نیست .
گاهی یک ناشنوا موسیقی دان خوبی می شود .
اما همیشه این گونه نیست .
چرا باید در این مورد به دلیل وجود استثناء اصل کار را فراموش کنیم ؟ 
همیشه شاد و پیروز باشید .        

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا 
وبلاگهای من : 
دوشنبه 8/7/1387 - 20:8 - 0 تشکر 61531

به نام خدا .. سلام
گفتم حرفمو اینجا بنویسم شاید توجه بشه بهش
دوستان لطفا یه سر به صندوق پیامهاتون بزنین .. شاید مدیری ! جانشینی ! یه بنده خدایی ! برای تاپیک ها و پاسخ های شما که تایید نشدن دلیلی فرستاده باشن !
آخه دیدم هیچ توجهی به پاسخ های خودتون که تایید نشدن نمی کنید و منم احساس مسئولیت دارم در حد تیم ملی بیام بگم که یه سر کوچولو به صندوق پیامتون یا همون پاکته که داره چشمک میزنه ( ) گوشه صفحه بزنین !
در ضمن به قوانین خاص هر تاپیک توجه کنین مخصوصا " داستان گروهی انجمن " .. در اون تاپیک ما با هیشکی شوخی نداریم حتی شما دوست عزیز !
امیدوارم توجه کنین به حرفام
شاد باشین

سه شنبه 9/7/1387 - 7:27 - 0 تشکر 61639

ابتدا از زحمات مدیر محترم و فعال انجمن دانشجویی تشکر می کنم .

بحث داستان نویسی دانشجویی به علت اتفاقاتی که برای من افتاد و مشکلاتی که پیش اومد و ماه مبارک رمضان مدتی بدون توجه در گوشه ای چشم به صاحبانش داشت که دوباره دست بر سر نازنین شخصیتهای نوشته هایشان بکشند و آنها را بزرگ کنند و در سراشیبی زندگی هدایتشان کنند .

من داستان خودم رو شروع کردم و محسن رو در فضایی جدید قرار خواهم داد و داستان رو به نوعی دیگر ادامه خواهم داد ، از شما مدیر انجمن این خواهش را دارم که از فراموش شدن این برنامه جلوگیری کنین و دست خسته ی این پست رو که با اهداف خاصی ایجاد شده را بگیرین .

ممنونم از شما مدیر محترم

در پناه حق

سه شنبه 9/7/1387 - 23:19 - 0 تشکر 61795

با عرض سلام خدمت همه دوستان

خیلی ساده مختصر وشاید مفید می خواهم بگم که اگر به خاطر خدا جوانیتان را مهار کنید و پا روی آرزوهای دنیایی و مادی و هیجانات خودتون بگذارید خدا اون وقت متوجه دوستی شما می شود و دیگه وقتی سیم ها وصل شد همه چی حله.

صحبت اصلیمو گفتم اما راجع به بحث شما دانشجوها وکنکوری ها من همیشه با کمترین تلاش بهترین نتیجه هارو گرفتم می دونید چرا چون سعی کردم با خدای خودم سفت و سخت رفیق بشم و الان هم می دونم که تا حدودی موفق شدم.

انقدر ادمهای با تیریپ و پر تلاش تر ازمن بودن که تو سر کارهای من موندن.فقط با خدا باشید کمر زندگی جلوتون خم میشه و می تونید خیلی راحت سوار اون بشید.

من موفع کنکورنه استرس داشتم نه بعد از قبولی بدون مطالعه ذوق زده شدم همیشه به اهداف و موفقیت های اینده ام مطمئن بودم چون خدا آخر معرفته و روی کسی رو که باهاش دوست واقعی واقعی باشه زمین نمی اندازه.هدفم فقط خوشحالی پس از مرگ از احوالم وخندیدن به دنیا ست.همین

موفق باشید.یاعلی

در نگاه کسي که پرواز رانمي فهمد هر چقدر که بالاتر روي کوچکتر مي شوي!

پنج شنبه 25/7/1387 - 15:20 - 0 تشکر 65480

به نام خدا .. سلام

خوب یه سری حرفا بود که نمی خواستم توی تاپیکی که بهش مربوط نیست ادامش بدم و میخوام همین جا هم تموم بشه .

من با کسی مشکلی ندارم و دوست هم ندارم جوری با من رفتار بشه که انگار دارن باهام مدارا می کنن . در انجمن های تخصصی همه با هم دوست هستن اما در چارچوب خودش . 

اگر من سخت گیری می کنم یا گاهی اوقات لحنم جدی میشه فقط به خاطر مدیریت انجمن هست . نمی دونم صندلی داغ منو خوندین یا نه ؟ اما من اونجا گفتم که اگر قوانین انجمن زیر پا گذاشته بشه من به شدت ناراحت میشم . دوستانی که تازه میان رو چشم جا دارن و ما هرگونه همکاری به خاطر آشنا شدنشون با محیط انجمن می کنیم اما برای هر گونه انتقادی تفکر و تامل و صبر رو فراموش نکنین . بهتره به تجربیات قدیمی ها اعتماد کنیم .

بازم اعلام می کنم من با کسی مشکلی ندارم و اگه کسی هم انتقاد داره من بگوشم

شاد باشین

دوشنبه 6/8/1387 - 15:52 - 0 تشکر 67688

سلام به جوونای گل تبیانی

سلام به عشق آبی گل

نه می خوام از کسی انتقاد کنم، نه می خوام گله کنم نه شکایت. می خوام از همه تون واسه بودنتون تشکر کنم. بودنتون یه دنیاس.

همیشه شاد باشین؛ کوچیک همتون

دوشنبه 6/8/1387 - 17:51 - 0 تشکر 67703

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو نوشته شده بود: من کور هستم لطفا کمک کنید. روزنامه نگارخلاقی از کنار او می‌گذشت، نگاهی به او انداخت. فقط چند سکه در داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر آن‌روز،روزنامه‌نگار به آن محل برگشت، و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است. مرد کور از صدای قدم‌های او، خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته، بگوید که بر روی آن چه نوشته است؟روزنامه‌نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده می‌شد: امروز بهار است، ولی من نمی‌توانم آنرا ببینم !!!وقتی کارتان را نمی‌توانید پیش ببرید، استراتژی خود را تغییر بدهید.

 خواهید دید بهترین‌ها ممکن خواهد شد. باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.

با تشکر

zbhtbr@yahoo.com
چهارشنبه 8/8/1387 - 8:23 - 0 تشکر 68024

به نام خدا .. سلام به دوستای خوبم

ye_sabad_asemoon : ممنون دوست خوبم . انجمن با دوستای خوبی مثل شما شکوفا میشه . ما هم از بودن شما تشکر می کنیم . همیشه مانا باشین

jamalz : وقتی کارتان را نمی‌توانید پیش ببرید، استراتژی خود را تغییر بدهید.

کاملا صحیحه . ما باید راه های دیگه رو هم امتحان کنیم برای گفتمان . به یادم می سپرم . ممنون ازتون

- - - - - - -

روزگارت آسمانی ، آسمانت صاف و آبی

شاد باشین

سه شنبه 14/8/1387 - 11:58 - 0 تشکر 68761

سلام دوستان دانشجو علی الخصوص عشق ابی و جعفر اقای گل

دوستان کادر مدیریت انجمن اگه دیده باشید توی مبحث "بچه های رشته حسابداری " گفتم انگار یه تاپیک این شکلی هم من جواب داده بودم قبلا !

لینکشو پیدا کردم . اگه خواستید ادغام کنید تا اسامی دیگر دوستانمون توی این رشته رو هم در یک تاپیک داشته باشیم

http://tebyan.net/index.aspx?pid=17257&threadID=24296 

علی علی  

آقا جان اگر قرار باشد من هم مثل ژول ورن دور دنيا را درهشتاد روز بچرخم ،
ترجيح ميدهم دور تو بچرخم
چون تو هم دنياي مني هم عقبي مني
سه شنبه 14/8/1387 - 14:5 - 0 تشکر 68774

به نام خدا .. سلام

ممنون جناب حیات طیبه

تاپیکی که شما لینکشو گذاشتین قبلا در انجمن تجارت و بازرگانی بوده که گویا منتقل شده به انجمن ما

بازم تشکر که یادآوری کردین

موفق و شاد باشین

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.